تبیان، دستیار زندگی
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد، فرمان دادم هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. خدای بزرگ از من خرسند شد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

منشور کوروش چه شد؟

سازمان میراث فرهنگی با بکارگیری تاکتیکهای مختلف از همکاری تمام عیار تا تهدید به قطع همکاری با موزه ملی بریتانیا جدیت فراوانی برای بازگرداندن منشور کوروش نشان داده، اما ای کاش همین میزان تلاش و پافشاری برای نگهداری از آثار تاریخی داخل کشور نیز صورت می گرفت.

منشور کوروش بیش از صد سال است در بخش ایران باستان موزه بریتانیا نگهداری می شود

به گزارش خبرنگار مهر، بحث و جدلها میان دو نهاد ایرانی و انگلیسی بر سر منشور کوروش و تلاشهای صورت گرفته توسط طرفین برای متقاعد کردن دیگری نهایتأ راه به جایی نبرد و این یادگار ارزشمند ایران زمین همچنان در اتاقک شیشه ای بخش ایران باستان موزه بریتانیا خواهد ماند.

در اواخر بهمن ماه سال 87 سازمان میراث فرهنگی ایران با برگزاری نمایشگاه " ایران عصرصفویه " در لندن بخشی از ارزشمندترین گنجینه تاریخی کشور مربوط به شاه عباس پادشاه قدرتمند صفوی را در راستای همکاری با موزه ملی بریتانیا برای نمایش به این موزه امانت داد و به همین دلیل انتظار می رفت که انگلیسیها برای انتقال منشور کوروش به ایران برای مدتی موافقت کنند، اما با وجود همکاری همه جانبه طرف ایرانی این موافقت هنوز حاصل نشده است.

اول بار در خرداد ماه همین سال بحث به خانه پدری بازگشتن منشور حقوق بشر کوروش مطرح شد که البته این امر تحقق نیافت و در نخستین تاخیر به شهریورماه موکول شد، اما پیش از فرارسیدن زمان این موعد نیز رئیس موزه بریتانیا اواخر مردادماه با ارسال نامه‌ای به بهانه شرایط حاکم بر ایرانِ پس از انتخابات از انصراف موزه برای انتقال این منشور به ایران خبر داد.

ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد، فرمان دادم هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. خدای بزرگ از من خرسند شد

با این همه اما سازمان میراث فرهنگی که علاقه و اصرار عجیبی برای تحقق این امر از خود نشان می دهد در پی تصمیم جدید موزه بریتانیا به رغم توافقات پیشین و همینطور بی پاسخ ماندن مکاتبات صورت گرفته از سوی مسئولان ایرانی برای تغییر این تصمیم بر آن شد که ضرب الاجلی دو ماهه برای انتقال منشور کوروش به تهران تعیین کند.

سازمان در این ضرب الاجل خود با مردود دانستن ادعاهای مسئولان بریتانیایی در رابطه با وجود ناآرامیهای انتخاباتی در ایران اعلام کرد که در صورت عدم تحقق انتقال منشور کوروش به ایران دو ماه پیش از پایان سال 2009 میلادی برابر با آبان ماه خورشیدی همه مراودات و ارتباطات علمی، تحقیقاتی، اجرایی و تخصصی خود را با این موزه لغو خواهد کرد.

اما اهمیت این استوانه گلی بازمانده از عهد هخامنشیان در چیست که تیرگی روابط سیاسی میان ایران و انگلستان را بر مسائل مربوط به تبادلات فرهنگی نیز تسری داده است. " منشور حقوق بشر کوروش موسوم به استوانه کوروش استوانه‌ای سفالین است که در سال ۵۳۹ پیش از میلاد به فرمان کوروش پادشاه بزرگ هخامنشی ساخته شد، این استوانه که جنس آن از گل رس است ۲۳ سانتیمتر طول و ۱۱ سانتیمتر عرض دارد و دور تا دور آن در حدود ۴۰ خط به زبان اکدی و به خط میخی بابلی نوشته شده‌است.بررسی‌ها نشان داد که نوشته‌های استوانه در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح به دستور کوروش بزرگ پس از شکست " نبونید " (بخت‌النصر) و گشوده شدن شهر بابل نوشته شده‌ و پس از آن به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایه‌های شهر بابل قرار داده شده‌است."

منشور صلح کوروش

در حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۱۸۷۹-۱۸۸۲) به هنگام کاوشهای باستان‌شناسی در بابل در میان رودان (بین النهرین)، هرمز رسام، باستان ‌شناس بریتانیایی آسوری‌ تبار، استوانهٔ سفالین منسوب به کوروش کبیر را یافت. این لوح سفالین استوانه‌ای همان زمان به این کشور استعمارگر منتقل شد و تاکنون در بخش " ایران باستان " موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.

ابتدا تصور می رفت نوشته‌های گرداگرد این استوانه گلی از فرمانروایان آشور و بابل باشد. اما بررسیهای بیشتری که پس از گرته ‌برداری و آوانویسی و ترجمه آن انجام شد، نشان داد که این " نبشته " در سال 538 پیش از میلاد به فرمان کورش بزرگ هخامنشی و به هنگام ورود به شهر بابل نوشته شده است، نوشته ای که برگردان آن حیرت باستان شناسان را برانگیخت.

" آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند … مَردوک (خدای بابلی) دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم. ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد … نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. من برای صلح کوشیدم. برده‌داری را برانداختم. به بد‌بختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. خدای بزرگ از من خرسند شد … فرمان دادم … تمام نیایشگاه‌هایی را که بسته شده بود، بگشایند...اهالی این محل‌ها را گرد آوردم و خانه‌های آنان را که خراب کرده بودند، از نو ساختم. صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم."

این سخنان پادشاه پیروز و فاتح شهر بابل از آن رو اهمیت دارد که بدانیم در کتیبه های بازمانده از دیگر پادشان بزرگ و قدرتمند گذشته همچون " آشور نصیرپال " (884 پ‌م.)، " سِـناخِـریب " (689 پ‌م)، " آشور بانیپال " (645 پ‌م.) پادشاهان آشور و " نبوکَد نَصَر دوم " پادشـاه بـابل (565 پ‌م.) چنان پیروزمندانه از غارت و جنایت بر علیه مردم سرزمینهای مغلوب سخن رانده شده که مو بر تن هر جنبنده ای راست می کند.

پس از ترجمه و انتشار فرمان کوروش بزرگ شهرت این استوانه گلی و متن بشردوستانه حک شده بر آن با عناوین "منشور آزادی" و "نخستین منشور جهانی حقوق بشر" شهرتی عالمگیر یافت، اما منشور حقوق بشر کوروش تنها یکبار و در جریان جشنهای ۲۵۰۰ ساله ایران به رغم مخالفت دولت وقت بریتانیا برای چند روز به ایران آورده شد و به نمایش در آمد.

30 سال پس از برافتادن سلسله های پادشاهی در پهنه خاک ایران زمین عده ای از مسئولان بار دیگر برای بازگرداندن این استوانه گلی منصوب به پادشاه بزرگ و خوشنام ایرانی به صرافت افتاده اند، شواهد هم حاکی از تلاشهای فراوان صورت گرفته است اما با این وجود نه مراودات و تبادلات صورت گرفته و نه تهدیدها و ضرب الاجلهای تعیین شده بر طرف بریتانیایی اثر نگذاشت و این منشور به کشورمان نیامد.

موزه ملی بریتانیا در آخرین پرده خوانی وعده های خود برای سازمان میراث فرهنگی خرداد ماه سال آینده را زمان ارسال  منشور کوروش به ایران اعلام کرده است. رئیس سازمان میراث فرهنگی در همین رابطه از مکاتبه رسمی مدیر موزه بریتانیا خبر داد که در آن رسماً اعلام شده پایان ماه جولای (خرداد 89) به طور حتم منشور کوروش همراه با چهار تکه تازه پیدا شده به ایران فرستاده می‌شوند.

کاخ هخامنشی بردک سیاه برازجان مربوط به داریوش اول در حال نابودی است

اما چیزی که در این میانه به چشم می آید و دل می آزارد روحیه نه چندان مطلوب  و احساس خود حقیرپنداری است که گویی در وجود برخی از ما (و همین طور مسئولان) ریشه هایی عمیق دوانده است. رد پای این نوع نگاه و روحیه در مسائل مربوط به میراث فرهنگی زمانی بارزتر می شود که دریابیم گویا تنها آن بخشی از میراث فرهنگی کشورمان مورد عنایت مسئولان داخلی را جلب می کند که مورد توجه و نظر کشورهای بیگانه و به خصوص پیشرفته واقع شده است.

چه بسیار بناهای به جا مانده از پیشینیان هخامنشی و ساسانی و اسلامیمان همچون، کاخ آپادانا، شهر بیشاپور، کاخهای هخامنشی سه گانه برازجان بوشهر، مجموعه های بی نظیر تاریخی در شوش و شوشتر و دزفول و رامهرمز و سرتاسر خاک خوزستان، آثار بی نظیر دوران شکوه اسلامی در اصفهان و صدها و هزارها کاروانسرا و حمام تاریخی در همه جای این کشور وجود دارد که به لحاظ ارزشهای تاریخی، فرهنگی و هنری تنه به تنه تخت جمشید و پاسارگاد می زنند اما چون از شهرت و وثوق نزد خارجیان بهره ای نبرده اند گویا چندان دل مسئولان و متولیان امور در داخل نیز جذبشان نمی شود.

سی و سه پل زیبا و شکوهمند اصفهان این روزها از زیر خاک با وضعیت خطرناکی دست و پنجه نرم می کند

اینگونه است که آثاری با این همه ارزشهای بی نظیر باستانی در کنار دستمان ویران می شوند اما سر کسی درد نمی گیرد اما برای منشور حقوق بشر کوروش که به جبر اقتضائات سیاسی فعلأ در دست بیگانه است و مسئله پرابهامی چون ارتش کمبوجیه در صحاری مصر ناگهان حس و دغدغه وطن پرستی مسئولان متبلور می شود و همه توش و توان خود را برای آن خرج می کنند.

بی هیچ تردیدی پیگیری و بذل توجه به این بخش از تاریخ کشورمان نیز واجد اهمیت و ارزش است اما این ارزش و اعتبار زمانی سمت و سوی حقیقت به خود می گیرد که این مسئولان به همان میزان نیز برای آثار تاریخی داخلی دل بسوزانند.

به کارگیری این همه پتانسیل و توان برای اعلام اینکه " ما نگران میراث فرهنگی کشورمان در خارج هستیم " و استفاده از تاثیر رسانه ای آن در جهان تا زمانی که به همان میزان به میراث پر ارزش داخلی توجهی نشود ره به جایی نخواهد برد.

تنظیم:س.آقازاده