تکثیر غیر مجاز« آفساید»
یکی از ناهنجاریهایی که به سادگی پیکر نحیف صنعت سینمای ایران را به نابودی میکشاند تکثیر غیر مجاز فیلمهاست .
حالا اگر در نظر بگیرید که فیلمی جسورانه ساخته اید که بنا به دلایلی تا کنون اجازه پخش عمومی نیافته و در کش و قوس تلاش برای دریافت اجازه اکران عمومی ببینید که دستفروش محترمی نسخه غیر مجاز فیلم شما را جلوی دیدگانتان میفروشد چه حالی میشوید؟
این وصف حال جعفر پناهی است. که این روزها پس از قضیه پخش نشدن فیلم آفساید درگیر ماجرای اعصاب خرد کن سی دی های غیر مجاز فیلمش هم شده.
شما باشید حالی برایتان میماند؟
میگوید:
« 115 روز از انتظار شروع نمایش «آفساید» می‌گذرد. 115 روز پیش بود كه درخواست پروانه نمایش كردم، اما متاسفانه هر چه تلاش كردم بیش‌تر به بن‌بست خوردم. در این مدت مانند دوران تولید فیلم، شاهد انواع و اقسام كارشكنی‌ها و بدقولی‌ها بودم، اما تلاش كردم تا به هر شكل شده فیلمم را به نمایش عمومی بگذارم كه متاسفانه نشد. این اواخر سعی كردند مشكلات بیش‌تری سر راهم بگذارند تا شاید دست از تلاش برای نمایش عمومی فیلم برای هموطنانم بردارم... بالاخره آخرین ضربه را هم خوردم و آن پخش گسترده و غیرقانونی سی‌دی «آفساید» در سطح شهر بود.»
اما فکر میکنید این نسخه های غیر مجاز چگونه کیفیتی دارند؟
پناهی در این مورد میگوید:
«این كپی از روی نسخه 35 میلی‌متری و با استفاده از دستگاه حرفه‌ای در ایران تبدیل و روانه بازار شده است»
اگر خدای ناکرده اتومبیل شما را دزد بزند چه میکنید؟ اداره آگاهی؟
حالا اگر کسی در حین رانندگی محکم به پشت ماشین شما بزند چه میکنید؟ افسر اداره راهنمایی و رانندگی؟
اما در مورد اتفاقی که برای پناهی رخ داده جریان پیگیری قضیه به این روشنی نیست. او که تا کنون در رفت و آمد بوده تا پروانه نمایش فیلم را بگیرد اکنون در جبهه دیگری باید پیگیر قضیه تکثیر های غیر مجاز باشد . از طریق چه ارگانی و با کمک چه نهادی؟
اصلا برای فیلمی که تاکنون برایش اجازه پخش داده نشده دستور پیگیری کشف جرم صادر میشود؟
« در اولین اقدام مدیر كل اداره نظارت و ارزشیابی را در جریان گذاشتم و طبق درخواست ایشان شرح ماوقع را به منزلشان فكس كردم و منتظر واكنشی سریع بودم كه متاسفانه واكنشی صورت نگرفت كه دلیللش تعطیلی روز جمعه بود. از فردای آن روز خودم اقدام كردم و به مراجع قانونی در خیابان بخارست مراجعه كردم و بالاخره همراه یكی از دوستان موفق شدیم تعداد 30 كپی از فیلم را از فروشگاهی به دست بیاوریم تا شاید سرنخی باشد برای شناسایی عوامل این سرقت كه مسلما سر در باندهای قاچاق فیلم با پشتوانه‌های قوی‌تری دارند.»
و این جمله آخری جعفر خان پناهی را با سوز و حالی ویژه بخوانید که گفته:
« هنوز هر چهارشنبه داستان انتظار برای پروانه نمایش «آفساید» تكرار میشود و من هنوز منتظرم. حتی برای حل این مشكل پیشنهاد كردم كه ابتدا فیلم را در شهرستان كوچك نمایش بدهند و اگر مشكلی پیش نیامد، نمایشش را در تهران و شهرهای دیگر آغاز كنند.»
امیدواریم که با صادر شدن پروانه نمایش فیلم آفساید هم جبران هزینه های مالی تهیه کنندگان فیلم شود و هم اصولا خود فیلم توسط تماشاگران دیده شود( که خود مهمترین انگیزه فیلمسازی است) و هم خود به خود قضیه نسخه های غیر مجاز فیصله یابد. چرا که با پخش عمومی اقبال برای سودجویی نیز کاهش می یابد.
لینکها:
