تبیان، دستیار زندگی
شفاعت به مفهوم صحیح کلمه به افراد آلوده هشدار می ‌دهد که تمام پل‌ های پشت سر خود را ویران نکنند و تمام خطوط ارتباطی را با اولیاء اللّه قطع ننمایند و اگر آلوده گناهانی شدند، مأیوس نشوند و در هر جا هستند، بازگشت را شروع کنند و به استقبال رحمت واسعه الهی بشت
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا شفاعت معصومین در آمرزش گناهان مؤثر است ؟


شفاعت به مفهوم صحیح کلمه به افراد آلوده هشدار می ‌دهد که تمام پل‌ های پشت سر خود را ویران نکنند و تمام خطوط ارتباطی را با اولیاء اللّه قطع ننمایند و اگر آلوده گناهانی شدند، مأیوس نشوند و در هر جا هستند، بازگشت را شروع کنند و به استقبال رحمت واسعه الهی بشتابند.


گناه کبیره

بدون شک مجازات ‌های الهی در قیامت، خواه زودگذر باشد یا طولانی و ابدی، خواه جنبه جسمانی داشته باشد یا روحانی، خواه آن ها را اثر طبیعی اعمال بدانیم یا قراردادی، به هر حال جنبه انتقامی ندارد و همه آن ها در مسیر تربیت انسان و ضامن اجرای قوانین الهی است که برای ترقّی و کمال انسان‌ ها تعیین شده است. به همین دلیل در عین اینکه عذاب قیامت در قرآن مجید بسیار شدید توصیف گردیده است، راه ‌های نجات از هر سو به روی انسان گشوده شده و به گنهکاران فرصت داده می‌ شود که از راه خطا بازگردند و خویش را اصلاح کنند و به سوی خدا راه یابند.

شفاعت یکی از این راه ‌هاست؛ زیرا شفاعت به مفهوم صحیح کلمه به افراد آلوده هشدار می ‌دهد که تمام پل‌ های پشت سر خود را ویران نکنند و تمام خطوط ارتباطی را با اولیاء اللّه قطع ننمایند و اگر آلوده گناهانی شدند، مأیوس نشوند و در هر جا هستند، بازگشت را شروع کنند و به استقبال رحمت واسعه الهی بشتابند.

آثار شفاعت

وساطت و شفاعت پیامبران در پیشگاه خداوند، براى آمرزش گناهكاران تأثیر بسیاری دارد:

«وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ»؛ «و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می ‏شدند؛ پس آن ها را ببخش و برای آن ها آمرزش بطلب».(1)

در آیه دیگری نیز می فرماید: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّابًا رَحیمًا»؛ «ما هیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر برای اینکه به فرمان خدا از وی اطاعت شود، و اگر این مخالفان هنگامی که به خود ستم می‏ کردند (و فرمان های خدا را زیر پا می‏ گذاردند)، به نزد تو می‏ آمدند و از خدا طلب آمرزش می‏ کردند؛ و پیامبر هم برای آن ها استغفار می‏ کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‏ یافتند».(2)

آرزوی شفاعت

اعراض كنندگان از قرآن و فراموش كنندگان قیامت، آرزومند بهره مندى از شفاعت شفیعان در قیامت هستند:

« وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِکِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلی عِلْمٍ هُدًی وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ* هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاّ تَأْویلَهُ یَوْمَ یَأْتی تَأْویلُهُ یَقُولُ الَّذینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَیَشْفَعُوا لَنا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذی کُنّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ»؛ « ما کتابی برای آن ها آوردیم که (اسرار و رموز) آن را با آگاهی شرح دادیم؛ (کتابی) که مایه هدایت و رحمت برای جمعیّتی است که ایمان می‏ آورند. آیا آن ها جز انتظار تأویل آیات (و فرا رسیدن تهدیدهای الهی) دارند؟ آن روز که تأویل آن ها فرا رسد، (کار از کار گذشته، و پشیمانی سودی ندارد؛ و) کسانی که قبلاً آن را فراموش کرده بودند، می‏ گویند: فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند؛ آیا (امروز) شفیعانی برای ما وجود دارند که برای ما شفاعت کنند؟ یا (به ما اجازه داده شود به دنیا) بازگردیم، و اعمالی غیر از آنچه انجام می ‏دادیم، انجام دهیم؟! (ولی) آن ها سرمایه وجود خود را از دست داده ‏اند؛ و معبودهایی را که به دروغ ساخته بودند، همگی از نظرشان گم می ‏شوند. (نه راه بازگشتی دارند، و نه شفیعانی)».(3)

پروردگار شما، خداوندی است که آسمان ها و زمین را در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت و به تدبیر کار (جهان) پرداخت؛ هیچ شفاعت کننده ‏ای، جز با اذن او نیست

اذن در شفاعت

شفاعت شفاعت كنندگان، مشروط به اذن خداوند است:

«اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی اْلأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ»؛ « هیچ معبودی نیست، جز خداوند یگانه زنده که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر قائم به او هستند؛ هیچ گاه خواب سبک و سنگینی او را فرا نمی ‏گیرد؛ (و لحظه‏ ای از تدبیر جهان هستی غافل نمی ‏ماند؛) آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، از آن اوست؛ کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟».(4)

در آیه دیگری نیز می فرماید: « إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ فی سِتَّةِ أَیّامٍ ثُمَّ اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ یُدَبِّرُ اْلأَمْرَ ما مِنْ شَفیعٍ إِلاّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ»؛ « پروردگار شما، خداوندی است که آسمان ها و زمین را در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت و به تدبیر کار (جهان) پرداخت؛ هیچ شفاعت کننده ‏ای، جز با اذن او نیست».(5)

« عِبادٌ مُکْرَمُونَ* لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ* یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی»؛ « آن ها [= فرشتگان] بندگان شایسته اویند. هرگز در سخن بر او پیشی نمی‏ گیرند؛ و (پیوسته) به فرمان او عمل می ‏کنند. او اعمال امروز و آینده و اعمال گذشته آن ها را می ‏داند؛ و آن ها جز برای کسی که خدا راضی (به شفاعت برای او) است، شفاعت نمی ‏کنند».(6)

 خواندن دعا و زیارت ـ (راهکار وصال 6)

امید به شفاعت

خداوند پیامبر صلى الله علیه وآله را به برخوردار شدن از مقام شفاعت امیدوار کرده است:

« وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقامًا مَحْمُودًا»؛ « و پاسی از شب را (از خواب برخیز، و ) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای توست؛ امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد».(7)

امید بنى اسرائیل به شفاعت خویش در قیامت، از سوى انبیا امیدی بیهوده بود:

« یا بَنی إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمینَ* وَ اتَّقُوا یَوْمًا لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئًا وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ»؛ « ای بنی اسرائیل! نعمت هایی را که به شما ارزانی داشتم، به خاطر بیاورید و (نیز به یاد آورید که) من، شما را بر جهانیان برتری بخشیدم و از آن روز بترسید که کسی مجازات دیگری را نمی ‏پذیرد و نه از او شفاعت پذیرفته می ‏شود».(8)

برخى از گناهكاران به شفاعت اصحاب اعراف از آنان، براى ورود به بهشت امیدوارند:

« وَ عَلَی اْلأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسیماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوها وَ هُمْ یَطْمَعُونَ»؛ « و بر اعراف، مردانی هستند که هر یک از آن دو را از چهره ‏شان می ‏شناسند؛ و به بهشتیان صدا می‏ زنند که: درود بر شما باد! امّا داخل بهشت نمی ‏شوند، در حالی که امید آن را دارند».(9)

پی نوشت ها:

1. آل عمران: 159.

2. نساء: 64.

3. اعراف: 53-52.

4. بقره: 255.

5. یونس: 3.

6. انبیاء: 28-26.

7. اسراء: 79.

8. بقره: 48-47.

9. اعراف: 46.

زهرا رضائیان

بخش قرآن تبیان