تبیان، دستیار زندگی
تفسیر از واژه «فَسَرَ» به معانی روشن كردن و آشكار ساختن است و تفسیر در اصطلاح مفسران عبارت است از زدودن ابهام از لفظ مشكل و دشوار، كه در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشكال است.[1] «رأی» عبارت است از آن تصوراتی كه مانند محسوسات مورد رؤیت ذهنی باشد و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفسیر به رای قرآن

قرآن

تفسیر به رأی چیست؟ و چه ویژگی‌هائی دارد؟

یكی از روش‌ها و گرایش‌های تفسیر قرآن تفسیر به رأی است كه در روایات فراوانی به شدّت از آن نكوهش و تقبیح شده است قبل از بیان روایات، به معنی تفسیر و رأی مورد بررسی قرار می گیرد.

معنای تفسیر و رأی:

تفسیر از واژه «فَسَرَ» به معانی روشن كردن و آشكار ساختن است و تفسیر در اصطلاح مفسران عبارت است از زدودن ابهام از لفظ مشكل و دشوار، كه در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشكال است.[1] «رأی» عبارت است از آن تصوراتی كه مانند محسوسات مورد رؤیت ذهنی باشد و اصطلاحاً به معنای «اعتقاد حاصل از اجتهاد و تفكّر» استعمال می‌شود[2] و برخی از دانشمندان، رأی در این‌ مورد را به معنای «هوی و هوس»[3] گرفته‌اند.

روایات در مذمت تفسیر به رأی:

احادیثی نقل شده كه مردم را از تفسیر به رأی برحذر داشته است. و قائل به این است که اگر شخصی از یك لفظی قطع به معنایی پیدا کند و بدون دلیل شرعی و تنها به رأی و نظر شخصی و استحسان خودش تكیه كند؛ تفسیر به رأی است.[4] رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: «ما امَنَ بی مَنْ فَسَّر برأیه كلامی»[5] (خدای جلّ‌جلاله می‌فرماید: هر كسی به رأی و دلخواه خویش گفتار مرا تفسیر كند به من ایمان نیاورده است) «من فَسّر القرآن برأیه فلیتبوَأ مقعدَه من النّار»[6] (كسی كه قرآن را به رأی و نظر خود تفسیر كند، جایگاهش آتش جهنم است) و عیّاشی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل می‌كند كه فرمودند: «مَنْ فسّر القرآن برأیه ان اصابَ لم یُوجَز، و ان اخطاً فهو ابعدُ من السماء»[7] (كسی كه قرآن را به رأی و نظر خویش تفسیر كند، اگر درست و مطابقِ با واقع باشد، اجر و پاداشی برایش نیست و اگر خطا رود، هر آینه (از مرز و حق و حقیقت) بیشتر از فاصله آسمان‌ها از یكدیگر، دور شده است.

قرآن

منظور از تفسیر به رأی چیست؟

هر چند مفسران در معنای «تفسیر به رأی» اختلاف كرده‌اند ولی روایات متعدّدی كه از ناحیه ائمه ـ علیهم السّلام ـ وارد شده است «تفسیر به رأی» را به روشنی معنا نموده است.[8]

الف. امام محمد باقر ـ علیه السّلام ـ به قتاده مفسِّر معروف فرمودند: «وَیْحَكَ یا قتادة ان كنتَ انما فَسَّرت القرآن من تلقاء نفسِك فَقَدْ هلكتَ و اهلكت و ان اخذتَه من الرجال فقد هلكت و اهلكت» وای بر تو ای قتاده اگر قرآن را از پیش خود تفسیر كنی، به یقین هلاك می‌شوی و دیگران را نیز به هلاكت خواهی كشاند (هم‌چنین) اگر تفسیر قرآن را از دیگر مردم (درست مانند حالتی كه از پیش خود تفسیر كنی) فراگیری، سرانجام هلاك شده دیگران را نیز به هلاكت خواهی كشاند.

ب. در تفسیر منسوب به امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ چنین آمده است كه:[9] «آیا می‌دانید چه كسانی به قرآن، كه آن را شرفی بسی بزرگ و والا است تمسك می‌جویند؟ آنان كه قرآن و تأویلش را از ما اهل بیت و یا از نمایندگان و سفیران ما به سوی شیعیانمان به دست آورند، نه از طریق قیاس بدكاران و آرای اهل جدل. امّا آنان كه به رأی و نظر خود درباره قرآن اظهار نظر می‌كنند، اگر تصادفاً گفتارشان درست باشد، عملشان از روی نادانی بوده، قرآن را از غیر اهلش فرا گرفته‌اند، و امّا اگر دچار خطا و اشتباه شده، سخنشان مطابق با واقعِ امور نباشد، جایگاهشان آتش جهنم خواهد بود.»[10]

قرآن

پس از نقل دو روایت با تلخیص و دسته‌بندی نظر مؤلف (مقدمه تفسیر برهان)[11] در این مورد بیان می گردد:

1. شخص رأی دارد و یا عاشق نظر خودش است و لذا آیه قرآن را بر اساس خواسته و هوای خودش تأویل و تفسیر می‌كند و چنان‌چه رأی او نبود هیچ‌گاه آن معنا از آیه استفاده نمی‌شد و این نوع تفسیر به رأی خودش دو نوع است یكی این‌كه تفسیر او از راه جهل و نادانی است. پس مثال می‌فرماید مثل اكثر تفاسیر مخالفین. دوم آن‌كه با علم و آگاهی این كار را انجام می‌دهد مثل آنهایی كه با آیات قرآن برای تصحیح بدعت‌های خود استدلال می‌كند در حالی كه خودش می‌داند معنی آیه چنان نیست كه او می‌گوید ولی برای این‌كه خصم خود را به اشتباه بیندازد و او را گمراه كند. سوم این‌كه همین‌ شخص كه بر اساس هوای نفس قرآن را تفسیر می‌كند و با علم و آگاهی می‌داند این تفسیر غلط است ولی غرض صحیح ممكن است داشته باشد (مثل اصحاب تأویلات باطنیه) مثلاً برای این‌كه دلیلی از قرآن برای مجاهده با نفس داشته باشد به آیه «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى»[12] كه اشاره به قلبش می‌نماید كه فرعون این است و این نوع تفسیر هم ممنوع است (البتّه دلیلش روشن است اگر راهش باز شود هر كسی براساس خواسته هوی و هوس از قرآن برداشتی می‌كند همان‌طور كه مجاهدین خلق می‌گفتند: «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ»[13] یعنی مبارزه زیر زمینی و همین مطلب خواسته طرفداران «قرائت‌های مختلف می‌‌باشد» پس در این اقسام سه‌گانه كه بخش نخست بود طرف دنبال تفسیر قرآن نیست بلكه خودش ایده و هوی و هوسی دارد كه می‌خواهد آن را توجیه كند سعی می‌كند از قرآن برای خودش دلیل توجیه‌كننده‌ای بیاورد.

آیا می‌دانید چه كسانی به قرآن، كه آن را شرفی بسی بزرگ و والا است تمسك می‌جویند؟ آنان كه قرآن و تأویلش را از ما اهل بیت و یا از نمایندگان و سفیران ما به سوی شیعیانمان به دست آورند
قرآن

2.شخص از پیش خود تسریع دارد در تفسیر نمودن قرآن ولی سرمایه عملی‌اش فقط به طور اندك است، ظاهر زبان عربی را بلد است. دنبال طلب روایت و گفتاری كه از ائمه ـ علیهم السّلام ـ در مورد این آیه است نیستند مخصوصاً روایاتی كه در مورد مطالب بلند و غرائب (دور) و الفاظ مبهمه، الفاظ جابجائی در موارد اختصار حذف، اضمار، تقدیم و تأخیر، ناسخ و منسوخ، خاص و عام، رخص و عزائم محكم متشابه و چهره‌های گوناگون آیات متفرقه وجود دارد كه محتاج به استماع از ائمة ـ علیهم السّلام ـ می‌باشد. كسی که در چنین موردی مبادرت بورزد در استنباط معانی قرآن (و تفسیر آن) به مجرد همان مقدار فهم لغت عربی اشتباه و غلط خواهد شد و جزء آنهای كه تفسیر به رأی دارند می‌باشد. بنابراین لازم است دنبال شنیدن (اخبار تفسیر باشد) تا موارد غلط و اشتباه از بین برود و تازه بعد از شنیدن روایات باید اهل نظر و استنباط باشد، تا بتواند آن را بفهمد، و از جمله برنامه تفسیر، وارد بودن به زبان و لغت عربی است تا با آشنایی به لغت و زبان آن را تفسیر نماید.

تنطیم: گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی

منبع: پاسخگو، پرسش و پاسخ دینی


پی نوشت ها:

[1] . معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، مشهد، الجامعة الرضویه، 1418 ق، ج 1، ص 13.

[2] . عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن تهران، چاپ ارشاد، 1373، ص 229.

[3] . معرفت، محمدهادی، همان، ج 1، ص 63.

[4] . مقدس اردبیلی، زبدة البیان، ص 21.

[5] . معرفت، محمدهادی، همان، ج 1، ص 60.

[6] . همان، ص 61.

[7] . مرآة الانوار، مقدمه تفسیر قرآن، ص 16، به نقل از: عمید زنجانی، عباسعلی، همان، ص 223.

[8] . تمام این روایات در مقدمه تفسیر برهان كه قبل از جلد اوّل است به عنوان مرآة الانوار و مشكوة الاسرار وجود دارد.

[9] . متن حدیث را به علت اختصار پاسخ، حذف نمودیم و به ترجمه آن اكتفاء نمودیم.

[10] . مقدمه تفسیر برهان، (مرأة الانوار)، ص 16.

[11] . همان.

[12] . طه/ 24.

[13] . بقره/ 3.