تبیان، دستیار زندگی
محمد پنجعلی : از وقتی خطیب مدیرعامل شده او را ندیده ام...پنجعلی: کاشانی بازیکن شاهین بود نه پرسپولیس! آدم وقتی پای صحبت پیشکسوتان فوتبال می نشیند حال و هوای دیگری به او دست می دهد. و ناخودآگاه می رود به روزهایی که در فوتبال ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انتقاد کاپیتان اسبق پرسپولیس از پروین

از وقتی خطیب مدیرعامل شده او را ندیده ام/کاشانی بازیکن شاهین بود نه پرسپولیس!


انتقاد کاپیتان اسبق پرسپولیس از پروین

آدم وقتی پای صحبت پیشکسوتان فوتبال می نشیند حال و هوای دیگری به او دست می دهد. و ناخودآگاه می رود به روزهایی که در فوتبال به جای پاروکردن پول، عشق بود و تعصب. یاد روزهایی می افتد که یک نام استقلال و پرسپولیس حداقل شصت، هفتادهزار عاشق را در معمولی ترین بازی ها به استادیوم پیر شهر می کشاند. خیلی وقت بود که یاد آن روزها نکرده بودیم، اما وقتی محمد پنجعلی بهترین دفاع وسط دهه شصت و هفتاد تیم ملی و پرسپولیس آمد مجله فوتبال و سفره دلش را پهن کرد، باز یاد آن روزها افتادیم. همان روزهایی که پنجعلی و پنجعلی ها قهرمانان افسانه ای اش بودند. همان روزهایی که پنجعلی با عشق از آن یاد می کند و وقتی ورق خاطراتش به" حال" می رسد" آه" تکراری ترین کلمه حرفهایش می شود. آخر او خاک خورده این فوتبال است و حالا... راستی در این فوتبالی که ما به جای پیشتازی داریم در آن درجا می زنیم، چه می گذرد؟ در این فوتبال چه خبر است که ما از قهرمانی آسیا در آن سال های بی امکانات به اینجا رسیده ایم که پنجعلی از این دردها سخن می گوید...!

**گفتگو با شما را از آخر شروع می کنیم. از سه سال یپش با پرسپولیس بودید و به یک باره از این تیم فاصله گرفتید؟

نه من، بلکه هیچ کس نمی خواهد از جایی که سالهای جوانی اش را آنجا سپری کرده جدا شود. اما در پرسپولیس، شرایط طوری نبود که من بتوانم بمانم. نمی خواستم در آن شرایط کنار تیم باشم، چون احساس می کردم هم به شخصیتم لطمه می خورد و هم با آدم بازی می شود.

متأسفانه مدیرانی که به پرسپولیس می آیند همه سیاسی هستند. البته در گذشته هم همین طور بوده است. زمان مدیریت آقای غمخوار، ایشان به من گفتند برگرد به تیم اما قبول نکردم و گفتم چرا از اول سراغ آدم نمی آئید؟سالی که علی پروین رفت و ما آمدیم با یک تیم خالی شده که چهار، پنج بازیکن اصلی اش(خاکپور، استیلی،...) هم رفته بودند با استفاده از بچه های تیم امیدمان رفتیم و تیم را که در رده ششم جدول بود، نایب قهرمان کردیم. بعد چه شد و آقایان با ما چه کردند؟ انتظاراتی از ما داشتند که از پس انجامش برنیامدیم؟ الان پرسپولیس در لیگ به زور و با دعوا و مرافعه، می رود سوم می شود. ما در آن شرایط دشوار، نایب قهرمان شدیم و بعد هم کنارمان گذاشتند!

