تبیان، دستیار زندگی
در ماجرای میقات موسای کلیم و تکلم خدای سبحان با او، آنگاه که موسی علیه السلام رؤیت خدا را از او تقاضا نمود، و خدای سبحان در جواب او فرمود: تو هرگز مرا نمی بینی ولیکن به کوه بنگر که اگر بر جای خود برقرار ماند، تو نیز مرا خواهی دید. آنگاه که خداوند بر کوه ت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قرآن، تجلّی ذات اقدس اله

قران

شماره پیشین: برترین نعمت خداوند خدای سبحان

خدای سبحان، عظمت قرآن را با تمثیلی چنین بیان می فرماید: "لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ "1 یعنی، اگر ما این قرآن را بر کوه نازل می کردیم، کوه با همه‌ی‌ استحکامش، توان تحمّل آن را نمی داشت و از ترس و هراس خداوندی که گوینده‌ی‌ این کلام آسمانی است، متلاشی می‌شد.

اینکه کوهِ استوار، توان تحمّل قرآن را ندارد، برای آن است که قرآن کریم، "تجلی" ذات اقدس اله است.

در ماجرای میقات موسای کلیم و تکلم خدای سبحان با او، آنگاه که موسی علیه السلام رؤیت خدا را از او تقاضا نمود، و خدای سبحان در جواب او فرمود: تو هرگز مرا نمی بینی ولیکن به کوه بنگر که اگر بر جای خود برقرار ماند، تو نیز مرا خواهی دید. آنگاه که خداوند بر کوه "تجلّی" نمود، کوه را مندکّ [هموار] و متلاشی ساخت.

"وَ لَمَّا جَاء مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْكَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ موسَى صَعِقًا "2

کوه اگرچه می تواند در نهان خود معدن بپروراند، گرچه می‌تواند در سینه‌ی‌ ژرفش، سرمای سنگین یخها و برفها و تگرگها را تحمّل کند، اگرچه می‌تواند در دامن خود، سیل خروشان را تحمّل نماید، و اگر چه کوهها، میخهای زمین هستند: وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا "3، ولی تحمّل "تجلّی" و وحی ویژه‌ی‌ خداوند را ندارند و ثقیل بودن قرآن نیز که فرمود: "إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْكَ قَوْلًا ثَقِیلًا "4، برای همین جهت است.

در این زمینه امیر المؤمنین سلام الله علیه در نهج البلاغه می فرماید: "فتجلّی لهم سُبحانه فى کتابه من غیر أن یکونوا رأوه"5؛ یعنی ذات اقدس اله در کتابش برای مردم "تجلّی" کرده، بدون آنکه بتوانند او را ببینند.

روایتی نیز از امام ششم سلام الله علیه به همین مضمون آمده است که: "لقد تجلّی الله لخَلْقه فى کلامه و لکنّهم لا یبصرون"6 که این بیان نورانی، تعبیر دیگری است از مضمون سخن علوی علیه السلام. بنابراین، اگر کوه توان دریافت و تحمل قرآن را ندارد، برای آن است که قرآن کریم "تجلّی" ذات اقدس اله است. و این تمثیل که در عظمت قرآن آمده، بیان حدّ متوسّط قرآن است؛ زیرا قرآن، مقام مکنونی [نهانی] دارد که نه تنها کوه تحمّل آن را ندارد، بلکه تمام سلسله‌ی‌ افراشته‌ی‌ جبال و مجموعه‌ی‌ آسمانها و زمین، از حمل آن ناتوانند که فرمود: "إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا "7

امانت قرآن را کسی جز انسان نمی تواند حمل کند، لذا روزی که حقیقت قرآن ظهور کند: "یوم یأتی تأْویله"8، بساط گسترده‌ی‌ آسمانها برچیده می شود و مجموعه‌ی‌ نظام موجود، به نظام دیگری تبدیل می گردد: "یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ "9البته برای امانت الهی، مصادیق گوناگونی یاد شد، لیکن کاملترین آنها حقیقت قرآن کریم می باشد. لازم است توجه شود که حفظ امانت و ادای متاع امانی به مستأمن و پرهیز از خیانت در آن، کاری است بس دشوار و حضرت علی علیه السلام، تحمل امانت حقوقی و مالی و ادای آن را مصداق آیه مزبور دانست و محتوای آیه‌ی‌ یاد شده را بر آن تطبیق فرموده است.10

از تفسیر تسنیم موضوعی، ج 1

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان


(1) سوره‌ی‌ حشر، آیه‌ی‌ 21.

(2) سوره‌ی‌ اعراف، آیه‌ی‌ 143.

(3) سوره‌ی‌ نبأ، آیه‌ی‌ 7.

(4) سوره‌ی‌ مزمّل، آیه‌ی‌ 5.

(5) نهج البلاغه، خطبه‌ی‌ 147.

(6) بحار، ج 89، ص 107.

(7) سوره‌ی‌ احزاب، آیه‌ی‌ 72.

(8) سوره‌ی‌ اعراف، آیه‌ی‌ 53.

(9) سوره‌ی‌ ابراهیم، آیه‌ی‌ 48.

(10) نهج البلاغه، خطبه‌ی‌ 199، بند10.