تبیان، دستیار زندگی
مردى به نام اوس بن صامت (1) همسرى داشت به نام خوله دختر خویلد یا (خوله ، دختر حكیم بن ثعلبه ) و چون اوس بن صامت مردى عجول و تندرو بود و در یكى از ایام با عدم تمكین همسرش از لحاظ زناشویى مواجه گشت به شدت ناراحت و عصبى شد و به وى گفت: انت على كظهر امى ت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

طلاق به سبک جاهلیت

طلاق توافقی

مردى به نام اوس بن صامت 1 همسرى داشت به نام خوله دختر خویلد یا (خوله ، دختر حكیم بن ثعلبه ) و چون اوس بن صامت مردى عجول و تندرو بود و در یكى از ایام با عدم تمكین همسرش از لحاظ زناشویى مواجه گشت به شدت ناراحت و عصبى شد و به وى گفت: انت على كظهر امى؛ تو بر من بسان پشت مادرم بوده و بر من حرام هستى. 2

این مرد پس از آنكه خشمش فروكش كرد و به حالت طبیعى بازگشت از این سخن ، یعنى اظهار، نادم و پشیمان شد. و در حالى كه سخت افسرده خاطر بود به همسرش گفت: از این پس تو بر من حرام هستى و پیوند ما از یكدیگر گسیخته است . زن به او گفت : دست از این سخن بردار و چنین مگو؛ تو مى توانى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله بروى و مشكل خود را با او در میان گذارى .

مرد گفت : من خویشتن را چنین مى بینم كه از طرح این مشكل در حضور رسول خدا صلى الله علیه و آله ، در درونم احساس حیاء و آزرم مى كنم . زن گفت : پس راضى شو كه من شخصا نزد آن حضرت بروم و این زن حضور رسول خدا صلى الله علیه و آله رسید؛ در حالى كه عایشه مشغول شستشوى سر خود بود، زن به آن حضرت عرض كرد: شوهر من اوس بن صامت - آنگاه كه مرا به همسرى خود درآورد - من دخترى جوان و شاداب و صاحب اهل و مال و مكنت بودم ؛ اما او اموالم را صرف كرده و جوانیم تباه گشته و اهل و خویشاوندانم را از پیرامونم پراكنده است . اكنون كه سالخورده شده ام مرا ظهار كرده ؛ لكن از كار خویش پشیمان است. آیا براى حلال شدن ما نسبت به یكدیگر و بازگشت به زندگانى نخست، راهى وجود دارد؟

فرمود: اكنون تو بر او حرام مى باشى . آن زن عرض كرد: آن خدایى كه قرآن كریم را نازل كرد مگر سخنى از طلاق و جدایى به میان نیاورد، او مرا طلاق نداده و رهایم نكرده است ، او پدر فرزندان من و محبوب ترین افراد از دیدگاه من است . رسول اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: آنچه هم اكنون مى توانم بگویم این است كه تو بر او حرام هستى ، و در زمینه كار و مشكل تو هیچ حكم جدیدى از جانب خداوند به من نرسیده است .

این زن پیاپى به رسول خدا صلى الله علیه و آله مراجعه مى كرد و همان پاسخ را مى شنید كه تو بر او حرام هستى . زن از این وضع سخت دچار افسردگى خاطر شده و آه از نهاد مى كشید و بانگ و ناله برمى آورد و مى گفت : از پریشانى و بینوایى و نگون بختى و نیاز و گرفتارى خویش به درگاه خدا شكوه مى برم ؛ بار خدایا به زبان پیامبر خود (راهى فراسوى مشكل و گرفتارى من بگشا) حكم و دستورى در این باره فروفرست.

کسانی که همسران خود را «ظهار» می‌کنند، سپس از گفته خود بازمی‌گردند، باید پیش از آمیزش جنسی با هم، برده‌ای را آزاد کنند؛ این دستوری است که به آن اندرز داده می‌شوید؛ و خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است!

این حادثه نخستین ظهارى بود كه پس از اسلام روى داد؛ بارى آنگاه عایشه از شستشوى سر خود فارغ شد، این زن به پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله عرض كرد: اى پیامبر خدا راجع به حل مشكل من چاره اى بیندیش . عایشه گفت: سخن كوتاه كن و از ادامه مجادله با پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله بپرهیز آیا به چهره رسول خدا صلى الله علیه و آله نمى نگرى كه به هنگام نزول وحى، حالت رخوت و سستى در آن پدیدار مى گردد. (و هم اكنون آن حضرت در حال دریافت وحى به سر مى برد؛ بنابراین سكوت اختیار كن )3

آنگاه كه وحى به پایان رسید به آن زن فرمود: برو شوهرت را بیاور. شوهر به حضور رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و آن حضرت این آیات را بر او تلاوت فرمود: قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجَادِلُكَ فِی زَوْجِهَا وَ تَشْتَكِی إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ یسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ(المجادلة/1)

خداوند سخن زنی را که درباره شوهرش به تو مراجعه کرده بود و به خداوند شکایت می‌کرد شنید (و تقاضای او را اجابت کرد)؛ خداوند گفتگوی شما را با هم (و اصرار آن زن را درباره حل مشکلش) می‌شنید؛ و خداوند شنوا و بیناست.

طلاق

الَّذِینَ یظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِی وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَیقُولُونَ مُنْكَرًا مِنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ(المجادلة/2)

کسانی که از شما نسبت به همسرانشان «ظهار» می‌کنند (و می‌گویند: «أنت علی کظهر أمی = تو نسبت به من بمنزله مادرم هستی»)، آنان هرگز مادرانشان نیستند؛ مادرانشان تنها کسانی‌اند که آنها را به دنیا آورده‌اند! آنها سخنی زشت و باطل می‌گویند؛ و خداوند بخشنده و آمرزنده است!

وَالَّذِینَ یظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ یعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ یتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ(المجادلة/3)

کسانی که همسران خود را «ظهار» می‌کنند، سپس از گفته خود باز می‌گردند، باید پیش از آمیزش جنسی با هم، برده‌ای را آزاد کنند؛ این دستوری است که به آن اندرز داده می‌شوید؛ و خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است!

فَمَنْ لَمْ یجِدْ فَصِیامُ شَهْرَینِ مُتَتَابِعَینِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ یسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّینَ مِسْكِینًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ لِلْكَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ(المجادلة/4)

و کسی که توانایی (آزاد کردن برده‌ای) نداشته باشد، دو ماه پیاپی قبل از آمیزش روزه بگیرد؛ و کسی که این را هم نتواند، شصت مسکین را اطعام کند؛ این برای آن است که به خدا و رسولش ایمان بیاورید؛ اینها مرزهای الهی است؛ و کسانی که با آن مخالفت کنند، عذاب دردناکی دارند!

تنظیم: شکوری_کارشناس بخش قرآن


1-از این مرد به عنوان سلمه بن صخر نیز یاد كرده اند (رك : الاتقان 1/50).

2-ظهار: در دوران جاهلى موجب حرمت دائمى زن و شوهر نسبت به یكدیگر بود كه اسلام ، اصل اظهار را تحریم كرد. رك : جواهر الكلام 33/96. الروضه البهیه 6/117). بجاست بادآور شویم كه در میان تمام سوره هاى قرآن كریم - ظاهرا - تنها سوره اى كه در تمام آیات آن لفظ جلال ، یعنى الله یكبار و یا چند بكار رفته همین سوره مجادله است رك : هامش مسالك الافهام : جواد كاظمى 2/92.

3-اسباب النزول ، ص 76.

4-سوره مجادله ، آیات 1 تا 4