تبیان، دستیار زندگی
وقتیكه سردار شهید باكری در مقام یك شهردار و یك چهره تحصیل كرده در شهر بزرگ ارومیه بعد از وقوع سیل و پر شدن آب در منزل یك پیر زن بی سرپرست با تاسی از امیرمومنان علی (ع ) بدون اینكه خود را بعنوان شهردار معرفی كند شخصا اقدام به...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بیاد آقا مهدی باکری


وقتیكه سردار شهید باكری در مقام یك شهردار و یك چهره تحصیل كرده در شهر بزرگ ارومیه بعد از وقوع سیل و پر شدن آب در منزل یك پیر زن بی سرپرست با تاسی از امیرمومنان علی (ع ) بدون اینكه خود را بعنوان شهردار معرفی كند شخصا اقدام به خارج نمودن آب و پاكسازی منزل می نماید. این برای مسئولان و مدیران امروز چه درسی می آموزد !

تقدیم به خونهای پاك شهدای جنگ تحمیلی , آنان كه رزم بی امان و بذل خون پاكشان , بهای گرانسنگ سربلندی , افتخار , عزت و امنیت امروزین این سرزمین پاك و خدایی است .

اشاره :

اگر امروز كشور عزیز ایران را بعنوان یك كشور مستقل و دور از سلطه قدرتهای بزرگ جهان شاهدیم , اگر امروز گردن خود را از یوغ استكبار جهانی دور نگه داشته ایم , اگر امروز اقصی نقاط كشور را از امنیت نسبتا خوبی برخوردار كرده ایم , اگر امروز دانشجویان عزیز ما براحتی در كلاسهای درس به تحصیل علم میپردازند , اگر امروز نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی با آرامش خاطر روی صندلیهای نرم و قرمز مجلس تكیه داده اند , اگر امروز جوانان عزیز این وطن دم از آزادی زده و خود را آینده سازان این كشور معرفی میكنند و اگر امروز مدیران كل و روسای ادارات و كارخانجات با آرامش خیال برمسند قدرت و مقام نشسته و خود را از گردانندگان موثر این مملكت میدانند و اگر و اگر و... همه و همه از آن حماسه سازان و حادثه آفرینان دوران دفاع مقدس و شاهدان و شهیدان گمنامیست كه با رشادت و ریختن خونهای پاكشان امنیت و آسایش لازم را برای دیگر هموطنانشان به ارمغان و یادگار گذاشتند.

19 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود كه رژیم بعثی عراق با استفاده از موقعیت بدست آمده و به بهانه های واهی خود دست به یك حمله گسترده و ناجوانمردانه علیه خاك مقدس جمهوری اسلامی زد و بار دیگر خاطرات تلخ حمله بیگانگان در چند قرن گذشته را به سرزمین عزیز ایران زنده كرد.

در سی و یكم شهریور ماه 1359 رژیم بعثی عراق تهاجم زمینی و هوایی خود را با حمایت استكبار جهانی به مناطق مرزی ایران اعم از مسكونی , نظامی , اقتصادی و غیره آغاز كرد , همزمان با این تهاجمات , فرودگاهها و بسیاری از تاسیسات نظامی و بندری و اماكن مسكونی نیز در شهرهای دور از مناطق مرزی مورد حمله واقع گردیدند , بطوریكه بعد از تجاوز و تصرف چند شهر مرزی توسط متجاوزان , هزاران خانواده بی دفاع و مظلوم آواره شده و تعداد كثیری از آنها به دست دشمن متجاوز اسیر گردیدند.

با عنایت به تمدن امروز بشری , نوع وحشیگری و تجاوز سربازان بعثی عراق در بعضی از مناطق نه تنها كمتر از تجاوز مغولها به ایران نبود بلكه در مواردی تجاوز به نوامیس هموطنان بی دفاع و زنده به گور كردن دختران و زنان و غارت اموال مردم بی گناه و بی دفاع , روی مغولها را نیز سفید میكرد و هرچند ذكر این مطالب باعث جریحه دار شدن قلب و احساسات بعضی از هموطنانمان میگردد ولی شاید برای روشن شدن اذهان جوانان امروزی ضروری و مهم بوده باشد.

تجاوز آشكار و جنایت رژیم بعثی عراق , انسانهای غیرتمندی را از ایران زمین برای مبارزه و مقابله میطلبید كه برای عبرت سایرین , پاسخ قاطعی به متجاوزین بدهند , یا بقول شهید والامقام دكتر مصطفی چمران وقت آن رسیده بود كه مردان عمل از مردان بی عمل و مرد از نامرد شناخته شود.

(دكتر چمران : همانا در میدان جنگ مرد از نامرد شناخته میشود...).

وجدانهای بیدار , آرام و قرار را از خون رگهای یاران امام میربود چرا كه باز ندای عاشورا در فضای ایران طنین افكن شده و فریاد جهاد بگوش همگان میرسید و امام بیدار , عزت و شرف را در گرو جنگ میدانست . آنگاه كه تاركین جهاد با فكر و خیال باطل خود بر گلیم چند روزی دنیا چسبیده بودند عده ای از جوانان و مردان غیرتمند این كشور به همه آرزوهای دنیوی پشت كرده و فقط و فقط به فرمان پیر مراد خویش لبیك گفتند و با پشت كردن به مادیات فانی , برای دفاع از اسلام و مال و ناموس هموطنانشان یكی پس از دیگری فرصت را غنیمت شمرده و راهی جبهه های نبرد شدند.

