تبیان، دستیار زندگی
نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس اشاره با شلیك اولین گلوله توپ تانك تی 72 توسط صدام حسین از پادگان بعقوبه در ساعت 12 روز 31 شهریور 1359 ارتش عراق هجوم وسیع و از پیش تدارك شده ای را در طول 1300 كیلومتر مرز مش...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ویرانگرترین جنگ تاریخ

نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس


اشاره

با شلیك اولین گلوله توپ تانك تی 72 توسط صدام حسین از پادگان بعقوبه در ساعت 12 روز 31 شهریور 1359 ارتش عراق هجوم وسیع و از پیش تدارك شده ای را در طول 1300 كیلومتر مرز مشترك به سرزمین مقدس جمهوری اسلامی ایران آغاز نمود تجاوزی كه منجر به یكی از طولانی ترین و ویرانگرترین جنگ های تاریخ گردیده و در عین حال یكی از افتخار آمیزترین حماسه های پرشور میهن عزیزمان را رقم زد.

جنگی كه قریب 8 سال بر دوش مردم قهرمان ایران سنگینی كرد و هنوز هم آثار و تبعات ناشی از آن محو نشده است.

گرچه این جنگ خونبار تلفات و ضایعات فراوانی برای ملت و مملكت اسلامیمان به بار آورد لیكن برخلاف جنگ های گذشته نه تنها قسمتی از سرزمین مقدس ما منتزع نگردید بلكه ملت ما هیچگونه قرارداد ذلت بار و یا عذرخواهانه ای را نپذیرفت .

بدیهی است این همه مرهون و مدیون رشادت ها و ایثارگری ها ی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران اعم از ارتش ، سپاه و جهادگران و بالاخره ملت رشید ایران در سایه تدبیر و تدبر سازش ناپذیر رهبری جمهوری اسلامی و همگان در پرتو توجهات ذات بزرگ خداوندگاری میسر گردید.

ارتش بعث عراق زمانی حمله ناجوانمردانه خود را به كشور جمهوری اسلامی آغاز نمود كه نظام نوپای انقلابی به شدت با مشكلات عدیده ای درگیر بوده و ارتش نیز كه خود در متن این وقایع قرار داشت در شرایط نامساعد به تنظیم امور به هم ریخته خود مشغول بود.

صدام حسین در كنفرانس سران عرب در طایف عربستان (مرداد 59 ) چنین عنوان كرده بود :

« اوضاع برای توسعه مرزهای عراق و تغییر وضعیت ژئوپولتیكی آن كشور كاملا مساعد است ، ارتش ایران فاقد هرگونه توانایی برای مقابله با ارتش عراق بوده ، و لذا حمله ما به ایران بیش از یك تفریح نظامی برای ارتش قدر عراق نیست . »

حال به منظور تجسم هرچه بهتر نقش نیروی زمینی در هشت سال دفاع مقدس لازم به نظر می رسد كه در آغاز مروری بر روند عمومی نیروی زمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی داشته و بطور كلی با ساختار واقعی آن به هنگام آغاز عملیات تهاجمی دشمن آشنا شویم . لذا در این جهت مطالب مورد نظر در سه بش به شرح زیر خلاصه می شود :

1 ـ نیروی زمینی قبل از آغاز جنگ

2 ـ نیروی زمینی هنگام شروع جنگ

3 ـ نیروی زمینی در طول جنگ و نقش اساسی آن

بخش یكم : نیروی زمینی قبل از آغاز جنگ

نیروی زمینی قبل از انقلاب و آغاز جنگ دارای سه لشگر پیاده ، سه لشگر زرهی ، یك تیپ پیاده مستقل ، یك تیپ هوابرد. ناوگان هوانیروز ، سه گروه توپخانه و دو گروه مهندسی رزمی بوده كه دارای آموزش ، انضباط و تجهیزات مطلوب و كارآمد بود. از آنجا كه رژیم گذشته سودای ژاندارمی منطقه را در سر می پروراند. برای وصول بدین منظور از تلاش برای داشتن ارتشی نیرومند و قدر از هیچ اقدامی كوتاهی نكرد و لذا در زمینه سازماندهی ، آموزش و تجهیزات و توسعه فروگذار نمی كرد.

رژیم گذشته به عنوان ابزاری برای حفظ حیات خود ، احساسات وطن پرستی و ایران دوستی را در ارتش تبلیغ نموده ، زیركانه خود را نماد و مظهر چنین ناسیونالیستی قلمداد می كرد. صیانت از حكومت سلطنتی نیز در كنار حراست از سرزمین و امنیت ملی كشور جز وظیفه و مأموریت ارتش به حساب می آمد و لذا یكی از ویژگی های ارتش نیز علایق تند وطن پرستانه بود.

از طرفی افسران و درجه داران ارتش و بویژه نیروی زمینی  از میان جوانان با استعداد طبقات متوسط و مستضعف جامعه بوده كه به خاطر موقعیت اجتماعی نسبتا خوب ارتش در مقایسه با سایر مشاغل اداری یا آزاد جذب این سازمان می شدند.

سربازان وظیفه كه عموما 60 % استعداد نیروی زمینی را تشكیل می دادند از عامه مردم و اكثرا روستاییان بودند. اقشار سه گانه فوق با توجه به حوزه وظایف و مسئولیت خود تحت تعلیم و تربیت نظامی قرار گرفته و افرادی وطن خواه و وظیفه شناس بار می آمدند ، اما علی رغم تلاش رژیم برای وابسته كردن این نیروها به خود ، به دلیل علایق و رشته های ناگسستنی فرهنگی ، خانوادگی و مذهبی ، بیشتر به عمق جامعه پیوند خورده و خواستها و تمایلات اكثریت را داشته اند تا پیوستگی و وابستگی به اقلیت حاكم.

همین علایق و وابستگیها بود كه با مشاهده بعضی از نارسایی ها و مفاسد اجتماعی كه عیان می شد ، افسران و درجه داران روشنفكر نسبت به مشروعیت و مقبولیت رژیم و خانواده سلطنتی دچار شك و تردید گردیده ، رگه هایی از بدبینی در آنها شكل می گرفت ، به همین جهت ملاحظه می كنیم كه با افروخته شدن آتش انقلاب و اوجگیری احساسات و حركت مردم علیه رژیم ، بدنه ارتش به سمت انقلاب متمایل گردید.

این اعتقاد وجود داشت كه با جایگزینی یك حكومت مردمی مترقی به جای رژیم فرسوده موروثی ، پیشرفت و توسعه كشور شدت یافته ، با خشكانیده شدن ریشه های ظلم و فساد و اسراف و تبذیر ، درآمد ملی صرفا در مسیر تعالی و پیشرفت كشور به كار خواهد رفت . و به این دلیل مقابله ارتش بویژه نیروی زمینی با انقلاب و انقلابیون به تأیید بسیاری از دست اندركاران مقابله ای ضعیف و بی اثر بود. در واقع این نوع برخورد كه برای مردم ناباورانه و غیرمنتظره بود. روند حركت انقلابی را به سوی پیروزی سرعت بخشید.

ایستادگی سست نیروی زمینی ، سازمان آموزش دیده و مجهزی كه سخت وابسته به رژیم متصور می شد ، در مقابل حركات انقلابی در تاریخ انقلابهای جهان بی سابقه است . و هیچ حكومتی را نمی توان یافت كه بازوی مسلح آن تا این حد درمقابله با انقلاب از خود خویشتن داری نشان داده باشد.

اصولا نیروهای نظامی یك كشور آن هم از نوع جهان سوم كه اهرم و بازوی مسلح قانونی برای اعمال خشونت در تامین امنیت ملی به شمار می آیند بنابه فرمان حكومت آن كشور در مقابله با تحریكات داخلی بدون توجه به ماهیت آن وارد عمل شوند اما ارتش و بویژه نیروی زمینی ایران با توجه به بافت مردمی خود و حس وطن دوستی و علاوه بر آن هدایت بسیار هوشمندانه رهبر كبیر انقلاب . هیچگاه به رفتار خشونت آمیز در مواجهه با حركت و جنبش انقلاب اسلامی مردم دست نزد!

اما با پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی حكومت جمهوری اسلامی ، حكومت نوپا و تازه تشكیل انقلابی همانند تمام انقلابهای جهان درگیر مشكلات و گرفتاری های متعدد بیرونی و درونی گردید. ارتش نیز كه دقیقا در مركز این بحرانها قرار داشت مستثنی نبود شعار انحلال ارتش از سویی و تبلیغ جهت ایجاد ارتش بی طبقه توحیدی ! از سوی دیگر و نیز واردكردن اتهامات ناروا كه بعضاً توسط دشمنان دوست نما به این سازمان ارزشمند وارد می شد، فرماندهان و پرسنل را كه انتظاری غیر از این داشتند ، دچار پریشانی فكری نموده و به چاره جویی و اندیشه رهایی از این كابوس انداخت!

نقل و انتقال بی رویه پرسنل و عموما به دلخواه آنان كه ناشی از نتیجه گیری ذهنی آنها بود ، سیستم پرسنلی را دچار ركود ساخت .

تخریب و فرسوده شدن قسمتی از تجهیزات به دلیل رهاشدن مسئولیت از مسئولین رده های مختلف ، باعث ناكارآمدشدن آنان شد.

كم كاری و جو آنارشیسم و هرج ومرج خدمتی ، یگان ها را با آموزش بیگانه ساخت .

اوجگیری اغتشاشات درگنبد و خوزستان و كردستان به غارت رفتن قسمتی از تجهیزات بعضی از پادگان ها استعداد لجستیكی یگان های نیروی زمینی را كاهش داد.

دخالت بی مورد بعضی از گروه های به ظاهر انقلابی اما مغرض و فرصت طلب باعث ركود در تجدید سازمان یگان ها گردید.

خلاصه این كه مجموعه عوامل فوق سیستم فرماندهی را دچار سردرگمی نموده و در نتیجه نیروی زمینی را به سرعت به طرف سقوط هدایت می نمود.

در اوایل سال 1358 امام راحل (ره ) ضمن دریافت شرایط ، با صدور اعلامیه تاریخی خود مشروعیت ارتش را مورد تأكید قرارداده و اعلام داشتند كه ارتش مورد حمایت رهبر بوده و ارتش جمهوری اسلامی ایران ارتشی اسلامی و متعلق به مردم ایران است با این حمایت به موقع روح تازه ای در كالبد نیمه جان نیروی زمینی دمیده شد.

فرماندهان به تدریج خود را بازیافته و به تقویت نظم در حال احتضار یگان های خود پرداختند.

بخش دوم : نیروی زمینی هنگام شروع جنگ

علیرغم شرایط بحرانی و خردكننده ای كه نیروی زمینی با آن مواجه بود به محض بلندشدن نغمه شوم تفرق. با اعتقاد به اهداف انقلاب و علائق میهن دوستانه ، به منظور جلوگیری از تجزیه كشور و تامین امنیت ملی مردانه پا در ركاب كرده و وارد میدان شد. هنوز یك ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود كه نیروی زمینی در جبهه ای گسترده در شمال غرب كشور با مدعیان دروغین وارد نبرد گردید.

بررسی تاریخ انقلاب ها در جهان نشان می دهد كه انقلابیون چه در روند شكل گیری انقلاب و براندازی رژیم حاكم و چه پس از كسب پیروزی و برپایی یك نظام جدید. تا مدت ها ناگزیز از مقابله و درگیری با عناصر نیروهای مسلح وابسته به رژیم سابق بوده اند كه یا مستقیماً و یا در كنار سایر گروه های ضدانقلاب به ستیز و رویارویی با انقلاب برخاسته اند.

اما بدنه مردمی ارتش ایران یكی از استثنایی ترین وضعیت ها را در تاریخ انقلاب های جهان به وجود آورد. بدین معنی كه نیروی زمینی به جای رودررو قرار گرفتن با انقلاب ، به دفاع از آن و مقابله با تجزیه طلبان داخلی و متجاوزان خارجی برخاست و نیروهای مردمی را كه حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب را برخود واجب دانسته و به صحنه های پیكار شتافته بودند. در كنار خود گرفت .

به این ترتیب استكبار جهانی با ایجاد بلوا در گوشه و كنار مملكت نتوانست با فریب پرسنل و فرماندهان ارتش و نیروی زمینی با ترفند عدم مقابله مجدد با مردم انقلابی (تجزیه طلبان ) آنان را به سكوت و سكون وادارد زیرا به هر حال آنان با آگاهی وتوجه به سیاست استعماری كه در لابلای اوراق تاریخ كشورمان رقم خورده است آشنایی داشته و لذا به مجرد اینكه زمزمه تجزیه میهن عزیزمان از بلندگوهای دشمنان به گوش رسید ارتش و بویژه نیروی زمینی چون صفی پولادین به همراه مردم سلحشور و مسلمان در پناه قاطعیت رهبری ، طومار وجود خودباختگان را در زمانی محدود در هم پیچیده و نوای تجزیه سرزمین الهی را برای همیشه خاموش ساخت . لذا در طول سال 58 یگان های نیروی زمینی در مناطق مختلف آشوب زده كشور به ویژه غرب و شمال غرب به رویارویی با جنایتكاران خارجی و خودفروختگان داخلی پرداخت .

با شكست این توطئه ، استعمار جهانی به منظور خنثی نمودن انقلاب و به زانو درآوردن حكومت نوپای انقلابی ، یكی از مزدوران منطقه را كه داعیه زعامت منطقه و رهبریت جهان عرب را در سر می پروراند ودر عین حال عقده های گشوده نشده ای از ملت ایران در دل داشت . وادار نمود تا از طریق لشگركشی نظامی ، جمهوری اسلامی ایران را با شكست مواجه ساخته و كماكان منافع از دست رفته زورگویان را در منطقه احیا نماید لذا با به صدا درآمدن طبل ناخوشایند جنگ كه توسط صدام حسین در طول 1300 كیلومتر مرز مشتركمان آغاز شد ، نیروی زمینی كه بیش از نیمی از توان رزمی خود را در مناطق آشوب زده آذربایجان غربی و كردستان به كار گرفته بود با سرعت و دلاورانه به مقابله با متجاوز شتافت و در بحبوحه بحران و شرایط ناكارآمدی سیستم فرماندهی و كنترل ، با استفاده از امكانات باقی مانده به بازسازی خود و تقویت جبهه ها برخاست .

اظهار پشتیبانی رهبری و فرماندهی كل قوا قوت قلبی برای فرماندهان و پرسنل دلسوز بود لذا فرماندهان خود را بازیافته ، یگان ها با مقدورات پرسنلی و تجهیزاتی موجود كه البته در سطح نازلی هم بود یكی پس از دیگری همگام و همراه جوانان انقلابی چون سیلی خروشان به سوی جبهه ها سرازیر شدند. در این زمان نیروی زمینی علاوه بر بازسازی سازمان به هم ریخته خود و تلاش در ترمیم سیستم های مختلف و بالاخص سیستم فرماندهی و كنترل ، مسئولیت آموزش و تجهیز مردم انقلابی را به عهده گرفت و با استفاده از مساجد ، تكایا ، مدارس و موسسات دولتی آماده نمودن جوانان انقلابی و مردمی را كه آماده دفاع از انقلاب خود بودند با شدت و جدیت هرچه بیشتر آغاز نمود.

بخش سوم نیروی زمینی در طول جنگ و نقش اساسی آن

با آغاز تجاوز همان گونه كه قبلاً مطرح گردید نیروی زمینی ضمن بازسازی سریع و انجام مقابله با عملیات اخلالگرانه گروههای خودفروخته كه در مناطق شرق و غرب ایجاد تشنج می نمودند ، با انجام یك تجزیه و تحلیل سریع وضعیت ،سه اقدام اساسی را به شرح مندرج در ذیل مدنظر قرار داد :

1 ـ سدكردن پیشروی دشمن در سرتاسر مرز مورد تجاوز

2 ـ تثبیت دشمن درمواضع اشغالی

3 ـ درگیری قاطع و انهدام متجاوز و سرانجام تامین مرز كشور جمهوری اسلامی ایران

بدین ترتیب همزمان نیروی زمینی ضمن ایفای نقش مؤثر در آموزش منظم و پیگیر كلیه داوطلبین جنگ و تجهیز آنان با استفاده از مقدورات لجستیكی خود ، به منظور متوقف ساختن سیل پیشروی دشمن كه با یگان های مجهز و آموزش دیده شروع شده بود ، با تجدید سازمان یگان های تابعه و كمك و همراهی نیروهای داوطلب آموزش دیده و استعانت از خداوند بزرگ توانست ضمن گسترش در منطقه و مقابله با نیروی متجاوز، پیشروی او را كند و سرانجام او را وادار به توقف نماید.

نمونه این عملیات ها عبارت اند از :

پدافند تیپ 3 زرهی لشگر 81 زرهی در مقابل هجوم دشمن در منطقه قصرشیرین و سرپل ذهاب (تاریخ شروع 31 شهریورماه 59 ) كه البته باعث كندی حركت مهاجم به سوی شهرهای خسروی و قصرشیرین گردید. پدافند تیپ 2 زرهی لشگر 92 زرهی ، گروه های رزمی 37 شیراز ، گروه رزمی 138 پیاده و گروه رزمی 141 پیاده در منطقه كرخه (عملیات تأخیری ) كه در این عملیات توان پیشروی دشمن را از خط مرز تا كرانه غربی رودخانه كرخه به عمق 50 كیلومتر و به مدت 6 روز به تأخیر اندازد . (تاریخ شروع 31 شهریور 59 تا پایان 6 مهر 59 ) پدافند تیپ 2 زرهی لشگر 92 زرهی در منطقه الله اكبر (تاریخ شروع 59،6،31 ) پدافند تیپ 1 لشگر 92 زرهی در منطقه حسینیه (تاریخ 1 مهرماه الی 3 مهرماه 59 ) پدافند یگان های لشگر 21 حمزه در برابر تك دشمن در منطقه شوش (تاریخ شروع اول مهرماه 59 ) ، پدافند یگان های لشگر 92 زرهی (گردان 151 دژ ، گردان 232 تانك و عناصری از یگان های نزاجا) در شلمچه و خرمشهر (تاریخ 1 مهرماه تا 2 مهرماه 59 ) پدافند یگان های لشگر 81 زرهی و تیپ 82 پیاده در منطقه میمك و مهران (تاریخ 2 مهرماه تا 4 مهرماه 59 ) ، پدافند یگان های تیپ 2 لشگر 81 زرهی و تیپ 3 لشگر 81 زرهی در مقابله با هجوم دشمن در مناطق سومار و گیلان غرب (تاریخ3 مهرماه تا 5 مهرماه 59 و مهرماه تا 6 مهرماه 59 ) و عملیات ...

در شروع این عملیات لشگرهای 21 و 77 پیاده كه گردان هایی از آنها در كردستان بودند و تعدادی از گردان های توپخانه و یگان های هوانیروز ، تقریبا تنها یگانه ایی بودند كه نیروی زمینی می توانست از آنها در پشتیبانی از دو لشگر زرهی 81 و 92 و لشگر 28 و 64 پیاده كه درگیر نبرد با دشمن بودند استفاده نماید.

شلیك آتشبارهای توپخانه و پرواز هلی كوپترهای مسلح هواپیمایی نیروی زمینی (هوانیروز) در سرتاسر جبهه برای در هم كوبیدن یگانهای درحال پیشروی متجاوز قطع نمی گردید.

هنوز چند روزی از آغاز تهاجم نیروی زمینی و هوایی عراق علیه ایران نگذشته بود كه متجاوز دریافت برخلاف تصور و برآورد او ارتش ج .ا.ا و بالاخص نیروی زمینی علیرغم نابرابری توان رزمی نه تنها از میدان بیرون رفتنی نیست بلكه اندیشه به شكست كشاندن استراتژی تجاوز را در سر دارد.

در این زمان نیروی زمینی با تمام محدودیت ها و تنگناها و كاستی های خود و درگیری در جبهه داخلی ، با كسب روحیه از حمایت امام و مردم موفق شد با تداوم و استمرار عملیات فوق نیروهای متجاوز را در غالب جبهه ها متوقف و ناچار به انتخاب حالت پدافندی نماید.

شش روز از جنگ تحمیلی گذشته بود كه صدام حسین با اظهار این كه ارتش عراق به اهداف نظامی خود در ایران دست یافته است ، آمادگی خود را برای ترك مخاصمه مشروط به پذیرش شرایط او از سوی ایران اعلام كرد.

با توجه به اینكه در طول شش روز اول جنگ ارتش عراق به هیچ یك از اهداف پیش تعریف شده خود دست نیافته بود و هنوز در پشت دروازه های خرمشهر و سوسنگرد درجا می زد ، این اظهارات نشانگر آن بود كه حكومت عراق از همان روز ششم مهرماه یعنی پایان هفته اول جنگ از كسب پیروزی ناامید شده و در همین راستا تصمیم گرفته تا ازطریق جنگ سیاسی و چانه زنی در سرمیز مذاكره از موضع قدرت و با استفاده از گروكشی مناطق اشغال شده به خواست های توسعه طلبانه خود در ایران دست یابد.

بدیهی است نه تجاوز عراق و اشغال سرزمین های مقدس میهن اسلامیمان برای ارتش و مردم ایران قابل تحمل بوده و نه امام راحل با آن روحیه ظلم ستیزی حاضر به مصالحه با متجاوز بود لذا ایران اعلام نمود تا زمانی كه یك سرباز عراقی در خاك مقدس جمهوری اسلامی ایران باشد ، مذاكره انجام نخواهد پذیرفت و بدین ترتیب در جبهه های جنگ رزم آزمایی دلیرمردان ارتش ج .ا.ا با متجاوزین عراق ادامه یافت . پس از انجام عملیات پدافندی اولیه و بازدارنده در غرب و جنوب ، نیروی زمینی همراه سایر رزمندگانی كه آموزش یافته و تجهیز شده بودند با اعزام گشتی های رزمی از تمام مناطق عملیاتی اقدام به طرح ریزی و اجرای تك های محدود نمود.

عملیات آفندی چغالوند در منطقه گیلانغرب (59،10،4 )

عملیات تنگ حاجیان در منطقه گیلانغرب (59،10،14 )

عملیات نصر  در منطقه جنوب اهواز( 59،10،15 )

عملیات میمك در شمال مهران (59،10،19 )

عملیات اروند در شمال آبادان (59،10،20 )

عملیات مهدی در منطقه بستان (60،2،31 )

عملیات دارخوئین (ف كل قوا) در منطقه دارخوئین (60،3،21 )

عملیات بازی دراز در منطقه سرپل ذهاب (60،6،7 )

عملیات شهید مدنی در منطقه سوسنگرد (60،6،27 )

با اجرای عملیات فوق نیروی زمینی ارتش ج .ا.ا موفق گردید همزمان اقدامات مشروحه زیر را به انجام رساند.

الف ـ بازسازی و تجدید سازمان یگان های تابعه

ب ـ آموزش و تجهیز كلیه نیروهای مردمی در قالب بسیج و یا سپاه پاسداران در سرتاسر مملكت

پ ـ طرح ریزی عملیات تهاجمی به منظور شناسایی هرچه بهتر دشمن و همچنین از بین بردن میل به جنگجویی در سربازان مهاجم

ت ـ متوقف ساختن پیشروی و تثبیت دشمن در سرتاسر مرز مورد تجاوز

بدین ترتیب یگان ها با تلاش و ایثار پرسنل و فرماندهان و همچنین توجه مسئولین شكل گرفته نظم و نسقی یافتند.

مأموریت اصلی آغاز شد ، یگان ها سازمان یافته ، به تدریج به پای كار آمدند و سرانجام عملیات آفند متقابل جهت بازپس گیری سرزمین های از دست رفته با پشتوانه فرمان رهبر كبیر انقلاب از منطقه حساس خوزستان شروع گردید.

تهیه و تنظیم : روابط عمومی ارتش جمهوری اسلامی ایران

صدام حسین : اوضاع برای توسعه مرزهای عراق و تغییر وضعیت ژئوپولتیكی آن كشور كاملا مساعد است ، ارتش ایران فاقد هرگونه توانایی برای مقابله با ارتش عراق بوده و لذا حمله ما به ایران بیش از یك تفریح نظامی برای ارتش قدر عراق نیست .

بدیهی است نه تجاوز عراق و اشغال سرزمین های مقدس میهن اسلامی مان برای ارتش و مردم ایران قابل تحمل بوده و نه امام راحل با آن روحیه ظلم ستیزی حاضر به مصالحه بامتجاوز بود لذا ایران اعلام نمود تا زمانی كه یك سرباز عراقی در خاك مقدس جمهوری اسلامی ایران باشد ، مذاكره انجام نخواهد پذیرفت .