تبیان، دستیار زندگی
آخرت را برای آدمی سهل و ساده می نمایانم. انسان در سیر ابدی خود، راهی دشوار و طولانی در پیش رو دارد و ناگزیر از هر فرصتی باید برای منزل ابدی و زندگی واقعی اش چاره کند و توشه فراهم آورد؛ ولی شیطان با وسوسه هایش می کوشد تا این راه دشوار و آن منزل ابد را سا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیاست هجوم همه جانبه شیطان

شیطان

وقتی شیطان از اطاعت پروردگار متعال سرپیچی کرد سوگند یاد کرد که یاد خدا را به هر طریقی از دل بنده بیرون کند و در این راه دست از تلاش بر ندارد لذا در قرآن آمده که شیطان می گوید از هر چهار سو راه را بر بنده خواهم بست قرآن کریم چنین بیان فرموده است:

«قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ » (اعراف_16و 17) ؛ [شیطان] گفت: پس به سبب آن که مرا به گمراهی افکندی من هم برای [فریفتن] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست. آن گاه از پیش رو، از پشت سر و از طرف راست و چپ شان بر آنان می تازم بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت.

منظور از این چهار طرف چیست؟ حدیثی ژرف از امام پنجم، باقرالعلوم، علیه السلام این پرسش را چنین پاسخ می دهد: «خود شیطان هجوم از چهار طرف را تفسیر و تبیین کرده است.»

در مورد هجوم از رو به رو می گوید:

آخرت را برای آدمی سهل و ساده می نمایانم.

انسان در سیر ابدی خود، راهی دشوار و طولانی در پیش رو دارد و ناگزیر از هر فرصتی باید برای منزل ابدی و زندگی واقعی اش چاره کند و توشه فراهم آورد؛ ولی شیطان با وسوسه هایش می کوشد تا این راه دشوار و آن منزل ابد را ساده و ناچیز بنمایاند تا انسان از سختی راه و ایستگاه های هولناک و حساب، میزان، صراط و ... غافل شده، بدون توشه رهسپار چنین راه و منزل گاه ها شود. این نکته ای است که در زندگی عده ای به خوبی آشکار است. کسانی که از فراز و نشیب های راه باکی ندارند و به راحتی فرصت را از دست می دهند و چون سخنی از قیامت و محاسبه و محاکمه به میان آید، در کمال خون سردی، بهانه هایی را دست و پا می کنند، از فریب خوردگان این راهند. اوج چنین نگرشی به قیامت و ادامه راه، سرگرمی و بازی کردن با این دنیا و بازی خوردن از آن است.اگر با خودمان صادق باشیم میبینیم که ما نیز ابایی از قیامت نداریم  و بسیاری از کارهای ناشایست را انجام میدهیم و طوری وانمود میکنیم انگار نه انگار که دقیق و با جزئیات دارد ظبط میشود اگر ما واقعا خود را در مقابل یک دوربین فیلم برداری تصور کنیم و این را باور کنیم آیا باز هم به این راحتی رفتار خواهیم کرد این همه زشتی و بی پروایی که در زندگی خود و اطرافیانمان میبینیم به همین دلیل است که ما واقعا معاد و آخرت را فراموش کرده ایم وقتی برای انداختن یک عکس پرسنلی ساده کلی خود را مرتب و منظم میکنیم چرا و براستی چرا خود را در صحنه های زندگی که مدام از ما تصویر برداری میشود و به طور قطع روزی دوباره پخش خواهد شد آراسته نیستیم و چنین زشت و ناپسند عمل می کنیم؟ چرا از این ها گریزان نیستم چه دلیلی دارد به جز اغوای شیطان و خوش خیالی خود ما ما سر در برف کرده ایم که واقعیت به این بزرگی را نبینیم .

شیطان، در مورد هجوم از پشت سر می گوید:

مردمان را به جمع آوری مال ها فرمان می دهم و آنان را از دادن حقوق  واجبی که خدا در اموال شان قرار داده باز می دارم تا برای وارثان و بازماندگان در پشت سر خود، به ارث گذارند.

شیطان وسوسه می کند تا لذت لحظه ای گناه، دلپذیر شود و انسان با گرایش به آن از واقعیت گناه که چیزی جز سمّ و آتش نیست، غافل شده، رفته رفته به خواسته های بی پایان نفسانی اش گردن نهد و با سر سپردگی به این خواهش ها از مقصد و مقصود اصلی که همان قرب خداست، باز ماند

انسان مسافر، از این رهگذر دنیا خواهد رفت و آن را با تمام زرق و برق ها و امکاناتش پشت سر خواهد گذاشت و با این حال، با وسوسه ها و  فرمان های مرموز دشمن، بی مهابا به انباشتن اموال و امکانات مشغول می شود و در وقت ادای حق محرومان و پابرهنگان نیز با هزاران فریب و نقشه، مانعش می شود، تا با همین زراندوزی ها به دنیا سرگرم شده، به کمین افتد.

شیطان در مورد هجوم از سمت راست می گوید:

من با آراستن بی راهه ها و نیکوسازی شبهه ها، دین آنان را تباه خواهم کرد:

شیطان

دین، چراغ راه آدمی است و مادامی که در دست اوست، سرگردان و متحیر نیست؛ اما دشمن می کوشد تا این چراغ را از انسان بگیرد؛ آن هم با آرایش کج راهه ها و زیباسازی شبهه ها در مورد دین؛ چون انسان به طور فطری، دین حق را باور می کند و از دست اندازها می گریزد و دشمن به سبب آشنایی با همین روحیه، دست به آرایش گری بی راهه ها می زند و شبهه ها در باره دین را عمیق و غیر قابل پاسخ عرضه می کند تا برای انسان مورد پسند واقع شده، منحرف شود و حال آن که اگر روکشی را که دشمن دوخته است، کنار زنیم، درک بی راهه و پاسخ به شبهه کار چندان دشواری نیست. ما از دین خود خیلی چیز ها میدانیم و هرگز در مقام عمل به طور کامل به کار نگرفته ایم با این وجود انتظار بی جا داریم که دین باید گره گشای تمام و کمال زندگی ما باشد مثل اینست که ما وسیله ای را بخریم برای منظور خاص بگذاریم و بدون اینکه حتی روشنش کنیم هزار و یک ایراد بگیریم که چرا این کار نمیکند این که نشد دلیل خوب الآن وقت یازیگری ابلیس ملعون است که بله این دین به درد نمیخورد فلان مورد و فلان موردش مشکل دارد آقای فلانی و فلانی هم شبهه کرده اند به چه زیبایی بله بروید ببینید ما هم افسار به دست شیطان دنبالشان راه می افتیم تا فرصت زندگی را که باختیم و لحظه احتضار میبینیم که چه شد و چه کرده ایم که البته خیلی دیر است دینی که ما با عقل ناقص خود سعی در خلل وارد کردن به آن بوده و هستیم همان راه نجاتیست که خیلی ها رفتند و رسیدند عیب از دین نیست از ما است شیطان هم کار خودش را خوب بلد است ولی این مشکل ما را حل نخواهد کرد ما باید جوابگو باشیم نه شیطان ما که می دانستیم و خداوند متعال در هر قدم ما را از وسوسه و پرتگاه ها بر طرف داشته بود پس وای بر ما و ان کسی که ولی و سر پرست خود قرار داده ایم دشمن ترین دشمنان را .

شیطان چون چنین گفت (که از هر چهار طرف انسان را محاصره می کنم) دل فرشتگان بر بشر به رحم آمد و گفتند: ای خدای ما! [پس] انسان از چه جهتی نجات می یابد؛ با آن که شیطان از هر چهار طرف به او حمله می کند؟ به آنان خطاب شد: دو جهت برای انسان باقی است؛ بالا و پایین. اگر دستش را به طرف بالا ببرد و خاضعانه دعا کند یا پیشانی اش را بر زمین گذارد و خاشعانه سجده کند، گناهان هفتاد سال او را می آمرزم

شیطان در تفسیر هجوم از طرف چپ می گوید:

من، لذت های حرام را برای انسان، خواستنی و دوست داشتنی می کنم و خواهش های نفس را بر جان ها چیره می سازم.

شیطان

دشمن وسوسه می کند تا لذت لحظه ای گناه، دلپذیر شود و انسان با گرایش به آن از واقعیت گناه که چیزی جز سمّ و آتش نیست، غافل شده، رفته رفته به خواسته های بی پایان نفسانی اش گردن نهد و با سر سپردگی به این خواهش ها از مقصد و مقصود اصلی که همان قرب خداست، باز ماند. از روایت استفاده می شود که دشمن به مسائل اساسی چون: باور به آخرت، دین، نگرش به امکانات دنیا و بُعد لذت طلبی در انسان، دست اندازی می کند تا دیدگاه ها را نسبت به این امور، غیر واقع بینانه کند. دشمن از اصل هجوم همه جانبه استفاده می کند تا هر کسی را از سمت و سویی که متناسب با ضعف ها و کاستی های اوست، گرفتار کند و روشن است شخصی که از هر طرف ضربه پذیر و ناتوان است، از هر سو در محاصره و حمله دشمن است و خطری جدی او را تهدید می کند؛ مگر آن که کاستی هایش را بشناسد و ترمیم کند؛ فخر رازی در تفسیرش می نویسد:

شیطان چون چنین گفت (که از هر چهار طرف انسان را محاصره می کنم) دل فرشتگان بر بشر به رحم آمد و گفتند: ای خدای ما! [پس] انسان از چه جهتی نجات می یابد؛ با آن که شیطان از هر چهار طرف به او حمله می کند؟ به آنان خطاب شد: دو جهت برای انسان باقی است؛ بالا و پایین. اگر دستش را به طرف بالا ببرد و خاضعانه دعا کند یا پیشانی اش را بر زمین گذارد و خاشعانه سجده کند، گناهان هفتاد سال او را می آمرزم.

ما نباید مهارت شیطان را نادیده بگیریم و سزاوار هم نیست که با وجود خداوند حیّ  و قادر مأیوس شده و دست از مبارزه با شیطان و همدست مقتدرش نفس امّاره برداریم  و بدانیم که خداوند درهای رحمت را بازگذاشته ولی شیطان با ما کاری میکند که فراموش کنیم  و هر روز توبه خود را عقب می اندازیم و نه به آسمان سری بلند می کنیم که  ملتمسانه طلب عفو کنیم و نه سری بر خاک می ساییم .

عزیزان ما حریف قدری داریم بیاید خود را آماده کنیم و از چهار جهت مواظب خود باشیم  و حیلت های دشمن دیرینه خود را با یاری حق به عقب برانیم و به ریسمان محکم خدا ،به کتاب هدایت ، قرآن عظیم و اهل بیت پیامبر اکرم تمسک جوییم که هر که به این دو چنگ زد به یقین هدایت یافته، و گمراه نخواهد شد .

منبع :کتاب مصاف بی پایان با شیطان ، دکتر فتح الله نجارزادگان

فرآوری: محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان