تبیان، دستیار زندگی
غالباً عهد و پیمانها دوطرفه است : وعده ای داده می شودو وعده ای گرفته می شود . خداوند وعده ای از بنی آدم می گیرد ، وعده عبودیت وبندگی اش را ، « وَ اَنِ اعبُدُونی »، و وعده ای هم به آنها می دهد . لذا می فرماید : « اَوفُوابِعَهدی اُوفِ بِعَهدِكُم ؛ به
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به سخن آمده شیطان در قیامت

شیطان، جهنم

" ای فرزندان آدم، آیا با شما پیمان نبستم كه شیطان را نپرستید، زیرادشمن آشكار شماست و مرا بپرستید، كه راه راست این است ؟!."1

« عَهد » به معنای نگهداری و مراعات پی درپی شیء است ؛ و پیمان را از آن جهت « عَهد »گویند كه مراعات آن لازم است . به امر و توصیه و وصیت و سفارش هم « عَهد» می گویند ، زیرا حفظ آن دایماً لازم است .

« الشَّیطان » اصلش از « شَطن » است به معنای دور شدن ؛ و « شَیطان » یعنی متمرد و دورشده از خیر . این عهدی كه خداوند از بنی آدم گرفت كه شیطان را عبادت ، یعنی اطاعت وپیروی نكنند ، همان عهدی است كه از طریق رسولان

خود و با زبان آنان به بشر ابلاغ فرمود .

عهد ، پذیرش دین خدا و عبودیت حق و عهد و پیروی نكردن از شیطان و پرهیزاز غیر خدا می باشد : « وَ لَقَد بَعَثنا فی كُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغُوتَ  ؛ ما در هرامتی رسولی برانگیختیم كه خدای یكتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب كنید . »2

«یا بَنی"ادَمَ لایَفتِنَنَّكُمُ الشَّیطانُ كَما اَخرَجَ اَبَوَیكُم مِنَ الجَنَّةِ ؛ ای فرزندان آدم ، شیطان شما رانفریبد ، آن گونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون كرد . » 3

شاید بتوان گفت اینها همه یادآوری عهد اوّلی و اصلی است كه میان خدای تعالی و انسانها در عالم ذر بسته شده است :

َ« و اِذ اَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنی آدَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرِّیَّتَهُم وَ اَشهَدَهُم عَلی" اَنفُسِهِم اَلَستُ بِرَبِّكُم قالوا بَلی" ؛ و زمانی را كه پروردگارت از صلب فرزندان آدم ذریّه آنان را برگرفت و آنها را گواه بر خویشتن ساخت :آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند :آری .» 4

بله، این عهد همان عهدی است كه خداوند دردنیا به وسیله انبیای الهی به بشر یادآور شده است . در ادامه آیه مورد بحث می فرماید : « اِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبینٌ ؛ او برای شما دشمنی آشكار است .»

آشكاری دشمنی او هم از این جهت است كه دشمن در دشمنی كردن خیر كسی را نمی خواهد و روشن است كه غیر ازشرارت و بدخواهی اراده ای ندارد : « اِنَّ الشَّیطانَ لَكُم عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً ؛البته شیطان دشمن شماست . پس او را دشمن بدانید .»5

«چون كار به پایان آید ، شیطان گوید: خدا به شما وعده داد و وعده او درست بود ؛ و من نیز به شما وعده دادم ، ولی در وعده خود خلاف كردم ؛ و برایتان هیچ دلیل و برهانی نیاوردم ، جز آنكه دعوتتان كردم . شما نیز دعوت مرا اجابت كردید . پس مرا ملامت مكنید، خود را ملامت كنید . نه من فریادرس شمایم ، نه شما فریادرس من . از اینكه مراپیش از این شریك خدا كرده بودید بیزارم .»

وعده می دهد و وعده می گیرد

شیطان

نكته قابل توجه اینكه غالباً عهد و پیمانها دوطرفه است : وعده ای داده می شودو وعده ای گرفته می شود .

خداوند وعده ای از بنی آدم می گیرد ، وعده عبودیت وبندگی اش را ، « وَ اَنِ اعبُدُونی »، و وعده ای هم به آنها می دهد . لذا می فرماید : « اَوفُوابِعَهدی اُوفِ بِعَهدِكُم ؛ به پیمانی كه با من بسته اید وفا كنید تا من نیز به پیمان با شما وفا کنم . »6

وعده ای كه خداوند به ما داده چیست و كدام است؟!

این وعده همان نصرت الهی در دنیا می باشد  : « وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُهُ ؛ وخداوند كسانی را كه یاری او كنند ، یاری می كند. »7

« فَاذكُرُونی اَذكُركُم ؛ پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم .» 8 این پیمان در حقیقت  همان فلاح و رستگاری و امنیت در قیامت و دخول در بهشت رضوان الهی است .

