مصائب خمیر کردن کتاب کتاب «تنهایی پرهیاهو» داستان مردی است که در زیرزمینی در چکسلواکی کمونیست، سی و پنج سال تمام مشغول خمیر کردن کاغذهای باطله و کتابهای مسئلهدار است.
به گزارش خبرآنلاین، «تنهایی پرهیاهو» عنوان کتابی از «بهومیل هرابال» نویسنده اهل چک است. او این کتاب را در فاصله سالهای 1974 تا 1976 نوشت و از آنجا که در کشورش ممنوع القلم بود اثر در سال 1976 به صورت مخفیانه منتشر شد. اولین انتشار اثر در کشور چک به سال 1989 برمیگردد. داستان، برخلاف بیشتر آثار هرابال در دوره سلطه نظام کمونیستی رخ میدهد.
این کتاب که با ترجمه پرویز دوائی برای ششمین بار از سوی انتشارات کتاب روشن منتشر شده است، روایت تکگویی درونگرایانه یک کارگر پرس به نام آقای «هانتا» است. او در زیر زمینی مرطوب که انبار کاغذ باطله است روزگار میگذراند و کتابهایی را که از سوی اداره سانسور به آنجا میآورند خمیر میکند. آقای هانتا با خواندن این کتابها دنیا را به گونهای دیگر میبیند.
بهومیل هرابال این کتاب را در فاصله سالهای 1974 تا 1976 نوشت و از آنجا که در کشورش ممنوع القلم بود اثر در سال 1976 به صورت مخفیانه منتشر شد
دنیای «هانتا» پر از کتاب است، پر از ولع خواندن کتاب. جمع آوری کتابهای قوی ادبی و فلسفی، اگر چه به نظر کاری تکراری است اما به او شادی میبخشد، به زندگیاش روح میدهد. پرس کردن کتابها هم دنیایی دارد، او بهترین صفحات کتاب را برای پرس باز میکند.
تنها راه نفس عمیق در آن زیرزمین نمور و پر از موش برای او کتاب است و بس. وقتی از پرس کتاب حرف میزند انگار آنها آدمهایی هستند که دستگاه، جسم و روحشان را میبلعد و استخوان هایشان را میشکند. اما وقتی سر و کله پرس عظیمالجثه ای به همراه تعداد زیادی کارگر پیدا میشود دنیای هانتا نیز تغییر میکند. به عشوهگریهای کتابها اعتنایی نمیکند «نه،نه، به هیچ کتاب نباید نگاه کنی. مثل جلادی بیعاطفه باش»
داستان با این جملات آغاز میشود: «سی و پنج سال است که در کار کاغذ باطله هستم و این "قصه عاشقانه" من است. سی و پنج سال است که دارم کتاب و کاغذ باطله خمیر میکنم و خود را چنان با کلمات عجین کردهام که دیگر به هیئت دانشنامههایی درآمدهام که طی این سالها سه تنی از آنها را خمیر کردهام. سبویی هستم پر از آب زندگانی و مردگانی، که کافی است کمی به یک سو خم شوم تا از من سیل افکار زیبا جاری شود. آموزشم چنان ناخودآگاه صورت گرفته که نمیدانم کدام فکری از خودم است و کدام از کتابهایم ناشی شده. اما فقط به این صورت است که توانستهام هماهنگیام را با خودم و جهان اطرافم در این سی و پنج سال گذشته حفظ کنم ...»
هرابال، علی رغم سطح سواد غنی، در شروع جستوجوی شغل از مدرک و سابقه تحصیلیاش استفاده نکرد و به یک سلسله مشاغل، به گفته خودش، «جنون آمیز» رو آورد: کارگر راهآهن، مسئول خط و راهنمایی قطارها، نماینده بیمه، دستفروش دورهگرد اسباب بازی، و کارگر ذوبآهن...
مترجم در پیشگفتار این کتاب می نویسد: «هرابال که همه عمر نویسندهای پرکار و توقفناپذیر بود، هرچند که مینوشت و بسیار مینوشت، نویسنده به اصطلاح «برای کشوی میز» (سر طاقچه) بود، که در واقع در مورد هرابال توصیف دقیقی نیست، چون که آثار او در نسخههای متعددی به صورت دستی تکثیر و بین دوستان و دوستدارانش توزیع میشد و هرابال در پشت پرده نویسندهای بود شناخته شده و ارجمند، هرچند نه در حد بسیار وسیع».
بُهومیل هرابال به سال 1914 در شهرک ژیدنتسه از نواحی برنو در قسمت موراویای سرزمین چک امروز به دنیا آمد. در سال های 1935 تا 1939 دانشکده حقوق را گذراند و در 1948 دکترای حقوق گرفت، ضمن آنکه دورههایی، در سطح دانشگاهی، فلسفه، ادبیات، و تاریخ هنر را نیز گذراند.
اما هرابال، با این سطح سواد غنی، در شروع جستوجوی شغل از مدرک و سابقه تحصیلیاش استفاده نکرد و به یک سلسله مشاغل، به گفته خودش، «جنون آمیز» رو آورد: کارگر راهآهن، مسئول خط و راهنمایی قطارها، نماینده بیمه، دستفروش دورهگرد اسباب بازی، و کارگر ذوبآهن، که بعد از تصادف و تحمل جراحتی شدید در این شغل، به کار در کارگاه جمعآوری و بستهبندی کاغذهای باطله پرداخت که موضوع این کتاب است و نیز بهانهای برای مطرح ساختن نقش فرهنگ در زندگی مردم چک حتی در نازلترین سطوح جامعه و به خصوص نقش کتاب به عنوان یک واحد جاندار در این فرهنگ بسیار ریشهدار و عمیق.
بعضی از معروفترین آثار هرابال عبارتند از: "مرواریدهای اعماق"، "کلاس رقص اکابر"، "قطارهای به شدت مراقبت شده"، "آگهی واگذاری خانهای که دیگر در آن نمیخواهم زندگی کنم"، "اخبار قتلها و افسانهها"، "تکلیف خانگی"، "قضایا و گفت و گوها"، "جوانه"، "کوتاه کردن مو"، "من پیشخدمت شاه انگلیس بودم"، "شهرکی که در آن «زمان» از حرکت ایستاد"، "وحشی نجیب" و...
آثار هرابال به همه زبانهای اروپایی ترجمه شده است. در اسپانیا، ایتالیا، فرانسه، مجارستان، و لهستان از نویسندههای بسیار محبوب است که آثارش در شمارگانی حتی بیشتر از سرزمین چک چاپ شده است.
تهیه و تنظیم: گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی