شعر مطلوب نیما
شعر نیما، شعر مطلوب نیما و شعر نیمایی سه حوزهی متفاوت شعر فارسی در سدهی خورشیدی کنونی هستند که با وجود داشتن نقاط اشتراک، هریک صاحب هویت متمایز و با دیگری دارای مرزبندی است
1- شعر نیما: منظور از شعر نیما مجموعهی شعرهاییست که نیما در طول حدود چهل سال شاعریاش سروده است. این مجموعه شامل چند بخش اصلی زیر است:
شعر کلاسیک، شعرنوکلاسیک(شامل انواع تازه و ابداعی مسمء ترکیببند، ترجیعبند، چهارپاره، چندپاره، چندبند و ترکیبهایی از اینگونه قالبها.) و شعر آزاد.
2- شعر مطلوب نیما: منظور از شعر مطلوب نیما- یا آنطور که نیما یوشیج در بعضی از نوشتههایش نامیده،"شعر عالی"- آن نوع شعر آزاد وزندار است که علاوه بر اینکه دارای وزن عروضی آزاد است، مشخصات دیگری هم دارد که دربارهی آنها نیما یوشیج در یادداشتهای نامهمانند "حرفهای همسایه" و بعضی دیگر از نوشتهها و نامههایش به صورت پراکنده و نامنسجم توضیح داده است. البته باید توجه کنیم که نظر نیما یوشیج دربارهی شعر مطلوبش در طول زمان ثابت نبوده و با گذشت زمان و تکامل اندیشه و نظرش، مشخصات شعر مطلوبش هم کموبیش تحول پیدا کرده است. بعضی از مشخصات اصلی شعر مطلوب نیما در طول سالهایی که شعر موزون آزاد میسرود و دربارهی شعر مطلوبش و ویژگیهای آن میاندیشید و مینوشت، اینها هستند:
شعر مطلوب نیما تجسم جوهر بینش و تبلور عصارهی بینایی است: بینایی ژرفی که فوق دانش و فراتر از هر نوع بینایی سطحی و ظاهری است.
شعر مطلوب نیما دارای فرم شکیل است و متناسب با موضوعش فرم خاص و دلچسب خود را دارد.
عناصر شعر مطلوب نیما با هم خوب ترکیب شدهاند و شعر دارای طرح مناسب و طراحی سنجیده است.
شعر مطلوب نیما دارای مدل وصفی و روایی است و بیانی طبیعی و مناسب برای دکلاماسیون دارد.
شعر مطلوب نیما ابژکتیو است و به جای آنکه با حالتهای باطنی و فعلوانفعالات درونی شاعر سر و کار داشته باشد بیشتر متوجه آن چیزهایی است که خارج از ذهن او وجود دارد.
سطرهای شعر مطلوب نیما اگرچه دارای وزن عروضیاند ولی از انقیاد موسیقی سنتی و اعتیادی شعر کلاسیک آزادند و موزیک طبیعی خود را دارند و قیمتشان متناسب با مطلب و معنی است.
در شعر مطلوب نیما، وزن طبیعی کلام که طنین و آهنگ مطلب است، از پیوند و ترکیب چند سطر شعر و به توسط "آرمونی" بهدست میآید. به بیان دیگر نباید وزن شعر را در تک تک سطرها جستوجو کرد بلکه باید در اتحاد چند سطر شعر وزن طبیعی کلام را به دست آورد.
شعر مطلوب نیما تجسم جوهر بینش و تبلور عصارهی بینایی است: بینایی ژرفی که فوق دانش و فراتر از هر نوع بینایی سطحی و ظاهری است
قافیه در شعر مطلوب نیما زنگ مطلب است و باید تمام کنندهی مطلب و ایجاد کنندهی فاصله بین بندهای شعر باشد.
معنی در شعر مطلوب نیما پوشیده و پنهان و نهفته در اعماق شعر است و این امر با استفاده از سمبولها حاصل میشود که شعر را عمیق میکنند، دامنه میدهند و به آن عظمت و ابهت میبخشند.
شعر مطلوب نیما از نظر زبان و شیوهی بیان مطلب پیچیده و دشوار و دیریاب است و عناصر زبانی و بیانی آن ایجاد غرابت میکنند.
3- شعر نیمایی: منظور از شعر نیمایی آن نوع شعر آزاد است که نیما مبتکر و ابداع کنندهی آن بود. مشخصات اصلی این نوع شعر این است که دارای وزن عروضی است ولی برخلاف شعر کلاسیک، شعر بحر عروضی مشخصی ندارد و طول سطرهایش از نظر تعداد پایههای عروضی مساوی نیست؛ استفاده از قافیه یا عدم استفاده از آن هم آزاد است و به نظر و ذوق و سلیقهی شاعر بستگی دارد. نخستین شعر از این نوع، شعر "ققنوس" نیما یوشیج است که او آن را در سال 1316 ساخت و برای نخستین بار در مجلهی "موسیقی" منتشر کرد. پس از اینکه چند سال از عمر این نوع شعر گذشت و نیما تعدادی از این نوع شعر آزاد و موزون را ساخت و منتشر کرد، شعر آزاد نیمایی بهتدریح رواج یافت و به صورت یک قالب جدید رایج – در کنار قالبهای رایج شعر کلاسیک- درآمد و علاوه بر نیما شاعران دیگری به سرودن شعر نیمایی پرداختند که نامداران نسل اول این شاعران که بیشترشان شاگردان و دوستان و دوستداران نیما یوشیج بودند.انتشار شعر نیمایی توسط شاعران دیگر، در کنار انتشار دهها شعر نیمایی نیما یوشیج باعث جا افتادن و رواج این نوع شعر در ادبیات معاصر فارسی و تبدیل آن به اصلیترین جریان شعر آن در شصت سال اخیر شد.
حال که منظور خود را از شعر نیما، شعر مطلوب نیما و شعر نیمایی به اختصار بیان کردم باید به چند موضوع مهم زیر هم به طور مختصر و به عنوان جمعبندی این بحث اشاره کنم:
1- تنها بخشی از شعر نیما یوشیج، شعر نیمایی است.
2- تنها بخش کوچکی از شعر نیمایی نیما یوشیج شعر مطلوب اوست، و بخش بزرگی از این شعرها فاقد معیارهاییست که نیما برای شعر مطلوب در نظر داشته است.
3- شعرهای نیمایی شاعران پس از نیما تا امروز تنها از نظر قالب شعر آزاد با شعرهای نیمایی نیما وجه مشترک دارند ولی از سایر نظرها هریک هویت مستقل و دنیای خاص خود را دارند .
4- هیچ قطعهی نثر فاقد وزنی شعر نیمایی نیست و هیچ نسبتی با آن ندارد حتا اگر نویسندهاش یا دیگران آن را شعر نیمایی بنامند!
بخش ادبیات تبیان
منبع: دینگ دانگ- مهدی عاطفراد