« یا عِبادِ لا خَوفٌ عَلَیكُمُ الیَومَ وَ لا اَنتُم تَحزَنُونَ اَلَّذینَ "امَنُوابِایاتِنا وَ كانُوا مُسلِمینَ اُدخُلُوا الجَنَّةَ اَنتُم وَ اَزواجُكُم تُحبَرُونَ  ؛ ای بندگان من ،

امروز نه ترسی بر شماست و نه اندوهگین می شوید ، همان كسانی كه به آیات ما ایمان آوردند وتسلیم بودند . شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید .»9

شیطان به سخن می آید

«چون كار به پایان آید ، شیطان گوید: خدا به شما وعده داد و وعده او درست بود ؛ و من نیز به شما وعده دادم ، ولی در وعده خود خلاف كردم ؛ و برایتان هیچ دلیل و برهانی نیاوردم ، جز آنكه دعوتتان كردم . شما نیز دعوت مرا اجابت كردید . پس مرا ملامت مكنید، خود را ملامت كنید . نه من فریادرس شمایم ، نه شما فریادرس من . از اینكه مراپیش از این شریك خدا كرده بودید بیزارم .»10

قرآن می فرماید : هنگامی كه كار این عالم تمام می شود و قیامت برپا می شود ــ «لَمّاقُضِیَ الاَمرُ» ــ و خداوند فرمان خلود را درباره اهل بهشت و جهنم صادر می كند ، شیطان به سخن می آید و می گوید :

« اِنَّ اللهَ وَعَدَكُم وَعدَ الحَقِّ ؛ خداوند به شما درباره دنیا وآخرتتان وعده هایی داد ، هم به مؤمنانتان هم به مشركانتان . اهل ایمان را به زندگی آرام وپرنعمت در دنیا ــ « وَ لَو اَنَّ اَهلَ القُری "امَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالاَرضِ ؛ و اگر اهل شهرها و روستاها ایمان می آوردند و پرهیزكاری پیشه می كردند ،مسلماً بركات آسمان و زمین را به رویشان می گشودیم .»11

ابلیس می گوید : وعده های الهی همه راست و درست بود : « وَعدَ الحَقِّ »؛ اما شما با وجود براهین و ادلّة قوی آن را نادیده گرفتید و به آن پشت كردید ؛ اما منِ ابلیس به شما وعده دادم ومی بینید كه وعده هایم همه دروغ بود

«وَ اُدخِلَ الَّذینَ "امَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ جَنّاتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهارُ خالِدینَ فیهابِاِذنِ رَبِّهِم ؛ و كسانی را كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند به باغهای بهشت وارد می كنند ــ باغهایی كه نهرها از زیر درختانش جاری است . به اذن پروردگارشان جاودانه در آن می مانند.»12

و در مقابل مشركان و مجرمان را به زندگی تنگ و پرفشار و توأم اندوه در دنیا ــ « مَن اَعرَضَ عَن ذِكری فَاِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنكاً ؛ و هر كس از یاد من رویگردان شود زندگی سخت و تنگی خواهد داشت »13ــ و بدتر از آن در آخرت ــ« وَنَحشُرُهُ یَومَ القِیمَةِ اَعمی" ؛ و روز قیامت او را نابینا محشور می كنیم .»14

بعد ابلیس می گوید : وعده های الهی همه راست و درست بود : « وَعدَ الحَقِّ »؛ اما شما با وجود براهین و ادلّة قوی آن را نادیده گرفتید و به آن پشت كردید ؛ اما منِ ابلیس به شما وعده دادم ومی بینید كه وعده هایم همه دروغ بود : « وَ وَعَدتُكُم فَاَخلَفتُكُم .» شما را از یاد خدا و مقام ربوبی حضرت ربّ اغفال كردم و زندگی نقد دنیا را برایتان زینت دادم ، لكن هیچ تسلطی كه بخواهم شما را با آن مجبور به گناه كنم بر شما نداشتم : « وَ ما كانَ لِیَ عَلَیكُم مِن سُلطانٍ .» نه بر ظاهر شما و بدنهای شما تسلط داشتم كه با اعضا و جوارحتان به زور شمارا به معصیت خدا مجبور كنم تا بدین وسیله از شما سلب اختیار شده باشد و مرا امروزمقصر كنید و نه بر باطن شما و عقل و فكر شما تسلط داشتم تا بتوانم با اقامه دلیل وبرهان معصیت و نافرمانی خدا را بر نفوس شما تحمیل كنم ؛ « اِلاّ اَن دَعَوتُكُم فَاستَجَبتُ منی »، قدرت من منحصر در وسوسه ودعوت بود ؛ و اگر شما به آن اهمیت نمی دادید ، این نیروی من هم منسوخ می شد ؛ و چون به هیچ وجه سلطنتی بر شما مردم نداشتم ، « فَلاتَلُومونی وَلُومُوا اَنفُسَكُم » پس ملامت هایی كه به سبب پیروی از من متوجه شماست ، حقاًمربوط به انتخاب خود شماست و به اختیار خود دعوت مرا پاسخ گفتید .

فرآوری : زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان


پی نوشت ها :

1- یس / 60-61

2- نحل / 36

3- اعراف / 27

4- همان / 172

5- فاطر / 6

6- بقره / 40

7- حج / 40

8- بقره / 152

9- زخرف / 68-70

10- ابراهیم / 22

11- اعراف / 98

12- ابراهیم / 23

13- طه / 124

14- همان