تبیان، دستیار زندگی
همچنین لازم است اخلاق هم بحث پسندیده باشد. از هم بحث تند خوو بد اخلاق و لجوج باید فاصله گرفت؛ زیرا انسان از اخلاق طرف مقابل تاثیر می پذیرد. گذشته از این شرایط، شرط دیگری به عنوان شرط اساسی مباحثه، مطرح نیست، هر چند ممکن است شرایط ترجیحی متعددی فرض نمود؛ ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهارت های مباحثه
e('-+g

مباحثه را می توان "بازگویی درس برای دیگران" تعریف کرد، چنان که می توان از آن به تدریس محدود و غیر رسمی تعبیر نمود. مباحثه عمدتاً اسلامی و نشات گرفته از فرهنگ اسلام است ، هرچند نشانه هایی از موجود مباحثه در میان سایر ملل نقل شده است، بدون تردید در فرهنگ اسلام، ارزش خاصی پیدا کرده است. از این رو برخی از بزرگان در مقدس ترین ساعات از بهترین زمانها «شب قدر در ماه مبارک رمضان » به "مذاکرۀ العلم" سفارش کرده، آن را افضل دانسته اند.(1) تقویت بیان و حافظه، گویا شدن زبان، ثبت و ضبط مطالب در ذهن، توجه به اشکالات، راه یابی به برخی پرسشها و پاسخ آن ها، شکوفا شدن استعداد، بالا رفتن نیروی نقد و بررسی و بهره بردن از افکار دیگران، از جمله فوایدی است که بر مباحثه و مذاکرات علمی متربت است.

در این بهره بردن طلاب قوی و غیر قوی شریک هستند. البته بهره بردن از مباحث بستگی  به نکاتی دارد؛ که ذیلاً توضیح بیش تری داده می شود.

زمان مباحثه

زمان مباحثه می تواند قبل از رفتن به درس روزانه باشد؛ اما مناسب ترین وقت مباحثه، پس از پشت سر گذاشتن مراحلی است که  قبلاً برای مطالعه بیان کردیم. البته یاداشت کردن نکات درس بهتر است بعد از مباحثه صورت گیرد، لکن بقیه مراحل بایستی قبل از مباحثه انجام گیرد. پس بهترین زمان مباحثه بعد از مطالعه و قبل از گرفتن درس جدید می باشد.

مکان مباحثه

مکان مباحثه شرط خاصی ندارد؛ هر جا که آرام و موجب صفای روح باشد برای مباحثه مناسب است. معروف است که علمای قدیم یونان سعی می کردند مباحث علمی خود را نزدیک قبور بزرگان مطرح کنند؛ زیرا معتقد بودند که ارواح بزرگان بر روح آنها موثر است. بدون ترید این که علمای ما معمولاً مباحثه خود را نزدیک حرم ائمه اطهار (علیه السلام) یا نزدیک قبور علما انجام میدادند، صرفاً به خاطر کمبود مکان مناسب نبوده است؛ اما این نکته از نگاه آنها دور نبوده است که نزدیک شدن به یک روح بزرگ باعث تاثیر پذیری از آن روح می گردد.

شیوه مباحثه

مباحثه به شیوه های مختلفی صورت می گیرد:

گاهی مباحثه به این شکل است که افراد خط به خط مطلب را می خوانند و معنای می کنند (معمولاً در مقطع سطح این گونه است)؛ بعضاً کتاب را می بنند و بحث می کنند. به نظر می رسد بهترین روش در مباحثه همان روشی است که برای تدریس باید انجام شود؛  یعنی مباحثه واقعاً شبیه کلاس درس باید باشد. به عبارت دیگر همان طور که مثلاً استاد درس را چنین شروع می کند: امروز سه مطلب داریم؛  مطلب اول این است، مطلب دوم و مطلب سوم آن؛ سپس مطالب را توضیح و در ادامه بر متن کتاب تطبیق می دهد؛ در مباحثه هم مناسب است که همین شیوه صورت بگیرد، مطلب دوم به دنبال مطلب اول و مطلب سوم به دنبال مطلب دوم طرح و بحث گردد. این شیوه پسندیده و مفید برای مباحثه است.

