تبیان، دستیار زندگی
تئاتر در کشور ما مثل یک جزیره دور افتاده می ماند که گویا ارزش های اسلامی هنوز به اعماق آن نرسیده است با اینکه ما سالها قبل از تئاتر نمایش های سنتی چون تعزیه خوانی و نمایش روحوضی را داشته ایم ولی آنچه حاکم بر فضای نرم افزاری و سخت افزاری این هنر می باشد رو
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آقای وزیر وفشن ترین رسانه ی ما


تئاتر رسانه ای است که با توجه به سابقه هنرهای مشابه و هم خانواده خود، با رسانه اسلامی فاصله بسیاری دارد. این فاصله مستلزم بررسی دقیق و بصیرانه است تا بتواند زاویه موجود را تشخیص داده و آن را اصلاح کند .


جشنواره تئاتر «آوینیون» با 4 اجرا شروع می شود

تئاتر در کشور ما مثل یک جزیره دور افتاده می ماند که گویا ارزش های اسلامی هنوز به اعماق آن نرسیده است. با اینکه سالها قبل از تولد تئاتر امروزی، نمایش های سنتی چون تعزیه خوانی و نمایش روحوضی را داشته ایم، ولی آنچه حاکم بر فضای نرم افزاری و سخت افزاری این هنر می باشد روحی غربی است که بر تئاترهای اجرایی با چهارچوب اسلامی احاطه دارد.

حال باید فکری برای این جزیره کرد که مطمئنا با تدابیر آینده و روند دهکده ای شدن ارتباطات تئاتر با همه خاص بودن هنر و مخاطبانش، عمومی تر خواهد شد و حداقل بر سایر فعالیت های رسانه ای تاثیر خواهد گذاشت.

این رسانه اگر تاثیری بر همزادان خود نگذارد، بر فرهنگ مخاطبان خود و ذائقه رسانه ای آنان موثر خواهد بود.

تئاتر باید جزء همان دانشگاهی باشد که امام خمینی آن را نهادی برای تربیت نسل های آینده در نظر داشتند اما گویا نه تنها چنین پتانسیلی برای تربیت در این رسانه نمانده بلکه باید توانی افزون برای جنبش نرم افزاری برای آن تدارک دید تا از ارزش های غربی کمی فاصله بگیرد و به سمت اسلامی شدن پیش رود.

هم اکنون تئاتر در میان رسانه ها وجهی خنثی دارد. گاهی در میان هنرهای دیگر سرکشی می کند ولی زود خاموش می‌شود. این هنر از پتاسیل خوبی برخوردار است و می تواند با بهره گیری از «خود ایرانی» با همه ارزش‌ها و مناسک و خاطرها؛ معرف هنر ناب ایرانی و اسلامی بوده و جهانی گردد. اما محتوای نمایش نامه های ما این منابع عظیم و غنی را رها کرده و برای سوژه یابی در لابه‌لای رمان های غربی می‌گردد. رمان هایی که اباحه گری، اومانیسم، نیست انگاری و صدها ضد ارزش دینی و ملی در متون آن موج می زند و اثری از موج نمایشنامه هایی بر پایه انقلاب، دفاع مقدس و ارزش های مذهبی و ملی نیست. حتی تئاتر نتوانسته آسیب ها و موضوعات اجتماعی را بهانه‌ای برای نمایشنامه نویسی دست گیرد.

ریشه این مشکل را باید در دوران اصلاحات پی‌جویی کرد. دورانی که با حاکمیت تفکری زاویه دار نسبت به ارزش های اسلامی و خو گرفته با متدهای غربی تغییراتی در عرصه رسانه از جمله هنر تئاتر را ایجاد کرد. در آن دوران شاهد غربالگری سیاسی در راستای اهداف ناتوی فرهنگی جاری در آن ایام در نهادهای تئاتر بودیم و شرایط به گونه ای بود كه هیئت های بازبینی و بازخوانی، شورای نظارت، داوری ها، جشنواره ها، سفرهای خارجی، اجراهای جشنواره فجر و اجراهای تالارهای تهران در انحصار همان عده قرار گرفت. می توانید جدول جشنواره فجر و اجراهای عمومی در چند سال گذشته را با هم مقایسه كنید، آنگاه متوجه این موضوع خواهید شد. نمایش هایی چون نمایش هایی مانند «همسایه آقا»، «همه فرزندان خانم آغا» «اهل قبور» و... از حسین كیانی، «یك دقیقه سكوت» و...

متاسفانه نوع روابط میان زن و مرد، آرایش و گریم بازیگران..... در تئاتر ما مانند سینما متغایر با ارزش های رسانه دینی می باشد و این با توجه به رویکرد غربی تئاتر به ویژه در متون نمایشنامه شکل خاصی به خود گرفته است.

اما متاسفانه این رویکرد در دولت نهم و دهم نیز پیشگیری نشد و هنوز سیر نمایش هایی که در آنها نقض ارزش های اسلامی ایرانی موجود است، ادامه دارد و هنوز سیر انتقادات دلسوزانه دوستان نتوانسته از این سیر جلوگیری کند، و این فرهنگ است که تنها قربانی در وسط صحنه این نمایش می باشد. فرهنگی که با هر آسیب کوچک به پیکره آن ساعت ها زمان و هزینه های بسیاری باید پرداخت تا دوباره بتوان نقطه آسیب خورده را ترمیم کرد.

متاسفانه هنوز تفکر فعالان تئاتر ما نتوانستند خود را از حال و هوا و تفکرات وارد کنندگان این هنر به کشور به طور کامل رها کنند و نگاهی بومی به این هنر را در نسل حاضر ایجاد کنند. و این همان نکته ای است که مقام معظم رهبری بدان اشاره کردند: "تئآتر و دیگر هنرهایى که در نیم قرن اخیر یعنى در روزگار غربت و محکومیت ارزشهاى اسلامى و تهاجم همه جانبه به آن، وارد کشور ما شد، به طور طبیعى بر پایه اى غیر اسلامى بنا گشت و در جهت مغایر و حتى متضاد با مفاهیم اسلامى رشد کرد. غرب زدگانى که نخستین رویش این رشته هاى اساسى هنر را در کشور اسلامى ما ارائه مى کردند، از اسلام کاملا بیگانه و با آن معارض بودند. و لذا بتدریج این تصور را در ذهن همه مخصوصا نسلهاى نوخاسته بر مى انگیختند که تئآتر و سینما داراى طبیعتى غیر مذهبى و ضد مذهبى ست و نمى توان و نباید از آن براى ارائه ى پیام هاى اسلام بهره گرفت" (پیام به «دومین جشنواره تئآتر دانشجویان کشور»، 14/8/1365)

تئاتر

علاوه بر کج روی فعالان این حوزه، مسئولان نیز برخوردهای گزینشی و مقطعی خود را با تخلف های ضدارزشی در این رسانه دارند آخرین واکنش مسئولین اظهار نظری بود که با اجرای تئاتر هدا گابلر و به نمایش کشیدن مضامین غیراخلاقی در آن و اعتراضات مردم متدین توسط وزیر ارشاد صورت گرفت. وی در جواب موج اعتراضات اینگونه پاسخ داد: «اگر در این میان گاه موردی هم وجود داشته باشد تذکر داده شده توبیخ می شوند یا به گونه ای از طریق راه کارهای قانونی پیگیری می شوند اما نباید اگر اشتباهی رخ می دهد این اشتباه در بالاترین سطوح مملکتی مطرح و منعکس شود این جزو طبیعت تئاتر است و از آنجا که تئاتر یک برنامه زنده است ممکن است در اجرای آن تخلفاتی صورت بگیرد و برخلاف آن چه که به آن مجوز داده شده بود، اجرا شود که در چنین مواردی به گردانندگان آن نمایش تذکر داده می شود...» وجود تخلفات جزیی همانطور که وزیر محترم اشاره دارد طبیعی است ولی  مشکلی عمده ای که تئاتر ما دارد نه این تخلفات جزئی و طبیعی! بلکه نقض ارزش های اسلامی در محتوا و سخت افزار است و بستری است که باعث شده تئاتر ما بتواند به سمت این چنین رویکردی داشته باشد.

متاسفانه نوع روابط میان زن و مرد، آرایش و گریم بازیگران ... در تئاتر ما مانند سینما متغایر با ارزش های رسانه دینی می‌باشد و این با توجه به رویکرد غربی تئاتر به ویژه در متون نمایشنامه شکل خاصی به خود گرفته است. و گویا این موارد که در جشنواره فیلم فجر هم شاهد آن بودیم به عنوان عیب در چشم مسئولان نمی آید.

تئاتر هم کنون در میان رسانه های وجهی ساکت دارد گاهی در میان انان سرکشی می کند و زود خاموش می شود و سرکشی آن هم نه به خاطر تاکید بر هنری جاذب و معقول در میان عوام بلکه حاشیه سازی جدیدی است که ایجاد می کند در متن، یا نوع بازی بازیگرانش

نتیجه گیری:

تئاتر هنری بسیار زیبا و موثر برای بیان و ترویج ارزش ها است اما آنچه امروز از میراث فرهنگ امپریالیسم در نرم و سخت افزار آن رخنه کرده باعث شده این هنر کارایی خود را در این راه از دست بدهد و باید مسئولین به صورت دقیق و عمقی تر به رصد جایگاه کنونی تئاتر پرداخته  و با شاخص های اسلامی بدان بنگرند تا روزمرگی برخی ضدارزش ها برای آنان طبیعی به نظر نیاید.

آقای حسینی در بازدید اخیر خود از مجموعه تئاتر شهر با اشاره به سیاست های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه تئاتر اینطور بیان داشته است که «انتظار ما به عنوان متولی بخش فرهنگ و هنر این است که محتوای آثار نمایشی از آنچه که در حال حاضر وجود دارد بهتر باشد و کیفیت در تئاتر تقویت پیدا کند که خوشبختانه به دقت در دستور ما قرار دارد و در اولین گام های ما در ابطه با این مساله تصویب برنامه هایی این پیشرفت در آینده ای نزدیک با انگیزه زیاد مدیران فرهنگی و استعدادهای ناب هنرمندان سراسر کشور محقق می شود» اما باید به این نکته اشاره کرد که آیا منظور از محتوای بهتر و کیفیت بالاتر چیست؟ آیا وضع موجود را قابل تقویت می دانید یا تقویت این دو مورد در واقع نوعی اصلاحات به سوی محتوای اسلامی و نفی استراتژیک شرایط موجود می باشد.

عطاالله باباپور

بخش ارتباطات تبیان