تبیان، دستیار زندگی
باورتان نمی شود اما خیلی از بچه هایی که آنجا داشتیم اگر در لیگ بازی می کردند ، همه جادوگرها باید در مقایسه با آنها روی نیمکت می نشستند اما جنگ بود و آنها می خواستند وظیفه دیگری که داشتند را انجام دهند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قصه 20 سال سرداران پا به توپ

بخش ورزشی- نگاهی به حضور فرماندهان سال های جنگ در فوتبال ایران. آنها موفق بوده اند یا نه؟

سردار آجرلو

« من تا آخر عمرم افتخار می کنم که یک سپاهی بودم ، یکی از همرزمان بزرگی چون شهید باکری .» مصطفی آجورلو این جمله را در دل دعواهایش با حسین هدایتی به زبان آورد .آجورلو که یکی از معدود سردران فوتبالی است که به واسطه پیشینه ورزشی خود راهی فوتبال شد. او اما می گوید:« حاضرم همه چیزم را بدهم و دوباره به آن روزها برگردم که شرایط مان خیلی فرق می کرد. »  این سردار بچه تهرانسر که فوتبال را از سال های قبل از انقلاب دنبال می کرد ، به واسطه بیش از 35 سال زندگی فوتبالی حالا یکی از مدیران فوتبالی محسوب می شود . یکی از آنهایی که درباره شان امیر عابدینی مدیر موفق پرسپولیس در دهه 70 می گوید:« شما نمی توانید آقا مصطفی را با خیلی دیگر از نظامی هایی که به فوتبال آمده اند مقایسه کنید. او نمونه یک مدیر موفق است. درست مثل عزیز محمدی که می توانم با صراحت بگویم پاک ترین آدمی است که در تشکیلات فدراسیون فوتبال ایران داریم. »

سرداران و فوتبال ، این قصه ای بود که با پایان جنگ تحمیلی رخ داد. با پایان جنگ ، جوانانی که بهترین سال های زندگی خود را در میدان جنگ سپری کرده بودند ، وارد عرصه هایی جدید شدند. فوتبال یکی از میادینی بود که جنب و جوش و حرارتش اینقدر می توانست فرماندهان را در میدان نگه دارد. البته میدانی که این بار دشمن روبه رو نداشت و آنها باید با حریفی خودی مبارزه می کردند و جنگی بر سر ارزش ها نداشتند.

شما اصلا می دانستید فرمانده بزرگی چون شهید خرازی یک فوتبالیست قابل بودند؟ یادش به خیر آن روزها

شاید به این دلیل بود که طیفی از فرماندهان جنگ با ورود نیروهای نظامی به عرصه های فرهنگی ، رو به سوی ورزش قهرمانی آوردند. سردارانی چون آجورلو و عزیز محمدی پایه گذار تیم های فتح و فجر در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شدند ، با ادغام نیروهای انتظامی ، کریم ملاحی ، مسئولیت پاس را در سال های پس از جنگ بدست گرفت ، ناصر شهسواری و رحمان احمدی که خود روزگاری فوتبال بازی می کردند ، در نهادهای خدمتی شان به دنبال راه اندازی فوتبال افتادند و کم کم به فوتبال ایران وارد شدند . ناصر شهسواری درباره آن روزها می گوید:« شب های بعد از عملیات کاپ می گذاشتیم و با رزمنده ها فوتبال بازی می کردیم. باورتان نمی شود اما خیلی از بچه هایی که آنجا داشتیم اگر در لیگ بازی می کردند ، همه جادوگرها باید در مقایسه با آنها روی نیمکت می نشستند اما جنگ بود و آنها می خواستند وظیفه دیگری که داشتند را انجام دهند.»

این خاطره ای است که البته دیگرانی چون عزیز محمدی هم از آن روزها دارند؛« هیچ وقت یادم نمی رود کری های شب عملیات را . فوتبال با توپ پلاستیکی در میدان جنگ . به آن می گفتند فوتبال . » و یا مهدی تاج که می گوید:« شما اصلا می دانستید فرمانده بزرگی چون شهید خرازی یک فوتبالیست قابل بودند؟ یادش به خیر آن روزها.»

پوتین

اما سالها از آن روزگار گذشته. دیگر روزهای جنگ و شرایط حاکم بر آن با هنجارهای اواخر دهه 80 همخوانی ندارد. حالا بسیاری از مدیران فوتبالی کارنامه سرداران مسئول در فوتبال را مرور می کنند و به حضور آنها ایراد می گیرند. مدیرانی چون مقداد نجف نژاد ، بیژن شیری ، اکبر غمخوار ، مصطفی بنی اسد  و علی صلاحی .

علی صلاحی یکی از مالکان  باشگاه پیام مشهد که با این تیم تا مرز نابودی پیش رفت. او که جانشین شهید محمود کاوه در تیپ ویژه شهدای کردستان بوده . او که پس از حضور موفق در سال اولش در این تیم به همراه خداد عزیزی اسیر حاشیه های فوتبال شد و تیمش به مرز نابودی رسید. تا جایی که حجه الاسلام انجوی نژاد ، روحانی هیات رهپویان وصال شیراز در نامه ای سرگشاده برایش نوشت:« سردار ، شما را چه شده.باورم نمی شود سردار بزرگ جبهه ای جنگ علیه باطل اینگونه اسیر دعواهای روزمره فوتبال شده ...» این همان اتفاقی بود که همراه با صلاحی برای بنی اسد ، از فرماندهان سپاه امام رضا (ع) رخ داد. او که برای کمک به ابومسلم وارد شد و چون نتوانست هزینه های این تیم را تامین کند ، چیزی نمانده بود تا راهی زندان شود. اتفاقاتی موازی که حاصلش سقوط هر دو تیم مشهدی به دسته پایین تر و مشکلات شدید مالی شان بود. اتفاقاتی که تنها سابقه خوشنام این فرماندهان جنگی را نشانه گرفت.

اتفاقی که پیش از این برای اکبر غمخوار در باشگاه پرسپولیس رخ داده بود . یکی از فرماندهان اثرگذار پشتیبانی جنگ که به خواست مقامات سیاسی وقت وارد پرسپولیس شده بود اما نه تنها موفق به انجام ماموریتش نشد که فریادهای تلخ هولیگان های فوتبالی او را به بدترین شکل از فوتبال راند.

باورتان نمی شود اما خیلی از بچه هایی که آنجا داشتیم اگر در لیگ بازی می کردند، همه جادوگرها باید در مقایسه با آنها روی نیمکت می نشستند اما جنگ بود و آنها می خواستند وظیفه دیگری که داشتند را انجام دهند

محمد دادکان ، رئیس اسبق  فدراسیون فوتبال این روزها یکی از بزرگترین منتقدان حضور سرداران در فوتبال است. او در این باره می گوید:« بهتر است فوتبال را بدهند دست ما فوتبالی ها ، این عزیزان هم پی وظایف خودشان بروند. » او در برنامه نود حضور سرداران  در فوتبال را یکی از بزرگترین مشکلات فوتبال ایران خواند . عزیز محمدی اما در پاسخ به این انتقاد می گوید:« بله من از بچه های جنگم. برایم رواج ارزش ها مهم است. می گویم وظیفه داریم جلوی هدر رفتن بیت المال را بگیریم . من الان اینجا آمده ام ،  با خودم چه تیمی را آورده ام؟ همه اعضای فدراسیون را که حفظ کردم پس دنبال تیم آوردن نبودم.»

کریم ملاحی هم در تکمیل حرف های او می گوید:« ما سعی کردیم در وظیفه جدیدمان بر اساس راهکارهایی پیش برویم که سبب موفقیت می شوند. اصلا روحیه سال های جنگ را نیاورده ایم اما همه ما آدم هایی ارزشی هستیم و یک گام عقب نمی نشینیم.» و البته امیر عابدینی که به عنوان یک مدیر بی طرف در این باره سخن می گوید ، معتقد است:« نباید جمع ببندیم. در میان شان مدیر موفق داشتیم ، عده ای هم ناموفق بوده اند. نباید به کلی نقش های شان را کتمان کرد و نباید گفت کاملا موفق بوده اند. اما نمی توان به اصولگرایی شان در آرمان هایی که دارند خرده گرفت. بسیاری از آنها هنوز روحیه سال های جنگ شان را با خود دارند. ارزش هایی که به پایش ایستادند.»

منبع:خبرآنلاین

تنظیم:سعید آقازاده