تبیان، دستیار زندگی
ن" در گفت و گو با مینو فرشچی، محسن دامادی فریدون فرهودی و جابر قاسمعلی فیلمنامه، یكی از ركن‌های اساسی سینما محسوب می شود. اما طی سالهای اخیر اكثر مشكلات و ضعف‌های سینمای ایران متوجه این حوزه گردیده است و حتی در بیانیه‌ هیات ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

"فیلم نامه‌ در سینمای ایران"

در گفت و گو با مینو فرشچی، محسن دامادی
فریدون فرهودی و جابر قاسمعلی


فیلمنامه، یكی از ركن‌های اساسی سینما محسوب می شود. اما طی سالهای اخیر اكثر مشكلات و ضعف‌های سینمای ایران متوجه این حوزه گردیده است و حتی در بیانیه‌ هیات داوران جشنواره فیلم فجر هم این موضوع به طور رسمی اعلام گردید.

مینو فرشچی بزرگترین مشكل حوزه كاری خود را انداختن هر ایرادی كه در فیلم پیش می‌آید به گردن فیلمنامه می‌خواند و می‌گوید: آیا در این فیلم‌های بد، كسی فیلم را با فیلمنامه قیاس كرده است مطمئن هستیم ما به هیچ وجه مشكل فیلمنامه نداریم. حتی وقتی كار خودمان را با فیلمنامه‌های برگزیده دنیا مقایسه می‌كنم می‌بینم كه تفاوت چندانی با آنها نداریم.

وی افزود: اما در سینمای دنیا سناریو تبدیل به چیزی می‌شود بهتر از فیلمنامه و تمام چیزهایی كه در ذهن فیلمنامه‌نویس است به همراه خلاقیتی كه كارگردان دارد به بهترین نحو پیاده می‌شود و دیگر مثل اینجا ترس از كمبود حلقه‌های فیلم وجود ندارد وعوامل هم همزمان چند ین كار نمی‌كنند در نهایت هم فیلم خوب درمی‌آید.

این فیلمنامه‌نویس افرود : ولی در اینجا هر فیلمی كه به دلایل دیگر به در می‌آید می‌گویند ضعف اصلی سینمای ایران فیلمنامه است .

وقتی این جمله را می‌شنوم عصبانی می‌شوم حتی در بیانیه هیات داوران جشنواره فیلم فجر هم كه هیچكدام فیلمنامه‌نویس نبودند این مطرح می‌شود. باید فیلمنامه را با فیلم تولید شده مقایسه كرد و توجه داشت فیلمنامه‌نویسان كار خودشان را بلد هستند و این حرفه كاری نیست كه هر روز بخواهد عوض شود.

وی افزود:‌ایرادات را به گردن فیلمنامه‌نویس می‌اندازند چون او گردنش از همه ضعیف تر وهمیشه روی میز و كاغذ خم است و با این كارخودشان را راحت می‌كنند.

فریدون فرهودی انداختن تقصیرات گردن فیلمنامه‌نویس را ناشی از جایگاهی می‌خواند كه این حرفه در حال پیدا كردن است می‌گوید: یعنی سینمای ما تازه دارد فیلمنامه‌نویسی را به عنوان یك ركن سینمایی جدی می‌گیرد و طبیعی است تمام معضلات را با توجه به شناخت تازه‌ای كه به این حرفه دارند متوجه آن كنند.

وی افزود: از طرف دیگر برای بخشی از این حرف هم باید به آنها حق داد. به جهت محدودیت‌هایی كه داریم كار ما به حد واقعی‌اش نرسیده ما با محدودیت‌هایی مواجه هستیم كه عرصه دانش، تجربه و تجارت را شامل می‌شود و سینمای ما به دلیل محدودیت‌های مالی كه دارد طبیعی است فشار زیادی را به فیلمنامه‌نویس و ذهن آن بیاورد كه بطور غیرمستقیم در كار تاثیر می‌گذارد.

فرهودی با بیان اینكه همه ما با فیلمنامه مشكل داریم توضیح داد: شاید فیلمنامه‌نویس تبحر نوشتن را ندارد و به همان اندازه كارگردان هم تبحر دركش را ندارد.تهیه‌كنده هم این آمادگی ذهنی را ندارد كه باید برای فیلمنامه‌ سرمایه‌گاری كند و بازیگر هم دربسیاری اوقات فاقد درك درست از فیلمنامه است و قالبا به جای اینكه خودش را با نقش جور كند نقش را با خودش تطبیق می‌دهد. اینها نشان می‌دهد كه انگار ما تازه با این موجود (فیلمنامه) آشنا شدیم و می‌توانیم از آن ایراد بگیریم و درعبارت كلی‌تر می‌توان گفت فیلمنامه در سینمای ایران هنوز در جای خوبی قرار نگرفته است.

جابر قاسمعلی معتقد است: اگرچه می‌گویند فیلمنامه مهمترین‌ بخش تولید یك فیلم است اما در عمل به نظر می‌آید كم اهمیت‌ترین بخش تولید فیلم شده و در طول این سالها همیشه اینگونه بوده است.

وی بخشی از این مشكل را متوجه موضوعات و سوژه‌های ا نتخابی می‌داند و بخش دیگر را در نگارش و تكنیك ارزیابی می‌كند و به ایسنا می‌گوید: در بخش اول به نظر می‌آید همكاران ما در كشورهای اروپایی و آمریكایی راحت‌تر هستند. چون در آنجا تفكیكی در كارشان صورت گرفته و به راحتی می‌توانند داستانی راانتخاب و با رجوع به نویسنده حقوق آن را خریداری نمایند و به فیلمنامه تبدیل كنند.

این فیلمنامه‌نویس افزود: امادر كشور ما فیلمنامه‌نویس باید داستان‌نویس هم باشد در حالیكه درست‌تر این بود ذهن فیلمنامه‌نوسی از قید داستان‌پردازی آزاد باشد ما انواع واقسام قابل توجهی داستان در ادبیات معاصر و كهن‌مان داریم اما به دلایل مختلف دچار فقر سوژه هستیم و برای انتخاب موضوع دستمان باز نیست.

وی با بیان اینكه به غیر از تعداد معدودی، سایر فیلم‌های ما با مشكل مواجه هستند تصریح كرد: دولت باید بطور جدی پا پیش بگذارد و مقداری از بند آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌ها بیرون بیاید و عرصه داستان و سوژه را در سینمای ایران متنوع‌تر و گسترده‌تر كند.

محسن دامادی نیز با اشاره به اینكه در ارتباط با مشكلات حوزه فیلمنامه‌نویسی آنقدر گفته شده كه هر حرف تازه‌ای تكرار مكررات است به ایسنا می‌گوید: آنچه كه بسیار مهم است اینكه ما در این حوزه سرمایه‌گذاری نمی‌كنیم وتا چیزی در مرحله كاشت نباشد قاعدتا از برداشت نتیجه‌ای نخواهیم گرفت.

وی افزود: در طول این سالیان در كشور عادت شده كه معمولا سرمایه‌گذاری ازطرف دولت باشد و از فیلمنامه‌نویس مستقل نمی‌توان انتظار داشت ایثار كند و برود راجع‌به مقوله‌هایی تحقیق و پژوهش كند و فیلمنامه‌های خاصی را بنویسد.

این فیلمنامه‌نویس با بیان اینكه البته عده‌ای مثل من كوشش كردیم و بی‌جیره و مواجب این كار راانجام داده‌ایم می‌گوید: ولی تا زمانی كه بازار كپی فیلم‌های دسته چندم هندی و آمریكایی به قیمت خوبی توسط تهیه‌كننده‌ها خریداری می‌شود كمتر نویسنده‌ای راغب‌ می شود به كار پژوهش عادت كند و این مساله شروع بحران خواهد بود.

وی افزود: تداوم این بحران دامن بقیه جریانات را خواهد گرفت و تا هنگامی كه یك فیلمنامه خوب و حساب شده نباشد نمی‌توان توقع یك تولید خوب و منطقی را داشت.

دامادی با بیان اینكه همه مشكلات را پس از تولید نباید گردن فیلمنامه انداخت اظهار داشت به این دلیل كه سینما عادت كرده به دلیل برگشت سرمایه از فیلمنامه‌هایی كه كمتر پرسوناژ شخصیت دارد و كمتر در محیط‌های بیرونی جستجو كند و از فصول كمتری برخوردار است استقبال كند و در واقع سراغ فیلمهای آپارتمانی و زن وشوهری رفته است كه گاهی بعضی‌هایشان با استقبال هم روبرو می‌شوند.

وی تاكید كرد: از چنین سینمایی نمی‌شود توقع سینمای ملی، بالنده و رو به رشد داشت. در نهایت دچار درجا زدن می‌شویم و مخاطب را به تدریج از دست خواهیم داد. حداقل روال این چند ساله به این ترتیب بوده و مرتب باید حسرت گذشته را با خود حمل كرد.