تبیان، دستیار زندگی
امام زمان(عج) می‎گوید، این هم یک سوم عوض که خدا از حرمت حرامش دست برداشت و گفت، خاک حسینم، حلال است، آن هم برای آن جایی که هیچ کلیدی نتوانست مشکلتان را حل کند. آن کلیدی را که مشکل غیر قابل حل را حل می‎کند، خاک حسین من است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عوض خون امام حسین(علیه‎السلام)

حرم امام حسین علیه السلام

خون حسین(علیه‎السلام) برتر از هر مرکب

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می‎فرماید، هیچ کار نیکی در تمام عالم وجود، بالاتر از شهادت در راه خدا نیست.(1) در روایت دیگری که هم اهل سنت و هم شیعه آن را از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل کرده‎اند، حضرت چنین فرمود: مرکبی که عالمان دین برای رساندن دین به مردم به کار می‎گیرند و با آن کتابی، تفسیری، فقهی می‎نویسند، قیمتش از خون شهدا بیشتر است.(2) اما حالا باید دید قیمت این مرکب، بیشتر از خون کدام شهدا است؟ چون در عالم خونی است که خون ویژه می‎باشد و میلیاردها قلم و دریاها مرکب، نمی‎توانند با این خون ویژه نسبت برقرار کنند.

خون امام حسین(علیه‎السلام)، خونی ویژه است. امام زمان(عج) از این خون تعبیر به خون زنده کرده و می‎فرمایند: به این خون زنده من سلام می‎کنم.(3)

سلام بر این خونهای زنده، نه خون‎های آدم‎های زنده. خود خون را می‎گوید، خون زنده. سلام بر این خونهای زنده؛ این خونی که در کربلا ریخته شده و صاحبش اعلم علمای اولین و آخرین بود.

یعنی اینجا نباید پای مرکب و قلم فقها، مفسرین و حکمای الهی را به میان کشید. علم کل در کنار علم اباعبدالله، جهل است. اینجا بحث علم عالمان و مرکب و دوات‎شان قابل طرح نیست. خود این خون، مرکبی شد برای نوشتن همه حقایق تا به قیامت. خود این خون، کتابی است به پهنای آفرینش.

معلوم شد این که پیغمبر(صلی الله علیه و آله) می‎گوید، مرکب علما از خون شهدا افضل است، منظور خون کدام شهید است.

خدا می‎‎فرماید: پیغمبر، رحمت برای جهانیان است؛ یعنی اینقدر به او بخشیده‎ام که اگر کل موجودات از سفره‎اش بخورند، سیرشان می‎کند و از او کم هم نمی‎شود. آن وقت، پیغمبر می‎گوید، حسین نیز اینگونه هست.

امام حسین و پیامبر اکرم (علیهماالسلام)

این روایت را که از رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) نقل شده، در کتب سنی دیده‎ام و شیعه هم آن را نقل کرده است. درباره احدی هم، چنین متنی از ایشان نیامده است، جز این که آن حضرت به امیرمومنان(علیه‎السلام) گفت: «لَحْمُک لَحْمِى، دَمُک دَمِى، حَرْبُک حَرْبِى، سِلْمُک سِلْمِى»(4) اما شگفت‎آورتر سخنی است از رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) درباره ابا عبدالله(علیه‎السلام) که ایشان فرمودند: «حسین منی و انا من حسین»(5)

این «منّی» دارای بحث خیلی سنگینی است. یک رباعی می‎خوانم تا شاید فهم این روایت را آسان کند:

داند آن عقلی که او دل روشنی است                      در میان لیلی و من فرق نیست

من کیم لیلی و لیلی کیست من                             ما یکی روحیم اندر دو بدن

یک خط این رباعی را من به نقل از پیامبر می‎گویم «حُسَیْنُ مِنِى وَ اَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» حالا باید رفت سراغ پیامبر و ببینیم پیغمبر کیست؟ بزرگان دین با دلیل و با برهان، نه با چوب اندرز، ثابت کردند که وجود مبارک رسول خدا در این عالم، مقام جمع الجمعی است؛ یعنی آنچه خدا در بیرون عالم و در باطن عالم دارد، همه را در او خلاصه کرده است؛ یعنی اگر بگوییم پیغمبر همه فرشتگان است، خواهم گفت، او چنین است.

