تبیان، دستیار زندگی
: وقتی که رضاخان به همراه سیدضیاء الدین طباطبایی با نقشه پنهانی انگلیس به قدرت رسید . شعرا ، نویسندگان و سیاستمداران ناسیونالیست آرزوهای طلایی خود را در ظهور رهبری ملی درسیمای رضاخان دیدند ، لذا به گردش حلقه زدند ، به مشاوره سیاسی با او پرداختند ودر روزنا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شووینیسم ایدئولوژی رضا خانی

ایدئولوژی باستان گرایی دردوره رضاشاه پهلوی


 وقتی که رضاخان به همراه سیدضیاء الدین طباطبایی با نقشه پنهانی انگلیس به قدرت رسید . شعرا ، نویسندگان و سیاستمداران ناسیونالیست آرزوهای طلایی خود را در ظهور رهبری ملی درسیمای رضاخان دیدند ، لذا به گردش حلقه زدند ، به مشاوره سیاسی با او پرداختند ودر روزنامه ها و محافل و مجالس ، وی را تمجید نمودند . چنین بود که بااقدامات فریبکارانه ای که رضاخان انجام داد و تبلیغات زیادی که به نفع او شد ، به قدرت رسید . ایدئولوژی " شووینیسم شاهنشاهی " و " باستان گرایی رادر راس برنامه های خود قرارداد .


به دستور رضاخان تاسیس «مؤسسه وعظ و خطابه»

ناسیونالیسم یا ملی گرایی افراطی ( شووینیسم ) در دوره سلطنت رضاخان به صورت ایدئولوژی رسمی رژیم درآمد . این ملی گرایی افراطی که ملازم با اسلام زدایی از فرهنگ و جامعه ایران بود به تدریج درهمه شوون فرهنگی و مدنی کشور سرایت کرد ؛ بطوری که درهمه آثارفرهنگی ، هنری ، تحقیقات و تتبعات تاریخی و نیز سازمان های اداری و نظامی دوره رضاخان ، تاثیر این ملی گرایی افراطی به وضوح دیده می شود .

شووینیسم فرهنگی رضاخانی با تجلیل و بزرگداشت فرهنگ و تمدن ایران باستان به صورت اغراق آمیز و رمانتیک و کوشش بیهوده درجهت احیای آن دوره تاریخی و تحقیرفرهنگ و تمدن ایران اسلامی و انکار دستاوردهای درخشان آن همراه بود . به طوری که آن بخش ازعناصرفرهنگی و مدنی ایران باستان که درجهت اهداف فرهنگی و سیاسی ( یعنی فرهنگ شاهنشاهی ) بود ، احیا شد . جشن های متروک باستانی با تبلیغات زیاد و هزینه های گزاف برپا گردید و آیین و رسوم زرتشتی آشکار برگزار شد . کوشش فراوانی جهت بازنویسی آثارمذهبی وادبی و بویژه تاریخ نگاری آن دوران صورت گرفت .

تجلیل و تمجید از ایران باستان نیازمند مصادیقی بودکه همان آثار باستانی مکشوفه این دوران بود . لذا برای کاوش های باستان شناسی کوشش های فراوانی به کار رفت و هیات های متعددی از اروپا و آمریکا وارد کشورشدند . " انجمن آثارملی " نیز به منظور ثبت این آثار تاسیس شد . آثار مکشوفه ماهها مورد بحث و گفتگوی محافل فرهنگی وهنری کشورقرارمی گرفت و بدین وسیله آتش احساسات ملی گرایانه را بر افروخته تر می ساخت . به منظورحفظ و نگهداری آثارمکشوفه این دوران " موزه ایران باستان " درسال 1316 ساخته شد . رضاخان نیزبارها ازآثارباستانی دوره های هخامنشی و ساسانی بازدید کرد . این درحالی بود که نسبت به حفظ و حراست و مرمت آثار و ابنیه اسلامی بی توجهی و سهل انگاری کامل می شد . از 56 اثر باستانی که از 1301 تا 1320 درانجمن آثارملی ثبت شد حتی یک مورد آن ، مربوط به دوره اسلامی نبود .

درسال 1317 ، سازمان پرورش افکار نیز به همین منظور تاسیس شد . این سازمان هدف خود را ترویج اندیشه " شاه پرستی و میهن دوستی " درمیان نوجوانان و جوانان ایرانی می دانست

درزمینه هنر و معماری نیز کوشش هایی صورت گرفت . ساختمان های زیادی درتهران و برخی ازشهرها به سبک معماری ایران باستان ، به ویژه ساسانیان ، بناگردید ( مانند موزه ایران باستان ، شهربانی ، بانک ملی و دادگستری ) اما مهمتر از همه زبان وادبیات این دوره بودکه متحول شد .

از ابتدای به قدرت رسیدن رضاخان کوشش های پنهان و سپس آشکاری جهت حذف لغات بیگانه ( عربی ) اززبان فارسی صورت گرفت . ازسال 1303 که رضاخان بحران های سیاسی متعددی را با پیروزی پشت سرگذاشت ، بسیاری ازاستانداران و امرای لشکر به پاس این افتخارات ملی پیشنهاد تغییراسامی جغرافیایی شهرها و روستاها رادادند . با تشکیل فرهنگستان درسال 1314 تصمیم گیری پیرامون تغییر نام شهرها به این مرکز واگذارشد . تا سال 1319 فرهنگستان تغییراسامی 107 شهر و روستا را تصویب کرد . بسیاری ازاسامی جدید ترکیبی از نام رضا ، پهلوی ، شاه و همایون بودند . علاوه برآن نام رضاخان وبرخی پادشاهان باستانی بر روی بسیاری ازخیابان ها ، میادین و مراکز فرهنگی گذاشته شد . نام های عربی ماه های سال  در مکاتبات رسمی حذف و نام های ایرانی جایگزین آنها گردید . همچنین تحت تاثیر این تبلیغات بود که بسیاری ازخانواده ها از انتخاب نام اسلامی برای فرزندان خود اکراه داشتند .

