تبیان، دستیار زندگی
برای آنانی که به نوشتن شوق دارند، می‌تواند به مثابه نشستن در مجلس بازگویی تجربه‌های یک نویسنده‌ باشد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نامه‌هایی به یک نویسنده‌ی جوان

نامه‌هایی به یک نویسنده‌ی جوان

اشتیاق به نوشتن در درون تازه‌کاران جویای نام و کام، ذهن جست‌وجوگر را به کاوش و پرس‌وجو درباره «چگونه نوشتن» می‌کشاند. نیز همین شوق است که گاه، نویسنده‌گان شهیر و حرفه‌ای را -به بهانه جلب توجه افکار عامه و خاصه، یا حمایت از جوانان پرشوری که آینه گذشته خود آنان‌‌اند- به انتقال تجربیات چندساله تحت عناوینی چون «آموزش داستان‌نویسی» واداشته است.

از این جمله است نامه‌های «ماریو بارگاس یوسا» به جوانان هم‌وطنش، بر سنت «ریکله» شاعر اتریشی در اثر «نامه‌هایی به یک شاعر جوان».

«نامه‌هایی به یک نویسنده جوان» عنوان کتابی است به قلم ماریو بارگاس یوسا، مشحون به دوازده نامه که در پاسخ به نامه‌های یک جوان مشتاق به حرفه نویسنده‌گی نگاشته شده‌اند.

چگونه نوشتن، گفتن درباره نوشتن و مسائلی از این دست، اساس نوشته‌های یوسا را شامل می‌شوند. «اساس»ی که تنها از دید ماریو بارگاس یوسا روایت شده‌اند.

«وقتی بیدار شد، دایناسور هنوز آن‌جا بود»

سطح واقعیت این داستان چند کلمه‌ای چیست؟ حقیقت این است که روایت در فضایی فانتزی جای دارد، چرا که در دنیایی که ما آن را از راه حواس و تجربه شخصی می‌شناسیم، غیرممکن است حیوان‌های ماقبل تاریخی که به خواب‌مان -کابوس‌هایمان- می‌آیند، به واقعیت عینی قدم بگذارند و تا چشم باز می‌کنیم در کنار تخت‌خواب‌مان با یکی از آن‌ها روبرو شویم.

پس مسلم است نوع واقعیت آن‌چه روایت می‌شود، خیالی یا فانتزی است. ولی آیا این حکم در مورد فضا و موقعیتی که راوی (دانای کل ناشناس) در آن استقرار یافته و برایمان روایت می‌کند نیز صادق است؟ باید با قاطعیت بگویم: خیر.

نویسنده‌ی خلاق، دلایل و روش‌هایی برای چرا و چگونه نوشتنش دارد که تنها مختص خود او است. شاید وجوه مشترکی میان این چراها در میان آرای نویسنده‌گان مختلف بتوان یافت، اما بی‌شک روایت هر داستان‌نویسی از انگیزه‌ و روش کارش تنها و تنها به خود وی تعلق دارد.

شاید وجوه مشترکی میان این چراها در میان آرای نویسنده‌گان مختلف بتوان یافت، اما بی‌شک روایت هر داستان‌نویسی از انگیزه‌ و روش کارش تنها و تنها به خود وی تعلق دارد

از این روی، نمی‌توان نوشته یوسا را تنها راه‌کار نوشتن و انگیزه‌اش را غایت حقیقی نوشتن انگاشت. یوسا بنابر دیدگاه‌ها و اعتقادات خود، گیرنده خیالی نامه‌هایش را مورد خطاب قرار داده و سعی دارد او را گام‌ به‌ گام در نیل به مقصودش یاری برساند. اما همان‌گونه که در مقدمه کتاب «نامه‌هایی به یک نویسنده جوان» نیز آمده است، این اشارات به تنهایی نمی‌توانند از مخاطب نامه‌ها یک نویسنده بسازند. استعداد، تلاش و تجربه، مهم‌ترین و شاید ابتدایی‌ترین ملزومات رسیدن به این مقصودند که تأثیری انکارنشدنی دارند.

«مَثَلِ کِرمِ کدو»، «کاتوبلپاس»، «فریبایی»، «روای،فضا»، «زمان»، «سطح واقعیت»، «چرخش و جهش کیفی»، «جعبه‌ چینی»، «داده پنهان»، «ظروف مرتبطه» و «ختم کلام» عناوین نامه‌هایی هستند که یوسا در آن‌ها نه به بیان نظریات خشکیده و تئوری‌گونه، بل به واگویی تجربیاتی گران‌قیمت می‌پردازد که آن‌ها را از پس سال‌ها نوشتن و سوختن در این وادی کسب کرده است.

هرچند تأثیر ناخودآگاه تجربیات یوسا بر خواننده این نامه‌ها، انکارنشدنی و محسوس به نظر می‌رسد، اما برخلاف کتاب‌هایی که به «آموزش داستان‌نویسی» یا عناوینی از این دست مشهورند، «نامه‌هایی به یک نویسنده جوان» سعی ندارد برای مخاطبش خط‌مشی معین کرده و او را در حصار نظریات خود گرفتار کند. خواننده نامه‌ها اگر آموزه‌ای از این تجربیات فراگیرد، می‌داند صرفاً خزعبلات مطرح شده در یک کلاس داستان‌نویسی را نشنیده است.

خواننده نامه‌ها اگر آموزه‌ای از این تجربیات فراگیرد، می‌داند صرفاً خزعبلات مطرح شده در یک کلاس داستان‌نویسی را نشنیده است

یوسا در جای‌جای متن، با نوعی تردید به جنگ برخی نظریاتش درباره چگونه نوشتن می‌رود. او معتقد است که شاید آن‌چه می‌گوید، به حقیقت همانی نباشد که باید. چنین ویژگی‌هایی است که «نامه‌هایی به یک نویسنده جوان» را از سایر کتاب‌های هم‌سنخش متمایز ساخته و چه بسا که در حوزه‌ای فرای آن‌ها جای دهد.

آن‌چه مطالعه آسان و بی‌دردسر متن نامه‌ها را برای مخاطب فارسی‌زبان فراهم آورده است، ترجمه نسبتاً روان و وفادار به متن رامین مولایی است. مترجم در این اثر، منظور نویسنده را بیان کرده و ارتباط خواننده با دنیای جهانی و بدون مرز داستان را بدون هر مانعی برقرار می‌کند.

«نامه‌هایی به یک نویسنده جوان» برای آنانی که به نوشتن شوق دارند، می‌تواند به مثابه نشستن در مجلس بازگویی تجربه‌های یک نویسنده‌ باشد. تجربیاتی که نمی‌توان آن‌ها را معیار، که تنها باید یک «امضا» قلمداد کرد.

حمید اعلایی


گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی