• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 4988)
پنج شنبه 23/4/1390 - 18:36 -0 تشکر 339231



همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
پنج شنبه 23/4/1390 - 18:39 - 0 تشکر 339232

ناگفته‌های دیدار کمیته ویژه با موسوی، کروبی و خاتمی

ناگفته‌های دیدار کمیته ویژه در دیدار با سران فتنه، بیانیه‌ای که هاشمی قولش را داد و هرگز منتشر نشد، گفتگوی خاتمی با موسوی، تشکیل شرکت سهامی ضدانقلاب و ...

پایگاه خبری انصارحزب الله : مشروح گفتگوی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی باخبرگزاری مهر است:

 با توجه با نزدیک شدن به سالگرد نمازجمعه مقام معظم رهبری وخطبه تاریخی ایشان در ۲۹ خردادسال ۸۸ ، اگرخاطرتان باشد در آخرین فرازهای خطبه دوم رهبر انقلاب نجوا و درد دلی با امام زمان داشتند که فضای نماز جمعه را به شدت تحت تاثیر قرار داد. شبیه این اتفاق در سال ۷۸ هم افتاد. تحلیل شما از این اتفاق نادر چیست؟ شما در آن لحظه کجا بودید و چه احساسی داشتید؟

سروری : بنده هم مانند سایر مردم درآن نماز جمعه تاریخی حضور داشتم و به نظرم دلیل صحبت های رهبری به این خاطر بود، کسانی که تا دیروز دستشان در دست ملت بود و پشت سر امام بودند و خودشان را به عنوان یک انقلابی مطرح می کردند امروز در مقابل انقلاب می ایستند و طبیعی است که درد سراسر وجود رهبر انقلاب را فرا بگیرد وآنگونه با امام زمان نجوا کنند.

با برگزاری پرشکوه ترین انتخابات در کشور ودر زمانی که استکبار، جمهوری اسلامی را متهم به نبود مردم سالاری، دموکراسی وحقوق بشر می کند در چنین شرایطی که نظام سلطه در مقابل ایران ضربه فنی شده است، عوامل داخلی دشمن، به راه افتادند و کام شیرین ملت را تلخ کردند وسعی نمودند با اقداماتی کاملا فرمایشی این رقابت پرشور ونتیجه مهم را از بین ببرند.

شاهد بودیم که چگونه نظام سلطه در چهره کسانی که به ظاهر مدعی نظام هستند رخ نمایاند و تحت این عنوان چارچوب های قانونی نظام را زیر پا گذارد؛ افرادی که با استفاده از قانون این کشور کاندید شدند، توسط شورای نگهبان با همین قانون تایید شدند و براساس این قانون ۱۷ ساعت به طور مستقیم با مردم صحبت کردند وقتی نتیجه انتخابات را بر خلاف نظر خودشان دیدند همه راهکارهای قانونی رازیر پا گذاشته و به راهکارهای غیر قانونی روی آوردند که درنتیجه بار دیگر شاهد جان گرفتن نظام سلطه شدیم.

مقام معظم رهبری هم به این خاطر مظلومانه با امام زمان صحبت می کنند. کسانی که تا دیروز در جبهه انقلاب بودند امروز در جبهه مقابل انقلاب می ایستند و رسما نمایندگی نظام سلطه را بر عهده دارند ، و با اینکه می بینند تمام نظام سلطه، سلطنت طلب ها ، بهایی ها و شبکه های ماهواره ای در حقیقت شرکت سهامی ضد انقلاب تشکیل می دهند، آن هم در شکلی که تا به حال سابقه نداشته است که جبهه داخلی و خارجی ضد جمهوری اسلامی بدون هیچ پرده ای در کنار هم و در مقابل این ملت قرار بگیرند. این برای مقام معظم رهبری درد آور است.

- شما در صحبت های خود به افرادی که دارای سابقه انقلابی وهمراهی امام هستند اشاره کردید. می خواهم مشخصا به بخشی از این گروه اشاره کنم. اگر خاطرتان باشد سه شنبه بعد از انتخابات، در دیداری رهبری با نمایندگان کاندیداها ایشان تصریح کردند که روز جمعه در نماز جمعه شرکت و با مردم صحبت خواهند کرد. اما شاهد بودیم قبل از اینکه رهبری به عنوان فصل الخطاب قانونی نظرشان را مطرح کنند برخی ازبزرگان که اتفاقا شاید انتظار بیشتری هم از آنها می رفت مثل مجمع روحانیون مبارز درخواست راهپیمایی برای ۳۰ خرداد به وزارت کشور می دهد، این اقدام را به نظر جناب عالی چطور می توان تحلیل کرد؟

این هم از نکات خیلی ظریف آن ایام است. از طرف کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی عده ای وظیفه پیدا کردیم تا باکاندیداها، مراجع عظام و شخصت های اثرگذاردیدار داشته باشیم، دو روز بعد از نماز جمعه جلسه ای را با آقای خاتمی داشتیم ، هیچ موقع فراموش نمی کنم خاتمی در آن جلسه گفت: «من دوروز قبل از نمازجمعه رهبری با آقای موسوی و کروبی تلفنی تماس گرفتم وگفتم، من ۸ سال با این مرد (رهبرانقلاب) بودم وکار کردم ، روحیات ایشان را خوب می شناسم و به شما می گویم که نامه ای با امضاء دو نفراتان بنویسید و در آن نامه بیاورید که در حق ما ظلم شده است ایشان حتما پیگیری می‌کنند. ولی اگر بخواهید بر این مواضع خود بمانید حتما مقام معظم رهبری مقابل شما می ایستد و آن موقع دیگر درها به روی شما بسته خواهد شد.» البته بنده به صحت حرف های آقای خاتمی کاری ندارم و فقط خبری را نقل می کنم که از خود ایشان شنیده ام. آقای خاتمی می گفت بیش از یک ساعت با آقای موسوی صحبت کردم ولی در آخر ایشان حرف بنده را نپذیرفت وبه تعبیر ایشان لجبازی کرد.

سئوال ما هم از این آقایان این است. بالاخره هر نظامی یک فصل الخطابی دارد، در رقابت جرج بوش ورقیبش دیدیم که با فاصله کمی از هم بوش پیروزانتخابات شد. شکایت شد و اسنادی هم مبنی برپیروزی الگور وجود داشت که سرانجام در دادگاه قانون اساسی آمریکا مشخص شد بوش پیروز انتخابات است و با این رای دیگر موضوع تمام شد. با اینکه طرف مقابل مدارک مستندی برای تقلب در انتخابات داشت اما گفتند چون قانون تعیین کرده قبول می کنیم.

چرا در کشور ما این افراد اولین فصل الخطاب یعنی شورای نگهبان را کنار گذاشته واز آن عبور کردند تا اینکه رسیدند به فصل الخطاب اصلی نظام یعنی رهبر انقلاب؛ ایشان درقبل از نماز جمعه مطالبی را عنوان کردند اما متاسفانه تبعیت نشد. در نماز جمعه رهبری تحلیلی وارد شدند وتمام موضوعات را به بهترین شکل و منصفانه تحلیل کردند و در نهایت یک خروجی ونتیجه ای رابیان نمودند که مشاهده کردیم به هیچ وجه تمکین نشد.

در جلسه ای که این کمیته با آقای ناطق نوری داشت ایشان گفتند: « من ساعت ۸ صبح روز ۲۳ خرداد با آقای موسوی تماس گرفتم و گفتم : آقای موسوی می دانید که من به شما رای دادم. من وزیر کشور شما و همچنین رئیس امنیت کشور بوده ام ، به عنوان یک فرد خبره در مسائل امنیتی کشور به شما می گویم که اظهارات و واکنش های شما از دیشب تا به امروز بوی خون می دهد و اینکه شما می خواهید جریانها وطرفدارانتان را به خیابانها بیاورید فردا هم طرفداران رقیبتان به خیابانها می آیند و با برخورد این دو گروه نیروی انتظامی هم مجبوراست عکس عمل نشان داده و شاید مردم آسیب هایی ببینند. این کار را نکنید چراکه نظام هم نمی تواندمطالبات شما را از کف خیابان بپذیرد چون از فردا هر انتخاباتی این حرکت ها را به دنبال خواهد داشت» آقای ناطق می گفت من مدتها سر این موضوع با آقای موسوی صحبت کردم ودر نهایت ایشان نپذیرفت.

پس می شود گفت تمام راه کارها ، مسیرها ، توجیهات ومنطق ها برای این افراد روشن شد ولی متاسفانه دیدیم که راه کار غیر قانونی و نظام سلطه پسند و راه کاری که بتواند این فرصت عظیم ملت ما را به یک تهدید بزرگ تبدیل کند انتخاب کردند، آن هم کسانی که مدعی دلبستگی به نظام وامام بودند.

- شأنیت آقای ناطق در این دیدارها چه بود، مگر قرار نبود دیدارهای این کمیته با چهره های شاخص معترضان به انتخابات باشد؟

برنامه ریزی ما در آن کمیته دیدار با کاندیداها، مراجع عظام و شخصیت های اثرگذار بود، به همین خاطر با آقای ناطق ، هاشمی، ضرغامی، آیت الله مقتدایی و خیلی از شخصیت های دیگر جلسات و نشست هایی داشتیم. قصدمان هم پیگیری موضوع ، تلطیف کردن آن و به دست آوردن سرپل هایی برای حل این مشکلات بود.

آقای ناطق هم در جریان اصولگرا نقش هایی ایفا کرده بود، چند دوره رئیس مجلس بود و در زمان انتخابات با مجموعه آقای موسوی همراه بود، لذا اظهارات این چنین اشخاصی با این تجربه در تکمیل مطالب ما موثر بوده است.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
پنج شنبه 23/4/1390 - 18:41 - 0 تشکر 339233

- در جلساتی که با آقایان موسوی و کروبی به همراه کمیته ویژه مجلس داشتید چه دلایل و مستنداتی برای تقلب در انتخابات از سوی این افراد مطرح شد؟

در جلسه ای که با آقای موسوی داشتیم تازه اوایل درگیری ها واغتشاشات بود. با ایشان طرح موضوع کردیم و گفتیم بالاخره انتخاباتی برگزار شده و فاصله دو رقیب هم زیاد است از طرفی هم کسانی که در جریان اجرایی انتخابات هستند اعم از چپ و راست اذعان دارند که بافت اجرایی انتخابات اجازه تقلب را آن هم با این فاصله زیاد هرگز نمی دهد. توضیحات زیادی دادیم که بالاخره خدماتی که دولت در عرصه های مختلف انجام داده است اثرگذاری خودش را نشان داده و آقای احمدی نژاد رای بیشتری آورده است. از طرفی دلایلی را که شما مطرح می کنید دلایل قابل قبولی نیست که حالا شما چون داماد فلان استان و یا پسر فلان استان هستید به همین خاطر باید به شما رای دهند منطقی نیست.

در آن جلسه به آقای موسوی گفتیم ما چند نماینده به شما قول می دهیم اگر دلایل شما مستند و قابل اعتماد باشد ما به عنوان مدافعین شما تمام ظریفت خودمان را می گذاریم تا حق اعاده شود چرا که در نظام جمهوری اسلامی اگر رئیس جمهور مبتنی بر رای مردم نبوده و خدای ناکرده مبتنی برتقلب و رای سازی باشد یک فاجعه است واساسا با هیچ یک از مختصات جمهوری اسلامی سازگاری ندارد. مهم این است که شما این دلایل را اثبات کنید. شما که هشت سال نخست وزیر این کشور بودید و چارچوب های این نظام را پذیرفتید و می دانید که نمی شود یک سری مطالبات را غیر قانونی پیگیری کرد.

پایان صحبت های آقای موسوی هم در آن جلسه این بود« اگر تمام مردم ایران قانع شوند که تقلب نشده است من میر حسین موسوی می گویم تقلب شده است » و ما در آنجا متوجه شدیم که ایشان هیچ نرمشی برای بازگشت به عرصه قانونی کشور از خود نشان نمی دهد وکاملا به دنبال این است که با توهمی که در این فراز وفرودهای سیاسی اتفاق افتاده بود احساس می کرد نظام مجبور به امتیاز دادن به اوست و مجبور است که شرایط او را بپذیرد.

این مطلب هم جالب است که بدانید آقای موسوی ۲۰ خرداد یعنی دوروز مانده به برگزاری انتخابات مصاحبه ای می کند با یک روزنامه پر تیراژ غربی ودر آنجا خبرنگار به موسوی می گوید « من از الان به شما می گویم پرزیدنت موسوی شما از الان رئیس جمهور ایران هستید ، سئوال من از شما این است ، روز شنبه ۲۳ خرداد شما برای محدودکردن حوزه اختیارات رهبری چه کار خواهید کرد؟» موسوی در جواب می گوید: « من که نمی توانم کاری بکنم اما این جمعیتی که به طرفداری من به خیابانها آمده اند به طور طبیعی حوزه اختیارات رهبری را محدود می کنند.»


این حرف آقای موسوی یعنی چه ؟ این مردمی که درکف خیابانها به زعم شما شعار در مورد تقلب درانتخابات می دهند چه کاری به حوزه اختیارات رهبری دارند. درضمن حوزه اختیارات رهبری را قانون اساسی تنظیم کرده است. چه اتفاقی قراراست بیافتد که حوزه اختیارات رهبری محدودشود ، یا باید قانون اساسی تغییر کند و یا نظام سقوط کند راه دیگری وجود ندارد. اینکه شما می گویید بعداز انتخاتبات مردم حوزه وظایف رهبری را محدود می کنند نشان از ان دارد که قصد دارید بعد از انتخابات هم مردم را در کف خیابان نگه دارید و با تغییر مطالبات درچارچوب های مدنی به درگیری های خشونت آمیز قصد براندازی نظام را دارید.

با آقای کروبی هم که جلسه داشتیم همین دلایل بی پایه واساس را مطرح می کرد. کروبی می گفت : « من دردوره قبل این قدر رای آوردم ولی این دوره کمتر شده است ویا اگر ستادهای من به من رای می دادند بیشتر از این مقدار می شد.»

- یکی دیگر از نمایندگان مجلس که عضو کمیته ویژه بود در جایی نقل می کرد در جلساتی که این کمیته با کروبی داشت بیشتر اطرافیان او صحبت می کردند و دلایل می آوردند و یک دلیل آنها این بود که دولت صندوق های رای دوجداره از روسیه وارد کرده است. آیا حقیقتاَ آقای کروبی و اطرافیانشان چنین ادعایی کردند؟ از این دست استدلال ها را چگونه می توان از افرادی که از مقامات کشورهستند و به نوعی رهبری فکری و سیاسی یک جریان را به عهده دارند قبول کرد؟

بله، همین ادعا را کردند. حضور طوفانی ملت آنقدر بزرگ بود که راهی نمی گذاشت تا بتوانند دلیل قابل قبولی را ارائه کنند. ادعا که نمی تواند مستند باشد. شما که می گویید صندوق دوجداره وارد شده مستندات شما چیست ؟ شاهدی دارید موردی دید؟ گزارشی را شنیدید؟ اینکه بنشینید فکر کنید وبرای خودتان داستان سرایی کنید که نمی شود. این ملت بعداز ۳۰ سال پختگی سیاسی پیدا کرده است. ۳۰ سال است با این نظام انتخابات برگزار کرده است و به همین سادگی نمی تواند هر داستانی را از شما بپذیرد. شما که نمایندگانتان در سر صندوق ها حاضربودند. نمایندگان کاندیداهای دیگر بودند عوامل اجرایی ونظارتی بودند و در تمام این حوزه گسترده کشور کسی نتوانسته موردی در بیاورد. به نظر من دلایل اینها بیشتر یک طنز سیاسی بود.

حتی درخصوص دلایل مطرح شده از طرف این جریان رهبر انقلاب از حوزه اختیاراتشان استفاده کردند و برای همکاری مضاعف اجازه دادند که ۱۰ درصد صندوق ها به صورت رندوم باز شود ومجدد شمرده شود و بازهم با این حال هیچ اتفاقی نیافتاد. همه این ها نشان می دهد که به فرمایش رهبرانقلاب این جریان حداقل ۲۰ سال برای این روز کار کرده بودند ، سازماندهی و جریان سازی کرده بودند؛ تمام ظرفیت های بین المللی را پای کار آورده بودند که این اتفاق بزرگ ملت مارا به کام همه تلخ کنند.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
پنج شنبه 23/4/1390 - 18:42 - 0 تشکر 339234

- در حوادث سال ۸۸ چه اتفاقی رخ می دهد که برخی خواص و نخبگان سیاسی حتی درجریان اصولگرا در موضع گیری خود مقابل جریان فتنه دچار تردیدشده ، مواضع دوپهلو گرفته و یا سکوت می کنند. مواضع دوپهلوی این اشخاص چه تاثیری در گسترش و دامن زدم به فتنه داشت؟

در دوران فتنه فضا غبار آلودشده وتشخیص حق و باطل از مردم گرفته می شود. درجنگ تحمیلی که تمام دنیا پشت عراق قرار گرفتند ملت ما بدون هیچ شک وتردیدی محکم پشت نظام ایستادند، سختی هارا تحمل کرد خون دادند وجلو رفتند؛ اما در فتنه چه اتفاقی می افتد، کسانی که تا دیروز در جبهه انقلاب بودند حالا می روند در جبهه مقابل واین باعث می شود قدرت تصمیم گیری از برخی سلب شود وشفافیت در موضوع ازبین برود وحتی برخی از بزرگان ترمز کرده نمی توانند حرکت کنند، عده ای عقب گرد کرده وبرخی نیز فرمان را به سمت نیروهای خودی می گیرند.

وقتی بعضی از چهره های ممتاز انقلاب در طرف فتنه قرار می گیرند باعث می شود فضا و جبهه سیاسی بهم بریزد. رهبر انقلاب دائما تاکید می کردند که مواضع دوپهلو نگیرید، جزء ساکتین نباشید و در عرصه حضور فعال داشته باشید. به نظر بنده موضع گیری های دوپهلو به امواج فتنه دامن زد، عمق بخشید و جریان فتنه و نظام سلطه را امیدوار کرد تا بتواند اهدافش را پیش ببرد به همین خاطر فکر می‌کنم کسانی بیشترین نقش را در دامن زدن به فتنه ایفا کردند که سکوت کرده و یا مواضع دوپهلو گرفتند، زیرا با این کار در حالی که در جبهه ما ایستاده بودند چراغ سبز برای دشمن نشان می‌دادند. اینها باعث شدند که برخی از نیروهای جبهه انقلاب به تردید بیفتند.

- به دیدار باکاندیداهای معترض و برخی چهرهای تاثیر گذار اشاره کردید، از دیدارتان با آقای هاشمی و نقش ایشان درحوادث ۸۸ بگویید؟

نقش آقای هاشمی در طول انقلاب اسلامی نقش برجسته ای بوده واین موضوع برهیچ کس پنهان نیست. در جلسه ای که کمیته ویژه مجلس با ایشان داشت امیدواربودیم که آقای هاشمی با مواضع شفافی که اتخاذ می کنند نقش موثری را در فروکش کردن فتنه ایفا کنند، علت جلسه ما هم همین بود تا از ایشان بخواهیم نقش تاریخی خودشان را در این مقطع حساس ایفا کنند.

مطالب زیادی درآنجا مطرح شد، آقای هاشمی به نکات عاطفی و احساسی که در روابط ایشان و رهبرانقلاب است اشاره کردند و فرمودند ما دو هفته یک بار با مقام معظم رهبری دیدار داریم و اگر به هر دلیلی این دیدار به تاخیر بیافتد من احساس بی تابی می کنم و نکاتی را بیان کردند که عمق علاقه ایشان به رهبر انقلاب رانشان می داد و این در حالی بود که وقتی روز چهارشنبه بعد از خطبه های مقام معظم رهبری خدمت ایشان رفته بودیم ،این سئوال پیش آمد که ایشان با این همه احساسات پر رنگ وعواطف زیادی که نسبت به رهبر انقلاب مطرح می کنند چرا از روز جمعه تا روز چهار شنبه هیچ اقدامی را در رابطه با نماز جمعه رهبری انجام ندادند و اطلاعیه یا بیانیه ای صادرنکردند. در حالی که همه انتظار داشتند هاشمی جزء اولین نفراتی باشد که این کار را انجام دهد.

یکی از شخصیت های بزرگ و مسئول آن زمان همان روز جمعه خدمت آقای هاشمی می رسد و به ایشان می گوید که مقام معظم رهبری امروز بیشترین مطلب را درمورد شما گفتند و توقع هم این است که شما اولین کسی باشید که بیانیه داده وتشکرکنید که آقای هاشمی گفتند: « ما بیانیه را روز شنبه می دهیم.» اتفاقا در روزشنبه نیز آقای هاشمی در جواب کسانی که از علت عدم صدور بیانیه از ایشان پرسیده بودند گفته بود: «چون فائزه را گرفتند بیانیه منتشر نکردم.»

در جلسه ای که خدمت آقای مقتدایی بودیم ایشان هم فرمودند:« ما دوشنبه با آقای هاشمی دیدار داشتیم وبه ایشان گفتیم که دوشنبه شده و هنوز شما بیانیه نداده اید که گفتند بیانیه آماده است در دیداری که با رهبری داریم خدمت ایشان می دهم تا نظرشان را بگویند و بعد منتشر می کنم.»



این بیانیه در روزهای دوشنبه و سه شنبه و حتی چهارشنبه هم منتشر نشد. تا اینکه در روز شنبه بعد در جلسه مجمع تشخیص آقای بروجردی از ایشان درباره بیانیه می پرسند که دوباره جواب می دهند منتشر خواهد شد و تا به امروز هیچ وقت این بیانیه منتشر نشد. این علامت سئوال بزرگ در ذهن تاریخ ماند که چرا آقای هاشمی با ان همه عواطف و احساساتی که به رهبر انقلاب دارند با عدم انتشار بیانیه ای جواب آن همه لطفی که مقام معظم رهبری در خطبه ها در دفاع از ایشان داشتند را ندادند و از همین دست اقدامات آقای هاشمی باعث شد فضای جامعه پر از تردید شود. درصورتیکه می شد در بیانیه ای با حمایت از مواضع رهبری دشمن و اغتشاشگران را از بروز اختلاف و و شکاف در حاکمیت برای القای خواسته های غیرقانونی خود نا امید کنند.

در جلسه ای که با آقای هاشمی داشتیم نکته ای را گفتند که این سئوال را در ذهنم به وجود آورد. مطلب ایشان این بود که « من و رهبری در برخی موضوعات اختلاف نظر داریم که بعضا به نتیجه هم نمی رسیم و در نهایت جمع بندی این می شود که من نظر مقام معظم رهبری را به عنوان ولی فقیه بپذیرم البته با حفظ نظر خودم.»

حالا با این فرمایشات آقای هاشمی، این سئوال برای من پیش می آید که در نماز جمعه، رهبری مطالب را به عنوان فصل الخطاب مطرح کردند؛ با فرض اینکه آقای هاشمی نظر دیگری غیر از نظر رهبری داشتند با این منطقی که خودشان گفتند، پس آقای هاشمی چرا درمورد مواضع صریح مقام معظم رهبری در خصوص فتنه و اغتشاشات آشوبگران و مسائل مختلف نظر ایشان را ملاک عمل قرار ندادند. اگرایشان نظرات هبری را ملاک عمل قرار می داد فتنه و غبار در فضای سیاسی کشور فروکش می کرد و شفافیت در فضای سیاسی بوجود می آمد و اصحاب فتنه و دشمنان انقلاب نا امید شده و اصحاب انقلاب سریع تر می توانستند براین موضوع فائق شوند.

درخصوص پرونده کهریزک ورسیدگی به شکایات خانواده های کشته شدگان کارهای خوبی انجام گرفت وزحماتی را شما و سایر نمایندگان برای این پرونده کشیدید. اما ظاهرا یکی از مقصران اصلی این پرونده علی رغم اینکه گفته می شود پرونده اش کامل است برخوردی با وی صورت نگرفته و به نوعی ازیک مصونیت سیاسی برخورداراست. این پرونده تا کجا پیش رفته و نتیجه آن چه زمانی اعلام می شود؟

پرونده کهریزک به عنوان یک پرونده درخشان در کشور است . در زمانی که نیروی انتظامی در خیابانها با اغتشاشگران درگیر بود رهبرانقلاب دستور اکید رسیدگی به این پرونده را دادند و به طورجدی موضوع مورد پیگیری دبیرخانه شورای امنیت ملی ومجلس قرارگرفت .در همان زمان هم برای تمام مسئولین مربوط به کهریزک پرونده درست شده و به دادگاه فراخوانده شدند.

البته قبول داریم این پرونده هنوز تکمیل نشده است و یک مرحله دیگر مانده برای اینکه این پرونده کامل و به نتیجه برسد .در جلساتی که با ریاست محترم قوه قضائیه داشتیم ایشان به ما قول دادند و به این نکته اشاره کردند که در این مسئله هیچ مسامحه ای انجام نخواهد گرفت وبا قدرت و قاطعیت پیگیری خواهد شد ما هم با توجه به اعتمادی که به دستگاه قضا داریم مطالبات خودمان را همچنان پیگیری می کنیم . البته بعضی مقاومت ها در مسیر پیگیری وبه نتیجه رسیدن این پرونده انجام می شود اما از طرفی هم دستگاه قضا حاضر به کوتاه آمدن در این موضوع نیست .

http://www.yalasarat.com/vdcf.mdviw6dm0giaw.html

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
پنج شنبه 23/4/1390 - 18:45 - 0 تشکر 339236

اینكه واژه فتنه از چه زمانی در این دو سال وارد سپهر سیاسی كشور شد و به عنوان شاه بیت تحركات ضد‌انقلاب داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفت، سؤالی است كه نیازمند توضیح بوده و می‌تواند مبنایی برای ورود به مقوله اساسی‌تر یعنی مدیریت فتنه قرار گیرد.
با اندكی تدقیق در ایام حوادث پس از انتخابات به وضوح در می‌یابیم كه واژه فتنه برای نخستین‌بار از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تأكید و استفاده قرار گرفت. معظم له با توجه به اطلاعات عمیق و كارشناسانه‌ای كه نسبت به مسائل دینی داشته و دارند، پدیده‌های اجتماعی را با نگاه دینی رصد كرده و از این رو برای تبیین ماهیت و كاركرد جریانی كه در انتخابات ظهور وبروز پیدا كرد، از این واژه بهره بردند.

فتنه در اسلام به یك معنا جنبه اثباتی و مثبت دارد كه آن را یك فرصت و موقعیتی می‌داند كه اهل حق در آن فرصت و میدان، امتحان شده و حقانیت خود را اثبات می‌كنند. فتنه عرصه و جایگاهی است برای امتحان و آزمایش. در همین خصوص به صراحت در آیات متعدد قرآن كریم مشاهده می‌كنیم كه در مورد فتنه صحبت شده و عبارت «لقدفتنا الذین» در جاهای متعدد آن آمده است. به طور مثال در آیه دوم سوره عنكبوت هم از واژه فتنه استفاده شده و می‌فرماید: «احسب الناس ان یتركوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون».

وقتی قرآن برای مؤمنان از فتنه سخن می‌گوید منظور آن «امتحانات» است كه برای جوشش درون انسان و به مرحله ظهور رسیدن قابلیت‌های فطری آن می‌باشد. باید ابتلایی باشد تا كسی مثل قاسم بن‌الحسن علیه‌السلام بگوید شهادت برای من با حلاوت‌تر از عسل است. باید میدانی ایجاد شود و امتحاناتی پیش بیاید تا این صفت‌ها به ظهور برسند.

فتنه، از سوی دیگر یك جنبه منفی هم دارد و آن این است كه انسان‌هایی در آن مردود شده و شكست می‌خورند و به جای اینكه به رشد برسند دچار ریزش می‌شوند. این موارد جلوه‌های بد فتنه است كه سال ۸۸ پیش‌آمد و رهبر معظم انقلاب نیز به موجب این نگاه دینی اتفاقات پیش آمده را «فتنه» نام گذاشتند. بنابراین برای بررسی فتنه پیش آمده و بررسی اتاق فرمان آن باید از این دریچه ورود كرده و به تعبیری به بررسی كارنامه افرادی بپردازیم كه در اتفاقات سال ۸۸ مردود شده و از كشتی نظام پیاده شدند.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
پنج شنبه 23/4/1390 - 18:46 - 0 تشکر 339237

اتاق فرمان این فتنه كجا بوده است؟

سؤال اساسی و بنیادینی كه در سپهر سیاسی كشور مطرح بوده و تلاش شده است برای آن پاسخ‌هایی در نظر گرفته شود این است كه اتاق فرمان این فتنه كجا بوده است؟

برخی در پاسخ به این پرسش استدلال می‌كنند كه اتفاقاتی كه در انتخابات دهم ریاست جمهوری و پس از آن به وقوع پیوست منشأیی داخلی داشته و باید در همین چارچوب مورد بحث و بررسی قرار گیرد. به باور این افراد در سال ۸۸ برخی با بد اخلاقی‌ سرانجام اقداماتشان را به جایی رساندند كه كشور به مدت یك سال درگیر تنش و غائله شد و ضد‌انقلاب نیزكه مترصد بهره‌برداری از فرصت‌های پیش آمده برای خود بود وارد عرصه شد، به مقدسات توهین كرد، مسجد لولاگر را آتش زد و روز عاشورا و روز ۱۶ آذر به مقدسات توهین كرد. این افراد اینگونه استدلال می‌كنند كه این اتفاقات یك ماجرای داخلی بوده و آنچه باعث شد كه ماجرا شكلی از دخالت خارجی را به خود گرفته و اوباما، كشورهای اروپایی و رسانه‌های ضد‌انقلاب به جنجال آفرینی بپردازند، تبعات این مسئله داخلی بوده است.

استدلال این طیف همچنین این می‌باشد كه دشمن جز دشمنی هدفی نداشته و اصولاً حضور آنها در این فتنه به این معنی نیست كه فتنه ۸۸ یك پروژه خارجی بوده است.

لجاجت سیاسی، دیدگاهی دیگر درخصوص فتنه

یكی از دیدگاه‌های دیگری كه در خصوص فتنه ۸۸ مطرح می‌شود این است كه آنچه در فتنه ۸۸ اتفاق افتاد، داخلی بوده است و نه یك فتنه برهم زننده خارجی. معتقدین به این دیدگاه بر این باورند كه لجاجت نیروهای داخلی در عرصه سیاست زمینه ساز این فتنه شده و كافی است كه برای حل این ماجرا جلوی لجاجت افراد گرفته شود.

اردوكشی، تعبیر دیگر از فتنه

این اما همه ماجرا نیست. طیف دیگری نیز در رابطه با فتنه، دیدگاه دیگری دارند.

اینان بر این باورند كه اتفاقات سال ۸۸ تنها بر پایه لجاجت نبوده است، بلكه مسئله اساسی، یك پروژه ویژه بوده كه نقطه آغازین آن اردوكشی در خیابان‌ها به بهانه انتخابات بوده است. به باور معتقدین این دیدگاه اگر موسوی لجباز بوده پس رفتار افرادی همچون خاتمی، كروبی، مجمع روحانیون، حزب مشاركت و. . . را باید چگونه تعبیر كرد. اگر لجاجت بین احمدی‌نژاد و موسوی بوده پس باید مرز لجاجت شخص احمدی‌نژاد باشد اما اینان از احمدی‌نژاد فراتر رفته و قداست رهبری را شكستند. به باور این طیف، در فتنه ۸۸ تركیب‌های مختلف حضور داشتند كه تمام طیف‌های اصلاح‌طلب و ضد‌انقلاب حضوری مؤثر و عمیق داشتند.

در مجموع با توجه به طرح این دیدگاه‌ها باید جست‌وجو كرد كه اتاق فرمان این فتنه كجا بوده و این اتفاقات از چه منشایی هدایت می‌شده است.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
پنج شنبه 23/4/1390 - 18:47 - 0 تشکر 339238

نگاه به بیرون

ماجرا این است كه امریكا‌یی‌ها از مدت‌ها قبل دنبال تغییر بودند و به این باور رسیده بودند كه امكان برخورد نظامی با ایران سخت بوده و سناریوی محاصره اقتصادی نیز بی‌اثر بوده است. در این زمینه ده‌ها سند وجود دارد كه نشان می‌دهد امریكایی‌ها سناریوی تغییر را از درون و با بهره‌گیری از نیروهای داخلی در دستور كار خود قرار داده بود.

به عنوان مثال، كاندولیزا رایس، وزیرخارجه دولت بوش از سال ۲۰۰۶ به دنبال برقراری روابط سیاسی با ایران بود. مبنای طرح وی ایجاد سفارتخانه امریكا در ایران بود و صراحتاً می‌گفت تا زمانی كه از ایران دور هستیم قادر نیستیم بر ایران اثر بگذاریم. وی همچنین تأكید داشت برای اینكه بتوانیم در ایران كار كنیم، باید آرم دشمن از نام امریكا برداشته شود و مردم و نظام سیاسی ایران مانند یك كشور رسمی با ما برخورد كند.

این تئوری‌ای بود كه آنها با جدیت به دنبالش بودند كه بنا به دلایلی سرنگرفت. حال اكنون واضح است و اخباری نیز وجود دارد كه امریكایی‌ها در این راستا چند دفتر بالای سر ایران تأسیس كردند، در بیشكك، پایتخت قرقیزستان و در باكو پایتخت آذربایجان. ضمن اینكه قبلاً نیز دفاتری مثل دفتر سلیمانیه عراق و دفتر دبی نیز تأسیس شده بود.

نگاهی به دفاتر امریكایی‌ها در منطقه

دفتر سلیمانیه در سال‌های اخیر خیلی فعال بود. بعضی از رسانه‌های امریكا از جمله نیویورك تایمز با صراحت گفته‌اند كه بارها اعضای مسلح گروه پژاك را در نزدیكی پایگاه سلیمانیه دیده‌اند. امریكایی‌ها همچنین حداقل دو دفتر هم در اروپا داشتند و در فتنه ۸۸ به كار گرفتند مثل دفتر هلند كه از ۲۰ سال پیش فعال بود. در لندن هم دفتری را فعال كردند و دفتری نیز در استانبول فعال كردند.

علاوه بر این، امریكایی‌ها یك پایگاه در بگرام افغانستان، یك پایگاه در ظهران عربستان و یك پایگاه در جزیره سوكوترا در یمن داشتند. این دفاتر چند كار كلیدی را ساماندهی می‌كردند از جمله تماس با ایرانیانی كه به خارج سفر می‌كردند. آنان می‌دانستند در استانبول، ایرانیان كه اطلاعات داشتند و مذهبی هم بودند به شهر مذهبی و تاریخی استانبول می‌رفتند و به آنكارا نمی‌رفتند. اقدام اول آنها جمع‌آوری اطلاعات از افرادی بود كه از ایران می‌رفتند و هرگونه اطلاعاتی اعم از كم‌ اهمیت و مهم را می‌گرفتند.

وزارت اطلاعات از برخی از این افرادی كه به این دفاتر رفته‌اند سؤال كرده است در این دفاتر چه چیزی از شما سؤال كردند معلوم شد كه ابتدا سؤالات عادی را پرسیده بودند ولی امریكایی‌ها از بین این حر‌ف‌ها به یك جمع‌بندی می‌رسیدند.

اقدام دوم آنها در نزدیك مرزهای ایران در شهرهایی همچون استانبول، دبی و باكو بود. امریكایی‌ها كسانی را با هویت ایرانی نزدیك مسافران كرده، اطلاعاتی را از آنان جمع‌آوری می‌كردند.

وزارت اطلاعات تأكید دارد كه این دفاتر از حدود ۶۵ هزار نفر ایرانی‌ای كه مسافرتی به این شهرها داشته اند، اطلاعات جمع‌آوری كرده‌اند.

اقدام سوم امریكایی‌ها نیز ایجاد هماهنگی با اپوزیسیون و مخالفان با ایرانی‌های بی‌طرف بود كه درصدد بودند از این افراد برای روزهای خاص استفاده كنند.

آنچه در داخل و خارج انجام شده و بعضاً منتشر هم شده‌اند بیانگر سازماندهی نیروی انسانی به‌عنوان كار مشترك همه این حلقه‌ها بوده است.

كاملاً واضح است كه نمی‌توان در دانشگاه مریلند نشست در مورد نقش سپاه در ایران چیزی نوشت. باید در ایران كسی با امریكا همكاری كند تا چنین گزارشی كه دارای جنبه عینی باشد، تهیه شود.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
پنج شنبه 23/4/1390 - 18:48 - 0 تشکر 339239

نشانه‌های دیگر

یك نشانه دیگر این است كه قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران، دولت امریكا با صراحت در مذاكرات دیپلماتیك با طرف‌های غربی و آسیایی گفته بود كه ما ارتباط با ایران را باید موكول ‌كنیم به بعد از انتخابات. بی‌گمان امریكایی‌ها از این مسئله هدفی را دنبال می‌كردند.

پیش از انتخابات ایران، یعنی در بهار سال ۱۳۸۷، به سفیر لبنان در پاریس هشدارهایی داده شده و به صراحت به وی گفته شده بود كه ایران به‌زودی متحول می‌شود و شما لبنانی‌ها به ایران تكیه نكنید. همان هنگام سفیر لبنان كه از اعضای جنبش امل لبنان بود، این پیغام را به سفیر ایران در پاریس اطلاع داده است. بی‌شك این پیغام خبر از یك برنامه عملیاتی می‌داد كه شواهد دیگر آنها بعدها مشخص شد.

آنها بارها تأكید كرده‌اند كه ایران را با جنگ نمی‌شود تغییر داد باید از داخل تغییر كند. اكنون نیز آنها معتقدند تحریم حلال مشكلات نیست، ولی از آنجا كه باعث می‌شود ایران در مواجهه با مخالفان داخلی كنار بیاید و گاردش را در مقابل داخلی‌ها باز كند و این سبب می‌شود كه فعالیت مخالف نظام كم‌هزینه شود، مطلوب است.

اگر ما در این زمینه سیر اقدامات سران داخلی فتنه را مرور كنیم، می‌بینیم جریانات داخلی هیچگاه سفره‌شان را از امریكایی‌ها جدا نكردند. مثل اینكه متقابلاً داخلی‌ها هم این احساس را دارند كه این فشار بیرونی جبران‌كننده ضعف داخلی آنهاست. آنان ظاهراً احساس می‌كنند كه اگر چه در داخل ایران حمایت توده‌ها را از دست داده‌اند، ولی كسی در عرصه بین‌المللی هست كه برای آنها یقه پاره كند.

در این دفاتر خارج از كشور عناصر سرشناس اپوزیسیون ایرانی حاضر می‌شدند و به نوعی بستر خارج كشور را به داخل ایران وصل می‌كردند.

به این خبر كه در همان ایام فتنه توسط منوچهر متكی، وزیر وقت امور خارجه ایران در رسانه‌ها نقل شد توجه كنید: در هفته اول آشوب، هواپیماهای انگلیسی مسافران خاص ایرانی مستقر لندن را در هر روز با پروازهای ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفره به داخل ایران منتقل می‌كردند از پایگاه‌های دیگر هم همین انتقال مخالفان وجود داشته است.

خبرهای موثق می‌گویند انگلیسی‌ها موفق شدند از طریق دفتر لندن با ۷۰۰ هزار ایرانی گفت‌وگو كرده و تعداد زیادی از آنان را به اپوزیسیون داخلی وصل كنند. آنها سازمان مشخص سیاسی‌ای را برای روزهای خاصی طراحی كرده و آموزش داده بودند.

در روزهای فتنه مثلاً در میدان ۷ تیر تهران سه گروه جداجدا می‌آمدند. گروهی دیده بانی می‌كردند و اخبار را به جایی منتقل می‌كردند گروه دومی می‌آمد كه دست به تظاهرات می‌زدند و به‌صورت ظاهراً مسالمت‌آمیز شعار می‌دادند و گروه سومی می‌آمدند كه مأموریتشان آتش زدن اتوبوس‌ها، سطل‌های زباله و درگیری ایجاد كردن بود و هیچ كدام از اینها در كار دیگری دخالت نمی‌كردند.

در كتاب جین شارپ به افراد دسته اول و دوم توصیه شده كه كار خطرناكی نكنند. او می‌گوید یا دیده بانی می‌كنید یا شعار می‌دهید و لبخند بزنید و حتی به حرف‌های پلیس گوش كنید و بدون درگیری متفرق ‌شوید. این بخشی از كاركرد و كار ویژه این دفاتر بود. ردپای ماجرا نشان می‌دهد كه این مسئله از سال ۲۰۰۶ آغاز شده یعنی از اواسط دوران وزارت خارجه خانم رایس.

نكته دیگر این است كه امریكایی‌ها كارهای چند لایه‌ای را تدارك دیده‌اند یكی از كارهایشان در فتنه ۸۸ این بود كه كارهای اطلاعاتی امنیتی را كه قبلاً ناهمخوان بود هماهنگ كنند.

همواره در مسائل خارجی بین سیا، پنتاگون، شورای روابط خارجی و كاخ سفید اختلاف هست، اما امریكا در فاصله سال‌های ۲۰۰۶ به بعد معاون هماهنگ‌كننده‌ای را منصوب كرده تا در مورد ایران این فعالیت‌ها را هماهنگ كند.

در صحنه فتنه، اوباما هم انسجام داد و آمد یك نفر را با اختیار تام یعنی دنیس راس را مسئول هماهنگی میزهای ایران در مراكز تصمیم‌گیری امریكا درباره ایران كرد كه هیچ اختلافی با هم نداشته باشند.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
پنج شنبه 23/4/1390 - 18:52 - 0 تشکر 339242

نكته دوم این است كه پیش از این نیز میزهای ایران در كاخ سفید و سایر مراكز امریكا وجود داشته است، اما كار آنها فقط جمع‌آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده‌های اطلاعاتی اتاق عملیات به تصمیم‌گیری گروه بود و اولین بار تقلب در انتخابات توسط هماهنگ‌كننده مزبور كلید زده شد در این جلسات تصمیم‌گیری به نوعی چند عنصر ایرانی هم حاضر می‌شدند. چه مهمانان تك زیست مثل سازگارا و چه مهمانان دو زیست مثل امیر احمدی در یكی از جلسات كه دو عضو هم آنجا حضور داشته‌اند و در اردیبهشت ۸۷ بوده توافق می‌شود كه باید در انتخابات آینده ایران بحث تقلب كلید زده شود و این دو عضو نهضت آزادی پس از بازگشت به ایران با فرزند یكی از مسئولان ارشد روحانی صحبت می‌كند و موضوع را با او در میان می‌گذارد و می‌گوید اگر ما از موضع نهضت آزادی بحث تقلب را كلید بزنیم جا نمی‌افتد و بعد هم هر كس آن را مطرح كرد می‌گویند این خط نهضت آزادی است ازاین رو كسی باید این را در ایران كلید بزند كه به دلیل نسبتش با نظام مورد قبول واقع شود.

مهدی هاشمی اولین نفری است كه این تقلب را هشت ماه قبل از انتخابات كلید می‌زند. این فرد پدرش را قانع می‌كند كه بحث تقلب را مطرح كند و او در شهریور ۸۷ آن را به طور علنی مطرح می‌نماید.

در آن جلسه در امریكا چهار محور را توصیه می‌كند و همه آنها را اجرایی می‌كند این بخشی از ماجراست.

امریكا كارهای دیگری نیز در این زمینه انجام داده است مانند اتاق‌های فكر. در آنها كه تركیبی از نیروهای ایرانی امریكایی دیده می‌شود در هر اتاق فكر بین ۵ تا ۶ نفر عنصر ایرانی، هم عضو بوده‌اند.

این اتاق‌ها حدود ۳۰ مركز هستند كه در این زمینه كار می‌كنند كه ۵ تا ۶ نفر ایرانی كه عمدتاً تك زیست هستند، نظیر مؤمنی، حقیقت جو، سازگارا، مهدی خلجی، امیر ارجمند، گنجی، مخملباف، مهرانگیز كار و. . . در هر گروه ۱۵ تا ۲۰ نفر عنصر امریكا و ۵تا ۶ نفر عنصر ایرانی هستند.

كار اینها این است كه وضعیت سنجی كرده و جمع‌آوری اطلاعات كنند و به‌صورت بسته به كنگره بدهند و این كارگروه‌ها هنگامی كه می‌خواهند پروژه را به كنگره ارائه بدهند افراد ایرانی عضو این كارگروه‌ها هم در كنگره حضور دارند كه بگویند این گزارش از ایران است و برخی دیگر هم اصالتاً ایرانی نیستند مثل نراقی، آموزگار، امیر احمدی، ولی نصر.

در امریكا حداقل ۲۷۰۰ اتاق فكر وجود دارد كه حدود ۷۰۰ اتاق فكر راجع به ایران وجود دارد و در هر دانشگاه امریكا یك اتاق فكر در مورد ایران وجود دارد این اتاق‌های فكر مأموریتی كه دارند این است كه باید هر كدام در هفته دو مقاله تولید كنند و هر چهار ماه كتابی راجع به ایران منتشر نمایند.

در هر موضوعی به كنكاش در مورد ایران می‌پردازند، مثل نقش تشیع در انقلاب ایران.

این اتاق‌های فكر در سال حدود ۲۸۰۰ عنوان كتاب در تیراژهای بالا راجع به ایران منتشر می‌كنند كه نشان می‌دهد كه چه كارهای عظیمی راجع به ایران انجام می‌دهند اگر شما تعدادی از اینها را بكاوید اسمشان در ردیف بودجه رسمی امریكا آمده است. نكته دیگر این است كه در این اتاق‌های فكر از چهره‌های شاخص، سناتور و معاون وزیر حضور دارند. نكته دیگر اینكه در قانون بودجه امریكا پشتیبانان آنها كه وزارتخانه‌ها هستند مشخص می‌باشند.

اینها چگونه با مسائل ایران ارتباط برقرار می‌كنند؟ این مجموعه‌ها به بهانه‌های مختلف به ایران سفر می‌كنند، با مردم تماس برقرار می‌كنند با سازمان‌های مختلف با بهانه‌ای مختلف ارتباط می‌گیرند و كسانی را از اتاق‌های فكر امریكا به این سازمان‌ها وصل می‌كنند، یكی از همین‌ها كه من در رادیو گفت‌وگو با او میزگرد داشتم خودش بعد از پایان برنامه می‌گفت كه من پولی می‌گیرم و اطلاعات خواسته شده را به دانشگاه مریلند می‌فرستم.

یك نكته كلیدی از گزارش‌های اتاق فكر غربی‌ها

یك نكته كلیدی در گزارش‌های این اتاق فكرها این است كه كارهای‌شان هویت گزارش دارد یعنی به‌صورت گزارش می‌آید و انتهایش هم گاهی نظریه داده‌اند و گاهی هم نظریه نداده‌اند.

غیر از این اتاق فكرها، مؤسسات نظرسنجی وجود دارد كه امریكایی‌ها راه‌اندازی كرده‌اند مثل زاگبی، گالوپ و پیو. برخی از مؤسسات نظرسنجی كه كاركرد عمومی‌شان را از دست داده و فقط خود را محدود به نظرسنجی از نخبگان ایران كرده‌اند و درصدد بوده‌اند كه از این طریق همواره نبض ایران را بگیرند.

نورمن سالومون می‌گوید: نظر سنجی‌های گالوپ در خارج از امریكا همواره آن چیزی است كه مورد نظر سفارتخانه‌های امریكاست اما یكسری نظرسنجی‌های دیگری هم انجام می‌دهند، واقعاً كار ویژه‌ای می‌كنند برای تصمیم‌گیری‌های آنها. نكته دیگر ارتباط این اتاق فكرها با نهادهای مذهبی است كه به شبكه‌سازی در جوامع اسلامی می‌پردازند. مثلاً تشكیلاتی در اندونزی هست به نام جنبش محمدیه كه امریكایی‌ها با آن ارتباط برقرار كرده‌اند یا در تركیه با فتح‌الله گولن، رئیس یك جنبش مذهبی ارتباط برقرار كرده‌اند و از دل آنها توجیهی بیرون آورده‌اند.

طیف وسیعی از شخصیت‌های كشورهای اسلامی در مصر، لیبی، لبنان و. . . را شبكه‌سازی كرده‌اند و كارشان این است كه این شبكه‌های به ظاهر بومی با كمك دولت‌ها در جهت به هم زدن نهضت بیداری اسلامی عمل كنند یعنی آنان به ساخت و تقویت جنبش‌های به اصطلاح میانه‌رو و در واقع وابسته برای تضعیف جنبش اسلامگرایی روی آورده‌اند.

تمام این جریانات وصلند به یك سیستمی در امریكا كه در آن سیستم افرادی حضور دارند امریكایی ایرانی و غیر ایرانی كه مسائل جهان اسلام و از جمله ایران را در آنجا پخت‌ و پز می‌كنند و می‌گویند ما باید این جریان‌ها را فعال كنیم و ادبیات آنها را منتشر كنیم و ارتباط شكل‌گیری این شبكه‌ها با ایران این است كه می‌خواهند در مقابل جمهوری اسلامی پادزهر ایجاد كنند.

در ماجرای فتنه از همه این ظرفیت‌ها استفاده كردند كه جریان فتنه را پشتیبانی كنند و از آن برای مقابله با نفوذ ایران استفاده كنند.

در واقع برخلاف تحلیلی كه ارائه می‌شود كه این ماجرا داخلی بود، اسناد زیادی هست كه ارتباط با خارج برقرار شده بود و در مورد موسوی این اسناد وجود دارد كه سازمان‌های امریكایی سال‌های قبل از ۸۸ و حداقل از سال ۱۳۷۵به ایشان وصل بودند.

این مجموعه‌ها در مورد شخصیت‌های مؤثر ایران هم مطالعات و جمع‌بندی‌هایی دارند كه مثلاً فلانی روحیات سازشكارانه و پرخاشگرانه دارد و می‌توان از او یك چهره مخالف نظام ساخت.

به شخصیت‌شناسی روی آورده‌اند. آنها خیلی وقت بود كه شناسایی كرده‌اند كه موسوی می‌خواهد وارد سیاست شود. در اسناد آمده موسوی شخصیتی پرخاشگر، متكبر و قدرت‌طلب است.

آنها افراد را آنالیز می‌كنند شخصیت‌ها را و براساس آن برنامه‌ریزی می‌كنند، شك نكنید، سفیر انگلیس را نگاه كنید كه در وبلاگش همزمان با بیانیه موسوی، بیانیه می‌دهد و برخلاف عرف دیپلماتیك علیه كشور محل مأموریتش لجن پراكنی می‌كند.

در سطح بین‌المللی قطعنامه تصویب می‌شود و توهین‌هایی می‌كنند و بنابراین قطعاً این حلقه‌ها حلقه‌های مكمل هستند. كار مشترك می‌كنند، منتها كارهای مشتركی كه در راستای اتاق فكرهای خارجی هستند.

دقت كنید در روز عاشورا قرار بود كاری انجام شود؛ سایت بی‌بی‌سی فارسی داشت به آشوب‌گران خط می‌داد و می‌گفت كه قرار نیست نیروی انتظامی مداخله كند و قرار نیست كار به خشونت كشیده شود و در ادامه می‌آید به دروغ می‌نویسد: «خیابان مملو از جمعیت مخالف است، گروه‌ها دارند به هم می‌پیوندند، از پلیس خبری نیست» این یعنی اینكه صحنه را مدیریت می‌كند. یك تظاهرات بی‌ضرر و بی‌خطر را دارد به تصویر می‌كشد.

می‌توانیم با قاطعیت بگوییم نباید فریب عناوین را بخوریم و تردید كنیم كه مگر می‌شود موسوی و كروبی در پازل امریكا قرار بگیرند. مخملباف خودش به اتحادیه اروپا رفته و گفته است كه من به عنوان نماینده موسوی با شما صحبت می‌كنم از شما می‌خواهم كه تحریم‌ها را تشدید كنید تا ایران تسلیم ‌شود و در ایران هم از سوی سران فتنه هیچ واكنشی به سخن او داده نمی‌شود كه نه ایشان نماینده ما نیست یا ما این موضع ضد‌ملی را قبول نداریم.

این یك پروژه است نه دو پروژه و عناصری در این صحنه فعالند كه عنان آن را هم خارجی‌ها در دست دارند.

در بیانیه موسوی اصلاً لفظ شهید شهریاری را به كار نبرده است و از ترور دانشمندان ایرانی اسم برده است و در آخر هم می‌گوید كه چكار می‌كنیم كه دانشمندانمان ترور می‌شوند و همان حرف امریكایی‌ها را می‌زند.

این یك فتنه طراحی شده در خارج بود كه به سال‌های قبل برمی‌گردد. از سال ۲۰۰۶ امریكایی‌ها تداركات گسترد‌ه‌ای در اینباره داشته‌اند حداقل تدارك خارجی‌ها ۱۰ برابر ایرانی‌هاست.
یكی از كارهای امریكایی‌ها این بود كه گروه‌هایی از ایران را به خارج دعوت كردند به‌طور متوسط در هر تور ۱۰۰ نفر شركت داشته‌اند كه تعداد آنها ۱۱۰ تور بوده است و هر كدام از این تورها یك دوره یك ماهه می‌دیده‌اند، آنها نمی‌آمدند آدم‌های مخالف نظام را شناسایی كنند و با خود ببرند بلكه عناصری كه ظرفیت دارند را می‌بردند واشنگتن و آموزش می‌دادند

http://www.yalesarat.com/vdcb.9b0urhbsgiupr.html

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
پنج شنبه 23/4/1390 - 18:54 - 0 تشکر 339243

10زن خبرساز در حوادث پس از انتخابات88/ از ندا آقا سلطان تا فائزه هاشمی
خبرگزاری مهر، سرویس سیاسی: دومین سالگرد انتخابات پرحادثه ریاست جمهوری نهم در حالی سپری می شود که گردی از فراموشی بر چهره حوادث پرحاشیه این مقطع تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی نشسته است.

زنان در تاریخ سیاسی ایران همیشه حضور پررنگ و تاثیرگذاری داشته و در شکل گیری شرایط سیاسی و اجتماعی کشور نقش بسزایی ایفا کرده اند. در بسیاری از مواقع هم همین زنان سوژه سیاسی رسانه ها شده و به جریان سازی های مثبت و منفی رسانه ای کمک شایانی کرده اند.

در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و فتنه پس از آن نیز شرایط بگونه ای بود که نام زنان بسیاری در این عرصه شنیده شد و گاهی اظهارات و رفتارهای سیاسی آنها محل بحث روزها و ماه های متوالی در عرصه سیاسی کشور بود.

سرویس سیاسی خبرگزاری مهر برای بررسی بیشتر حوادث سال 88 از منظری جدید به بخشی از این حوادث می پردازد. زنان سیاسی درگیر در ماجرای حوادث پس از انتخابات سوژه مناسبی برای گردگیری از تاریخ نزدیک این سرزمین پر حادثه است.

1. عفت مرعشی : همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی که اظهاراتش هنگام خروج از حوزه رای گیری در 22 خرداد 1388 خبر ساز شد. خانم مرعشی پس از رای گیری که گفته می شد به میر حسین موسوی یکی از کاندیداهای انتخابات رای داده است در پاسخ به سئوال خبرنگاری گفت: "موسوی رئیس جمهور است، اگر غیر از این شد مردم بریزند تو خیابانها".

این پیش بینی از نتیجه انتخابات و درخواست صریح از مردم از سوی همسر یکی از شخصیت های نظام، هنوز هم دست مایه تحلیل ها و ارزیابی ها از انتخابات ریاست جمهوری دهم است.
2. زهرا مصطفوی: فرزند امام خمینی (ره) و دبیر کل جمعیت زنان انقلاب اسلامی یکی دیگر از چهره های شاخص بانوان انقلاب بود که در فضای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری خبرساز شد.
ماجرا از این قرار بود که وقتی میرحسین موسوی طبق برنامه از پیش تعیین شده انتخاباتی خود به دیدار جمعیت زنان انقلاب اسلامی رفته بود با انتقاد تند دبیرکل این جمعیت نسبت به ادامه ارتباط خود با اعضای نهضت آزادی مواجه شد.
خانم مصطفوی به موسوی گفته بود: زمانی در سخنانتان در خصوص گروه نهضت آزادی اعلام کردید که با آنها اختلاف نظر دارید و پس از آن فرمودید که دوستی با آنها دارید که این دوستی تا امروز ادامه پیدا کرده است و زمانی نیز گفتید که ما وقتی با افرادی اختلاف نظر داریم قرار بر این نیست که آنها را کنار بگذاریم، حال سئوال من این است که چگونه می‌توانیم افرادی را که با آنها اختلاف نظر داریم در مناصب اجرایی بکار بگیریم و به آنها مسئولیت بسپاریم.

برخی از رسانه ها در همان روز خبر از اخراج خبرنگاران از جلسه و تقاضای میرحسین از خبرنگاران برای عدم انتشار سخنان خانم مصطفوی را منتشر کردند.
3. زهرا رهنورد: زهره کاظمی همسر میر حسین موسوی که به گفته خود در جریان تحول مذهبی و انقلابی نام خود را به زهرا رهنورد تغییر داد شاخص ترین همراه موسوی در جریان تبلیغات انتخاباتی بود که در تمام تصایر منتشر شده در کنار همسر خود دیده می شد.
رهنورد فردای انتخابات ریاست جمهوری در غروب 23 خرداد 1388 در مصاحبه زنده تلفنی با شبکه ماهواره ای بی بی سی فارسی در پاسخ به درخواست مجری این شبکه مبنی بر ارائه دلایل و اسناد تقلب مورد ادعای همسر خود گفت: "آذربایجان هیچ وقت فرزند خود را نمی گذارد که به شخص دیگری رای بدهد، در ضمن من لر هستم و موسوی هم بارها گفته من داماد لرستان هستم، پس لرستان موسوی را نمی گذارد به احمدی نژاد رای بدهد."
چند ماه بعد وی بار دیگر خبرساز شد. مجله فارین پالیسی (نشریه شورای روابط خارجی آمریکا) زهرا رهنورد را به عنوان روشنفکرترین زن جهان انتخاب کرد و این موضوع جنجال تازه ای را در مورد وی ایجاد نمود.
4. فائزه هاشمی: نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در مجلس پنجم و دختر کوچک آیت الله هاشمی رفسنجانی دیگر چهره خبرسازانتخابات ریاست جمهوری سال 88 است. فائزه هاشمی خود تجربه تلخ و شیرین پیروزی قاطع و شکست سنگین در دو دوره انتخابات مجالس پنجم و ششم را دارد یکی از حامیان سرسخت میرحسین موسوی قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری بود. نطق انتخاباتی فائزه هاشمی در مراسم سالگرد دوم خرداد در سالن 12 هزار نفری ورزشگاه آزادی در خصوص دولت نهم و رئیس جمهور وقت محل بحث های مختلفی دررسانه ها شد. برخی از چهره های سیاسی به همراه رسانه های اصولگرا معتقد بودند که فائزه هاشمی در این سخنرانی صریحا به رئیس جمهور کشور و مردمی که به وی رای داده اند، توهین کرده است.
فائزه در حوادث بعد از انتخابات هم با چند بار دستگیری در اغتشاشات و سخنانی که علیه مقامات ارشد نظام داشت خبرساز شد. اخبار دستگیری و بازداشت هایی که به سرعت لغو می شد مورد توجه رسانه ها قرار گرفت.
5. سرور برومند: سرور برومند و دخترش فاطمه رجب پور مربیان مهدکودک «آوای باران» بودند که در روز 25 خرداد 1388 پس از راهپیمایی معترضین، با حمله تعدادی از اغتشاشگران به پایگاه بسیج روبروی ساختمان مهدکودک و تیراندازی به ساکنان آن مورد اصابت گلوله از ناحیه سر و پشت و حنجره قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. اگر چه نام این دو شهید به مانند برخی نامها آنچنان منعکس نشد اما ماجرای تلخ شهادتشان در رسانه های داخلی تاحدودی مورد توجه قرار گرفت.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
پنج شنبه 23/4/1390 - 18:55 - 0 تشکر 339244

6. ندا آقا سلطان: یکی از قربانیان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری که عصر 30 خرداد در منطقه ای دور از مسیر تظاهرات معترضان به نتایج انتخابات به طرز مشکوکی به دلیل اصابت گلوله به سینه اش کشته شد. ندا آقا سلطان که از سوی رسانه های اپوزسیون نظام و حتی نمایندگان کنگره آمریکا چون سناتور مک کین شهید خوانده شد.
تنها دقایقی پس از این حادثه فیلم با کیفیتی از لحظه مرگ آقا سلطان و حتی فیلم های کوتاهی از حضور وی در تظاهرات در سطح گسترده ای در اینترنت منتشر شد. کلید واژه "ندا آقا سلطان" ظرف مدت کوتاهی به میلیون ها صفحه از نتایج جستجوی اینترنتی تبدیل شد.
7. سعیده پورآقایی: در اوج روزهای پرالتهاب پس از انتخابات و در شرایطی که رسانه های کاندیدای معترض و به تبع آن رسانه های اپوزسیون به صورت دائمی فهرست های مختلف و متنوعی را از کشتگان انتخابات ارائه می کردند، خبر دستگیری تجاوز و قتل دختری به نام سعیده پورآقایی توجه بسیاری را به خود جلب کرد. انتشار تصایور این دختر در روزهای بعد و اعلام اخبار ضد و نقیضی از برگزاری مراسم ختم وی به یکی از جریان های پررنگ رسانه ای تبدیل شده بود. میر حسین موسوی همانطور که قبلا قول داده بود در مراسم ختم سعیده پورآقایی شرکت کرد و به ابراز احساسات حضار در این مراسم پاسخ داد. گفتگوها و اخبار مختلفی درباره سعید پورآقایی در رسانه های جریان معترض منتشر می شد و انتقادات در خصوص شکنجه و قتل وی صفحات اینترنتی و شبکه های ماهواره ای را پر کرده بود.
در اوج این داستان اما، به یکباره گفتگویی پخش شد که سعیده پورآقایی به همراه مادرش در منزل پدری با خبرنگار رسانه ملی صحبت می کرد. انتشار خبر زنده بودن دختری که رهبر جریان معترض در مراسم ختم وی نیز شرکت کرده و رسانه های منتسب به وی انتقادات فراوانی را در خصوص شکنجه و قتل وی منتشر کرده بودند جنجال رسانه ای شدیدی به راه انداخت .
8. ترانه موسوی: خبر ابتدایی بسیار رقت انگیز و وحشتناک بود. دختری به نام ترانه که اتفاقا نام فامیل آن با یکی از کاندیداهای معترض انتخابات یکی بود، در تجمع مقابل مسجد قبا توسط نیروهای انتظامی و امنیتی دستگیر شده و به دلیل شدت شکنجه و تجاوز فوت کرده بود. در این خبر تصریح شده بود که ماموران به دلیل ترس از عواقب اقدام خود پیکر ترانه موسوی را با اسید سوزانده و در بیابان های قزوین رها کرده اند.
خبرهای بعدی هم، همگی تشریح جزئیات وحشتناکی از تجاوز و قتل بی رحمانه زنی بود که علی الظاهر تنها جرم وی حضور در تظاهرات مقابل مسجد قبا در تهران بود.
نکته قابل توجه در خبرهای ترانه موسوی انتشار تنها یک تصویر منتسب به وی بود که مورد انتقاد جدی رسانه های اصولگرا قرار گرفت. این رسانه ها ادعا می کردند که چرا بعد از گذشت چند ماه از انتشار اخبار مختلف و بعضا متناقض در خصوص ترانه موسوی و نحوه مرگ وی بر خلاف مواردی چون نداآقا سلطان تنها یک عکس سیاه و سفید پرسنلی از وی منتشر شده و هیچ خبر و یا تصویری که به شناسایی هویت وی کمک کند، از سوی خانواده یا نزدیکان وی منتشر نشده است.
برخی رسانه ها نیز در فراخوانی سراسری از همه فارسی زبانان و ایرانیان داخل و خارج از کشور خواستند که با ارسال اخبار، تصاویر و اطلاعات تکمیلی به شناسایی هویت وی کمک کنند. فراخوانی که طبق ادعای رسانه های اصولگرا هیچ پاسخی به آن داده نشد.
بعدها مشخص شد که ترانه موسوی در کانادا مشغول زندگی روزمره خود است و خانواده وی در گفتگویی تلویزیونی به این امر صحه گذاشتند. با این حال تصویرمنتسب به وی مدتها به یکی از نمادهای اصلی تجمع گروه های اپوزسیون خارج از کشور در اروپا و آمریکا تبدیل شده بود.
9.عاطفه امام: دختر جواد امام دیگر چهره رسانه‌ای روزهای پس از انتخابات بود. جواد امام یکی از اعضای ستاد انتخاباتی موسوی و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود. پس از دستگیری جواد امام در روزهای ابتدایی پس از انتخابات سایت‌های خبری این جریان مدعی شدند که دختر جواد امام نیز توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به محل نامعلومی منتقل شده است. شبکه خبری بی بی سی با استناد به مصاحبه‌ای با همسر جواد امام نسبت به سرنوشت عاطفه امام ابراز نگرانی کرد و حتی نام عاطفه امام در برخی فهرست‌های شهدا و مفقودین این جریان جای گفت.
اما به فاصله تنها چند روز همسر جواد امام در مصاحبه‌ با پایگاه خبری فراکسیون اقلیت مجلس که خود از رسانه‌های حامی معترضین محسوب می‌شد ربوده شدن عاطفه امام را تکذیب کرد و انتشار چنین اخباری را تنها ماجراجویی دختر خود عنوان کرد.
همزمان برخی رسانه ها از نقش پدر وی در پروژه موسوم به نوارسازان که سناریو مشابهی با ماجرای ربوده شدن عاطفه امام را داشت پرده برداشتند.
10. بانوی ایثارگر گمنام: شامگاه سی‌خرداد، مردمی که پای رسانه ملی نشسته و اخبار سراسری را مشاهده می کردند با صحنه های دلخراش ضرب و شتم یک مرد موتورسوار با ظاهر انقلابی توسط عده ای از معترضین روبرو شدند. مردی که از موتور خود سقوط کرده و به طرز رقت انگیزی زیر دست و پای این معترضین عصبانی درحال آسیب دیدن بود.
اما نکته ای امیدبخشی که در این فیلم از چشم مردم و رسانه ها دور نماند تلاش یک زن هموطن برای نجات این مرد از دست اغتشاشگران بود. تلاشی که احتمالا به آسیب دیدن خود وی نیز منجر شده بود. رسانه ها بارها و بارها صحنه تلاش این زن فداکار ایرانی برای نجات مرد موتور سوار را برای مردم پخش کردند.
اگر چه نامی از این زن در رسانه ها برده نشد و مردم ایران او را به اسم نشناختند اما بی شک اقدام وی در حافظه تاریخی مردم ایران ثبت شد.
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1339634

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.