تبیان، دستیار زندگی
بدانیم درباره فیروز زنوزی جلالی: نویسنده‏اى، ضمن نوشتن داستانى، با شخصیت زن داستان‏ درگیر مى‏شود. نویسنده اصرار دارد رنگ چشمان زن سیاه باشد. ولى‏زن مى‏خواهد که رنگ چشمانش سبز باشد. زن به وجود چنان‏خالقى معترض است از آنجا که نویسنده طبعى بلغمى مزاج دارد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ناخدای ادبیات ایران زمین

بدانیم درباره فیروز زنوزی جلالی

فیروز زنوزی جلالی

فیروز زنوزی جلالی به سال 1329در خرم‌آباد متولد شد. تا پایان تحصیلات ابتدایی در بروجرد بود و سپس به تهران آمد و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته‌های نظامی گذرانده و ناخدا یکم کمیسر دریایی است. او به‌عنوان کارشناس با بخش داستان بنیاد جنگ‌زدگان، کتاب سال بنیاد شهید، بخش قصه و رمان حوزه هنری و بخش انتخاب آثار برتر معلمان همکاری داشته و علاوه بر ساخت فیلمهای مستند به فیلم‌نامه و نمایش‌نامه‌نویسی و تدریس و نقد نیز می‌پردازد و در زمینه داستان‌نویسی نیز فعالیت دارد.بسیاری فیروز زنوزی‌جلالی را با نوشته هایش در حوزه دفاع مقدس می شناسند و اغراق آمیز نیست اگر او را در زمره بهترین نویسندگان دفاع مقدس بشماریم.

فیروز زنونی جلالی در سال 1387 جایزه ادبی جلال آل‌احمد را برای داستان قاعده‌بازی دریافت کرد. وی همچنین کسب جایزه قلم زرین و دیپلم افتخار بنیاد شهید (کتاب مخلوق) را نیز در کارنامه خود دارد. این نویسنده علاوه بر داستان‌نویسی در جشنواره‌های مختلف ادبی همچون انتخاب کتاب سال، جایزه گام اول و کتاب دفاع مقدس و ... نیز به عنوان داور حضور داشته است.

کتاب مردی با کفشهای قهوه‌ای او جزء آثار برتر 20 ساله انقلاب شناخته شده است.

تعدادی از آثار او:

باران بر زمین سوخته (مجموعه نقد آثار احمد محمود)، سالهای سرد، خاک و خاکستر، روزی که خورشید سوخت، مردی با کفشهای قهوه‌ای، سیاه بمبک، مجموعه داستان اولیها (گردآوری)، مخلوق (رمان)، شور و شیرین (فیلم‌نامه)، توپ پاشنه، سمت ساعت 2، قاعده بازی، داستان های جنگ، حضور و ....

اندکی درباره برخی از آثار او:

سیاه بمبک / تعداد صفحات: 131 / نوبت چاپ: چاپ اول: 1377

مجموعه شش داستان کوتاه؛ که اکثراً با مضامین اجتماعى و مسائل روز مرتبط با جنگ ایران و عراق است. وصف حال صیاداسیر طوفان دریا، تغییر شخصیت بعضى افراد بعد از دوران جنگ، یادآورى خاطرات گذشته اسیر ایرانی به هنگام تیرباران توسط دشمن، موشک باران تهران همزمان با برگزارى مراسم عروسى و شهادت اعضاى خانواده و... مضامین این داستان‏ها را دربرمى‏گیرد.عناوین آنها عبارتند از: فتاح، سیاه بمبک، حضور، ارتفاع، اسکاد روى‏ماز 543، امیرارسلان و کرسى بى‏بى طوطى.

مخلوق / تعداد صفحات: 562/ نوبت چاپ: چاپ اول: 1379

نویسنده‏اى، ضمن نوشتن داستانى، با شخصیت زن داستان‏ درگیر مى‏شود. نویسنده اصرار دارد رنگ چشمان زن سیاه باشد. ولى‏زن مى‏خواهد که رنگ چشمانش سبز باشد. زن به وجود چنان‏خالقى معترض است از آنجا که نویسنده طبعى بلغمى مزاج دارد، داستان‏هاى گوناگونى درمى‏اندازد و زن را در هر کدام از آن‏ها مورد اذیت و آزار قرار مى‏دهد. دنیاهایى که نویسنده در ابتداى کار درمى‏اندازد، دنیایى وحشى و بکر و دست نخورده است. انسان‏هاى‏نخست داستان نویسنده، سوار بر کشتى، در جهانی پر از آب از خواب‏بیدار مى‏شوند و موجودیت خود را درک مى‏کنند. آنان گروهى مردند که سال‏ها بر پهنه آب‏ها سرگردان بودند و از جهان تصورى گنگ‏دارند. سرانجام، به جزیره‏اى مى‏رسند و در سیبستانى، زن سیم‏اندام‏ را مى‏بینند. سه مرد اصلى داستان، به ترتیب با زن سیم‏ اندام ملاقات‏مى‏کنند تا این که آخرین مرد انتخاب می شود.

نویسنده پس از پایان داستان خلقت، دوباره به سراغ شخصیت زن‏داستان مى‏رود. ولى زن همچنان خواستار دو چشم سبز است،نویسنده عصبانى ابر و باد را به فرمان مى‏گیرد و بر او خشم مى‏آورد وسپس درباره سلطانى مى‏نویسد که به شکارگاه آمده و ناگاه‏کوهستانى بالاى شکارگاه دیده است. سلطان به کوه مى‏رود، زن‏داستان را در آنجا مى‏بیند و او را به‏بند مى‏کشد. او، که مغرور نام و اصل و نسبت و قدرت خود است، با زن به مجادله برمى‏خیزد. زن‏داستان به او مى‏گوید: «تو هم مانند من ملعبه دست نویسنده‏اى‏هستى و نویسنده براى تنبیه من، تو را آفریده است!» سلطان بر زن‏غضب مى‏آورد و دستور مى‏دهد گردن او را بزنند. هنگام اجراى حکم،ماجراهایى روى مى‏دهد و زن نجات مى‏یابد. اما در داستانى دیگر،خود را سوار بر کجاوه‏اى در کویر سرگردان مى‏یابد. ساربان راه را گم‏کرده است و...

اولى‏ها / تعداد صفحات: 579 / نوبت چاپ: اول: 1377

مجموعه 42 داستان کوتاه از نویسندگان زن و مرد معاصرهمچون «حسن احمدى»، «سمیرا اصلانپور»، «سید مهدى‏شجاعى»، «مریم جمشیدى»، «جواد جزینى»، «محسن مخملباف»،«مصطفى خرامان»، «راضیه تجار»، «حسین فتاحى» و ...، که ‏رویکردشان به وادى داستان، از مرحله نخست در حوزه هنرى بوده‏است و یا قبل از آشنایى با حوزه هنرى داستانهاى پراکنده‏اى را در نشریات مختلف به چاپ رسانده بودند، اما ارتباطشان با حوزه باعث‏شد که کتاب یا کتابهایى در عرصه ادبیات داستانى به چاپ برسانند.

قبل از هر داستان، معرفى مختصرى از نویسنده و آثارش، ارائه شده‏است.

عناوین داستانها عبارتند از: «باران که مى‏بارید»، «حبیب»،«شمایلگردان»، «درد و واویلا»، «دلشوره»، «پروانه»، «رگه»، «از ستارگان»، «ایل بى‏سوار»، «نرم مثل فرود کبوتر»، «قصر شیشه‏اى»،«اخبار نظامى فخرى خانم»، «کاکتوس»، «نامه‏اى براى عزیزخانم»، «درصدهاى مزاحم»، «شما نمى‏توانید ببینید ...!»، «سگ‏من آقجا»، «مزار آبى»، «ردپایى بر ساحل»، «فتاح»، «علامت، دل‏من است»، «سایه و راز باران»، «سال نو»، «قبل از باران»، «ماه‏جبین»، «بالهاى کاغذى»، «حکایت پنجم»، «آن سوى مه»،«شمشیر کهنه»، «ما سه نفر هستیم»، «عاشیق بابا»، «قصه‏اى که‏راست بود»، «گواهى»، «سیاه چمن»، «پدر»، «بازاریاب»، «شهابى از جنوب»، «جراحى روح»، «قبرستان کهنه»، «تا فردا»، «آن شب‏ عجیب» و «قرنطینه».

فیروز زنوزی جلالی که جدیدترین رمانش را با نام "خویشتن‌کشی" و درباره آدم‌های کوتاه قد می‌نویسد این روزها تلاش می‌کند ارتباط هایی با این آدم‌ها پیدا کرده و دنیای آنها را بیشتر بشناسد. خویشتن کشی کتابی در حوزه اجتماعی و روانشناسی است . داستان این رمان درباره آدم کوتوله‌هاست و شخصیت اصلی آن دختری به نام پریسا است . پریسا دختری 33 ساله است که قد بسیار کوتاهی دارد . دختری با دغدغه ها و مسائل خاص دنیای خودش که درگیر زندگی در دنیای آدم‌هایی متفاوت با قد و قامت خودش شده است.

او در این باره می گوید:

  1. "یک نویسنده باید بتواند با نگاه خلاق دنیا را از زاویه دیدهای مختلف ببیند و آنقدر قابلیت انعطاف داشته باشد که وارد دنیای هر کسی شده و متناسب با آنچه در ذهن وی می‌گذرد داستانی را روایت کند که من در "خویشتن‌کشی" سعی کرده‌ام این مساله را تجربه کنم."

فرآوری: زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان


منابع: سوره مهر – خبرگزاری مهر – خبر آنلاین