تبیان، دستیار زندگی
اهتمام به اجتناب از انواع دروغ در سیره بزرگان و در روایات
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دروغ مگو حتی به تعارف

اهتمام به اجتناب از انواع دروغ در سیره بزرگان و در روایات

دروغ و توریه

بسم الله الرحمن الرحیم

هرچند بسیار شنیدهایم که دروغ جزء گناهان بزرگ شمرده شده است، اما گاهی ممکن است گرفتار برخی از انواع دروغ باشیم و حتی ممکن است بدان توجه کافی نداریم و یا برای ما عادی و پیش پا افتاده شده است. باید توجه داشت مواردی که در دستورهای دینی به ما اجازه دروغ گفتن داده شده است، بسیار محدود است.

برخی گمان میکنند هر جا به مصلحت دیدند میتوانند دروغ مصلحتی! بگویند. اگر چنین بود تمام دروغگویان به هر حال مصلحتهایی را برای خود در نظر گرفتهاند. لذا باید آموخت که چه مورادی مصلحت مهم شرعی شمرده شده که جای دروغ مصلحتی است.

گاهی در موارد کماهمیت زندگی روزمره، ممکن است دروغ گفتن ساده انگاشته شود. مثلا از ما بپرسند: آیا به فلان غذا میل داری؟ و ما به دروغ بگوییم: نه، میل ندارم.

بنده، حقیقت ایمان را نمیچشد تا اینکه دروغ شوخی و جدی را ترک کند.

گاهی ممکن است برای شوخی دروغ بگوییم.

در روایات میخوانیم که امام زین العابدین علیه السلام این نکته را به فرزندانشان میگفتند که: از دروغ كوچك و بزرگ چه شوخى و چه جدى [بترسید و] بپرهیزید زیرا كه هر گاه مرد دروغ كوچك گفت بر دروغ‏ بزرگ گفتن هم جرى و چیره میگردد؛ مگر نمیدانید كه رسول خدا فرمود: بنده همیشه راست میگوید تا اینكه خداى عز و جل نامش را در زمره‏ى راست گویان مى‏نویسد و آنقدر دروغ میگوید تا اینكه خدا در شماره‏ى دروغگویان نامش را مى‏نویسد. (1)

كَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (صلوات الله علیهما) یَقُولُ لِوُلْدِهِ اتَّقُوا الْكَذِبَ الصَّغِیرَ مِنْهُ وَ الْكَبِیرَ فِی كُلِّ جِدٍّ وَ هَزْلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا كَذَبَ فِی الصَّغِیرِ اجْتَرَى عَلَى الْكَبِیرِ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَا یَزَالُ الْعَبْدُ یَصْدُقُ حَتَّى یَكْتُبَهُ اللَّهُ صِدِّیقاً وَ مَا یَزَالُ الْعَبْدُ یَكْذِبُ حَتَّى یَكْتُبَهُ اللَّهُ كَذَّاباً (2)

در روایت تکان دهندهای از امیر المؤمنین علیه السلام میخوانیم که: بنده، حقیقت ایمان را نمیچشد تا اینکه دروغ شوخی و جدی را ترک کند.

قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام): لَا یَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِیمَانِ حَتَّى یَتْرُكَ الْكَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ (3)

حتی اگر به تعارف بگویم بفرمایید، زبانم با قلبم دو تا می شود و من این کلام را نخواهم گفت

گاهی ممکن است تعارف دروغین کنیم.

مرحوم حجت الاسلام نجف آبادی از شاگردان مرحوم علامه سید محمد باقر درچهای که مسؤول تهیه غذای ایشان بود میگوید:

روزی مرحوم علامه سرحال بود به قصد مزاح، عرض کردم: «آقا! چرا روزی که پختنی در کار است تعارف نمی کنید؟ سرتان را به زیر میاندازید و تا آخر میل می فرمایید ؟»

 آقا با حالت گریه و صدای بغض آلود فرمودند: «روزی که غذاماست و آبدوغ است، می شود تعارف کرد؛ چون معمولاً مقداری ماست و دوغ و آب همیشه فراهم است.

اگر چند نفر هم بعداً اضافه شوند، مشکلی پیش نمی آید. برای همین است که نمی گویم برای خودت هم بگیر؛ ولی روزی که آبگوشت میخواهی بگیری، می گویم برای خودت هم بگیر؛ اگر گرفتی که فبها و اگر نگرفتی، پس غذایی که می گیری، غذای یک نفر است و فقط یک نفر می تواند آن را بخورد.

من حتی اگر به تعارف بگویم بفرمایید، زبانم با قلبم دو تا می شود و من این کلام را نخواهم گفت.»

علامه در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زد و بر گونه آمد، اضافه فرمودند: «اگر تعارفی بکنم، دروغ گفتم و کلام خلافی برزبان رانده ام؛ چون پر واضح است که زبانم با قلبم دوتا شده.» (4)

آیت الله بروجردی نیز درباره علامه درچهای نقل می کند که:

«اغلب غذای ایشان به هنگام ناهار و شام، نان درچه و ماست بود که مختصری نعناء خشک هم به آن اضافه می کردند و کمتر اتفاق می افتاد که غذای پخته مثل آبگوشت داشته باشند. از جمله ویژگی های ایشان آن بود که هنگام غذا خوردن از تعارفات مرسوم خودداری می کردند.»

یک روز از ایشان سؤال کردیم که چرا در هنگام غذا خودرن تعارف نمی کنید؟

پاسخ دادند: «در تمام مواقع خوف آن دارم که تعارفم دروغ باشد و خدای ناکرده جزء دروغگویان محسوب شوم؛ چون افرادی که هنگام غذا خوردن بر من وارد شده اند، یا می دانستم که غذا خورده اند و در این صورت تعارف کردن معنایی نداشت؛ یا احتمال می دادم غذای مرا نپسندند و یا اینکه غذای موجود فقط به اندازه خودم بوده و من هم بی اندازه گرسنه بوده ام.

به هر حال چون احساس می کنم در این گونه موارد تعارف بنده معنایی ندارد و شائبه دروغ نیز به آن وارد است، از تعارف خودداری می کنم.» (5)

دروغ بدتر از شراب است؛ برای این که شراب، عقل شرابخوار را در خطر میاندازد، ولی دروغ، عقول ذوی العقول را در معرض خطر قرار می دهد. ممکن است به خاطر یک دروغ هزاران نفر به اشتباه بیفتند.

بدتر از شرابخواری

عارف واصل، مرحوم آیتالله بهاء الدینی:

امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «إن الله عزّوجلّ جعل للشّر أقفالاً و جعل مفاتیح تلک الأقفال الشراب و الکذب شرٌ من الشراب» (6)

خداوند برای معاصی و شرور، قفل هایی قرار داده است. باب دروغ و شرّ و معصیت خدا بسته شده است و قفل آن عقول انسانی است. اگر کسی هتاکی و سفاکی کند، خانه کسی را خراب کند، هر عاقلی به او می گوید: چرا این کار را می کنی؟! عقلش به او می گوید: چرا خانه مردم را خراب می کنی؟!

عقل ها همه مانع معصیت هستند ولکن کلید همه این قفل ها که درب معاصی را بسته است، شراب است. انسان شرابخوار عقلش زایل می شود. عقل که زایل شد، در برابر معاصی و شرور مانعی نیست. پس شراب، کلید همه قفل هاست. یعنی همه قفل ها را شراب باز می کند. آدم مست لایعقل، هر معصیت و خراب کاری را مرتکب می شود.

با این که شراب این چنین سمتی دارد، «و الکذب شر من الشراب»؛ دروغ بدتر از شراب است؛ برای این که شراب، عقل شرابخوار را در خطر میاندازد، ولی دروغ، عقول ذوی العقول را در معرض خطر قرار می دهد. ممکن است به خاطر یک دروغ هزاران نفر به اشتباه بیفتند. پس دروغ وضعش بدتر از شراب است. ان شاء الله موفق شوید که جزء صدیقین شوید. (7)

راه عاقبت به خیری

حاج محمد رضا الطافی نشاط سفارش می کنند که:

«اگر عاقبت خیر می خواهید، نمازتان را به موقع بخوانید و از دروغ و حرام پرهیز کنید.» (7)

الحمد لله رب العالمین

پی نوشت ها:

(1) ترجمه ارشاد القلوب- ترجمه رضایى، ج‏1، ص420

(2) الكافی ج2، بَابُ الْكَذِب، ص338

(3) الكافی ج2، بَابُ الْكَذِب، ص340

(4) کتاب قصه های خواندی از چهره ای ماندنی

(5) همان

(6)

(7) سایت صالحین

(8) کتاب در راه بندگی


رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان