دومینوی تونس
رئیس جمهور تونس بالاخره پس از 23 سال حكومت بر پایة مشت آهنین، قدرت را وانهاد و فرار را بر قرار ترجیح داد. این وضعیت، برخی كشورهای مشابه در جهان عرب، همانند مصر، یمن، اردن و عربستان را در ترس و هراس قرار داد. از این رو این سؤال مطرح میشود كه آیا میتوان از دومینوی تونس یاد نمود؟
تونس، كوچكترین كشور شمال آفریقا با 10 میلیون نفر جمعیت، میان دو كشور بزرگ الجزایر و لیبی قرار گرفته است. بندر تونس به عنوان پایتخت این كشور در كناره های مدیترانه خودنمایی می كند
. تونس در سال 1956 از فرانسه استقلال خود را بدست آورده و بورقیبه اولین رئیس جمهور این كشور، پس از 31 سال و در پی یك دوره اعتراضات محدود و خیابانی مردم، قدرت را واگذار می كند. پس از وی، زین العابدین بن علی از طریق كودتا زمام امور را به عنوان رئیس جمهور در دست می گیرد. وی نیز تاكنون حدود 23 سال بر این كشور حكومت كرد. سرانجام زین العابدین بن علی نیز به سرنوشت بورقیبه دچار شد و مجبور گردید بدنبال اعتراضات مردمی، به عربستان پناهنده شود.در سطور زیر به این سؤالات پاسخ داده میشود: دلایل سقوط بن علی در تونس چه بود؟ و آیا این واقعه بر دیگر كشورهای منطقه بویژه كشورهای عربی، تأثیر منفی خواهد گذارد؟ و میتوان از اصطلاح دومینوی تونس استفاده نمود؟
چرایی سقوط
با مطالعه تاریخ تونس به این نكته پی می بریم كه طی 55 سال اخیر (پس از استقلال) فقط 2 نفر ریاست جمهوری را بر عهده داشتند. بورقیبه با سیاست مشت آهنین توانست 31 سال حكومت را برای خود حفظ كند و سپس بن علی 23 سال. طبیعتاً این تطویل ریاست كه معمولاً همراه با دیكتاتوری میباشد به همراه خود فساد نیز میآورد. به بیان دیگر دیكتاتوری بن علی به موازات فساد مالیِ اطرافیان وی، بویژه بستگان لیلا طرابلسی همسر دوم ایشان، از مهمترین دلایل نارضایتی تونسیها میباشد. بر اساس مطالب منتشره، لیلا طرابلسی قبل از ازدواج با بن علی در سال 1992، فرزند خانوادة فقیری بوده كه به عنوان آرایشگر مشغول كار بود. اما بعد از ازدواج با بن علی، افراد خانوادهاش و خانواده بن علی به ثروتهای كلانی دست یافتند و در حال حاضر در اكثر شركتهای بزرگ تونس دارای سهام هستند. طی اعتراض اخیر، جوانانی تونسی، علیه بن علی شعار می دادند اما شعارهای تندتر را علیه همسر بن علی و خاندان طرابلسی سر می دادند.
صالح با به راه اندازی جنگ خونین علیه شیعیان زیدی شمال این كشور كه با همدستی عربستان صورت گرفته، عملاً بیش از 30% از حمایتهای این قشر را از دست داده و در جنوب نیز با جنگجویان القاعدهای مواجه میباشد.
فقر و شرایط سخت زندگی یكی دیگر از زمینه های شورش و اعتراضات اخیر بوده است. كما اینكه جرقة این اعتراضات بدلیل خودسوزی یك فرد تحصیلكرده در اعتراض به بیكاری خود، زده شد و سپس به زنجیرهای از اعتراضات در دیگر شهرها تبدیل شده است.
هر چند كه سندیكاها و اصناف كارگری، تلاش كردند در این رابطه نقش مؤثری ایفا كنند اما بدلیل عدم وجود جنبش قدرتمندی مخالف، همچون اخوان المسلمین در مصر، موجب شد تا حكومت از آمادگی و پیشینة لازم برای سركوب مخالفان برخوردار نباشد.
