تبیان، دستیار زندگی
خیار از لحاظ معنا عبارتست از اختیار برهم زدن معامله ،تدلیس عبارت است ازعملیاتی كه موجب فریب طرف معامله شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اختیار بر هم زدن معامله

اختیار

پرسش: خیار و خیار تدلیس در حقوق به چه معنا است؟

پاسخ: خیار از لحاظ معنا عبارت است از اختیار بر هم زدن معامله، تدلیس عبارت است از عملیاتی كه موجب فریب طرف معامله شود.

شرایط تحقق خیار تدلیس:

1- عملیاتی انجام شود: عملیات ممكن است گفتار باشد، چنانچه فروشنده اوصاف كمالی را برای مبیع بشمارد كه در آن نباشد، چنانكه برای فروش كاردهای میوه خوری بگوید كه آنها زنگ نمی ‌زنند و سیاه نمی‌ شوند و حال آنكه در حقیقت آن كاردها زنگ می ‌زنند و سیاه می‌شوند و ممكن است افعالی باشد كه در مال بكار رفته است، چنانكه مالك زمین برای آنكه بنمایاند قنات آن دارای آب فراوان است، جلوی قنات را از چندین حلقه چاه قبل از ظهر می‌گیرد تا آب جمع شود و در موقع مشاهده مشتری باز می ‌نماید. نتیجه عملیات مزبور یكی از دو امر خواهد بود:

الف) نمایاندن صفت كمالی كه در مال نباشد چنانكه مالك قنات برای آنكه به مشتری نشان دهد آب قنات مزرعه زیاد است آب سیل را از دهنه ی چاه های بالا وارد قنات بنماید. زیادی آب قنات از مقدار معمول، صفت كمالی است در این مورد در اثر جاری نمودن آب سیل، حاصل شده است.

ب) پنهان نمودن صفت نقصی كه در مال موجود است، مثلاً خانه‌ای كه با خشت ساخته شده است جلوی بنا را با آجرهای سفید بسازند تا به مشتری بنمایاند كه بنای خانه آجری است. بوسیله این عمل نقصی كه در اثر ساختمان با خشت در بنا موجود است از نظر مشتری پنهان می‌گردد.

2- موجب فریب گردد: منظور آن است كه عملیات، سبب گول خوردن مشتری شود، در اثر آن رغبت و میل برای او نسبت به مبیع پیدا گردد. بطوریكه هرگاه عملیات مزبور نبود مشتری آن معامله را نمی ‌كرد و یا آنكه در اثر آن مشتری به مبلغ بیشتری معامله نماید بطوری كه هر گاه آن عملیات نبود برای خرید با مبلغ مقرر حاضر نمی ‌شد. بنابر آنچه گفته شد هرگاه برای تزیین پشت مغازه چراغهای الوان برقی روشن نماید كه جلب توجه مشتری كند و یا طوری اجناس را پشت شیشه مغازه بچیند كه از حیث رنگ آمیزی جلب مشتری نماید. تدلیس اصطلاحی كه موجب پیدایش حق فسخ بشود نیست.

خیار از لحاظ معنا عبارت است از اختیار بر هم زدن معامله، تدلیس عبارت است از عملیاتی كه موجب فریب طرف معامله شود.

طبق ماده «439» قانون مدنی: اگر بایع تدلیس نموده باشد، مشتری حق فسخ بیع را خواهد داشت و همچنین است بایع نسبت به ثمن شخصی در صورت تدلیس مشتری ماده مزبور چنانچه ملاحظه می ‌شود حق فسخ را به مشتری در صورتی داده است كه تدلیس بوسیله بایع به عمل آمده باشد و حال آنكه خصوصیتی در فعل بایع نیست بلكه هر عملی در مبیع انجام شود كه مشتری گول بخورد و تصور خلاف واقع بنماید و در اثر آن معامله كند تدلیس است. بنابراین ممكن است عمل فریبنده بوسیله شخص ثالث انجام شود، چنانكه كسی نگین فیروزه را به وسیله عملیات جلا، آبی خوش رنگ جلوه دهد و آن را به دیگری هدیه كند و شخص اخیر آن را بثالثی بفروشد و پس از چندی رنگ آن تغییر كند مشتری می ‌تواند به استناد خیار تدلیس بیع را فسخ كند، اگر چه عمل فریبنده بوسیله بایع انجام نشده است، همچنین است تدلیسی كه در ثمن بعمل آید یعنی بایع می‌ تواند عقد را فسخ كند اگر چه بوسیله غیر از مشتری بعمل آمده باشد.

خیار تدلیس مانند خیار عیب، فقط در مالیكه عین خارجی است جاری می‌شود و در مبیعی كه كلی فی الذمه باشد محقق نمی‌گردد و هر گاه در مورد مزبور، بایع در اثر عملیاتی مقداری از پست‌ ترین جنس كلی را به صورت معمولی در آورده به مشتری بدهد، مشتری می ‌تواند آن را مسترد و فرد معمولی آن را بخواهد؛ زیرا طبق ماده 279 بایع مجبور نیست فرد اعلای كلی را ایفا نماید ولی پست ‌ترین فرد آن را هم نمی‌ تواند. خیار تدلیس طبق ماده 440 فوری است و كسی كه حق خیار فسخ دارد می ‌تواند پس از علم به آن در مدت زمانیكه عرف برای اعمال حق فسخ لازم می ‌داند، معامله را فسخ كند والا حق او ساقط می ‌شود.


مطالب مرتبط:

اگر در معامله ضرر کردید...

معاملات در دنیای امروز


مشاور پاسخگو: محمد علی قدوسی

تنظیم: مرکز مشاوره