**فکر نمی کنید الان شرایط با آن سال ها فرق می کند؟ آن زمان استقلال و پرسپولیس، دو قطب فوتبال کشور بودند. اما الان تیم شهرستانی مدعی هستند و با امکانات بالا آمده اند و دارند کار می کنند؟

من هم وضعیت را در آن شرایط زمان عرض می کردم. اگر آن روزها برای تیم ها امکانات موجود نبود، جمع و جور کنیم اما مدیرانی که روی کار می آیند سیاسی هستند و سیاسی برخورد می کنند و می روند دنبال یکسری اهداف و آرمانهایی که در سر دارند. اگر به طور تفاقی یک مدیر بیاید که بخواهد کار انجام بدهد حمایت نمی شود بعد از یک مدتی که کار می کند علیه او شعار داده می شود و بعد هم بیرونش می کنند. این موضوع الان هم در پرسپولیس وجود دارد. اعتقاد دارم که باید ریشه ای کار کرد. باید مدیری آورد که بتواند از وجود این همه طرفدار استفاده کند. مدیری باید روی کار بیاید که قوی و البته از خانواده پرسپولیس باشد...

**انصاری فر که از خانواده پرسپولیس بود، اما او هم با موفقیت روبرو نشد؟

نه! او هم از خانواده پرسپولیس نبود و هنگامی که یک نفر به خاطر رابطه ای که با تیم داشته، بیاید و مدیر شود معلوم است که نمی تواند موفق باشد آدمی که از خانواده پرسپولیس نبوده، نمی تواند به من چیزی بگوید... حرف بزند، سابقه ام را برایش رو می کنم. به او می گویم وقتی که من به خاطر این تیم دویست تا بخیه خورده ام و بیست بار بینی و استخوانهایم شکسته، آن زمان شما کجا بودی؟ آن زمان که ما بدون پول برای تیم بازی می کردیم، کجا بودید؟ یا همین آقای خطیب که با جو پرسپولیس آشنا نیست. چرا باید در این تیم باشد؟ پرسپولیس به پیشکسوتان خودش نیاز دارد که بیایند و کارهای این تیم را در دست بگیرند...

**جعفر کاشانی که دیگر از خانواده پرسپولیس است و بازیکن پیشکسوت این تیم بوده؟!

ایشان بازیکن شاهین بودند که حالا در پرسپولیس فقط به منافع خودشان فکر می کنند و آدمی کاملاً سیاسی هستند که اصلا به درد ورزش نمی خورند! موضوع اینجاست که جماعت ورزشکار طاقت ندارد کسی به او کلک بزند و این کارها با فرهنگ ورزشکاران مغایرت دارد... به همین خاطر است که مرتب دعوا می شود.

**و علی پروین در پرسپولیس...؟

مشکل همینجاست! یک سیستم و طرز تفکری وجود دارد که مدیریت و برنامه ریزی را خنثی می کند و باعث می شود در این تیم اعتقاد به علم گرایی وجود نداشته باشد...

**اما امسال سوبل را آورده اند در جهت همان علم گرایی؟

سوبل در پرسپولیس فقط یک مهره است. او اصلاً در این تیم عددی نیست. بنده خدا می گوید چرا وقتی تیم می بازد می آیید سراغ من؟! راست می گوید! او فقط زمانی که پرسپولیس می بازد می شود" مربی پرسپولیس" و باید پاسخگو باشد، اما در قبال این موضوع که خودش نیز می داند در پرسپولیس(فقط یک بازیچه است)، هیچ عکس العملی نشان نمی دهد، چون او پولش را می گیرد و می رود. فقط من نمی دانم چرا این مبالغ هنگفت را می دهند به مربیان خارجی که بیایند و نتیجه نگیرند؟ مگر ما در تیم خودمان آدم با سابقه ای نداریم که ضمن آشنایی با علم روز، توانایی انجام کار را هم داشته باشند؟ الان مد شده است یکسری می روند کتاب می خوانند و می گویند می شود با کامپیوتر و کتاب مربیگری کرد، اما من می گویم نمی شود مربیگری که به این سادگی ها نیست. مربیگری استعداد ذاتی می خواهد. حتی ممکن است یک نفر بازیکن ملی هم بوده باشد، اما استعداد مربیگری نداشته باشد. ضمن آنکه باشگاه ها و فدراسیون هم باید روی این موضوع کار کنند، مثل تمام دنیا. شما ببینید برتی فوگس یا ریکارد را! فدراسیون آنها اجازه نمی دهد که بروند خانه و استراحت کنند. یا فوتبالیستی مثل" ماتیوس" که فوتبال آلمان بیست سال روی او سرمایه گذاری کرده... او را هم نمی گذارند برود و گوشه نشین شود، اما اینجا،" محمد پنجعلی" که مثلاً بهترین دفاع وسط فوتبال این مملکت بوده و حالا هم رفته و درسش را هم در انگلیس و برزیل خوانده، باید برود بنشیند خانه و در این اوضاع و احوال کسی بیاید مربی بشود که اصلاً فوتبالیست نبوده است! متأسفانه در تیم ملی هم همین اوضاع حاکم است! من با چشم خودم دیده ام که فلان کس که بلد نبوده به بچه بغل پازدن یاد بدهد و امثال او، می شوند مربی تیم ملی، بعد شاهرخ بیانی ها و ابطحی ها و مطلق ها خانه نشین می شوند! بدتر از همه اینکه شما مطبوعاتی ها هم از آن دسته حمایت می کنید. در حالیکه رسالت شما ایجاب می کند حقایق را به مردم بگویید.