اتكاء به حمایتهای غرب بویژه آمریكا و فرانسه و عدم حمایت جدی آنان از بن علی در وقت مقتضی از دیگر دلایل قابل طرح میباشد. بن علی بعد از فرار از تونس ابتدا فرانسه را برگزید اما دولت فرانسه خود را در مقابل خشم مردم تونس میدید در نتیجه منافع خود را بر عدم پذیرش بن علی تشخیص داد و بن علی راه عربستان را در پیش گرفت.
هراس دیكتاتورهای عرب
از دیگر كشورهای عربی كه سران آن از جهت مقدار و نحوه حكومت، شرایطی مشابه با بن علی دارند میتوان به مصر، لیبی، عربستان، یمن، اردن و... اشاره كرد. در حال حاضر مصر آبستن تحولاتی جدی است كه از یكسو بدلیل تلاش حسنی مبارك برای موروثی كردن ریاست جمهوری 30 سالهاش برای پسر خود، رنگ و بوی سیاسی دارد و در این راستا اخوان المسلمین و البرادعی از مهمترین مخالفان به شمار میروند و از سوی دیگر، ناتوانی نظام مبارك در رضایتمندی جمعیت 75 میلیونی مصر و افزایش بحرانهای اجتماعی، این كشور بزرگ و مهم عربی را در لبه پرتگاه قرار داده است. محمد البرادعی با اشاره به فرار بن علی، اعلام كرد نبود راهكارهای تغییر مسالمتآمیز و عدم وجود عدالت اجتماعی موجب اوضاعی نظیر اوضاع كنونی تونس میشود.
كشور اردن با پادشاهی طولانی ملك عبدالله (پادشاه فعلی) و ملك حسین (پدر وی) به موازاتِ مشكلات جدی اقتصادی و اجتماعی، از دیگر كشورهای كاندیدا برای شورش و اعتراضات مردمی است. دولت اردن با امضاء قرارداد صلح با رژیمصهیونیستی در سال 1994، جنبشهای اسلامی و مردم خود را در مقابل خویش قرار داد و به ازاء آن از كمكهای صدقه گونة آمریكا بهرهمند شده است.
دولت یمن به ریاست جمهوری علی عبدالله صالح، كه اخیراً مجلس این كشور مصوبهای را در مادام العمر شدن این پست برای وی تصویب نمود یكی دیگر از دولتهای عرب بی توجه به خواسته های مردمی است. صالح با به راه اندازی جنگ خونین علیه شیعیان زیدی شمال این كشور كه با همدستی عربستان صورت گرفته، عملاً بیش از 30% از حمایتهای این قشر را از دست داده و در جنوب نیز با جنگجویان القاعدهای مواجه میباشد.
طی هفتههای گذشته در الجزایر نیز اعتراضاتی صورت گرفته كه تحت كنترل نیروهای امنیتی درآمد. لیبی نیز برای سالیان متمادی تحت ریاست سرهنگ قذافی قرار دارد. سودان كه هفته انتخابات و رفراندوم را برای احتمال جدایی خود پشت سرگذاشته است از دیگر كشورهای آبستن تحولات تلقی میشود. هر چند كه كشور ساحل عاج نیز همچنان در كشاكش میان 2 رئیسجمهور، الحسن وتارا (رئیس جمهور منتخب) و لوران گباگبو (رئیس جمهور قبلی)، قرار دارد.
نتیجهگیری
با عنایت به مطالب فوق میتوان از واقعه تونس به عنوان دومینوی تونس یاد كرد كه دیر یا زود دیگر كشورهای عرب و آفریقایی را در بر می گیرد. نظام هایی كه عمدتاً بر اساس كودتا یا وراثت قدرت را بدست گرفته و به هیچ وجه خواهان ترك موقعیت خود نیستند. فارغ از تئوری توطئه، میتوان به جد مدعی شد كه شرایط نابسامان سیاسی- اجتماعی كشورهای عربی شرایط مستعد و مساعدی را برای حضور و نفوذ نیروهای موساد اسراییل فراهم نموده است.
سلام قائمی
بخش سیاست