تبیان، دستیار زندگی
اول زنى كه وجود مبارك پیغمبر اختیار نمود حضرت خدیجه چهل ساله بود كه در سن بیست و پنج سالگى با آن مخدره ازدواج فرمود. جناب خدیجه خواهر ابوینى عوام پدر زبیر است كه اهل تسنن را از عشیره مبشره
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مادر امام حسین(علیه‎السلام) کیست؟

حضرت فاطمه علیهاالسلام

السلام علیك یابن فاطمة الزهرا سیدة نساءالعالمین؛ سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا سرور زنان عالمیان

در ادامه شرح زیارت عاشورا به سلام به حضرت زهرا(علیهاالسلام) رسیدیم. که در این مقاله به معرفی شخصیت والای ایشان می پردازیم تا بدانیم که مادر امام حسین(علیه السلام) کیست؟ تا در نتیجه به مقام حضرت سیدالشهدا پی ببریم.

علت نامیدن آن حضرت به این نام

اول زنى كه وجود مبارك پیغمبر اختیار نمود "حضرت خدیجه" چهل ساله بود كه در سن بیست و پنج سالگى با آن مخدره ازدواج فرمود. جناب خدیجه خواهر ابوینى "عوام" پدر "زبیر" است كه اهل تسنن را از عشیره مبشره می‎دانند.

تولد فاطمه(علیهاالسلام) در بیستم جمادى الثانى سال چهارم بعثت در مكه معظمه بوده و این خانم را فاطمه نام نهادند.

"شیخ صدوق" در "معانى الاخبار" از "سدیر صیرفى" از حضرت صادق(علیه‎السلام) روایت می‎كند كه در حدیث معراج آمده كه جبرئیل از درخت بهشتى سیبى چیده به دست مبارك حضرت رسول داد چون آن را شكافت نورى مشاهده كرد. فرمود اى جبرئیل این نور چیست؟ عرض كرد: هى فى السماء منصورة و فى الارض فاطمة .

از این روایت معلوم می‎شود كه خدا این نام را قبل از ولادت بر آن خانم نهاده و لذا بعد از تولد ملكى بر پیغمبر نازل شد و اسم فاطمه را به زبان آن حضرت جارى ساخت .

اگر چه قبل از این كه این حضرت، فاطمه نامیده شود؛ فاطمه‎هاى دیگرى در اسلام بوده‎اند مانند: "فاطمه" مادر خدیجه و "فاطمه بنت اسد" و "فاطمه بنت زبیر" و "فاطمه بنت حمزه" ولى در اسلام، اول زنی كه فاطمه نامیده شد دختر پیغمبر بود و در هر خانه‎ای كه دخترى به نام فاطمه باشد باعث ازدیاد رحمت و زیادی برکت خواهد بود.

معناى فاطمه

لفظ فاطمه مشتق از "فطم" است و در مجمع البحرین گوید: فطیم بر وزن كریم طفلى را گویند كه از شیر مادر، جدا كرده باشند و رضاع وى به نهایت رسیده باشد. در المنجد گوید: فطم الحبل: قطعه .

در عیون الاخبار از حضرت زهرا(علیها‎السلام) روایت می‎كند كه پیغمبر فرمود: من فاطمه را فاطمه نامیدم براى آن كه خداوند او و دوستان او را از آتش جدا فرموده و عبارت روایت اینست كه: قال رسول الله سمیتها فاطمة لان الله فطمها و فطم من احبها عن النار .

حضرت رسول اکرم فرمودند: مردم در حكمرانى حریص می‎شوند با آن كه عاقبت آن افسوس و پشیمانى است پس آن وقت طفل شیرى در آسایش و راحتی است و آن كه از شیر گرفته شده در زحمت و مشقت خواهد بود. شاید در این روایت فاطمه است كه از شیر گرفته شده معنى دارد.

و نیز در حدیث دیگر فرمود: بهترین امت من كسى است كه جوانى خود را در طاعت خدا صرف نماید و از لذات دنیا خود را جدا نماید. در این خبر فطم به معنى جدا شدن آمده و آنچه از اخبار استفاده می‎شود اینست كه وجه تسمیه آن مخدره به فاطمه یكى از وجوه زیر است:

1- او را فاطمه گفتند لانقطاعها عن نساء زمانها فضلا و دینا و حسبا، چنانچه مفاد خبر صادقین در بحارالانوار است .

فاطمه(سلام الله علیها) مقامات عالیه نفسانیه و فضائل عقلانیه را دارا بود و در كودكى كمال بزرگى را داشت كه در میان تمام زنان دنیا وجود نداشت، لذا پدرش او را سیده نساء عالمین خواند، بلكه درباره ایشان فرمود: انها اشرف من جمیع الانبیاء و المرسلین عدا ابیها خاتم النبیین؛ از همه اینها غیر از پدرش برتر بود و در شرافت زندگى به درجه‎اى رسید كه دست دیگران به آن پایه نرسد.