پس مباحثه درس باید به طریقی صورت بگیرد که استاد باید تدریس نماید؛ البته همراه نقد و بررسی و اظهار نظر از خود و بیان مطالب کتاب های جنبی و حواشی مختلف همچنین است که طرف اصلی در هر مباحثه که گوینده و تقریر کننده درس است قبل از شروع مباحثه با قرعه معین شود تا زمینه حضور در بحث بدون مطالعه از بین برود؛ زیرا اگر چه فرض بر این است که طرف های بحث منظم  و متعهد به رعایت شرایط مباحثه از جمله مطالعه قبلی هستند؛ ممکن است این ذهنیت که امروزه، خواندن بحث نوبت من نیست، باعث مطالعه نکردن یا عدم دقت لازم در مطالعه گردد؛ از این رو مناسب است که قبل از شروع مباحثه گوینده بحث معلوم نباشد تا زمینه مزبور از بین برود.

شرایط هم بحث

نظم معقول، پای بندی به مقررات و شرایط مباحثه، اهل جدال و مراء نبودن، بهره بردن از تمامی توان و استعداد، از شرایط لازم مباحثه است.

برخی از شرایط دیگر، مانند قرار داشتن در یک پایه تحصیلی، قوی تر یا مساوی بودن هم بحث از شرایط ترجیحی مباحثه است؛ نه شرایط لازم و حتمی؛ زیرا اگر هر کس به دنبال هم بحث قوی تر باشد، مباحثه ای صورت نخواهد گرفت؛ چنانکه هم بحث مساوی هم کم پیدا می شود؛ ضمن این که دستیابی به فواید مباحثه، مستلزم داشتن هم بحث قوی تر یا مساوی نیست؛ از شیخ انصاری چنین نقل شده است که من گاهی از جوان ترین شاگردهایم به واسطه اشکالاتی که مطرح می کردند؛ مطلب می آموختم و اشکالات آن ها مرا به فکر وامی داشت؟

البته بدیهی است که مباحثه با قوی تر از خود نعمتی است که باید قدر آن را دانست.

ضمن اینکه باید در نظر داشت فرهنگ و اخلاق دینی به ما آموخته است که همیشه نباید نفع خود را در نظر گرفت و همه چیز را در قالب معادلات مادی و ریاضی ریخت. اگر محصلی با خدای خود معامله کند و برخی افراد ضعیف تر(البته منظم و کوشا) را در مباحثه خود بپذیرند، بدون شک خداوند اقدام او را بدونه پاسخ نمی گذارند. اگر خداوند به دانش پژوهی استعداد وافر داده است، باید بهره آن را به دیگران هم برساند: «زکاۀ العلم نشرۀ». البته هم بحث باید منظم  و مرتب باشد و طرف مقابل را به مباحثه تشویق کند. اگر هم بحث موجب سستی انسان گردد، یا در مباحثه به سخنان پراکنده بپردازد،  بهتر است سراغ هم بحث دیگری رفت.

اخلاق بحث

همچنین لازم است اخلاق هم بحث پسندیده باشد. از هم بحث تند خو و بد اخلاق و لجوج باید فاصله گرفت؛ زیرا انسان از اخلاق طرف مقابل تاثیر می پذیرد. گذشته از این شرایط، شرط دیگری به عنوان شرط اساسی مباحثه، مطرح نیست، هر چند ممکن است شرایط ترجیحی متعددی فرض نمود؛ اما همان طور که گفته شد، شرایط ترجیحی غیر از شرایط الزامی است.

تعداد هم بحث

اصولاً نمی توان عدد خاصی برای شرکت کننده در بحث پیشنهاد داد؛ در روال طبیعی سه نفر بهترین تعداد است؛ به ویژه اگر افراد شرکت کننده در مباحثه در سه رتبه: قوی، متوسط  و ضعیف باشند.(2)


فرآوری: سید مهدی موسوی گروه حوزه علمیهایمیل حوزه


منابع

1- مفاتیح الجنان، اعمال شب بیست و یکم و بیست و سوم رمضان.

2- صراط(هدایت تحصیلی طلاب و دانش پژوهان، ابوالقاسم علیدوست، قم، دارالفکر، 1387، ص72.