تبیان، دستیار زندگی
مصاحبه اختصاصی تبیان درباره سریال های نوروزی با هنرمندی که نویسندگی، كارگردانی و بازیگردانی را توامان تجربه كرده
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مصاحبه تبیان با چیستا یثربی درباره سریال‌های نوروزی

سریال «پایتخت» از بقیه موفق‌تر بود


چیستا یثربی نویسندگی، كارگردانی و بازیگردانی را توامان تجربه كرده، تسلط بسیار خوبی بر نقد پروژه های تئاتر، سینما و تلویزیون دارد. به همین دلیل هم به سراغ او رفتیم تا گپی كوتاه با او در مورد سریال های نوروزی داشته باشیم و او هم از سریال «پایتخت» سیروس مقدم و «راه در رو»سعید آقاخانی صحبت كرد.


چیستا یثربی

چیستا یثربی اگرچه دكترای روان‌شناسی تربیتی دارد و در دانشگاه های مختلفی تدریس می كند اما شهرت خود را مدیون 23 سال كاری است كه در عرصه نویسندگی و كارگردانی تئاتر و سینما انجام داده است.

همچنین از آنجا كه چیستا یثربی نویسندگی، كارگردانی و بازیگردانی را توامان تجربه كرده، تسلط بسیار خوبی بر نقد پروژه های تئاتر، سینما و تلویزیون دارد. به همین دلیل هم به سراغ او رفتیم تا گپی كوتاه با او در مورد سریال های نوروزی داشته باشیم و او هم از سریال «پایتخت» سیروس مقدم و «راه در رو»سعید آقاخانی صحبت كرد.

خانم یثربی به عنوان شروع مصاحبه لطفا کمی در مورد فضای سریال سازی برای مناسبت‌ های مختلف بویژه عید نوروز توضیح دهید.

اساسا سریال سازی مناسبتی برای نوروز خیلی دشوارتر از ساخت سریال برای ماه رمضان یا ماه محرم است. چرا که در ماه رمضان مردم به سریال دیدن هنگام افطار عادت کرده اند و سفره افطارشان را همزمان با تیتراژ سریال می چینند. اما در عید نوروز مردم در گشت و سفرند و مطلقا علاقه ای ندارند که پای تلویزیون وقتشان را بگذرانند؛ اگر وقت آزادی هم داشته باشند ترجیح می دهند این زمان را آنطور که دلشان می خواهد مصرف کنند و قطعا در ایام عید انتخاب مردم تلویزیون نخواهد بود. این خیلی روشن است. چرا که مردم ما عوض شده اند.

پس فیلم ساختن به مناسبت عید نوروز برای تلویزیون خیلی دشوار است و ممکن است اکثر مردم و هنرمندان سریال های نوروزی را ندیده باشند. ولی آن هایی که مخاطبان آن ها، تماشاگران سخت گیرتری نسبت به گذشته شده اند. آن هایی که با «ترش و شیرین» به کارگردانی رضا عطاران می خندیدند اکنون به این راحتی نمی خندند. به عنوان مثال وقتی تلویزیون فیلمی مثل «الم شنگه» را پخش می کند، سطح سلیقه مخاطب را چنان نازل می پندارد که انتظار ما از سریال ها بالاتر می رود. یعنی وقتی تلویزیون بعضی از فیلم های تولید شده در شبکه نمایش خانگی را با این كیفیت نازل خریداری و پخش می کند، سطح انتظار ما از سریال ها بالا می رود، چون می گوییم در فیلم‌های شبكه خانگی، صداو سیما نظارتی روی فیلمنامه و کارگردانی فیلم هایی که خریداری می کند نداشته است، اما از سریال ها این انتظار می رود که یک سال روی آنها کار شده باشد.

آقاخانی خودش بازیگر خیلی خوبی است اما بین اینکه یک نفر بازیگر خوبی باشد و اینکه از دیگران بتواند بازی خوبی بگیرد تفاوت زیادی وجود دارد. به نظرم آقاخانی یکی از امیدهای آینده تلویزیون است به شرط آنکه بدون توجه به سلیقه مخاطب عامه پسند و بدون فشار کارش را انجام دهد.