**حرف شما درست، اما اینجا یک مشکل وجود دارد که فوتبالیست های ملی پوش سابق، الان نمی پذیرند که کارشان را از تیم های رده پائین شروع کند، و همه مدعی هستند که باید تیم ملی یا یک تیم لیگ برتری دستشان باشد؟

اما من مشکلی نداشتم. من با تیم جوانان هم کار می کردم.

**چه شد که نماندید؟

نماندم؟ نگذاشتند که بمانم! جو، جوری نبود که من بتوانم کار کنم. تیم جوانان پرسپولیس دست من بود، مجبور بودم خودم توپ بخرم، خودم" کاور" بخرم. خودم پول تو جیبی به بچه های تیم بدهم. بچه های تیم در اوج زمستان، یک دست گرمکن نداشتند تا بپوشند و روی نیمکت از سرما می لرزیدند، آنوقت بچه های تیم حریف مجهز به یک مینی بوس تا دم در رختکن می آمدند. من باید این تضادها را می دیدم و پیش بچه ها از شرمندگی و خجالت آب می شدم این بود که کنار کشیدم و رفتم! حرف من این است که فوتبال ایران نباید چنین جایگاهی برای من قائل شود و باید از من کار بکشد!

**اما انتظار می رود مردانی مثل پنجعلی مقاوم تر از آن باشند که با یک حرکت نادرست مسئولین مربوطه کنار بکشند؟

به خدا با این فشارها دیگر پیرشده ایم و نمی توانیم این" نمی توانیم" گفتن ما هم دلیل دارد!

**می شنویم...

چرا من باید بروم پشت در دفتر دادکان بنشینم؟ اگر من کارآیی دارم، باید بیایند سراغم! الان من نوعی باید بروم بنشینم پشت در اتاق دادکان؟ یکی از دوستانم در فدراسیون به من گفت چرا نمی آیی فدراسیون پاسخ من این بود که مگر من باید بیایم فدراسیون و ساعتها آنجا بنشینم تا مرا ببینند؟ فدراسیون باید وجهه و شخصیت بازیکن ملی پوش خودش را حفظ کند...

انتقاد کاپیتان اسبق پرسپولیس از پروین

**الان در فدراسیون، کمیته پیشکسوتان تأسیس شده و اتفاقاً مسئولین آن اکثراً از بازیکنان اسبق پرسپولیس انتخاب شده اند، شما با آنها همکاری ندارید؟

من یک بار رفتم فدراسیون که آن به خاطر همایون خان بود. به اعتقاد من، اولین کاری که باید در این کمیته انجام شود، تأمین پیشکسوتان است، چون یک عده واقعاً در چم و خم زندگی مانده اند و متأسفانه بعضی ها واقعاً نیازمند هستند."

**می دانید که مدتی است دستورالعملی صادر شده، مبنی بر تأمین زندگی قهرمانان ملی که فوتبالیستها هم شامل آن می شوند... با این اوصاف وظیفه کمیته پیشکسوتان این است که همین پیشکسوتانی که نیازمندند را معرفی کند تا دستشان را بگیرند و...

واقعیت چیز دیگری است. یک سری حرکاتهایی انجام می گیرد که نفس آن زیباست اما اساسی نیست. شما فکر کنید در این تورم و گرانی حقوق صدهزار تومان چه ارزشی دارد.

**ولی این مبلغ از صدهزار تا هفتصدهزار تومان است...

بله، اما آن مبلغ برای قهرمانان المپیک جهانی و المپک آسیایی است. مابقی این مبلغ را نمی گیرد و حقوق کم آنها هم دردی از آنها دوا نمی کند. باشگاههای مثل استقلال و پرسپولیس باید خودشان بیایند و به درد بازیکنان سابقشان برسند. سه سال پیش در هتل لاله در جشنی که باشگاه پرسپولیس ترتیب داده بود و پیشکسوتان باشگاه هم در آن جشن حضور داشتند، قرار شد کمیته پیشکسوتان تشکیل شود. از آن جمع 500 نفره حاضر در مهمانی، هفت نفر به عنوان مسئولین پیشکسوتان انتخاب شدند که من هم در آن جمع بودم الان سه سال از آن موضوع می گذرد و هیچ اتفاقی رخ نداده است. چند وقت پیش هم باز در باشگاه جلسه ای در این خصوص برگزار کردند. همایون خان(بهزادی) با من تماس گرفتند و گفتند جلسه داریم و از من هم دعوت کردند. اما من عذرخواهی کردم و نرفتم، چون می دانستم باز هیچ اقدامی صورت نمی گیرد... شاید مدیریت باشگاه به ما، به چشم یار نگاه نمی کند و به چشم بار به ما می نگرند؟! از زمانی که خطیب مدیرعامل پرسپولیس شده هنوز یک بار هم از من نخواسته به باشگاه بروم و در صورتی که پیش از آمدنش، می گفت من می خواهم مدیرعامل پرسپولیس بشوم و شما باید به من کمک کنید! اما دریغ از یک زنگ... البته خب شاید بنده خدا جرأت نمی کند! آخر ما بیائیم باشگاه چه کار کنیم...؟

**انتظار شما از کمیته پیشکسوتان پرسپولیس چیست که فکر می کنید برآورده نشده...؟

باید به پیشکسوتان تیم بها داده شود. یکسری ها که می توانند کار انجام دهند و کمک کنند، آنهایی هم که نمی توانند، به صورت افتخاری ، سمتی، کاری و عنوانی به آنها بدهند، شرایطی برایشان فراهم کنند تا مثلاً بتوانند بروند استادیوم و بازی ها را ببینند، سال به سال و عید که می شود کارت پستالی برایشان بفرستند، اینها واقعاً خوشحالشان می کند. الان تفکر مدیران باشگاه، تفکر مخلصانه و صادقه ای نیست. وقتی می بینیم که چهار نفر را برده اند و کارها را به آنها سپرده اند در حالی که اصلاً در پرسپولیس نقشی نداشته اند، دیگر نمی توانیم به آنها اعتماد داشته باشیم. ما این همه نیروی متخصص داریم ولی از آنها استفاده نمی شود. هر وقت مدیریت عوض می شود و مدیر جدید می آید چهار نفر را می آورد و باندی را تشکیل می دهد و بقیه را خنثی می کند. این ایرادات وجود دارد که اجازه نمی دهد تیم نتیجه بگیرد.

