تبیان، دستیار زندگی
در باب نامهای قرآن و تعداد آن از دیرباز تا کنون میان مفسران و قرآن پژوهان اختلاف نظر بوده است. ابوالفتوح رازى در تفسیرش 43 نام براى قرآن بر می شمارد. زركشى به نقل از قاضى ابوالمعالى این عدد را 55 اسم می رساند و برخی دیگر تا هشتاد اسم هم گفته اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسماء با مسما (1)

اسماء‌ الحسنی

اشاره:

در باب نامهای قرآن و تعداد آن از دیرباز تا کنون میان مفسران و قرآن پژوهان اختلاف نظر بوده است.

ابوالفتوح رازى در تفسیرش 43 نام براى قرآن بر می شمارد. زركشى به نقل از قاضى ابوالمعالى این عدد را 55 اسم می رساند  و برخی دیگر تا هشتاد اسم هم گفته اند.

کثیری از این اسامی گفته شده جنبه وصفی داشته و اطلاق عنوان اسم بر آنها خالی از وجه نیست.

سلسله نوشتار" اسماء با مسما" می کوشد تا در هر نوبت شما را با یکی از این نام های زیبای قرآن آشنا سازد.

1. احسن‌الحدیث: از اوصاف یا نام‌هاى قرآن

این تركیب، از 2 واژه احسن به‌ معناى نیكوترین و حدیث به ‌دست آمده است و به‌ دلیل پیوستگى واژه حدیث با احسن الحدیث، در همین مقاله از آن بحث مى‌شود. با وجود گوناگونى عبارت‌ها، نوعى هماهنگى در معناى واژه حدیث میان لغت‌شناسان به چشم مى‌خورد گویا آنان هر نو ظهورى اعمّ از شىء،1 سخن2 و خبر 3 را حدیث گفته‌اند كه رایج‌ترین معناى آن در قرآن، سخن و كلام است و از معانى غیر رایج آن مى‌توان به خبر و عبرت اشاره كرد.4 از مجموع‌23 بار كاربرد مفرد حدیث، معناى 9 آیه (اعراف/7، 185; كهف/18، 6; زمر/39،23; جاثیه/45، 6; طور/52، 34; نجم/53، 59; واقعه/56، 81; قلم/68، 44; مرسلات/77، 50) را مى‌توان با قرآن پیوند داد كه به ‌طور تقریبى در همه آن‌ها نوعى تهدید و سرزنش كافران به ‌دلیل بى‌توجهّى به آیات الهى به چشم مى‌خورد.

برخى معتقدند واژه حدیث در آیه‌59 نجم/53، به مضمون آیات پیش از خود اشاره دارد. برخى نیز حدیث را فقط در آیاتى چون 81 واقعه/56 و 6 كهف/18 كه با پیشوندهاى احسن و اسم اشاره «هـذا» همراه هستند، به ‌معناى قرآن دانسته‌اند5 كه شاید به جاى مفهوم كلّى آیه، صرفاً معناى واژه، مورد نظر آن‌ها باشد.

مفسّران، نوآورى‌ها،6 تازگى نزول قرآن در مقایسه با كتاب‌هاى آسمانى پیشین 7 و نیز كلام 8 و خبر جدید بودن 9 آن را دلیل وصف یا نام‌گذارى قرآن به حدیث مى‌دانند. هم‌چنین متكلّمان و مفسّران طرف‌دار نظریّه حدوث قرآن، نام‌گذارى این كتاب به حدیث را شاهدى بر ادّعاى خود مى‌شمارند.10 مخالفان آن‌ها نیز با ارائه پاسخ‌هایى از قبیل حدوث لفظى قرآن كوشیده‌اند از دیدگاه خود دفاع كنند;11 در‌ حالى‌كه گویا فهم عرفى و ابتدایى آیات، هیچ كدام از دیدگاه‌هاى یاد‌شده را یارى ندهد.

در فرهنگ دینى شاید، این وصف، شهرت بیش‌ترى از حدیـث داشته باشد; چنان‌كه امیرمؤمنان‌على(علیه السلام)براى تشویق به فراگیرى قرآن از آن با عنوان احسن الحدیث یاد‌كرده است: «تعلموا القرءان فإنّه أحسن الحدیث»
قرآن کریم

آشكارترین مورد وصف قرآن به حدیث، آیه‌23 زمر/39 است كه بر مبناى آن، قرآن نه ‌تنها حدیث، بلكه نیكوترین حدیث و سخن (احسن الحدیث) به‌شمار مى‌آید و آیاتش (در لطف، زیبایى، عمق و محتوا) همانند یك‌دیگر است. آیاتى مكرّر و منسجم دارد كه از شنیدن آن‌ها، بر ‌اندام كسانى‌كه از پروردگارشان مى‌ترسند، لرزه ‌مى‌افتد: «اَللّهُ نَزَّلَ اَحسَنَ الحَدیثِ كِتـبـًا مُتَشـبِهـًا مَثانِىَ تَقشَعِرُّ مِنهُ جُلودُ الَّذینَ یَخشَونَ رَبَّهُم ثُمَّ تَلینُ جُلودُهُم و قُلوبُهُم اِلى ذِكرِ اللّهِ ذلِكَ هُدَى اللّهِ یَهدى بِهِ مَن یَشَـاءُ و مَن یُضلِلِ اللّهُ فَما لَهُ مِن هاد». در ‌حالى‌كه بسیارى از مفسّران، احسن‌الحدیث را به ‌معناى نیكوترین كلام مى‌دانند،12 برخى با انطباق مفهوم تكرار كه در مثانى و متشابه نهفته است، با داستان‌هاى مكرّر قرآن 13 و شاید به تأثیر از آیاتى مانند «هَل اَتـكَ حَدیثُ موسى» (طه/20، 9) و نیز شأن نزول، آیه احسن‌الحدیث را به احسن‌القصص تفسیر كرده‌اند.14

