تفاوت شکنجه اسرای والفجر 8 با دیگران
ابعاد تازهای از وحشی گری رژیم بعث عراق در مورد اسرای ایرانی افشا شد برای اعتراف گیری از اسرای ایرانی، از تجربیات شکنجه علیه کردها و شیعیان عراق سود میجستیم. سپس از ابتکارات روسها و کشورهای بلوک شرق نیز در این راه کمک میگرفتیم و با خرید وسایل شکنجه پیشرفته از شرق و مرکز اروپا، آن را علیه ایرانیها به کار میبردیم.
سرهنگ ستاد عبدالرشید عبدالباطن رئیس واحد بازرسی گارد رئیس جمهوری عراق میگوید: برای اعتراف گیری از اسرای ایرانی، از تجربیات شکنجه علیه کردها و شیعیان عراق سود میجستیم. سپس از ابتکارات روسها و کشورهای بلوک شرق نیز در این راه کمک میگرفتیم و با خرید وسایل شکنجه پیشرفته از شرق و مرکز اروپا، آن را علیه ایرانیها به کار میبردیم.
او در خصوص شکنجه در زیر برف در اردوگاههای واقع در شمال عراق میگوید: اسرای ایرانی را به روشی که روسها به ما آموخته بودند برهنه میکردیم و آنها را بر روی یک ناقوس بزرگ مجبور به نشستن میکردیم.
وی همچنین تایید کرد: بسیاری از اسرای ایرانی که با شکنجههای قرون وسطایی در اردوگاههای شمال عراق در کردستان این کشور به شهادت رسیدند در قبرستانهای پراکنده در بیابانها و تپههای این استان با لباسهای کردی دفن شدند.
به گفته عبدالباطن، مقامات دولت مرکزی در بغداد از دیدن فیلمهای شکنجه اسرا لذت میبردند حتی این فیلمها به دفتر صدام و عدی نیز ارسال میشد.
وی اضافه میکند: روشهای شکنجه اسرای تازه که در خطوط مقدم به اسارت درمیآمدند از اواسط جنگ به دلیل حملات گسترده ایرانیها شدید تر شده بود. ما اجازه کشتن نیز داشتیم و کسی نمیتوانست ما را بازخواست کند به ویژه این اقدامات در جریان حمله به شرق بصره (کربلای پنج) و تصرف فاو (والفجر 8) اعمال شد. در مواردی حتی خود من اقدام به قطع دست و پای اسرای ایرانی کردم که این اتفاق در شرق بصره افتاد. از این وضعیت فیلم تهیه شد اما نسخهای نزد دفتر بازرسی گارد ریاست جمهوری نماند و مستقیماً به دست عدنان خیرا...، وزیر دفاع و پسردایی صدام داده شد.
شواهدی در دست است که این مزدور وحشی صدام معدوم در جریان عملیات کربلای پنج شخصاً اسیران مجروح ایرانی را در بصره و زبیر بر روی تخت درمانگاههای نظامی بازجویی کرده و سپس به دلیل عدم اعترافات مورد نظرش از این اسیران مجروح آنان را به شهادت میرساند
عبدالباطن در ادامه میگوید: در عملیات والفجر 8 که ایرانیها فاو را با یک عملیات غافلگیرکننده از دست ارتش صدام خارج کردند گروههایی، مأمور تحقیق و بازجویی از اسرای ایرانی این عملیات شدند. آنها در خلال بازجوییها اصلاً صحبت نمیکردند، من چون به زبان فارسی مسلط بودم میدانستم در خلوت باهم چه میگویند. آنها اهل همکاری نبودند و شیوههای رزم خود را افشا نمیکردند، بنابراین دستور دادیم گروهی از غواصان اسیر ایرانی این عملیات را در حالی که دستهایشان با سیمهای ویژه مخابرات بسته شده بود در کنار یکدیگر به موازات بخوابانند. آنگاه تانک را از روی سر آنها عبور دادیم و سرشان زیر تانک قطع شد اما بقیهشان باز هم صحبت نکردند و این اقدام باز هم ناکام ماند.
وی در خصوص انفجار اسرای ایرانی نیز میگوید: در این زمینه اطلاع خاصی ندارم، ایرانیها را برای مرگ تدریجی شکنجه میکردیم. انفجارها بیشتر مخصوص کردها و برخی از شیعیان بود. تا آنجا که اطلاع دارم برخی از کردها را در مرکز و شمال عراق با این شیوه کشتیم. از این فجایع نیز فیلم تهیه شده است.
در کشتار شیعیان جنوب عراق نیز از این روش کمتر استفاده شد و با تیر خلاص قتل عامها صورت پذیرفت.
وی سوزاندن دست و سایر اعضای بدن اسرای ایرانی را با سیگار در اردوگاهها بسیار طبیعی ذکر میکند و تایید میکند که گروهی از اسرای فنی ایرانی را برای بیگاری به خارج از اردوگاهها نیز منتقل میکردند.
عبدالباطن در خصوص همکاری ارتش و استخبارات عراق با تشکیلات گروه تروریستی منافقین در شکنجه اسرای ایرانی نیز میگوید: آنها بارها در این زمینه با ما همکاری داشتند و یادم میآید چند اسیر ایرانی نیز زیردست آنها به قتل رسیدند. در برخی از این شکنجهها، خشونت منافقین بسیار بیشتر از ما بود به طوری که من برخی از آنها را اساس یا گشتاپو صدا میزدم.
عبدالرشید عبدالباطن افسر عالیرتبه گارد ریاستجمهوری عراق در اواخر دهه چهل از سوی استخبارات عراق به همراه گروهی از افسران و مأموران امنیتی این کشور برای طی دوره زبان و ادبیات فارسی به ایران اعزام میشوند. در دانشگاه تهران در اواسط دهه پنجاه فارغالتحصیل میشود و سپس در حوزه ترجمه و بررسی اخبار ایران در مدارج بالای ارتش بعثی عراق به کار گرفته میشود. با آغاز تجاوز صدام معدوم به جمهوری اسلامی ایران، وی در سمت بازجو و بازپرس اسرای ایرانی در گارد ریاستجمهوری عراق گمارده میشود و جنایات او از اینجا به بعد کلید میخورد. او حتی در خلال بازجوییهایش مانند قصابها جوارح اسرای ایرانی را میبرید و با تیر خلاص اسیران ایرانی را به شهادت میرساند.
آنها اهل همکاری نبودند و شیوههای رزم خود را افشا نمیکردند، بنابراین دستور دادیم گروهی از غواصان اسیر ایرانی این عملیات را در حالی که دستهایشان با سیمهای ویژه مخابرات بسته شده بود در کنار یکدیگر به موازات بخوابانند. آنگاه تانک را...
شواهدی در دست است که این مزدور وحشی صدام معدوم در جریان عملیات کربلای پنج شخصاً اسیران مجروح ایرانی را در بصره و زبیر بر روی تخت درمانگاههای نظامی بازجویی کرده و سپس به دلیل عدم اعترافات مورد نظرش از این اسیران مجروح آنان را به شهادت میرساند.
در برخی از مواقع، مجروحین ایرانی در حالی که غریبانه به شهادت رسیده بودند با پتوی خونین بیمارستان و در حالی که سرم آنها نیز به بدنشان وصل بوده است در بیابانهای زبیر و بصره دفن شدهاند.
این افسر جنایتکار حتی یکی از آجودانهای خود را نیز در اعتراض به کشتار اسیران ایرانی اعدام صحرایی کرده است. او در اعترافاتش که در اواخر سال 2007 میلادی اخذ شده است از اعمال خود اظهار ندامت نمیکند.
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع : ایسنا