تبیان، دستیار زندگی
وقتی سروده‌ها و نوشته‌های اخوان ثالث را می‌خوانیم، می‌توانیم در این نکته نیز تامل کنیم که دست‌یافتن به سبک خاص زبانی، نه غایت مطلوب اهل سخن و اندیشه است و نه حاصل کوشش و تمهیدات و شگردهای پیش‌اندیشیده.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اخوان ،‌ گنجور زبان فارسی


وقتی سروده‌ها و نوشته‌های اخوان ثالث را می‌خوانیم، می‌توانیم در این نکته نیز تامل کنیم که دست‌یافتن به سبک خاص زبانی، نه غایت مطلوب اهل سخن و اندیشه است و نه حاصل کوشش و تمهیدات و شگردهای پیش‌اندیشیده.


اخوان ،‌ گنجور زبان فارسی

همین که نام مهدی اخوان ثالث را می‌شنویم به یاد شعرهای تاثیرگذار و شکوهمند او می‌افتیم، ‌ولی درباره نوشته‌های او کمتر شنیده‌ایم. اخوان ثالث افزون بر شاعری، در نویسندگی نیز چیره‌دستی خاص داشت.

مجموعه نوشته‌های او هم از نظر نوع تنوع موضوعی و غنای محتوایی و هم از نظر شیوایی زبان، بسیار ارجمند و خواندنی است.

نثر او به‌ سبب‌ درخشش‌ شعرش‌ كمتر مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. وی‌ در نثر نیز چون‌ شعر میان‌ كهن‌ و نو پیوند برقرار ساخته‌ بود. در نثر او رگه‌هایى‌ از نثر بیهقى‌، سعدی ‌و قائم‌ مقام‌ فراهانى‌، آمیخته‌ به‌ ویژگیهایى‌ از نثر هدایت‌ و دهخدا در چرند و پرند و همراه‌ با مایه‌هایى‌ از طرز بیان‌ نقالان‌ وجود دارد. واژه‌های‌ نثر كهن‌ در كنار كلمات‌ و اصطلاحات‌ عامیانه‌ قرار مى‌گیرد و حاصل‌ این‌ تناقض‌ همچون‌ طنزی‌ گسترده‌ در نثر او جاری‌ مى‌شود. افزون‌ بر این‌، حالت‌ آفرینیهای‌ توام‌ با نقالى‌، به‌ ویژه‌ در موخره از این‌ اوستا بر جاذبه نثر او مى‌افزاید. آنچه‌ در سراسر آثار منثور اخوان‌ به‌ وضوح‌ مشهود است‌، چنانكه‌ گفته‌ شد، زبان‌ پر از طنز اوست‌. این‌ طنز كه‌ از ویژگیهای‌ روحى‌ و اخلاقى‌ او بود، حتى‌ در مواردی‌ كه‌ درباره مطلبى‌ به‌ جد سخن‌ مى‌گفت‌، نیز آشكارا ظاهر مى‌شد. نمونه این‌ جدِ آمیخته‌ به‌ طنز در نقدی‌ كه‌ بر اشعار سهراب‌ سپهری‌نوشت‌، دیده‌ مى‌شود .

نثر اخوان به‌ سبب‌ درخشش‌ شعرش‌ كمتر مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. وی‌ در نثر نیز چون‌ شعر میان‌ كهن‌ و نو پیوند برقرار ساخته‌ بود.

در مجموعه 2 جلدی «حریم سایه‌های سبز» (1) که بخشی از نوشته‌های اخوان ثالث را فراهم آورده است، گنجینه‌ای از فرهنگ، هنر و تاریخ ایران در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

درباره ارزش علمی و پژوهشی این نوشته‌ها در این مجال کوتاه نمی‌توان به شایستگی سخن گفت، اما درباره نثر پر صلابت و شیوای اخوان به چند نکته اشاره می‌کنم.

حریم سایه های سبز

نخست آن‌که، تصوری نادرست درباره زبان معیار فارسی امروز در محافل ادبی رایج است مبنی بر این که گویا زبان شتابزده و خالی از پشتوانه ارجاعات، کنایات و اشارات مرتبط با فرهنگ و ادب فارسی،‌ تنها زبان پذیرفتنی برای نوشتن و حتی سرودن شعر است.

یعنی شاعران و نویسندگان چاره‌ای ندارند جز پیروی از زبان سهل‌انگارانه رسانه‌های فراگیر و هر چه غیر از این باشد زبان معیار امروز نیست و با مخاطب امروز نمی‌تواند سخن بگوید.

نوشته‌ها و سروده‌های اخوان ثالث، بیهودگی این نظر را نمایان می‌سازد. شعرهای ارزشمندی چون؛ زمستان، قاصدک، آخر شاهنامه و مقالات خواندنی آن بزرگمرد، جلوه‌هایی از شکوهمندی زبان فارسی را همراه با رسایی و کارآمدی نمایان می‌سازند به گونه‌ای که خواننده این آثار هیچ احساس تکلف و بیگانگی در زبان ندارد.

و اما نکته آخر این که در محافل ادبی سالیانی است که درباره زبان شعر و نثر و لزوم سبک خاص زبانی برای هر شاعر و نویسنده بحث‌های بی‌پایان رواج دارد.

برخی حتی افزون بر زبان خاص، شیوه خط اختصاصی دارند، یعنی با تغییر در املای کلمات و بازی با گسسته و پیوسته‌نویسی می‌کوشند که رسم‌الخط ویژه خود را به بازار عرضه دارند، غافل از این که زبان و خط از بنیان‌های فرهنگی این سرزمین محسوب می‌شوند و نمی‌توانند دستمایه بازی‌ها و نمایش‌های فاضل‌نمایانه شوند.

وقتی سروده‌ها و نوشته‌های اخوان ثالث را می‌خوانیم، می‌توانیم در این نکته نیز تامل کنیم که دست‌یافتن به سبک خاص زبانی، نه غایت مطلوب اهل سخن و اندیشه است و نه حاصل کوشش و تمهیدات و شگردهای پیش‌اندیشیده ، زبان شعر و نثر اخوان ثالث اگرچه از زبان دیگران متمایز است اما این تمایز بر اثر چاره‌گری و طراحی و موقع‌شناسی رایج در محافل ادبی و رسانه‌ای حاصل نشده است بلکه برآیند شیوه طبیعی سخن و اندیشه آن بزرگمرد است که فراهم‌آمده از محیط بالیدن و مطالعه و دلبستگی‌های اوست.

پی‌نوشت:

1- حریم سایه های سبز (مجموعه مقالات) / مهدى اخوان ثالث/ ناشر : زمستان - تهران

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: جام‌جم، دایره المعارف بزرگ اسلامی، کتابنامه