در فرهنگ دینى شاید، این وصف، شهرت بیش‌ترى از حدیث داشته باشد; چنان‌كه امیرمؤمنان‌على(علیه السلام) براى تشویق به فراگیرى قرآن از آن با عنوان احسن الحدیث یاد ‌كرده است: «تعلموا القرءان فإنّه أحسن الحدیث».15  گفته‌اند: درخواست صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى بیان داستان پیشینیان16 یا شنیدن سخنى از او جهت رفع خستگى و ملال،17 سبب نزول آیه شده است كه هر دو شأن نزول، افزون بر نمایاندن جایگاه نشاط‌آفرین قرآن18 ضرورت مراجعه مسلمانان را در نخستین گام به قرآن یادآور مى‌شود.

گسترده‌ترین بحث درباره آیه، وجه وصف یا نام‌گذارى قرآن به احسن الحدیث است. در این جهت، اغلب به جنبه‌هاى لفظى و معنایى قرآن پرداخته‌اند. از جامع‌ترین دیدگاه‌ها، نظر فخر رازى است كه هر دو بُعد یاد‌شده را در نظر داشته‌است.19

مفسّران، شیوایى و فصاحت،20 نظم 21 و اسلوب بیانى ویژه 22 را از ویژگى‌هاى برترى لفظى قرآن و احسن‌الحدیث بودن آن بر شمرده‌اند. هم‌چنین از چهره معنوى قرآن پرده بر گرفته و برخى از ویژگى‌هاى برترى معنایى آن مانند موارد ذیل را نمایانده‌اند: مصونیّت از تناقض 23 و حقّ و صدق محض بودن،24 در برگیرى اخبار غیبى، 25 علوم فراوان 26 و شگفتى‌هاى آفرینش،27 انبوهى احكام در مقایسه با كتاب‌هاى پیشین،28 هدایت توده‌ها و بیدارساختن افكار و اندیشه‌ها،29 جامعیّت آن به ‌دلیل در برداشتن اصول، فروع و اخلاق.30

ادامه دارد ...

نوشته‌ی: تقى صادقى

فرآوری: شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان


[1]. مقاییس اللغه، ج‌2، ص‌36.

[2]. مفردات، ص‌222.

[3]. الوجوه و النظائر، ج‌1، ص‌268.

[4]. همان.

[5]. اسماء القرآن، ص‌61.

[6]. نمونه، ج‌12، ص‌162.

[7]. تفسیر ماوردى، ج‌5، ص‌122.

[8]. روح المعانى، مج‌13، ج‌23، ص‌381.

[9]. التحریر و التنویر، ج‌15، ص‌255.

[10]. التبیان، ج‌5، ص‌45.

[11]. التفسیر الكبیر، ج‌15، ص‌284.

[12]. كنزالدقائق، ج‌11، ص‌297; روح المعانى، مج‌13، ج‌23، ص381; المیزان، ج‌17، ص‌256.

[13]. روان جاوید، ج‌4، ص‌493.

[14]. الوجوه و النظائر، ج‌1، ص‌269.

[15]. نهج البلاغه، خ 110.

[16]. روح المعانى، مج‌13، ج‌23، ص‌381.

[17]. الكشاف، ج‌4، ص‌123.

[18]. روح المعانى، مج‌13، ج‌23، ص‌381.

[19]. التفسیر الكبیر، ج‌26، ص‌268‌ـ‌271.

[20]. تفسیر ماوردى، ج‌5، ص‌122.

[21]. روح البیان، ج‌8، ص‌97.

[22]. التفسیر الكبیر، ج‌26، ص‌268.

[23]. التفسیر الكبیر، ج‌26، ص‌268.

[24]. المیزان، ج‌17، ص‌256.

[25]. فتح البیان، ج‌8، ص‌219.

[26]. التفسیر الكبیر، ج‌26، ص‌268.

[27]. التحریر و التنویر، ج‌23، ص‌385.

[28]. كشف الاسرار، ج‌8، ص‌403.

[29]. شناخت قرآن، ص‌12.

[30]. الجدید، 6، ص‌158.

منابع

اسماء القرآن الكریم فى القرآن; التبیان فى تفسیرالقرآن; تفسیر التحریر و التنویر; تفسیر روح البیان; التفسیر الكبیر; تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب; تفسیر نمونه; الجدید فى تفسیر القرآن المجید; روان جاوید در تفسیر قرآن مجید; روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم; شناخت قرآن از رهگذر قرآن; فتح البیان فى مقاصد القرآن; كشف الاسرار و عدة الابرار; الكشاف; مجمع‌البیان فى تفسیر القرآن; معجم مقاییس اللغه; مفردات الفاظ القرآن; المیزان فى تفسیرالقرآن; النكت والعیون، ماوردى; نهج البلاغه; الوجوه والنظائر لالفاظ كتاب‌اللّه العزیز.