اگر بگوییم پیغمبر همه انسانهاست، خواهم گفت، چنین است؛ اگر بگوییم پیغمبر همه زندگان با ارزش عالم است، خواهم گفت، چنین است؛ اگر بگوییم پیغمبر همه ارزش‎هاست، خواهم گفت، چنین است و اگر چنین نبود، محال بود این آیه نازل بشود «وَ مَا أَرْسَلْنَاک إِلَا رَحْمَةً لِـلْعَالَمِیـنَ»(6) این آیه دنباله «اَلْحَمْدُ لِلهِ رَبِ الْعالَمِینَ»(7) است. خدا می‎گوید: من رب جهانیان هستم، همین خدا می‎‎فرماید: پیغمبر، رحمت برای جهانیان است؛ یعنی اینقدر به او بخشیده‎ام که اگر کل موجودات از سفره‎اش بخورند، سیرشان می‎کند و از او کم هم نمی‎شود. آن وقت، پیغمبر می‎گوید، حسین نیز اینگونه هست.

عوض‎های شهادت حسین(علیه‎السلام) در دنیا

زمانی که حسین جانش را برای خدا داد، زمانی بود که اگر او جانش را هزینه نمی‎کرد، چراغ نبوت همه انبیا، چراغ توحید و چراغ ارزش‎ها برای ابد خاموش می‎شد. او از طریق شهادت، حلقه اتصال بین توحید، نبوت، ارزش‎ها و انسان‎هاست.

امام زمان(عج) می‎فرماید، این هم یک سوم عوض که خدا از حرمت حرامش دست برداشت و گفت، خاک حسینم، حلال است، آن هم برای آن جایی که هیچ کلیدی نتوانست مشکلتان را حل کند. آن کلیدی را که مشکل غیر قابل حل را حل می‎کند، خاک حسین من است.

حالا اگر در این دنیا بخواهند عوض این شهادت را به او بدهند، فکر می‎کنید چه باید بدهند. من تا حالا در روایات و آیات، کلمه معوض و عوض را در چنین مسئله ویژه‎ای ندیدم. فقط درباره اباعبدالله حسین (علیه‎السلام) است که امام زمان(عج) می‎فرماید: ««اَلْمُعَوَضُ مِنْ قَتْلهِ»(8) معوض نه نسبت به خود اباعبدالله(علیه‎السلام)، معوض نه نسبت به نمازهایش و روزه‎هایش، نه نسبت به این که فرزندی مثل زین العابدین و علی اکبر(علیهماالسلام) را تربیت کرده است، نه چنین نیست. این معوض، فقط قیمت خونش در دنیا است و به قیمت آخرت آن کاری ندارند: «اَلْمُعَوَضُ مِنْ قَتْلِهِ اَنَ الأَئِمَةَ مِنْ نَسْلِهِ وَ الشَفَاءُ فِى تُرْبَتِهِ وَ الْفَوْزُ مَعَهُ»(9)

وقتی که اباعبدالله(علیه‎السلام) خونش را هزینه کرد، عجیب است که امام صادق(علیه‎السلام) می فرماید در کربلا حضرت ابا عبدالله (علیه‎السلام) خونش را، نه به خدا صدقه داد؛ نه آن را انفاق کرد؛ نه آن را عطا کرد و نه با آن معامله کرد؛ بلکه ایشان درباره این خون می‎گوید: «بذل مهجته فیک»(10) این خون را به رایگان به تو داد و گفت من در مقابل این خون، هیچ نظری جز رضایت تو ندارم.

