برات آزادی فاسق از دوزخ
روایت نمودهاند که رسول خدا صلیالله علیه و اله وسلم روزی از قبرستانی گذر مینمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: عجله کنید و بگذرید اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند حضرت فرمودند: عجله نکنید.
اصحاب عرض کردند: یا رسولالله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب میکردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد او را نداشتم اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد، گفتند: یا رسولالله! سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟
حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به سبب فسقش تا این ساعت در اینجا معذب بود کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلّم به این فرزند (بسمالله الرحمن الرحیم) را تعلیم نمود و کودک آن را بزبان جاری نمود، در این هنگام به فرشتگان عذاب خطاب رسید که دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد.*
___________________
*ر.ک: داستانهایی از بسم الله الحمن الرحیم
منبع: هزار و یک حکایت قرآنی، محمد حسین محمدی
تنظیم: شکوری_کارشناس بخش قرآن