زبانها قاصر و قلمها عاجز از آنند كه دفاع مقدس و حماسه سازان آنرا توصیف كنند لیكن بر هر ایرانی با شرفی فرض است كه همواره یاد و خاطره رزمندگان دوران دفاع مقدس بویژه شهدا عزیز جنگ را زنده نگه دارد , رزمندگان و شهدایی كه بدون ادعا و هیچ گونه امكانات اولیه در مقابل دشمن صف كشیده و از هموطنان و تمامیت كشورشان دفاع نمودند و میتوان گفت آنهائیكه در سایه جهاد اصغر به جهاد اكبر هم رسیدند.

نام اروند رود , بازی دراز , دشت عباس , تنگه چزابه و صدها نقاط مهم جبهه برای رزمندگان دوران دفاع مقدس نام ناآشنائی نیست , چرا كه این نامها یادآور رشادتها و از جان گذشتگیهای سردارانی مثل چمران , صیاد شیرازی , باكری , زین الدین , همت و خرازی و هزاران سردار گمنام و بی نام و نشان راه اسلام و وطن هستند.

اگر برای دوران دفاع در برابر رژیم عراق واژه مقدس را بكار میبریم باید بدانیم تقدس جبهه و دوران دفاع در چیزی خلاصه نمیشود جز در روح بزرگ و انگیزه پاك و مقدس چنین سردارانی كه برای دفاع از اسلام و این مرز و بوم از جان و مال و تمام زندگی خود گذشتند , همانهای كه امروز نسل جوان فقط با نام آنها آشنا بوده و هیچ اطلاعات مهمی از چگونگی و نحوه زندگی و مبارزات آنان بدست نیاورده اند.

براستی وقتیكه سردار شهید باكری , این سرباز علی وار اسلام در مقام یك شهردار و یك چهره تحصیل كرده در شهر بزرگ ارومیه بعد از وقوع سیل و پر شدن آب در منزل یك پیرزن بی سرپرست با تاسی از امیرمومنان علی (ع ) بدون اینكه خود را بعنوان شهردار معرفی كند شخصا اقدام به خارج نمودن آب و پاكسازی منزل میكند برای مسئولان و مدیران امروزی چه درسی میاموزد !

وقتیكه سردار شهید حاج حسین خرازی چندین بار در جبهه های نبرد به مقام جانبازی نائل شده و حتی یك دست و بازوی خود را نیز در راه خدا از دست میدهد و باز با بدن پر از تركش و پاره پاره از جبهه عقب نمی نشیند و سرانجام هم شربت گوارای شهادت را مینوشد , چه پیامی به ما بازماندگان از قافله میدهد !

شهید همت ساعتی قبل از شهادت خود با پیروی از سرور آزادگان جهان حسین بن علی (ع ) , به فرماندهان و نیروهای تحت امرش توصیه میكند كه : هر كاری میكنید برای خدا , حتی نفس كشیدنتان برای خدالله آنگاه است كه چه بكشیم و چه كشته شویم پیروزیم .

این درجه اخلاص و اوج عشق و علاقه بخداوند چه پندی به ما غافلان از یاد خدا میدهد !

سردار شهید حاج مهدی زین الدین در زمان حساس جنگ و وجود آنهمه نیروهای دشمن در منطقه , برای شناسایی و ارزیابی استعداد رزمی دشمن وارد عمق خاك عراق میشود و حتی تا رسیدن به حرم مولای خود , حضرت سیدالشهدا(ع ) پیش رفته و پس از شناسایی و زیارت حرم مطهر حضرت اباعبدالحسین (ع ) به جبهه خود باز میگردد , با این وصف آیا چنین جسارت و از جان گذشتگی در نوع خود بی نظیر نیست !

خلاصه از هرچه بگذریم پیام آنهائیكه مردانه و عاشقانه در راه اسلام و وطن خود فدا شدند از بهترین الگوهای خدمت صادقانه به اسلام و مردم عزیز ایران است كه باید سرلوحه تمام مسئولان امروزی قرار بگیرد.

ارتشیان قهرمان , سپاهیان فداكار و نیروهای سرافراز ژاندارمری و بسیجیان جان بركف همگی در دوران دفاع مقدس لشكریان اسلام را تشكیل میدادند , لیكن بر كسی پوشیده نیست كه نیروهای مخلص بسیجی بدون هرگونه چشمداشت و انتظاری , گل سرسبد رزمندگان اسلام بوده و از هیچ فداكاری برای اسلام و مردم عزیز ایران دریغ ننمودند.

بهترین نشانه آنها اطاعت محض از اوامر رهبر عزیزشان , اخلاص , تواضع و لباس خاكی و چفیه ای بود كه بر گردن داشتند , همان چفیه هایی كه حكایتهای بزرگی از جبهه ها برای مردم شهیدپرور ایران دارند.

اكنون در زمانی زنده ایم كه عده زیادی از آن عزیزان به دیار حق پرواز كرده اند , چه میشود كرد باید بپذیریم بالاخره روزگار درحال چرخش است و روزها میایند و میروند , فرداها امروز میشوند , امروزها دیروز و دیروزها به خاطره ها میپیوندند , اما در طول تاریخ همیشه قلمهایی بوده و هستند كه قدری انصاف داشته تا حقایق روزگار و گذشته را بازگو كنند , به یقین زمانی خواهند گفت روزی جنگی بود , جنگی نبود , آدمهایی بودند چفیه بردوش كه تا صدای تانكها را شنیدند از شهر و خانمان و تمام زندگی خود بریدند و رفتند تا جلوی تجاوز دشمن را سد كنند و با این وجود چقدر مردم ما به این چفیه بردوشان بسیجی مدیونند !

پرویز بهرامی و همراهی

بردار ارجمند سید محسن نبئی