تبیان، دستیار زندگی
آن روزها رسم بود، یکی دو هفته مانده به ماه محرم تلویزیون عملا تعطیل می شد و برنامه کودکان هم از این قاعده مستثنی نبود. شاید سوءتفاهم هایی که بین نهادهای دین و رسانه وجود داشت باعث بروز این ماجرا می شد و شاید هم تلویزیون هنوز برنامه سازی مناسبتی را نیاموخت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بلا تکلیفی برنامه های کودک

برنامه کودک و نوجوان

دهه اول محرم امسال هم گذشت و تلویزیون هر چه در چنته داشت رو کرد و حالا نوبت ارزیابی و تحلیل این تلاش رسانه ای است و ما از خیل عظیم برنامه ها "ژانر کودک" را انتخاب کردیم . برای نوشتن این مطلب تمام برنامه های کودک مراکز استان  در روز 2 دیماه مصادف با ششم محرم بازبینی شده، با چند نفر تهیه کننده و کارگردان  برنامه های کودک هم گفتگویی نسبتا طولانی داشتم؛ از شبکه تهران بگیرید تا شبکه فارس و آذربایجان شرقی و ... اما مجالی برای طرح همه مسایل نیست اما خلاصه ای از این پژوهش تقدیم می شود.

آرامش پس از طوفان

همه بخش های برنامه های کودک یک طرف، اجرایش طرف دیگر. شکی نیست که اگر بچه ها به برنامه عمو پورنگ توجه نشان می دادند به خاطر نوع اجرای داریوش فرضیایی بود، اجرای ریتمیک و موزیکال فرضیایی وگروه فیتیله مجید قناد حتی بزرگ ترها را هم پابند تلویزیون می کرد- اگر روی پایشان بند می شدند-  و البته این نوع اجرا روی برنامه سازان شهرستانی  تاثیرش را گذاشت و مراکز استان هم به وادی برنامه های "فوق موزیکال" افتادند، از انصاف نگذریم آهنگ سازی ونویسندگی خوب هم نقش زیادی در کیفیت کار عمو پورنگ و فیتیله ها داشت. در واقع پشت سر هر مجری موفق باید یک تیم نویسنده و آهنگساز کاربلد باشد. پس در این نوشته هرجا از اجرا گفتیم آهنگسازی و نویسندگی کار را هم در نظر داریم.

عده ای مدافع این نگاه هستند که حفظ حرمت این روزها اقتضا می کند برنامه های کودکانه هم به تبع برنامه های بزرگسالان حال و هوایی سنگین و محزون داشته باشد. مبنا این است که تعظیم شعائر را باید از کودکی به بچه ها آموخت.

هر چند چرخش 180 درجه ای رویکرد و تغییر فرمت برنامه کار تقریبا محالی است اما در روز دوم دیماه مصادف با ششم  محرم، شبکه های استانی اجرایی آرام و سنگین داشتند و به عنوان نمونه؛ مجریان شیرازی برنامه "توپ" در پلاتوهایشان به صراحت از کودکان کربلا یاد کردند و در ادامه بخش هایی مثل کارتون دینی وتاریخی پخش شد.

برنامه کودک و نوجوان

برنامه توپ به تهیه کنندگی "باغبانی" پس از چند ماه تاخیر بالاخره یک هفته قبل از محرم روی آنتن رفت اما به خاطر ملاحظات مربوط به ایام محرم آغازی بدون عروسک و غیر موزیکال داشتند این برنامه که در فرم مسابقه اجرا می شود به قول باغبانی: شروعی آرام داشت تا حرمت این ماه محفوظ بماند. هر چند شایسته بود این برنامه بعد از ایام محرم آغاز می شد تا "توپ" به صورت کامل به بیننده کودکش معرفی شود. اهوازی ها هم که بدون توجه به حال و هوای عمومی کشور موضوع امتحانات بچه ها را محوربرنامه قرار دادند البته  سازندگان  برنامه بادبادک ها  "فینگیلی" عروسک محبوب بچه های اهوازی را جلو دوربین نبردند  تا برنامه به صورت سنگین تری اجرا و اداره شود اما در پلاتوها و بخش های مختلف از محرم و مناسبت موجود کلا یاد نشد.

دکورهای  پر دردسر

در دکور برنامه های کودک معمولا از طرح های فانتزی استفاده می شود. لوکیشن برنامه کودک یاسوج "پرپروشک" نمونه ای از همین طراحی هاست. خورشیدی که مثل نقاشی های کودکان چشم چشم دو ابرو برایش کشیده اند و ابرهایی که دو طرف آن قرار گرفته، وسطشان به شکل قلب خالی شده و ... به ترکیبی پر رنگ و پر حرارت دست پیدا کرده اند تا به این وسیله لحظه هایی شاد را برای کودکان رقم بزنند.  در مقایسه با برنامه "پرپروشک"، برنامه کودک تبریز"شاپرک"  از المان های تصویری واقعی تری برخوردار است تصاویر اماکن تاریخی تبریز مانند ساختمان ساعت، مقبرت الشعرای تبریزو ... روی پس زمینه دکورنقش بسته تا به قول گوهریان تهیه کننده "شاپرک" جغرافیای فرهنگی برنامه را مشخص کند. گوهریان توضیح می دهد؛ برنامه های کودک همه استان ها به زبان فارسی تهیه می شود، برای همین ما مجبوریم در طراحی دکور ازمولفه هایی استفاده کنیم که هویت فرهنگی آذری را تشکیل می دهند.

گروهی هم هستند که واقع بینانه تر به ماجرا نگاه می کنند. مبنای صحبت این گروه این است که هر قالبی برای محتوای خاص خود آفریده می شود، به عبارت دیگر در برنامه ای که برای شادی و جنب و جوش و تحرک بچه ها تولید شده نمی توان مفاهیم جدی و حزین را طرح کرد.

و اما در روز دوم دیماه در حالی که شبکه های اردبیل و تبریزوشهرکرد در لوکیشن همیشگی شان برنامه ضبط کردند، سعی داشتند با استفاده از کتیبه و نصب سیاهه در صحنه به فضای حزن و اندوه نزدیک تر شوند. در همین روز برنامه سازان یاسوجی به نصب کتیبه و سیاهه بسنده نکردند و کلا عطای دکور را به لغایش بخشیدند. مجری سیاه پوش یاسوجی در حالی برنامه را با حزن و اندوه اغراق شده اجرا می کرد که بکگراندش ترکیبی ازرنگ های سرخ و سیاه بود.

طراحی لباس هم تابعی مشخص از طراحی صحنه است. نوع رنگ لباس مجری، بازیگران و عروسک باید به نحوی طراحی شود که از طرفی هماهنگی کافی با رنگ های صحنه داشته و از دیگر سو با دکور همپوشانی نداشته باشد.

برنامه کودک و نوجوان

در تاریخ یاد شده لباس مجری برنامه کودک "باغ خورشید" شبکه تهران تناسب بصری خوبی با دکور بر قرار کرده بود. یاسینی تهیه کننده "باغ خورشید باغ ماه" درباره طراحی لباس مجری برنامه می گفت:  در ایام جشن و سرورلباس مجری "باغ خورشید باغ ماه"  از رنگهای سبز و سفید و نارنجی تشکیل می شود و در ایام حزن و روزهای عزاداری لباس مجری  با طراحی ثابت اما با رنگ های متفاوتی است که از ترکیب رنگ های بنفش و آبی به همراه حریری مشکی بر روی مقنعه تشکیل شده است. لباس مجری شیرازی برنامه "توپ"  به تهیه کنندگی باغبانی هم از ترکیبی مناسب (بنفش و سبز روشن) تشکیل شده بود که ترکیبی سنگین و نسبتا مناسب است و در مقایسه با این دو مرکز لباس مجری یاسوجی به نظر می رسد زیادی محزون و تیره باشد؛ پیراهن و شلوار مشکی در حالی که پس زمینه تصویرسرخ و سیاه است…  .

در نهایت برنامه سازان و برنامه ریزان حوزه کودک و نوجوان بر سر این مساله اختلاف نظر دارند که با ایام مناسبتی چه باید کرد؟ و برنامه سازی در این حوزه در روزهای سوگواری به چه صورت باید باشد؟

بد نیست بدانید که بعضی از شبکه ها هم کلا صورت مساله را پاک می کنند  به جای جنگ کودک کارتون های تاریخی و مذهبی پخش می کنند که البته آسیب هایش از کار دو گروه اول کمتر است.

جدال برنامه ریزان بزرگسال بر سر برنامه های کودک

عده ای مدافع این نگاه رسمی هستند که حفظ حرمت این روزها اقتضا می کند برنامه های کودکانه هم به تبع برنامه های بزرگسالان حال و هوایی سنگین و محزون داشته باشد. مبنا این است که تعظیم شعائر را باید از کودکی به بچه ها آموخت؛ شاید نگاه برنامه ریزان شهرکردی و برنامه سازان "پرپروشک" با این دیدگاه منطبق باشد. نگاه دیگر این است که آموزش در سنین کودکی باید با بازی توام باشد و بازی بدون شادی معنا پیدا نمی کند بنابر این حتی آموزش ارزش ها و هنجارهای دینی و فرهنگی بایستی با این الگو صورت بگیرد البته با حفظ حرمت ها؛ سیمای مراکز تبریز، اردبیل، شیراز هم احتمالا در این دسته قرار بگیرند.

برنامه کودک و نوجوان

گروهی هم هستند که واقع بینانه تر به ماجرا نگاه می کنند. مبنای صحبت این گروه این است که هر قالبی برای محتوای خاص خود آفریده می شود، به عبارت دیگر در برنامه ای که برای شادی و جنب و جوش و تحرک بچه ها تولید شده نمی توان مفاهیم جدی و حزین را طرح کرد. این افراد بر اساس این اندیشه درست و کارامد دست به طراحی برنامه هایی می زنند که با فرمتی خاص روزهای مناسبتی تولید می شود. برنامه هایی مثل "باغ خورشید باغ ماه" از شبکه تهران، برنامه ساده  "ستارگان امید" از شبکه مازندران در این دسته جا می گیرند.

البته بد نیست بدانید که بعضی از شبکه ها هم کلا صورت مساله را پاک می کنند  به جای "جنگ کودک" کارتون های تاریخی و مذهبی پخش می کنند که البته آسیب هایش از کار دو گروه اول کمتر است.

به هر حال برنامه سازی برای کودک کار ساده ای نیست،آن هایی که در این حرفه فعالیت می کنند روحیات خاصی دارند و با عشق کار می کنند.مدت هاست که شبکه های استانی هم وارد این جرگه شده اند و برنامه سازان کودک جدیدی را به بیننگان معرفی کرده اند و در این میان اگر برنامه های استانی را ببینید متوجه می شوید که سلایق و دیدگاه های متنوعی در برنامه سازی و برنامه ریزی برای کودکان به تلویزیون آمده. هرچند هدایت این همه نیرو که هر کدام صاحب رای و نظر درباره کارشان هستند، ساده نیست اما گاهی احساس می شود برنامه ریزی واحد و مدیریت منسجمی برای جهت دادن به این نیروهای خلاق وجود ندارد.


نویسنده:لقمان یدالهی- تبیان