تبیان، دستیار زندگی
سلام کردن به مردم امامان معصوم علیهم السلام به عنوان الگوهاى رفتارى جامعه ، همیشه در مسایل اخلاقى اجتماعى ، پیشگام و پیشرو بوده اند، امام جواد علیه السلام نیز در برخوردهاى خود با مردم ، پیشگام اصول اخلاقى اجتماعى بوده و پیش از دیگران ، سلام مى کرد، ابن ش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رفتارهاى اجتماعى امام جواد علیه السلام

ویژه نامه شهادت امام جواد علیه السلام

سلام کردن به مردم

امامان معصوم علیهم السلام به عنوان الگوهاى رفتارى جامعه ، همیشه در مسایل اخلاقى اجتماعى ، پیشگام و پیشرو بوده اند، امام جواد علیه السلام نیز در برخوردهاى خود با مردم ، پیشگام اصول اخلاقى اجتماعى بوده و پیش از دیگران ، سلام مى کرد، ابن شهر آشوب روایت مى کند که گروهى پس از ملاقات با امام رضا علیه السلام ، تصمیم گرفتند به دیدار فرزندش ‍ امام جواد علیه السلام بروند، چون بر او وارد شدند، امام علیه السلام بى درنگ پیش از همه ، به آنان سلام کرد.1

هدایا و عطایا

از روشهاى پسندیده و ارزشمند امامان معصوم علیهم السلام دستگیرى و کمک به مستمندان و افراد محتاج جامعه بوده است ، و دوران حیات و زندگى سراسر افتخارآمیز این بزرگان ، شاهدى زنده بر این مدعا مى باشد.

مرحوم اربلى در کتاب خودش نقل مى کند: شخصى خدمت امام جواد علیه السلام رسید و از وى تقاضاى کمک نمود و عرض کرد: مولاى من ! آنچه متناسب با شخصیت خود شما است ، به من عطا کن .

امام علیه السلام فرمود: من نمى توانم حاجت تو را آن گونه که تو گفتى برآورم ، عرض کرد: پس به اندازه ى قدر و ارزش خودم به من عنایتى کن .

امام علیه السلام فرمود: اکنون مى توانم حاجتت را پاسخ گفته و به تو کمک نمایم ، و سپس دستور داد صد دینار به او بدهند.2

هدایاى امام علیه السلام به صورت و گونه هاى مختلفى ، به تناسب موارد تقاضا، در منابع تاریخى دیده می شود، گاهى به فرد متقاضى لباس هدیه مى کند، چنان چه على بن مهزیار مى گوید: امام جواد علیه السلام لباسى از جنس خز به من هدیه کرده ، و فرمود: این لباسى است که مى پوشیدم و با آن نماز مى خواندم .3 برخى افراد از روى محبت و علاقه به امام علیه السلام ، مى خواستند یکى از لباس هاى آن حضرت علیه السلام را به جهت تبرک ، در اختیار داشته باشند، حسن بن على وشاء از جمله ى آن افراد است ، ولى هیبت امام علیه السلام، مانع مى شد که تقاضایش را مطرح کند، او مى گوید: همچنانکه آرزوى خویش را در سر مى پروراندم، امام علیه السلام یکى از پیراهن هاى خود را برایم فرستاد.4

گاهى امام علیه السلام به موقع مرگ برخى از دوستان و یاران نزدیکش ، براى آنان کفن ، حنوط و لوازم تجهیز میت مى فرستاد، و کسى را مامور مى کرد تا بر جنازه ى وى نماز به خواند.5

شخصى خدمت امام جواد علیه السلام رسید و از وى تقاضاى کمک نمود و عرض کرد: مولاى من ! آنچه متناسب با شخصیت خود شما است ، به من عطا کن. امام علیه السلام فرمود: من نمى توانم حاجت تو را آن گونه که تو گفتى برآورم ، عرض کرد: پس به اندازه ى قدر و ارزش خودم به من عنایتى کن. امام علیه السلام فرمود: اکنون مى توانم حاجتت را پاسخ گفته و به تو کمک نمایم ، و سپس دستور داد صد دینار به او بدهند

عیادت مریض و دعا در حق یونس بن عبدالرحمان

یکى از سنتهاى پسندیده و مورد توجه دین اسلام و پیشوایان دینى عیادت مریض است ، انسانى که رنج و درد جسمى ، بستر نشینش کرده و روح و روانش ، از پس آن سخت آزرده و رنجور شده است ، چشم انتظار حضور دوستان و آشنایانى است که در طول زندگى با آنان مونس و همدم بوده است .

امام جواد علیه السلام با شنیدن خبر بیمارى یکى از دوستان خویش به عیادتش مى رود، و با حضور بر بالین بیمار و احوال پرسى از او، امید به زندگى را در وى تقویت مى کند.

احمد بن ابى خلف مى گوید: دیدار امام جواد علیه السلام ، نشاط و قوتى را به جسم و جانم ریخت که درد را فراموش کردم و همه ى حواس من متوجه حضرتش شد، کنار بسترم نشست و کتابى از یونس بن عبدالرحمان با موضوع اعمال روز و شب و مستحبات وارده ، بالاى سرم بود، امام علیه السلام آن را برداشت و صفحاتى از آن را خواند و تا آخر کتاب ورق زد و به همه ى صفحات آن نگاهى انداخت ، و سپس فرمود: خدا یونس را رحمت کند، خدا یونس را رحمت کند، خدا یونس را رحمت کند.6

بنده ى آزاد شده امام جواد علیه السلام
حرم امام جواد علیه السلام

عبدالجبار نهاوندى در یکى از جنگ ها اسیر دشمن مى شود و پس از مدتى از دست آنان فرار کرده و به وطن خویش باز مى گردد.

مى گوید: در سال 207 هجرى قمرى تصمیم گرفتم به محضر امام جواد علیه السلام بروم و داستان اسارت و فرار خودم را براى آن حضرت تعریف کرده و کسب تکلیف نمایم .

در پى این تصمیم ، حرکت کرده و به خدمت امام علیه السلام رسیده و عرض کردم : فدایت شوم! از پدران بزرگوارت روایت شده است که هر آنچه در جنگ با اهل ضلالت و گمراهى به دست آید، ملک علیه السلام امام است و کسى حق تصرف ندارد؟

فرمود: آرى ! چنین است . گفتم فدایت شوم ! در یکى از جنگها اسیر شدم و در این مدت سختى ها و رنج هاى بسیارى را تحمل کردم و با زحمت فراوان حیله هاى گوناگون توانستم از دست آنان فرار کنم ، و حالا که نظر شما این گونه است ، پس من به عنوان عبد و غلام در اختیار شما هستم .

امام علیه السلام فرمود: قبول کردم .

ایام حج فرا رسید و خواستم به شهر مکه سفر کنم ، به امام گفتم : قصد زیارت خانه ى خدا را دارم ، و اموالى نیز با کسب و کار و با کمک برادرانم جمع کرده و ازدواج هم کرده ام ، اکنون به عنوان عبد و غلام وظیفه ى من چیست ؟

امام علیه السلام فرمود: پس از موسم حج به شهر خود باز گرد، و همه ى کارهایت از قبیل : حج ، ازدواج ، کسب و تلاش را بر تو حلال کردم و تو نیز آزادى .

در سال 213 هجرى قمرى براى بار دوم خدمت امام جواد علیه السلام رسیده و عرض حال کردم ، دوباره فرمود: تو در راه خدا آزادى ، گفتم مولاى من ! دوست دارم بنویسید تا سندى براى آزادى من باشد، امام علیه السلام فرمود: فردا مى نویسم و مى فرستم .

فرداى آن روز نامه ى مخصوص از جانب وى همراه نامه هاى دیگرى به دستم رسید که در آن نوشته بود: نامه اى از جانب محمد بن على هاشمى علوى ، براى عبدالجبار بن مبارک ؛ تو را براى رضاى خدا آزاد کردم ، مالکى براى تو غیر از خداى یگانه نیست ، و کسى حق سلطه ى بر تو را ندارد، تو آزاد شده ى من و امام بعد از من هستى .

امام علیه السلام نامه را با مهر خویش مهر نموده و تاریخ محرم الحرام سال 213 را مرقوم فرمود.7

سید ابوالفضل طباطبایى اشکذرى ، مهدى اسماعیلى

تهیه و تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان


1.مناقب : 4/382.

2. کشف الغمة : 2/368، ح 13. حلیة الابرار: 4/563، ح 3.

3. من لا یحضره الفقیه : 1/170، ح 803.

4. خرایج و جرایح : 1/383، ح 13.

5) رجال کشى : 502، ح 962.

6. رجال کشى : 484، ح 913، و ص 485، ح 916، وسایل الشیعة : 27/100، ح 33319.

7. رجال کشى : 568، ح بحار: 93/195، ح 20. مستدرک الوسائل : 7/300، ح 8267.

اعجوبه اهل البیت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.