تبیان، دستیار زندگی
کارهای خارق العاده بسیاری به دست پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) برای تأیید آن حضرت رخ داده که برخی از آن‌ها معجزه بوده و برخی تنها کرامت محسوب می‌شود و نه معجزه مانند: قرآن کریم، شقّ القمر، شهادت حیوانات به نبوّت ایشان و ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معراج پیامبر(ص)، معجزه نبود

معجزه و نبوت خاصه (12)


کارهای خارق العاده بسیاری به دست پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) برای تأیید آن حضرت رخ داده که برخی از آن‌ها معجزه بوده و برخی تنها کرامت محسوب می‌شود و نه معجزه مانند: قرآن کریم، شقّ القمر، شهادت حیوانات به نبوّت ایشان و ...


حضرت محمد

در مقالات پیشین به اثبات نبوت عامه و نبوت خاصه پرداختیم. در بحث نبوت عامه اشاره کردیم وجود پیامبران الهی برای راهیابی انسان به مسیر سعادت بخش ضروری است. سپس به مبحث نبوت خاصه پرداخته و دلایل اثبات نبوت خاصه را به اجمال توضیح دادیم. گفتیم یکی از مهم‌ترین دلایل اثبات نبوت یک شخص توانایی در ارائه‌ی معجزه است، به گونه‌ای که بسیاری از اندیشمندان اسلامی دلالت معجزه بر نبوت خاصه را برهانی دانستند. در ابتدای بحث نبوت خاصه به این مطلب اشاره کردیم که در این مبحث ما تنها به ذکر دلایل اثبات نبوت حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌آله‌و‌سلم) اکتفا می‌کنیم و ذکر معجزات انبیاء دیگر نیاز به مجال بسیار وسیع‌تری دارد. بنابراین، با ذکر شرایط معجزه و چگونگی دلالت آن، لازم است به برخی از معجزات حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌آله‌و‌سلم) اشاره‌ای کوتاه داشته باشیم. خواننده‌ی محترم می‌تواند شرایطی که درباره‌ی معجزه در مباحث گذشته مطرح کردیم را بر این مصادیق تطبیق دهد و نتیجه‌ی لازم را اخذ کند. بدیهی است که اگر معجزه بتواند نبوت خاصه را اثبات کند و از سویی مصادیقی که در ادامه بیان می‌کنیم شرایط معجزه را احراز کند، می‌توان نتیجه گرفت که هر یک از این معجزات دلیلی است برای نبوت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌آله‌و‌سلم).

کارهای خارق العاده بسیاری به دست پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) برای تأیید آن حضرت رخ داده که برخی از آن‌ها معجزه بوده و برخی تنها کرامت محسوب می‌شود و نه معجزه مانند: قرآن کریم، شقّ القمر، شهادت حیوانات به نبوّت ایشان، تسبیح سنگ ریزه در دست حضرت و خبر از مسموم بودن غذا با علم غیب، حرکت ابر بالای سر حضرت برای سایه افکندن بر ایشان معراج و ...

در دو مقاله‌ی کوتاه پیش رو به سه امر می‌پردازیم: 1- قرآن 2- شق القمر 3- معراج (معراج را نمی‌توان از معجزات پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌آله‌و‌سلم) دانست و می‌توان یکی از کرامات آن حضرت عنوان کرد ولی به دلیل اهمیت مسئله و ارتباط آن با نبوت خاصه‌ی آن حضرت، در مقاله‌ای جداگانه به آن خواهیم پرداخت)

طبق شواهد تاریخی، نیز پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به قرآن با عنوان یک امر خارق العاده الهی برای اثبات نبوّت خویش تحدّی کرده و مخاطبان آن حضرت، به ویژه ادبای فصیح و بلیغ، برای همانندآوری آن تلاش فراوان کرده‌اند، ولی به این امر موفق نشده اند. بنابراین، ثابت می‌شود که قرآن کریم معجزه الهی است

‌أ. اعجاز قرآن:

دانشمندان علم بلاغت و کلام نظریات مختلفی درباره‌ی اعجز قرآن بیان نموده‌اند. برخی اعجاز قرآن را به دلیل فصاحت و بلاغ خاص آن می‌دانند، برخی دیگر بر ترتیب و نظم کلامی آن اشاره می‌کنند، برخی دیگر اعجاز را ناشی از ناتوانی دیگران در آوردن مثل آن می‌دانند و برخی نیز بر حقیقت محتویات و اندیشه‌ی آن تاکید می‌کنند. به برخی از ویژگی‌های اعجازی قرآن اشاره می‌کنیم:

گفتیم یکی از ویژگی‌های معجزه این است که از توان بشر خارج بوده و همراه با تحدّی باشد. قرآن کریم معجزه بودن خود را با تحدّی ثابت می‌کند، یعنی از همگان می‌خواهد اگر در اعجاز آن شک دارند، همانند قرآن و یا سوره‌ای همانند سوره‌های آن را بیاورند:

«وَ إِن کُنتُمْ فِی رَیْب مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَی عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَة مِن مِثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءکُم مِن دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ فَإِن لَمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ»

«و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده‌ایم شک دارید، پس اگر راست می‌گویید سوره‌ای همانند آن بیاورید و گواهان خود را از غیر خدا فراخوانید. پس اگر نکردید و هرگز نمی‌توانید کرد، از آتشی که سوختش مردمان و سنگ‌هایند و برای کافران آماده شده است، به پرهیزید» (بقره:24-23)

طبق شواهد تاریخی، نیز پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به قرآن با عنوان یک امر خارق العاده الهی برای اثبات نبوّت خویش تحدّی کرده و مخاطبان آن حضرت، به ویژه ادبای فصیح و بلیغ، برای همانندآوری آن تلاش فراوان کرده‌اند، ولی به این امر موفق نشده اند. بنابراین، ثابت می‌شود که قرآن کریم معجزه الهی است. اما چرا کسی نمی‌تواند همانند قرآن بیاورد؟

متکلمین یکی از دلایل این امر را  «فصاحت و بلاغت» (کلماتی شیوا و تلفّظی روان و آهنگی دلنشین و سخنی رسا و گویا) قرآن دانسته‌اند: امام رضا(علیه السلام) به این امر چنین اشاره می‌کنند:

خداوند آنگاه محمّد(صلی الله علیه وآله) را برنگیخت که سخنوری و خطابه میان مردم رواج داشت. پس او از جانب خدا پندها و حکمت‌هایی آورد و کلام آنان را باطل نمود.( محمّدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، کتاب «عقل و جهل»، ح 20)

حضرت محمد(ص)

البته باید توجه داشت که ناتوان ساختن دیگران بر دو گونه است:

1. اینکه توانایی کسی قهراً و با زور از وی سلب شود.

2. دیگر آن که کاری انجام گیرد که بدون هرگونه اقدام قهری، دیگران از انجام آن عاجز باشند.

اعجاز قرآن از نوع دوم است؛ قرآن در بلاغت، فصاحت، استواری گفتار، رسا بودن بیان به گونه‌ایست که کسی را توانایی انجام آن را ندارد. از آنجا که قرآن این تحدی را برای تمام دوران‌ها می‌داند لذا قرآن را «معجزه جاوید» می‌نامند. قدیمی‌ترین اثری که مسئله‌ی اعجاز قرآن را مورد بررسی قرار داده است و به نکات مهمی در این زمینه اشاره کرده است، رساله «بیان اعجاز القرآن» نوشته ابو سلیمان حمد بن محمد بن ابراهیم خطابی بستی (2) (متوفای 388) است .(1)

از دیگر نشانه‌های معجزه بودن قرآن کریم «امّی بودن آورنده آن» است. «خبرهای غیبی و پیشگویی‌های» قرآن نیز یکی از دلایل اعجاز آن است: برای نمونه قرآن کریم از شکست ایرانیان در جنگ با رومیان خبر می‌دهد:

«الم. غُلِبَتِ الرُّومُ»

روم مغلوب شد. (روم: 2-1)

برخی نیز جامعیت و گستردگی قرآن را دلیلی بر اعجاز آن می‌دانند:

«قرآن برای فرد بلیغ در بلاغت و فصاحتش و برای حکیم در حکمتش و برای دانشمند در دانشش و برای عالم اجتماعی در مسائل اجتماعی و برای قانونگذار در قانون گذاری و برای سیاست مداران در سیاستشان و برای حاکمان در حکمرانی‌شان و برای همه عالمیان در حقایقی مانند امور غیبی و اختلاف در حکم و علم و بیان، که راهی برای کشف آن ندارند، معجزه است» (سید محمّدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج1، ص 61)

قیامت نزدیک شد و ماه دو پاره گردید. و اگر کافران معجزه‌ای ببینند، روی بگردانند و گویند: جادویی دایم است. و دروغ شمردند و هوس‌های خویش را دنبال کردند. و هر کاری را قراری است

ب. شق القمر

یکی دیگر از معجزاتی که قرآن کریم برای حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله)بیان می‌کند، دو پاره شدن ماه به دست آن حضرت است. پیش از هجرت مشرکان از پیامبر درخواست معجزه می‌کنند و خداوند متعال به دست حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌آله‌و‌سلم) ماه را به دو پاره تقسیم کردند ولی مشرکان آن را سحر و جادو خواندند. اندیشمندان اسلامی تاریخ این معجزع را در شب چهاردهم ماه ذی الحجه می‌دانند:

«اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انشَقَّ الْقَمَرُ وَ إِن یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ وَ کَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَکُلُّ أَمْر مُسْتَقِرٌّ»

«قیامت نزدیک شد و ماه دو پاره گردید. و اگر کافران معجزه‌ای ببینند، روی بگردانند و گویند: جادویی دایم است. و دروغ شمردند و هوس‌های خویش را دنبال کردند. و هر کاری را قراری است» (قمر: 3-1)

به نظر مفسرین، مراد از «انشّق القمر» دوپاره شدن ماه به دست پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) است. برخی این آیه را مربوط به عالم قیامت دانسته‌اند و نه معجزه‌ی حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌آله‌و‌سلم) ولی به نظر بسیاری از مفسرین، از آنجا که قیامت عالم ظهور حقایق است و کسی نمی‌تواند حقایق را انکار کند و هر نشانه الهی را که دید، سحرش بخواند، ولی در آیه‌ی شریفه‌ی بالا می‌فرماید آن را سحر خواندند و ... بنابراین ظاهر آیه با تفسیر ایشان همسازی ندارد.

در مقاله‌ی بعد مسئله‌ی معراج پیامبر گرامی اسلام را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

پی نوشت:

1. اخیرا کتاب‌ها و رساله‌های فراوانی در زمینه اعجاز قرآن نوشته شده که مشهورترین آن‌ها عبارتاند از: «المعجزة الخالدة » علامه سید هبة الدین شهرستانی، «اعجاز القرآن » استاد مصطفی صادق رافعی، «النبا العظیم »استاد عبدالله دراز، «اعجاز قرآن » علامه طباطبایی. علاوه بر نوشته‌هایی نیز به عنوان مقدمه تفسیر نوشته‌اند مانند مقدمه تفسیر«آلاء الرحمان »شیخ محمد جواد بلاغی و «البیان »استاد آیت الله خویی.

علیزاده

بخش اعتقادات تبیان


منابع:

سید محمّدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، مؤسة النشرالاسلامی،

محمدبن یعقوب کلینی، اصول الکافی، انتشارات اسوه، 1386

برای مطالعه بیشتر

محمدتقی مصباح یزدی، معارف قرآن (4 و 5): راه و راهنماشناسی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1386

ناصر مکارم شیرازی، اعتقاد ما: شرح فشرده‌ای از عقاید شیعه امامیه، انتشارات نسل جوان، 1387

جعفر سبحانی تبریزی، منشور عقاید امامیه: شرحی گویا و مستدل از عقاید شیعه اثنی عشری در یکصد و پنجاه اصل، انتشارات امام صادق (ع)، 1385

مرتضی، مطهری، نبوت، انتشارات صدرا، 1388

مرتضی، مطهری، ختم نبوت، انتشارات صدرا، 1388

عبداله جوادی آملی، وحی و نبوت، انتشارات اسراء، 1388

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.