تفسیر تمثیلی "باران حکمت" (51)
نرخ بیکاری مردم=صفر
اشاره:
در ادامه مباحث تفسیری "باران حکمت"، که به صورت سلسله وار پیشکش حضورتان می شود، برآنیم تا در هر نوبت، کام جانتان را با یک شاخ نبات مثال از مفاهیم بلند سوره بقره شکربار کنیم.وَإ ِنْ كُنْتُمْ فِی رَیبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ(البقرة/23)
و اگر در باره آنچه بر بنده خود [= پیامبر] نازل کردهایم شک و تردید دارید،( دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست میگویید!
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِینَ(البقرة/24)
پس اگر چنین نکنید - که هرگز نخواهید کرد - از آتشی بترسید که هیزم آن، بدنهای مردم (گنهکار) و سنگها [= بتها] است، و برای کافران، آماده شده است!
به صدق کوش که خورشید زاید از نفست
آنچه از یک عصا میخواهیم دو چیز است: یکی اینکه وزنی نداشته باشد و دوم آنکه وزن انسانی را بتواند همواره و در هر شرایط و موقعیتی تحمل کرده و او را سرپا نگاه دارد.
قرآن کریم نیز چیزی شبیه عصاست و آنچه از آن متوقع است: یک سبکی است، یعنی محتوایی ثقیل و سنگین نداشتن و دوم هم آن که بتواند انسان را در هر سن و سالی و در هر شأن و شرایطی از زمین بلند کرده و آسمانی نماید.
حال در این آیه کریمه میفرماید: اگر در آنچه ما بر بنده خود فرو فرستادهایم تردید دارید، سورهای همانند آن بیاورید.
یعنی سخنانی بگویید که این دو ویژگی را با خود داشته باشد. و بیتردید چنین سخنان نمیتوانند به میان آورند، جز آن که مستقیم و یا غیر مستقیم از دل آیات قرآن بیرون کشیده و عرضه نمایند.
بنابراین به یاد داشته باشیم که منظور قرآن کریم در این آیه شریفه که میفرماید: سورهای مانند آن بیاورید، کلمات آهنگین و هم وزن با آیات نیست که پارهای چنین فرض و تصور کردهاند، و گاه سیاه مشقهایی بر کاغذ پارههایی عرضه کرده که بیتردید ارزش آن کاغذ پارهها همچنان بر آن نوشتههای خام میچرید. بلکه اساساً قرآن کریم هیچ کاری به فرم ندارد و اصولاً نباید هم داشته باشد، زیرا درخواست از یک بلوچ برای آوردن سورهای با زبان عرب و در قد و قواره قرآن کریم بسی از منطق و فهم دور است. بلکه آنچه بیتردید مورد توجه و تأکید در این آیه کریمه است، محتوای آیات است.
یعنی شما چیزی نمیتوانید بگویید که مثلاً در باره انسان نکتهای کلیدی و اساسی در آن باشد، اما در قرآن اشارهای پیرامون آن نرفته باشد.
البته اگر چه بلاغت و آهنگ و ریتم کلمات قرآنی نیز خود اعجازی دیگر است، اما این درست تشبیه اشکال زیبایی است که بر روی چوب عصا حکاکی و کندهکاری میکنند.
و ادعوا شهداء کم من دون الله 1
اگر چه در کار قرآن کریم، پیامبر صلی الله و علیه وآله وسلم تنها از خداوند کمک و امداد داشت، اما شما جز خدا هر کس که باشد و هر کجا که باشد دعوت کرده و احضار نمایید و از ایشان برای آوردن حتی یک سوره کمک بخواهید؛ اینجاست که در مییابید این کار جز با مدد حق امکانپذیر نیست.
مگر به روی دل آرای یار ما ور نی به هیچ وجه دگر کار بر نمیآید 2
ان کنتم صادقین
اگر اهل صدق و صداقتید.
یعنی آنچه کار آدمی را پیش میبرد، صدق و صداقت است و اگر نباشد هر چند هم که تمامی عالم و آدم همدست و همداستان انسان باشند، آدمی کاری از پیش نخواهد برد.
به صدق کوش که خورشید زاید از نفست که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست 3
من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود
مجسمه را در میدان شهر نمیسازند، بلکه نخست در کارگاه و دور از چشمان دیگران میسازند، و سپس طی تشریفاتی به میدان شهر آورده و نصب کرده و پرده برداری میکنند.
و دنیا چیزی شبیه کارگاه است، و همه دست اندرکار ساختناند، حال یکی مثل حافظ بهشت را میسازد و میگوید:
من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود
و آن دیگری جهنم را، و روز قیامت هر کس هر چه را که ساخته به میان میآورد چه جهنم و چه بهشت. از اینرو در قرآن کریم آمده است که «جهنم آورده می شود».
و جییء یومئذ بجهنم 4
و این نشان میدهد که جهنم در قیامت و در آن دنیا که میدان حضور است ساخته نمیشود، بلکه در همین کارگاه دنیا ساخته و پرداخته و تهیه و آماده میگردد؛
از این رو میفرماید:
اعدّت للکافرین
بترسید از آتشی که برای کافران آماده شده است.
بنابراین آدمها پیوسته در حال آماده سازی و ساختناند. و در حقیقت هیچ کس حتی برای لحظهای بیکار نیست، چون حتی خود بیکاری هم سازنده است، و میتواند سازنده جهنمی پر سوز و سوزان باشد!
پینوشتها:
1- شهداء، جمع شهید و به معنای حاضر است.
2- حافظ.
3- حافظ.
4- فجر/ 23.
تالیف: حجت الاسلام محمد رضا رنجبر
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان_شکوری