امام زمان(عج) می‎فرماید، وقتی خدا این خون را گرفت، گفت: من قیمتی‎ترین شیء را از حسین بن علی(علیه‎السلام) گرفتم؛ برای همین عدالتم اقتضا می‎کند، معوضش را به او بدهم. امام زمان(عج) می‎گوید، هر یک از ما نُه امام بعد از امام حسین(علیه‎السلام)، از امام زین العابدین(علیه‎السلام)، با وزنی که دارد، امام باقر(علیه‎السلام)، با وزنی که دارد، تا من، یک، بیست و هفتم معوض خونش هستیم. من فکر نمی‎کنم آسمان‎ها و زمین طاقت حل این مسئله را اصلا ًداشته باشند. حل آن برای ما خیلی مشکل است، این مسئله از قبیل این سخن حق تعالی هست «لَوْ أَنزَلْنَا هذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدِعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَهِ»(11) ما نُه تن با هر مقامی که داریم، در مجموع، تنها یک سوم عوض آن خونیم.

یک سوم دیگر عوض این است: «وَ الْفَوْزُ مَعَهُ» امام زمان(عج) می‎فرماید، هر کس در دنیا و آخرت، باطنش، ظاهرش و عملش بوی حسین را بدهد، به طور یقین، اهل نجات است و شکی در آن وجود ندارد: «وَ الْفَوْزُ مَعَهُ».

من از سنگینی این مسایل، واقعاً قلبم در فشار قرار گرفته است. نمی‎دانیم امام حسین کیست؟ واقعاً نمی‎دانیم. ما نسبت به ایشان جاهلیم و نمی‎دانیم او کیست.

و اما معوض دوم که یک سوم دیگر معوض خون امام حسین(علیه‎السلام) می‎باشد، این است که پروردگار خوردن هر خاکی را از زمان آدم تا قیامت و به طور کلی، خوردن همه خاک‎ها را حرام کرده است؛ چنانچه خدای ناکرده، اگر زلزله پیش بیاید و قبر پیغمبر(صلی الله علیه و آله) خراب بشود و دوباره بخواهند لحد ایشان را بچینند، اگر بگویند: مقداری خاک زیر صورت ایشان را یا خاک زیر صورت زهرا (علیهاالسلام) را برداریم و به مریض‎مان بدهیم، حرام است، اما اراده خدا به این تعلق گرفت که یکی از داروهای این عالم هستی را، نه خاک زیر صورتش را، چون صورتش آنجا نیست و نه خاک زیر گلوی بریده او را، بلکه خاک قبرش را قرار دهد.

امام زمان(عج) می‎فرماید، این هم یک سوم عوض که خدا از حرمت حرامش دست برداشت و گفت، خاک حسینم، حلال است، آن هم برای آن جایی که هیچ کلیدی نتوانست مشکلتان را حل کند. آن کلیدی را که مشکل غیر قابل حل را حل می‎کند، خاک حسین من است.

اما یک سوم دیگر عوض این است: «وَ الْفَوْزُ مَعَهُ» امام زمان(عج) می‎فرماید، هر کس در دنیا و آخرت، باطنش، ظاهرش و عملش بوی حسین را بدهد، به طور یقین، اهل نجات است و شکی در آن وجود ندارد: «وَ الْفَوْزُ مَعَهُ».


پی‎نوشت‎ها:

1- کافی، ج2، 248.

2- من لایحضره الفقیه، ج4، 399/ درالمنثور، ج3، ص 72.

3- امل الآمل، ج2، ص 257.

4- بحارالانوار، ج99، ص 106.

5- کامل الزیارات، ص116/ جامع صغیر، ج1، ص 575.

6- انبیاء/107.

7- فاتحه/1.

8- مصباح المتهجد، 826.

9- همان .

10- کامل الزیارات،ص 401 .

11- حشر،21.

گفتاری از حجت الاسلام والمسلمین حاج حسین انصاریان، با تصرف .

گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.