**گفتید که بعضی از پیشکسوتان واقعاً نیازمند هستند(که البته ما هم این را می دانیم) شما فکر می کنید چه طور می شود به آنها کمک کرد یا باشگاه چطور می تواند دست آنها را بگیرد؟

به اعتقاد من فدراسیون باید به باشگاه ها اعلام کند یا خود باشگاه ها پیش قدم بشوند و وقتی می خواهند بازیکنانشان را ترانسفر کنند درصدی(هر چند کوچک) از پول آن انتقال را به حساب کمیته پیشکسوتان همان باشگاه بریزند تا از این طریق به بازیکنانی که در آن باشگاه خون دل خورده اند و حالا نیازمند هستند یاری شود... راه حل زیاد است اما متأسفانه بها داده نمی شود.

**زمانی که شما بازیکن بودید و بازی می کردید، به پیشکسوت ها فکر می کردید؟

ما رابطه بسیار خوبی با پیشکسوت هایمان داشتیم و از وجود آنها لذت می بردیم. حتی ملی پوشهای تیم را دعوت می کردیم و محله مان و کوچه و خیابان را برایشان چراغانی می کردیم. ما واقعاً عاشقشان بودیم.

**حالا چطور؟ حالشان را می پرسید، با آنها تماس دارید؟

بله. صددرصد مثلاً آقای ابراهیمی را که مربی من بوده اند، همیشه به یاد دارم با ایشان تماس می گیرم و هر جا حرفی از فوتبال و مربی پیشکسوت باشد از ایشان یاد می کنم.

رابطه بازیکنان جوان پرسپولیس با شما چطور است؟ آنها با شما ارتباط دارند؟

ببینید باشگاه باید به پیشکسوتش بها بدهد. اگر مدیر باشگاه مرا خرد کند، به شخصیت من احترام و ارزش نگذارد و به من بی احترامی کند، من نوعی در آن باشگاه از بین می روم، وقتی ما را وارد بازی نکنند کم کم از ذهن ها بیرون می آئیم و فراموش می شویم... البته من خودم کمابیش با بچه های تیم در ارتباط هستم. چند وقت پیش هم که تیم در هتل اردو داشت، رفتم پیش گل محمدی و باقری و اولادی و با هم حرف زدیم، اما خب این ارتباط ها زیاد نیست...

**طی سال هایی که بازی می کردید، کدام مربیان برای شما الگو بودند؟

آقای اوفارل. که خدا رحمتشان کند، خیلی برای من زحمت کشیدند. آقایان ناصر ابراهیمی، مهاجرانی، شرفی، گلاسکو و رضوی هم همین طور. در سطح محلات هم آقای فرمان که هنوز با ایشان در تماس هستم...

**در رده ملی چطور؟

خیلی ها بودند. مرحوم دهداری، آقایان وطن خواه، معینی، عسگرزاده و حبیبی همه از بزرگان فوتبال بودند و به من درس های بزرگی دادند و همیشه به این موضوع که زیرنظر آنها چیز زیادی یاد گرفته ام، افتخار می کنم.

**فرق فوتبال امروز با فوتبال زمان شما در چیست؟

از لحاظ فنی، سرعت و قدرت بدنی اش چشمگیر شده چون فوتبال علمی شده و از این حیث کیفیتش بالا رفته اما از زیبایی آن کاسته شده است.

یک تفاوت فاحش دیگر هم این است که آنزمان، مردم ستاره هایشان را بیشتر دوست داشتند و این موضوع شاید به خاطر این بود که یک بازیکن، ده سال توی یک تیم می ماند اما حالا بازیکنان دو سه سال یک بار تیم عوض می کنند. مردم دوست دارند که بازیکنان به تیمشان وفادار باشند و اگر هم بازیکنی روزی خواست از تیم برود، طوری باشد که باشگاه او را بفروشد نه آنکه خودش عزم رفتن کند...

**به عنوان آخرین سؤال شما فکر می کنید ما در فوتبال موفق بودیم و پیشرفتی داشتیم؟

نه، متأسفانه پیشرفت محسوسی نداشته ایم. شما ببینید تیم نوجوانان ما اوت شد، جوانانمان اوت شد و تیم ملی امیدمان هم اوت شد. در جام درجام هم اوت شدیم و...