اقتصادهایی که از راه می رسند برای مدتهای طولانی اقتصاد کشورهای بزرگ صنعتی مثل آمریکا و یا ژاپن حرف اول را در دنیا می زدند. اما مدتی است که با تغییر معادلات جهانی کشورهای تازه ای به صف قدرتهای اقتصادی پیوسته اند. اقتصاد های نو ظهور موضوع این نوشتار است.
آذر ماه گذشته معاونت امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی گزارشی با عنوان " بررسی ویژگیهای بازار های نوظهور و جایگاه ایران در این زمینه" منتشر کرد.
در این گزارش و بنا بر اعلام بانک جهانی، از کشورهای چین، هند، اندونزی، برزیل و روسیه به عنوان بازارهای نوظهور بزرگ دنیا نام برده شده و هم چنین با اشاره به کشورهای مکزیک، آرژانتین، آفریقای جنوبی، لهستان، ترکیه و کره جنوبی آمده است که این کشورها مراحل اولیه گذر از یک کشور در حال توسعه به بازار نوظهور را پشت سر گذاشته اند.
در بخشی از این گزارش تأکید می شود: " بازار های نوظهور در تلاش خود برای ایجاد اقتصاد بازار و تضمین توسعه پایدار، همچنان با چالش بزرگی روبرو هستند و آن عبارت از مشکلات اساسی برآمده از سیستم های اقتصادی و سیاسی سنتی حاکم بر این کشورها می باشد. اقتصاد بازار در این کشورها نیازمند باز تعریف نقش دولت در فرآیند توسعه و کاهش مداخله بی مورد دولت در این رابطه می باشد."
لازم به ذکر است حدود 60 درصد رشد اقتصاد جهان در سال 2010 مربوط به اقتصادهای نوظهور می شود. در کنار این، آنچه این سال را برای آنها خوشایند می کند یافتن موقعیتی بهتر در تصمیمگیریها و تعاملات جهانی است. در صحنه داخلی هم اقتصادهای نوظهور در سال گذشته میلادی شاهد رشد طبقه متوسط شهری و در نتیجه افزایش تقاضای داخلی بودند؛ رخدادی که برای حفظ روند روبه رشد آنها در آینده ضروری بهنظر میرسد. در اواخر سال 2010، اقتصادهای نوظهور با ورود جریان سرمایه به کشورشان و افزایش تورم مواجه شدند. دولت چین برای مقابله با تورم اقدام به افزایش نرخ بهره کرد و دولت برزیل هم تلاش کرد با محدود کردن امکان ورود سرمایه به کشورش از ایجاد حباب در بازارهای مالی و دارایی این کشور جلوگیری کند.
در اواخر سال 2010، اقتصادهای نوظهور با ورود جریان سرمایه به کشورشان و افزایش تورم مواجه شدند
بعد از وقوع بحران مالی اتفاقات جدیدی رخ داد. ضعف و ناتوانی قدرتهای بزرگ اقتصادی در کنترل اوضاع از یک طرف و ظهور و بروز قدرتهای تازه اقتصادی از سوی دیگر؛ از این جمله اند. در سال 2007، اقتصادهای نوظهور رشدی بیش از 8 درصد را تجربه کردند. اما با وقوع بحران مالی، بسیاری نگران سقوط این کشورها بودند؛ چرا که آنها را فاقد زیرساختهای مناسب برای جان سالم به دربردن از بحران میدانستند. اما دیری نگذشت که اقتصادهای نوظهور بهنقطه امید جهان برای خروج از بحران تبدیل شدند. این کشورها که چین، هند و برزیل اصلیترین نمادهای آنان محسوب میشوند به خوبی توانستند از بحران عبور کنند و سال 2010 را با رشدی حدود 7 درصد به پایان برسانند.
اکنون با ورود به سال 2011 و مشکلاتی همچون افزایش تورم و مسائل پولی، آینده ای نامشخص در انتظار اقتصادهای نوظهور جهان است، اما با توجه به این که انتظار می رود اقتصاد کشورهای توسعه یافته طی سال جدید نیز شکوفا نشود، بیشتر رشد اقتصادی جهان توسط اقتصادهای نوظهور رقم خواهد خورد.سرمایه گذاران باعث خواهند شد تا جریان عظیمی از ورود و خروج سرمایه در کشورهای در حال توسعه مشاهده شود و این موضوع بر دارائی های این کشورها خواهد افزود.
آمریکا با از دست دادن یک دوره ده ساله رشد اقتصادی و ژاپن با از دست دادن رشدی با سابقه دو دهه موجب شده اند تا سرمایه گذاران نتوانند درآمدی از بازارهای مالی این کشورها حاصل کنند. لذا پدیده جدیدی که بعنوان نوسان بازارهای نوظهور در بازارهای بورس جهانی مورد توجه قرار گرفته است، جذابیت بیشتری خواهد یافت و این موضوع باعث افزایش سرمایه گذاری در کشورهایی مانند چین، برزیل، روسیه، هند و کشورهای جنوب شرق آسیا خواهد شد
بعد از وقوع بحران مالی اتفاقات جدیدی رخ داد. ضعف و ناتوانی قدرتهای بزرگ اقتصادی در کنترل اوضاع از یک طرف و ظهور و بروز قدرتهای تازه اقتصادی از سوی دیگر
در هفتههای اخیر قیمت مواد خام و نیز شاخصهای مالی در بازارهای جهان دچار افتوخیزهای قابل ملاحظهای شدهاند. در مورد مواد خام، مهمترین عامل رشد قیمتها افزایش تقاضا بویژه در اقتصادهای نوظهور و نیز محدودیت عرضه بوده است. نهادهای تحلیلگر معتقدند طی ماههای آینده نیز روند کنونی افزایش قیمت مواد خام ادامه پیدا خواهد کرد و در اقتصادهای نوظهور از جمله چین و برزیل سود سرمایهگذاری در این مواد بالاتر از سهام خواهد بود.
تلاشهایی که به هدف مهار تورم صورت گرفته و خواهد گرفت از سوددهی بالای سرمایهگذاری در بازارهای مالی جلوگیری خواهد کرد. خبرگزاری بلومبرگ در گزارشی تحلیلی با استناد به تحقیقات صورت گرفته از سود نهادهای سرمایهگذار آورده است، رشد مصرف مواد خام در اقتصادهای نوظهور به رغم رشد قیمت این مواد ادامه پیدا خواهد کرد. برای مثال در چین، شاخص ترکیبی شانگهای که مهمترین شاخص بازار مالی چین است سال گذشته بیش از 14 درصد کاهش یافت در حالی که قیمت جهانی مواد خام بین 30 تا 70 درصد افزایش یافته است. قیمت مواد خام قطعا افزایش خواهد یافت زیرا تردیدی در مورد رشد تقاضا و محدودیت عرضه وجود ندارد.
اما شرکتهایی که از مواد خام برای تولید کالا استفاده میکنند نخواهند توانست تمام رشد هزینههای خود را که حاصل افزایش قیمت مواد خام است به خریداران و مصرفکنندگان منتقل کنند زیرا در اقتصادهای نوظهور دولتها برای مهار تورم اقدامات ویژهای را انجام دادهاند و در کنترل قیمتها کاملا جدی هستند. درنتیجه سوددهی شرکتهای بورسی کاهش خواهد یافت. به همین جهت سرمایهگذاران طی هفتههای اخیر به سبب نگرانی از بیثباتی در بازارهای مالی، پول خود را از صندوقهایی که عمدتا در سهام سرمایهگذاری میکنند خارج کردهاند. رشد نرخ تورم نیز سرمایهگذاران را به حضور فعالتر در حوزههایی تشویق کرده که میتواند از دارایی آنها حفاظت کند.
به نظر میرسد باید منتظر تحولات اساسی در صحنه اقتصاد جهانی باشیم اما این قطعا به معنای ساکن ماندن ما نیست. ذخایر عظیم طبیعی و ثروتهای خدادای باعث میشود که ما هم بسیار مستعد سهیم شدن در این جریان سریع تحول شویم و از این فرصت برای نیل به اهداف سند چشم انداز استفاده کنیم
فرآوری:ریحانه حمیدی فر
بخش اقتصاد تبیان
منابع:
همشهری
جهان نیوز
بررسی استراتژیک