تبیان، دستیار زندگی
در دولت‌های مختلف آمریكا رسوایی‌ها و فسادهای متعددی صورت گرفته است كه مهمترین و اثرگذارترین این رسوایی‌ها به روسای جمهور این كشور تعلق دارند، اما هیچ كدام از این رسوایی‌ها منجر به استعفای رییس جمهور نشد؛ مگر رسوایی واترگیت كه باعث شد ریچارد نیكسون استعفا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رسوایی امری طبیعی در آمریکا

یکی از رسوایی ها:واترگیت


در دولت‌های مختلف آمریكا رسوایی‌ها و فسادهای متعددی صورت گرفته است كه مهمترین و اثرگذارترین این رسوایی‌ها به روسای جمهور این كشور تعلق دارند، اما هیچ كدام از این رسوایی‌ها منجر به استعفای رییس جمهور نشد؛ مگر رسوایی واترگیت كه باعث شد ریچارد نیكسون استعفا دهد.


واترگیت

گاهی به تاریخچه اخبار و گزارش‌هایی كه در خصوص رسوایی‌های اخلاقی و سیاسی روسای جمهور آمریكا منتشر شده است؛ ثابت می‌كند كه در میان روسای جمهور آمریكا فساد و رسوایی اعم از سیاسی و اخلاقی امری شایع و رایج است و در این میان سوالی كه مطرح می‌شود این است كه این فسادها در دستگاه حكومتی ایالات متحده به عنوان مظهر تمدن غرب در قرن بیستم و بیست و یكم، نشات گرفته از چه عناصر و عواملی است؟ فرضیه‌ای كه عد‌ه‌ای از كارشناسان نسبت به این امر دارند این است كه اخلاق و رفتار دولتمردان غربی ناشی از مكاتب فكری اومانیستی‌یی است كه از رنسانس به بعد به معنویت زدایی و دین‌ستیزی از حوزه‌ اجتماعی و بویژه حوزه‌ی سیاسی پرداخته است.

در روز 9آگوست ریچارد نیكسون، رییس جمهور وقت آمریكا كه حدود یك سال و نیم از دوره دوم ریاست جمهوری خود را سپری كرده بود؛ به دلیل رسوایی معروف به واترگیت مجبور شد كه از سمت خود استعفا دهد. گیت یك پسوند سیاسی است كه مترادف با رسوایی و فساد در آمریكا شده است. این اصطلاح برای توضیح رسوایی‌هایی به كار رفته است كه از سالهای آغازین دهه‌ی 70 به بعد در حوزه‌ی سیاسی بویژه در خصوص روسای جمهور آمریكا وجود داشته است.در خصوص موضوع واترگیت نیز، عنوان واترگیت از نام یك هتل در واشنگتن دی.سی برگرفته شد كه اتفاقات به وقوع پیوسته در آن نهایتا منجر به استعفای نیكسون از سمت ریاست جمهوری شد. (1)

درخصوص روسای جمهوری نظیر اندرو جكسون (1837-1829) وان بورن (1841-1837) جیمز گارفیلد (1881) فرانكلین روزولت (45-1931)، دوایت آیزنهاور (61-1953)، جان اف كندی(63-1961) و لیندونب جانسون (69-1963) نیز مباحث متعددی از فساد اخلاقی و روابط نامشروع مطرح شده است كه هریك از آنها در زمان خود كم‌وبیش بحث‌برانگیز بوده است.

تا زمان حاضر در دولت‌های مختلف آمریكا رسوایی‌ها و فسادهای متعددی صورت گرفته است كه مهمترین و اثرگذارترین این رسوایی‌ها به روسای جمهور این كشور تعلق دارند، اما هیچ كدام از این رسوایی‌ها منجر به استعفای رییس جمهور نشد؛ مگر رسوایی واترگیت كه باعث شد ریچارد نیكسون استعفا دهد.

نیکسون

برخی از كارشناسان دلیل این مساله را در درگیری مستقیم دو حزب جمهوری خواه و دموكرات در این مساله می‌دانند چرا كه هرچند در رسوایی‌های دیگر روسای جمهوری آمریكا، حزب مخالف از برملا كردن رسوایی و فساد به نفع خود استفاده می‌كرد، تا در انتخابات بعدی به پیروزی دست یابد، اما همیشه منافع بلندمدت خود را در نظر می‌گرفت و اگر استعفا یا بركناری رییس جمهور فعلی را موثر در اهداف و منافع بلندمدت خود نمی‌دید، مساله را جدی پیگیری نمی‌كرد، اما در قضیه واترگیت چون استراق سمع از مقر انتخاباتی حزب دموكرات توسط عوامل نیكسون و بدون اطلاع حزب متبوع وی (حزب جمهوری خواه) صورت گرفته بود، با فشار هر دو حزب، خصوصا پیگیری‌های حزب دموكرات، دو خبرنگار روزنامه‌ی واشنگتن پست به نام‌های باب وودوارد و كارل برنشتاین، دست داشتن نیكسون در این رسوایی برملا شد ونهایتا وی ناچار شد در 9 آگوست استعفای خود را اعلام كند. البته هرچند این گونه رسوایی‌ها نام یك شخص رابه عنوان عامل رسوایی مطرح می‌كنند؛ اما زیربنای این فسادها و رسوایی‌ها در مكاتب فكری‌یی است كه سیاست غرب و خصوصا آمریكا از این مكاتب تغذیه می‌كند.