2- در علل الشرایع از حضرت باقر(علیه‎السلام) روایت كرده كه فرمود: لما ولدت فاطمة اوحى الله تعالى ملك فانطلق به لسان محمد فساماها فاطمة قال انى فطمتك بالعلم و فطمتك عن الطمث قال (علیه‎السلام) والله لقد فطمها الله تبارك و تعالى بالعلم و عن الطمث بالمیثاق .

در این حدیث چهار مطلب ذكر شده است :

- ملكى اسم فاطمه را بر زبان پیغمبر جارى نمود.

- فطام فاطمه به علم به این معنى كه فطمتك بالعلم؛ یعنى ترا به علم شیر دادم تا بى نیاز از دیگران شدى یا آن كه ترا به سبب علم از جهل جدا كردم و یا بریدن تو از شیر مقرون به علم بود.

- فطام از طمث به این معنى است كه فاطمه مثل زنان دیگر خون حیض نمى‎بیند.

شیخ صدوق می‎نویسد كه روز قیامت لواء شفاعت به دست فاطمه زهرا داده می‎شود تا از ذراره (فرزندان) و دوستانش شفاعت كند.

- كلام امام باقر(علیه‎السلام) است كه به قسم خوردن با ضمیمه میثاق خبر از قول حضرت رسول اکرم داده و قسم خوردن امام باقر به جهت آنست كه دیگران گمان نكنند امام باقر درباره مادرش زهرا مبالغه می‎كند بلكه عین حقیقت را بیان فرموده است.

علم حضرت فاطمه(علیهماالسلام)

كلینى در كافى خبرى از "ابوالبصیر" نقل می‎كند که: خدمت امام صادق(علیه‎السلام) شرفیاب شدم؟ عرض كردم می‎خواهم از شما سئوالى بپرسم آیا اینجا كسى هست كه كلام مرا بشنود؟ حضرت فرمود هر چه به خاطرت رسیده بپرس. گفتم قربانت گردم شیعیان شما با هم گفتگو می‎كنند كه رسول خدا بابى از علم به على تعلیم فرمود كه از آن هزار باب گشوده شد، حضرت فرمود پیغمبر هزار باب از علم به على آموخت كه از هر بابى هزار باب گشوده شد.

ابوبصیر تعجب كرده گفت: این عمل عمده‎ و بزرگی است به این معنى كه بالاتر از این معنا و مرتبه، هیچ مرتبه علمى دیگرى نیست. پس حضرت قدرى فكر كردند. بعد فرمود كه آن علم عمده‎اى بود ولى نه آنقدر عمده كه تو خیال می‎كنى. بعد حضرت فرمود: نزد ما آل محمد جامعه است و مخالفان ما چه می‎دانند كه جامعه چیست؟

ابوبصیر گفت: قربانت گردم جامعه چیست؟ فرمود طوماریست كه هفتاد ذراع است، به ذراع رسول خدا كه آن حضرت به على(علیه‎السلام) فرموده و على نوشته است تمام حلال و حرام و تمام چیزهائی كه مردم به آنها محتاجند، حتى تفاوت در خراشی كه در بدن دیگرى وارد آورد در آنست. سپس حضرت، دست ابابصیر را فشرده فرمود: حتى این را هم نوشته است.

ابابصیر گفت: بخدا قسم این علم عمده است. حضرت فرمود: عمده می‎باشد ولى نه آنقدرها كه تو گمان كرده‎اى. مجددا ساعتى حضرت تامل فرمودند. بعد فرمود: نزد ما جفر است ولى مردم چه می‎دانند جفر چیست؟ عرض كردم بفرمائید كه جفر چیست؟ حضرت فرمود ظرفى است از پوست كه علم تمام انبیاء و اوصیاء و علمائی كه از بنى اسرائیل مرده‎اند تا كنون در آن ثبت و ضبط شده است، ابونصیر از روى تعجب گفت: ان هذا هوالعلم، این علم مهمى است، حضرت فرمود: انه لعلم و لیس بذلك، بلى این علم است ولى نه آنطور كه تو تصور نمودى .

پس حضرت قدرى تامل فرمودند بعد گفتند: و ان عندنا لمصحف فاطمه و ما یدریهم ما مصحف فاطمة .

در نزد ما مصحف فاطمه می‎باشد و مردم چه می‎دانند كه مصحف فاطمه چیست؟ عرض كردم مصحف فاطمه چیست؟ امام فرمود: مثل قرانكم هدا ثلث مرآت و الله ما فیه من قرانكم حرف واحد؛ آن مصحف سه برابر این قرآنست و بخدا قسم یك حرف از قرآن هم در آن نیست كه مكررات قرآن باشد بلكه علومى است كه خداوند به فاطمه زهرا تعلیم فرموده و این مصحف و جفر و جامعه تا روز قیامت نزد ما هست .