تبلیغات شدید ناسیونالیستی که با اندیشه " شاه پرستی " همراه بود ، درکتب درسی دبستانی و دبیرستانی که توسط " کمیسیون کتب درسی وکلاسیک " وزارت فرهنگ تالیف می شد به شدت رواج داشت

تبلیغات شدید ناسیونالیستی که با اندیشه " شاه پرستی " همراه بود ، درکتب درسی دبستانی و دبیرستانی که توسط " کمیسیون کتب درسی وکلاسیک " وزارت فرهنگ تالیف می شد به شدت رواج داشت . این مطالب عمدتاً درکتاب های تاریخ ، جغرافی و قرائت ( فارسی ) و برای تحریک احساسات ناسیونالیستی و شاه پرستی دانش آموزان نوشته می شد .

رضاخان

تمایلات نژاد پرستانه ، ضداسلام ، ضد عرب و ضد روحانیت دراغلب ادبیات داستانی این دوره آشکارا به چشم می خورد . گذشته از قلمزنان حرفه ای مرتبط با رژیم ، نویسندگان برجسته این دوره نیز که ظاهراً ارتباط سیاسی با رژیم نداشتند متاثر از این جریان فرهنگی بودند .

درکنار این تبلیغات شدید ملی گرایانه که ازطریق محافل و مجالس علمی ، فرهنگی و نیز رسانه های گروهی به طورمرتب و روزافزون انجام می شد ، درسال 1317 ، سازمان پرورش افکار نیز به همین منظور تاسیس شد . این سازمان هدف خود را ترویج اندیشه " شاه پرستی و میهن دوستی " درمیان نوجوانان و جوانان ایرانی می دانست . مجله ایران امروز ، ارگان سازمان پرورش افکار بود و همه ادارات و سازمان های دولتی موظف بودند که بطورمرتب آن را بخرند . علاوه براین مجله ، سازمان ، مجالس سخنرانی فراوانی درمدارس ، شهرداری ها ، باشگاه ها و دانشگاه ها برگزارمی کرد .

رادیو ایران نیزکه درسال 1319 تاسیس شد و زیر نظر اداره تبلیغات قرار داشت همین سیاست را دنبال می کرد . به نوشته پیترآوری درکتاب تاریخ معاصرایران " برنامه های اصلی رادیو تهران شامل آموزش و پرورش وامور بهداشتی و فرهنگی و اقتصادی بود که درخط سیاست نظم نوین رضا شاهی تهیه می شد . همچنین سازمانی به نام اداره کل تبلیغات تاسیس شد که زیر نظر وزارت فرهنگ به تبلیغات درباره اندیشه های نظم نوین رضاشاهی و وطن پرستی می پرداخت . ستایش و تمجید از رضاشاه ، عنصراصلی برنامه های این سازمان را تشکیل می داد .

به موازات این کوشش ها ودرتجلیل و ترویج آئین زرتشتی و فرهنگ و تمدن ایران باستان ، اقلیت زرتشتی به عنوان وارثان دین و فرهنگ باستانی از توجه و حمایت روزافزون رضاخان و دولت های وقت برخوردار بودند .

شووینیسم فرهنگی رضاخانی با تجلیل و بزرگداشت فرهنگ و تمدن ایران باستان به صورت اغراق آمیز و رمانتیک و کوشش بیهوده درجهت احیای آن دوره تاریخی و تحقیرفرهنگ و تمدن ایران اسلامی و انکار دستاوردهای درخشان آن همراه بود

درملاقاتی که رضاخان پیش از به سلطنت رسیدن خود با هیاتی از بزرگان پارسیان هند داشت ، از بی توجهی و بی اطلاعی نسل جوان ایرانی نسبت به دستورات دینی زرتشتی اظهار تاسف نمود . و پس از به سلطنت رسیدن وی ، زرتشتیان بیش ازپیش مورد حمایت او قرا گرفتند . به دلیل همین حمایت ها بود که مهاجرت پارسیان هند به ایران که از دو سال پیش ازسلطنت رضاخان آغاز گردید ه بود ، تسریع شد و بسیاری از زرتشتیان به مناصب مهم بالای کشوری و لشکری دست یافتند . از همین رو انجمن زرتشتیان نیز همواره ازحکومت رضاخان حمایت می کرد و رضاخان را ناجی خود می دانستند .

ملی گرایی افراطی درنیمه دوم سلطنت رضاخان با نازیسم آلمان به رهبری هیتلرقرابت همه جانبه روزافزونی پیداکرد و روابط فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی و نظامی ایران و آلمان به سرعت گسترش یافت . این روابط ، از زمان شروع تاحمله ناگهانی آلمان به فرانسه مورد تائید انگلستان قرار داشت و رضا خان نیز از گسترش روابط دوکشور و ابراز دوستی با هیتلر بسیار مسرور بود ؛ بویژه آنکه نظرات نژاد پرستانه دو رژیم نیز باهم مشابهت داشت . کابینه آلمان دوستی که درنیمه دوم 1318 به روی کارآمد نشانه این حسن تفاهم بود .

علی جان مرادی جو

بخش تاریخ تبیان


لینک مرتبط :

تبعیدو مرگ  رضا شاه

همه جای کشور به نام من است! 

حق تحصیل در ایران را ندارد!