تكیه گاههاى سست، همچون لانه عنكبوت!
محتواى سوره عنكبوت
یکی از تشبیهاتی که در قرآن از آن سخن به میان آمده ، عنکبوت و لانه ی او است . در قرآن کسانی كه غیر از خدا را معبود خویش برگزینند را به تار عنکبوت تشبیه کرده چرا که اینان نیز مانند لانه ی عنکبوت بی اساس و سست می باشد .
محتواى سوره عنكبوت
مشهور در میان جمعى از محققین این است كه تمام این سوره در مكه نازل شده است ، و به این ترتیب محتواى آن هماهنگ با محتواى سورههاى مكى است .
سخن از مبدء و معاد است ، سخن از قیام انبیاى بزرگ پیشین و مبارزه آنها با مشركان و بتپرستان جبار و ستمگر و پیروزى آنها و نابودى این گروه ظالم می باشد .
سخن از دعوت به سوى حق و آزمایشهاى الهى و بهانهجوئیهاى كفار در زمینههاى مختلف است .
به طور كلى مىتوان گفت بحثهاى این سوره در چهار بخش خلاصه مىشود :
1- بخش آغاز این سوره كه پیرامون مسأله" امتحان" و " وضع منافقان" است و این دو ، پیوند ناگسستنى با هم دارند ، چرا كه شناخت منافقان جز در طوفانهاى امتحانات و آزمونها ممكن نیست .
2- بخش دیگرى كه در حقیقت براى دلدارى پیامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان اندك نخستین ، از طریق بیان گوشههایى از سرنوشت پیامبران بزرگى همچون نوح و ابراهیم و لوط و شعیب است كه در برابر گردنكشانى همچون نمرود و ثروتمندان خودخواه قرار داشتند ، ابزار این مبارزه ، كیفیت این مبارزه و پایان آن ، مشخص شده است تا هم دلدارى براى مؤمنان باشد و هم هشدارى براى بتپرستان سنگدل و ستمگر كه در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودند .
3- بخش دیگرى از این سوره كه مخصوصاً در اواخر سوره قرار گرفته از توحید ، و نشانههاى خدا در عالم آفرینش ، و مبارزه با شرك ، سخن مىگوید ، و و جدان و فطرت انسانها را در اینجا به داورى مىطلبد .
4- قسمت دیگرى از این سوره مباحث متنوعى پیرامون ضعف و ناتوانى معبودهاى ساختگى، و عابدان" عنكبوت صفت" آنها است و همچنین عظمت قرآن و دلائل حقانیت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و لجاجت مخالفان و نیز یك سلسله مسائل تربیتى همچون نماز ، نیكى به پدر و مادر ، اعمال صالح و طرز بحث و برخورد منطقى با مخالفان دور مىزند .
تكیه گاههاى سست همچون لانه عنكبوت!
«مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ ؛ (عنكبوت 41)
مَثَلِ كسانى كه غیر خدا را سرپرست خود برگزیدند ، همانند مَثَل عنكبوت است كه (براى خود) خانهاى ساخته و البتّه سستترین خانهها خانه عنكبوت است اگر مىدانستند .
به مناسبت این آیه، این سوره، عنكبوت نام گرفته است. و به واقع چه مثال رسا و جالبى و چه تشبیه گویا و دقیقى؟!
درست دقت كنید : هر حیوان و حشرهاى براى خود خانه و لانهاى دارد، اما هیچیك از این خانهها به سستى خانه عنكبوت نیست .
اصولا خانه باید دیوار و سقف و درى داشته باشد ، و صاحب آن را از حوادث حفظ كند طعمه و غذا و نیازهاى او را در خود نگاه دارد . بعضى از خانهها سقف ندارند اما لا اقل دیوارى دارند یا اگر دیوار ندارند سقفى دارند .
اما لانه عنكبوت كه از تعدادى تارهاى بسیار نازك ساخته شده نه دیوارى دارد ، نه سقفى ، نه حیاطى و نه درى، اینها همه از یك سو.
از سوى دیگر مصالح آن بقدرى سست و بى دوام است كه در برابر هیچ حادثهاى مقاومت نمىكند .
اگر نسیم ملایمى بوزد تار و پودش را درهم مىریزد! اگر چند قطره باران بر آن ببارد آن را متلاشى مىكند! كمترین شعله آتشى به آن برسد نابودش مىسازد .
حتى اگر گرد و غبار بر آن بنشیند پاره پاره مىشود و از سقف خانه آویزان مىگردد.
معبودهاى دروغین این گروه نیز نه سودى دارند و نه زیانى، نه مشكلى را حل مىكنند ، و نه در روز بیچارگى پناهگاه كسى هستند .
درست است كه این خانه براى عنكبوت با آن پاهاى بلند و طولانیش هم مركز استراحت است و هم دامى براى صید حشرات و تحصیل غذا ، ولى در مقایسه با خانههاى حیوانات و حشرات دیگر بى نهایت سست و بى دوام است .
از افلاطون نقل شده كه مگس حریصترین حشره است كه براى معاش خود روى ترشى، شیرینى، آلودگى و زخم مىنشیند ولى عنكبوت در گوشهاى مىتَنَد و قناعت دارد ، جالب این است كه خداوند فعّالترین و حریصترین حیوان را طعمه گوشهگیرترین حیوان قرار مىدهد، مگس با پاى خود به سراغ عنكبوت مىرود و او با تارهاى خود مگس را شكار مىكند .
كسانى كه غیر خدا را تكیهگاه خود قرار دهند تكیه آنها بر تار عنكبوت است.
آنها كه غیر از خدا را معبود خویش برگزینند تكیه آنها بر تار عنكبوت است تخت و تاج فرعونها ، اموال بى حساب قارونها ، قصرها و گنجهاى شاهان ، همه مانند تارهاى عنكبوت است ؛ بى دوام ، سست ، غیر قابل اعتماد و ناپایدار در برابر طوفان حوادث .
تاریخ نیز نشان مىدهد كه به راستى هیچ یك از این امور نمىتواند تكیه گاه انسان گردد ، ولى آنها كه بر ایمان و توكل بر خدا تكیه مىكنند ، تكیه بر سد پولادین دارند .
گاهى انگیزهها، خیالات و دوستىها، مانع فهمیدن حقّ است: «لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ» (چنان كه مىگویند : «حب الشیء یعمى و یصم»، برخى علاقهها انسان را كور و كر مىكند.) مشركان از سر جهل و بىخبرى به سراغ غیر خدا مىروند: «لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ»
نكات آیه:
1- استفاده از مثل، یكى از بهترین شیوهها در تعلیم و تربیت است: «مَثَلُ الَّذِینَ» ...
و بهترین مثالها ، مثالى است كه در همهى زمانها و مكانها و براى همهى اقشار مردم ملموس باشد. «كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ»
2- بناى شرك، مانند خانه عنكبوت سست و بىاساس است: «مَثَلُ الَّذِینَ ... كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ» .
3- عنكبوت، در اماكن متروكه خانه مىسازد ، شرك نیز در روحهاى دور از خدا جا گرفته و تأثیر مىگذارد: «دُونِ اللَّهِ ... كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ»
4- خانه عنكبوت، تنها اسم خانه را دارد و غیر خدا نیز اسمهایى بیش نیستند: «دُونِ اللَّهِ ... أَوْهَنَ الْبُیُوتِ»
5- عنكبوت ، در عالم خود خیال مىكند كه خانه دارد و خانهاش در برابر حوادث مقاوم است ، مشرك نیز به چنین توهّمى دچار است : «أَوْهَنَ الْبُیُوتِ»
6- ولایت الهى ، بنیانى مرصوص و بنایى آهنین دارد: «كَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ» (صف، 4) امّا ولایت غیر خدا ، بسیار سست می باشد : «أَوْهَنَ الْبُیُوتِ»
7- گاهى انگیزهها ، خیالات و دوستىها ، مانع فهمیدن حقّ است : «لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ» (چنان كه مىگویند : «حب الشیء یعمى و یصم» ، برخى علاقهها انسان را كور و كر مىكند .)
8- مشركان از سر جهل و بىخبرى به سراغ غیر خدا مىروند : «لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ»
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
1- تفسیر نور، ج 9
2- تفسیر نمونه، ج 16