در علل الشرایع در حدیث مفصلى از اباذر نقل می‎كند كه فاطمه قسیم بهشت و جهنم است و این بالاترین مقام براى حضرت فاطمه زهرا(علیها‎السلام) می‎باشد.

3- در عیون الاخبار از حضرت زهرا(علیها‎السلام) روایت می‎كند كه پیغمبر فرمود: من فاطمه را فاطمه نامیدم براى آن كه خداوند او و دوستان او را از آتش جدا فرموده و عبارت روایت اینست كه: قال رسول الله سمیتها فاطمة لان الله فطمها و فطم من احبها عن النار .

در روایت است كه فرداى قیامت فاطمه دوستان خود را از صحراى محشر جمع می‎كند و به بهشت می‎برد مانند مرغى كه دانه را از غیر دانه تمیز می‎دهد و برمی‎دارد.

پرچم شفاعت در قیامت به دست حضرت فاطمه(علیهاالسلام)

درباره این كه روز قیامت لواء و پرچم شفاعت بدست حضرت فاطمه(علیهالسلام) داده خواهد شد و شفیعه مطلق عرصه محشر است آیات و اخبار متواتری وارد شده است .

در روایتى آمده كه روز قیامت لواء احمد را بدست فاطمه می‎دهند جاى دیگر دارد كه روز قیامت اول دیوان محاسباتی كه گشوده می‎شود دیوان حساب انتقام فاطمه از دشمنان اوست .

در انوار نعمانیه است كه در تفسیر آیه: "و اذا المودة سئلت باى ذنب قتلت"؛ انتقام قتل محسن سقط شده است .

شیخ صدوق می‎نویسد كه روز قیامت لواء شفاعت به دست فاطمه زهرا داده می‎شود تا از ذراره (فرزندان) و دوستانش شفاعت كند. علامه مجلسى در احادیث معراج نقل می‎كند كه پیغمبر فرمود: در شب معراج كاخى رفیع در بهشت دیدم كه وصف فراوانى از آن می‎كنند، پرسیدم این كاخ از كیست؟ گفتند مخصوص فاطمه دختر محمد(صلی الله علیه و آله) است كه پس از شفاعت دوستان به این كاخ نزول اجلال می‎فرماید.

در علل الشرایع در حدیث مفصلى از اباذر نقل می‎كند كه فاطمه قسیم بهشت و جهنم است و این بالاترین مقام براى حضرت فاطمه زهرا(علیها‎السلام) می‎باشد.

ابن شهر آشوب می‎نویسد در ذیل سوره هل اتى وارد شده كه فاطمه در باب بهشت مى‎ایستد و هفتاد هزار حوریه با او هستند و دوستان خود را به بهشت می‎برد و با لواء شفاعت به بهشت وارد می‎گردد تا در بهشت جای گیرد و آنجا هم فاطمه زن منحصر بفرد امیرالمؤمنین(علیه‎السلام) است .

بریدن و قطع شدن فاطمه از بدی‎ها همان مقام عصمت است كه آن خانم داشته است و دلیل بر این معنى آیه تطهیر است.

4- چهارمین وجه تسمیه آن حضرت به فاطمه اینست كه در بحارالانوار از حضرت صادق(علیه‎السلام) روایت می‎كند كه حضرتش فرمود: آیا می‎دانى تفسیر فاطمه چیست؟ عرض كردم به من خبر دهید. فرمود فاطمه شد به علت آن كه از شر و بدی‎ها بریده شد و عادت زنانگى هم مثل سایر زنان نداشت .

امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: اتدرى اى شىء تفسیر فاطمة قال فطمت عن الشر .

بریدن و قطع شدن فاطمه از بدی‎ها همان مقام عصمت است كه آن خانم داشته است و دلیل بر این معنى آیه تطهیر است. اگر كسى بگوید مریم هم مقام عصمت داشت، فاطمه(علیهاالسلام) هم مقام عصمت داشت پس فرق این دو چیست؟ در پاسخ می‎گوییم خداوند مقام عصمت مریم را در قرآن معلوم نكرده ولى مقام عصمت حضرت زهرا معلومست چون آیه تطهیر درباره پنج تن نازل شده، معلوم می‎شود بقدرى مقام عصمت حضرت زهرا بلند بوده كه خداوند کنار پیغمبر و على و حسنین (علیهم‎السلام) ذكرش می‎فرماید.   

                            ادامه دارد ...


فراوری از کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی

گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.