با توجه به این مسائلی که فرمودید، عملکرد رسانه ملی در نوروز 90 در زمینه سریال سازی را چگونه می بینید؟

امسال نسبت به سال های گذشته تلاش بیشتری شده بود تا سریال های تولیدی صرفا یک  طنز عامه پسند و زودگذر نبوده و حرفی هم برای گفتن داشته باشند. اما به نظر من فقط سیروس مقدم با سریال «پایتخت» در این زمینه موفق بود. او با دقت ها و ملاحظات ریزی که در سریالش داشت توانسته بود به عید، فضای شهری، ارتباط انسان تنها در جهان تهی شده از معنای امروز و به مفهوم هم حسی آدم ها در شهر اشاره كند.

فكر نمی كنید شتابزدگی عامل اصلی مشكلات مطرح در سریال ها باشد؟

بله، همین طور است. من از تلویزیون انتظار دارم که یک برنامه ریزی یک ساله داشته باشد. یعنی از الان به فکر عید نوروز سال 91 باشد. چون مردم زیادی عید تنها هستند و خود را با برنامه های تلویزیون و مخصوصا با سریال های آن سرگرم می كنند، مانند سالخوردگان تنها یا کسانی که در ایام عید شیفت هستند. به عنوان مثال عید امسال وقتی در بیمارستان با چندین پرستار صحبت کردم، می دیدم که آنها بعضا از برنامه های نوروزی تلویزیون راضی نیستند اما اغلب سریال ها را دنبال می كردند، به خصوص سریال «پایتخت» و «راه در رو». البته «پایتخت» طرفداران بیشتری داشت.

چیستا یثربی

چرا «پایتخت»؟

چون به جز «پایتخت» دیگر سریال ها از پشتوانه متن محکمی برخوردار نبودند. در واقع می توان گفت که مشکل اصلی نبود فیلمنامه قوی و محکم است.وقتی متن قوی باشد خود به خود روی عوامل دیگر هم تاثیر مثبت می گذارد.

البته نكته مثبت سریال های امسال این بود که کمی از طنز عامه پسندی که قدیم استفاده می شد، فاصله گرفته  و بسیاری از مجموعه ها در پنج شبکه سیما حرفی برای گفتن داشتند و اتفاقا در حرف های آن ها مسائل دقیق اجتماعی نهفته بود. ولی فقط سیروس مقدم توانسته بود این مطالب را به شکل تصویری جذاب تری روایت کند.

شما روی سیروس مقدم خیلی تاكید می كنید؟ وجه تمایز او با سایر سریال سازها چیست؟

نباید فراموش کرد که سیروس مقدم با سریال های زیادی که ساخته، در سریال سازی به مرحله استادی و موقعیت بالاتری نسبت به دیگران رسیده است و تیم خاص خود را دارد. به قول ما نویسندگان، آقای مقدم در سریال سازی «كار بلد» شده است.

جوانترها را چگونه دیدید؟

سعید آقاخانی در میان جوانانی که امسال سریال ساخته بودند، خودش نویسنده بوده و کمی زیر و بم های ساخت سریال برای تلویزیون را بلد است. اما متاسفانه در «راه در رو» از طنزها و کلیشه های رایج خیلی استفاده شده بود. جوان ها نباید این کار را انجام دهند. آن ها همیشه باید به دنبال شیوه های بیانی بكر باشند.

لطفا كمی بیشتر توضیح دهید.

یکی از صحنه های سریال سعید آقاخانی به خوبی در ذهنم مانده، چون دیالوگ ها به نحوی نوشته شده بود که گویی هنگام فیلمبرداری به بازیگران گفته اند که هر چه دلتان می خواهد به جای دیالوگ ها فی البداهه بگویید تا مردم را بخندانید. من آقاخانی را از نزدیک می شناسم و او فردی بسیار مستعد در نوشتن متن های طنز است. اما عجله و فشار ساخت یک سریال نزدیک ایام نوروز باعث می شود که جوانتر ها به سمت کلیشه هایی که قبلا  جواب داده می روند. من از سعید آقاخانی انتظار زیادی دارم چرا که او جوانی بسیار مستعد است و می تواند در آینده یکی از سریال سازان خوب ما باشد.

من از تلویزیون انتظار دارم که یک برنامه ریزی یک ساله داشته باشد. یعنی از الان به فکر عید نوروز سال 91 باشد. چون مردم زیادی عید تنها هستند و خود را با برنامه های تلویزیون و مخصوصا با سریال های آن سرگرم می كنند، مانند سالخوردگان تنها یا کسانی که در ایام عید شیفت هستند

به هر صورت آقاخانی یكی از بهترین طنزپردازانی است كه برای تلویزیون كار می كند. مشكل «راه در رو» چه بود؟

من در استعداد او شك ندارم. همانطور كه در سال های قبل رضا عطاران هم خیلی خوب شروع کرد، اما به ورطه تکرار افتاد. آقاخانی هم در حال برداشتن اولین قدم هایش است پس باید خیلی در دكوپاژ و كارگردانی مراقب باشد. این مراقبت باید در هدایت بازیگرانش هم نمود بیشتری پیدا کند. من فکر می کنم به جز چند بازیگر خوبش بقیه کمی هدایت نشده بازی می کردند. این جوان ها باید از مسن ترها خلاقیت بیشتری در فیلم ها و سریال هایشان نشان دهند. الان در دنیا کارگردانان اغلب سریال های خوب و مطرح جوان ها هستند. نكته مهمی كه وجود دارد این است كه كارگردانان خوب یك گروه نویسنده برای خودشان دارند نه اینکه سر صحنه دیالوگ ها بداهه خلق شوند.

چیستا یثربی

فکر می کنم سعید آقاخانی وقتی فقط نویسنده بود و با فراغ بال می نوشت، متن هایش خیلی جاندارتر بود و طنز‌های نیش دار و غیر كلیشه ای بیشتر داشت. به نظرم او باید در زمینه کارگردانی دنبال راه های خلاقانه تری برای هدایت بازیگرانش باشد. آقاخانی خودش بازیگر خیلی خوبی است اما بین اینکه یک نفر بازیگر خوبی باشد و اینکه از دیگران بتواند بازی خوبی بگیرد تفاوت زیادی وجود دارد. به نظرم آقاخانی یکی از امیدهای آینده تلویزیون است به شرط آنکه بدون توجه به سلیقه مخاطب عامه پسند و بدون فشار کارش را انجام دهد. حتما لازم نیست که مردم را بخندانیم. گاهی مردم از یک تراژدی یا یک جمله تاثیرگذار بیشتر از یک موقعیت خنده دار كلیشه ای می خندند.

كارگردانان سریال های دیگر هم جوان بودند. مثل «موج و صخره» كه مجید صالحی ساخته بود، آنها چگونه بودند؟

متاسفانه مجموعه ای كه مجید صالحی ساخته بود را نتوانستم ببینیم و نمی توانم نظری در مورد آن دهم.

شما روی متن خیلی تاكید دارید. چرا نویسندگان با سابقه ای مانند شما فیلمنامه های مناسبتی نمی نویسند؟

بارها به من نوشتن فیلمنامه سریال های نود شبی پیشنهاد شد. فکر می کنید چرا قبول نکردم؟ چون می گویند دو قسمت را آماده کن تا ما کار را  شروع کنیم و بقیه متن را سر صحنه بنویس! هرگز قبول نمی کنم. چندین طرح از افراد مطرحی پیشنهاد شد که قبول نکردم. چرا که نویسنده باید با فراغ بال متن را بنویسد. هنگامی که قرار باشد سر صحنه یک فیلمنامه نوشته شود مطمئنا افراد مختلفی می خواهند روی آن نظر بدهند. اما ان شاء الله به زودی قرار است یك 90 قسمتی خانوادگی را برای یكی از تهیه كنندگان مطرح سیما آغاز كنم.

به نظرم این ایراد كاملا وارد است. به عنوان سوال پایانی، عملكرد تلویزیون در زمینه سریال هایش را در نوروز 90 چگونه ارزیابی می كنید؟

به نظرم با تمام تلاشی که دوستان تلویزیونی ما انجام دادند و اگرچه سطح سریال ها پایین نبود و این جای امیدواری دارد، اما سریال ها آنچنان جذاب هم نبود كه بتواند مردم زیادی را پای تلویزیون بنشاند.

می توانم بگویم تلاشی در خور انجام شده بود اما  هنوز فاصله زیادی تا جذب مخاطب چند رسانه امروز وجود دارد. مخاطبی که امروز می تواند خیلی راحت کانال را عوض کند و سریال های خوب خارجی را با دوبله فارسی مشاهده کند و یا اصلا تلویزیون را خاموش كند.

تنها تشکری که می توانم از دوستان صدا و سیما بکنم این است که دیگر دنبال سوژه های تكراری نرفته بودند.

از اینكه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید، تشكر می كنم.

فاتح حسینی

بخش سینما و تلویزیون تبیان