تبیان، دستیار زندگی
رساله ی تحریفات، دست پخت دبیر سرویس طنز آینده سازان است : از آغاز تا آواز! آغاز: شروع، مثل شروع کلنگ زنی ساخت کارخانه کشک سابی علی آباد کتول، شروع فاز طراحی کارخانه ی کشک سابی .... ( البته همه این شروع ها نیازمند طی مراسم رسمی می باشد!) ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از آغاز تا آواز! /  طنز

از آغاز تا آواز! / طنز

عبدالله مقدمی ، از برگزیدگان نخست جشنواره ی "طنز مکتوب" حوزه ی هنری در رشته ی نثر است و فعالیت در مطبوعات گوناگون از جمله "گل آقا" را در کارنامه ی خود دارد.

درباره طنز و طنز پردازیی می گوید: سیاست به فرهنگ هم نفوذ پیدا کرده است و این سیاست زدگی به هنر آسیب رسانده است. بخش فرهنگ با ورود اهالی سیاست به بیراهه رفته است و این بخش را دچار مشکل کرده است. دولت باید به جای سختگیری از فعالیت های شعرای طنز، برای پرورش آن ها هزینه کند و از استعدادهای آن ها کمک بگیرد. باید کاری کنیم که روزنامه های سراسر کشور این جرأت را پیدا کنند که به سمت طنزنویسی بروند و برای این حوزه هزینه کنند. شعر طنز در حالت کما است و مسئولان باید فکری برای این حوزه کنند تا شعر طنز نابود نشود.

"رساله ی تحریفات"، دست پخت دبیر سرویس طنز "آینده سازان" است برای شما خوانندگان خوش ذائقه.

آموختن: یاد گرفتن. استعداد خاص برو بچز! در شیوه های دعوا، راه های فرار، کلیدهای میان بر گیم، خالی بندی و اصولا هر چیزی غیر از درس!

رساله تحریفات

از آغاز تا آواز!

آغاز: شروع، مثل شروع کلنگ زنی ساخت کارخانه کشک سابی علی آباد کتول، شروع فاز طراحی کارخانه ی کشک سابی .... ( البته همه این شروع ها نیازمند طی مراسم رسمی می باشد!)

آگاه: باخبر. صفت اهدا شده به من و شما (البته در بعضی روزهای خاص) توسط این وری ها و اون وری ها.

آگاهی: قبول داشتن آنچه ما می گوییم!

آگهی: قبول کردن آنچه ما می گوییم!

آلی: (عالی) کلمه ای است که دانش آموزی پای برگه های مقشش (1) نشان مامان می دهد و اصرار می کند که آن را خود خانم معلمش نوشته!!

آموختن: یاد گرفتن. استعداد خاص برو بچز! در شیوه های دعوا، راه های فرار، کلیدهای میان بر گیم، خالی بندی و اصولا هر چیزی غیر از درس!

آموزش: یاددادن. شاید هم یاد ندادن. به هر حال مهم شهریه ی آن است!

آموزشگاه: محل صدور و دریافت انواع چک، گذاشتن قرارهای سینما، پارک، کافی شاپ و ....، خرید (زبانم لال) سئوالات کنکور و ...

آزاد: رها، بی قید و بند و چیزهایی حتی از این هم زشت تر !

آزادی: چیزی که همگان برای به دست آوردنش نهایت تلاش را می کنند و پس از دستیابی نمی دانند با آن چه کار کنند!

آزاد اندیش: همه ی کسانی که مثل من فکر می کنند!

آزار: اذیت، آزردن. عمل جوانانی که به سمت سربازان بیچاره و مظلوم سنگ پرتاب می کنند.

آسان: آن چه سخت نباشد. مانند کنکور دستیاری پزشکی!

آسمان: محلی سابقا آبی که شی معلوم الحال طلایی رنگی با نام خ-خانم !! از آن آویزان و مشغول جلوه گری بود. بحمد ا... امروزه با تلاش های شبانه روزی مردم و مسئولین، جلوی این حرکات و رنگ آمیزی های جلف گرفته شده است.

آسته: حرکتی احتیاط آمیز که باعث جلوگیری از نوش جان کردن ضربات شاخ از گربه ی پدرسوخته می گردد.

آشکار: واضح، شفاف، پاسخ مسئولین!!!

آشغال: ماده ای که آن را می توان در ساعتی از ساعات شبانه روز پشت در گذاشت،  به جز 21. ( انجمن حمایت از گربه ها!! )

آمریکا: مجموعه ایالاتی متحد شده برای نجات دهی، آزادی بخشی، دلسوزی، اشک تمساح و ...

آن سو (ی پرده): خبری نیست، باور کنید!!

آنی: سرعت خدمات مسئولین برای رفع همه نوع مشکل از بزرگ و حاد و بحرانی و عادی و بچه بازی و چه و چه ... البته بعضی ها به اشتباه به فرآیند تعویض بر و بچه های دور و بر مدیر بعد تعویض ایشان نیز آنی می گویند. ولی آن بعضی ها کور خوانده اند و باید بدانند که مردم شریف و ناز و گل و بلبل، عمرا حرف هایشان را باور نمی کنند.

آوار: مهمان ناخوانده، خصوصا اگر بخواهد به عنوان چشم روشنی میزبان بخت برگشته، برایش دموکراسی بیاورد!!

آواز: از صادرات هر مادر ماهی (!) که تصادفا یکی بهش گفته که: فلانی، تو هم صدات بد نیست ها!!!

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: اقالیم هنر، خبرگزاری موج