یك كشف اتفاقی
در اواخر قرن هجدهم، یك دانشمند ایتالیایی به نام گالوانی متوجّه شد كه وقتی پای قورباغهای را لمس میكند، پای قورباغه تحریك شده و جمع میشود. البته این امر قبلاً كشف شده بود كه الكتریسیته ساكن میتواند ماهیچههای بدن انسان را تحریك كند.
امّا در آزمایش گالوانی فقط یك لنگ پای قورباغه در كار بود، نه یك قورباغه یا آدم كامل!
گالوانی عقیده داشت كه موفق به كشف راز نیروی حیات، كه در بدن همه جانداران یكسان عمل می كند، شده است. او متوجّه شده بود كه جمع
شدن پای قورباغه وقتی رخ میدهد كه آن را با دو فلز مختلف لمس میكند و چنانچه این كار را با دو جسم نارسانا انجام دهد، اتفاقی نمی افتد.
در ضمن گالوانی تأكید داشت كه دو فلز بكار رفته در آزمایش، باید از دو جنس متفاوت باشند.
دانشمند دیگر ایتالیایی به نام ولتا از كشف گالوانی باخبر شد و آزمایشهای زیادی با الكتروسكوپ های بسیار حساس انجام داد تا صحت گفتههای گالوانی را درباره بافت های اندام حیوانات بررسی كند.
سرانجام ولتا به این نتیجه رسید كه منشاء الكتریسیته در پای قورباغه نیست بلكه در اثر تماس دست با دو فلز، جریان ایجاد میشود. ولتا آزمایشهای متعددی با مواد مختلف انجام داد و كشف كرد كه دو فلز مختلف (در شرایط خاص) میتوانند اختلاف پتانسیل بوجود آورند و در ضمن برخی از فلزها توانایی تولید اختلاف پتانسیل بیشتری دارند.
یكی از آزمایشهای نمایشی ولتا این بود كه دو تكه فلز روی و نقره را بر روی طرفین زبان قرار میداد، سپس توسط یك تكه سیم آنها را به یكدیگر متصل مینمود، با این عمل، الكتریسیته به جریان میافتاد و باعث سوزش زبان میگردید.
نتیجه این آزمایشها، این بود:
برخی مواد شیمیایی باعث میشوند كه دو فلز مختلف بتوانند اختلاف پتانسیل بوجود آورند.
دو صفحه فلزی مختلف انتخاب كنید و آنها را به ولت سنج حساسی وصل نمایید. حال دو دست خود را روی این دو صفحه قرار دهید. چه مشاهده می كنید؟ آیا عقربه فعال شده و منحرف می گردد؟
در اینجا ولت سنج به جای پای قورباقه بكار رفته است!
مرکزیادگیری سایت تبیان - تهیه: محسنی
تنظیم: مریم فروزان کیا