گیت یك پسوند سیاسی است كه مترادف با رسوایی و فساد در آمریكا شده است. این اصطلاح برای توضیح رسوایی‌هایی به كار رفته است كه از سالهای آغازین دهه‌ی 70 به بعد در حوزه‌ی سیاسی بویژه در خصوص روسای جمهور آمریكا وجود داشته است

مكاتب غربی پس از رنسانس انسان را محور هستی قرار دادند به گونه‌ای كه انسان قائم به ذات فرض شد و نقش خدا و معنویت در زندیگ دنیوی بشر به حداقل ممكن رسید.در واقع اومانیسم غربی باعث شد كه معنویت و اخلاق از سیاست انسان غربی حذف شود و از آن پس سیاست غرب مبتنی بر این شعار شد كه هدف وسیله را توجیه می‌كند.سیاست در غرب پس از رنسانس، مبتنی بر افكار كسانی چون نیكولو ماكیاولی، توماس هابز، جان لاك، ژان بدن و ژان ژاك روسو بوده است. از میان این متفكران ماكیاولی سردمدار اخلاق زدایی از سیاست بوده است كه استفاده از هر ابزاری توسط سیاستمدار اعم از مشروع و غیرمشروع را برای رسیدن به هدف مجاز دانسته است.

ماکیاول

ماكیاولی در كتاب شهریار (Prince) خود اصولی را برای موفق بودن یك حاكم پیشنهاد می‌كند كه كاملا مغایر اصول اخلاقی می‌باشند. وی در این كتاب می‌گوید:” باید بدانید كه برای ستیزیدن با دیگران دو راه در پیش است: یكی با قانون، دیگری با زور؛ روش نخستین در خور انسان است و دومین روش ددان، و از آنجا كه روش نخستین چه بسا كارآمد نیست، ناگزیر به دومین روی می‌باید آورد؛ از این رو بر شهریار است كه بداند چگونه روش ددان و انسان را نیك به كار بندد.“(2)

سیاست و سیاستمداران غرب براساس چنین افكاری است كه به عمل می‌پردازند؛ البته نباید منكر این مساله شد كه افكار ماكیاولیستی در سراسر تاریخ بشر وجود داشته است، اما هیچ گاه به صورت یك تئوری منسجم و مشخص مرجع عمل انسانها و علی الخصوص سیاستمداران قرار نگرفته بود. افكار ماكیاولیستی زیربنای مكاتب اصولی غرب از رنسانس به بعد شدند كه مسیر هدایت كننده سیاستمداران به سوی اهداف می‌باشند.

روسای جمهور آمریكا نیز به عنوان مظهری از سیاستمداران در جهان غرب براساس دیدگاههای ماكیاولیستی است كه برای نیل به اهداف و نیات خود از هر وسیله‌یی استفاده می‌كنند.

البته این جنبه گرایش به افكار ماكیاولیستی در عرصه عمل سیاسی است و بر همین مبنا است كه رسوایی‌های سیاسی‌یی چون واترگیت، ایران - كنترا،رسوایی اخلاقی كلینتون و حتی اخیرا بحث عراق‌گیت به وقوع می‌پیوندند. امروزه در جهان غرب دیگر آرای افلاطون كه تاكید داشت باید سیاستمدار فیلسوف یا فیلسوف سیاستمدار بر جامعه حكومت كنند؛ جزوی از بایگانی تاریخ اندیشه‌ها شده است. از نظر افلاطون سیاستمداری باید هدایت جامعه را عهده‌دار شود كه خود منزه و پاك و عقلگرا باشد تا بتواند جامعه را نیز به مسیر تعالی هدایت كند.

روسای جمهور آمریكا نیز به عنوان مظهری از سیاستمداران در جهان غرب براساس دیدگاههای ماكیاولیستی است كه برای نیل به اهداف و نیات خود از هر وسیله‌یی استفاده می‌كنند.

در همین حال شاید بد نباشد بدانیم كه درخصوص روسای جمهوری نظیر اندرو جكسون (1837-1829) وان بورن (1841-1837) جیمز گارفیلد (1881) فرانكلین روزولت (45-1931)، دوایت آیزنهاور (61-1953)، جان اف كندی(63-1961) و لیندونب جانسون (69-1963) نیز مباحث متعددی از فساد اخلاقی و روابط نامشروع مطرح شده است كه هریك از آنها در زمان خود كم‌وبیش بحث‌برانگیز بوده است. (3)

پی نوشت:

1- سایت اینترنتی www.watergate.info

2- ماكیاولی، نیكولو، شهریار؛ ترجمه‌ی داریوش آشوری، تهران:كتاب پرواز،1374.فصل 18

3- سایت اینترنتی www.presidentusa.net

بخش سیاست تبیان


منبع:ایسنا