تبیان، دستیار زندگی
بیش از یک ماه از مراسم رونمایی قرآن کریم به ترجمه «حسین استادولی» می‏گذرد. در این مراسم که در فرهنگسرای پایداری برگزار شد، جمع زیادی از استادان و پیشکسوتان این حوزه هم حضور داشتند. این اثر در میان تالیف‏ها، ترجمه‏ها و تصحیح‏های فراوانی که تا به حال داشته،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حسین استاد ولی پس از انتشار دومین ترجمه‏اش از قرآن کریم، درباره نقاط ضعف و قوت ترجمه‏های قرآن می‏گوید

گفتگو با استاد ولی، مترجم قرآن

حسین استاد ولی

(قسمت اول)

اشاره:

بیش از یک ماه از مراسم رونمایی قرآن کریم به ترجمه «حسین استادولی» می‏گذرد. در این مراسم که در فرهنگسرای پایداری برگزار شد، جمع زیادی از استادان و پیشکسوتان این حوزه هم حضور داشتند. این اثر در میان تالیف‏ها، ترجمه‏ها و تصحیح‏های فراوانی که تا به حال داشته، دومین ترجمه او از قرآن به حساب می‏آید. سال 1380 نخستین ترجمه‏اش- مثل هم اثر دیگری- نقدهایی را در پی داشت که استاد وی نقدها را بی‏جواب نگذاشت و پیوسته از ترجمه‏اش دفاع کرد. با این حال، پس از هشت سال اکنون شاهد ترجمه تازه‏ای از او هستیم. همان روزهای نخست رونمایی ترجمه دوم، سراغش رفتیم تا گفت وگویی انجام دهیم که موفق نشدیم. دلیلش، یکی مشغله این مترجم و خادم قرآنی در ماه مبارک رمضان بود و دیگر اینکه، او خیلی اهل گفت و‏گو نیست و به این راحتی‏ها نمی‏شود، از او وقت مصاحبه گرفت. او ترجیح می‏‏دهد وقتش را به جای مصاحبه با مطبوعات صرف نوشتن کتاب، تحقیق و تالیف کند. با او در خانه‏اش قرار می‏گذاریم؛ در اتاق کارش و میان هزاران کتابی که هر طرف از زمین تا سقف در قفسه‏ها چیده شده‏‏اند.

- چه چیزی باعث شد به فکر ترجمه جدیدی از قرآن بیفتید؟ فکر می‏کنید در ترجمه‏ای که سال 80 با نشر اسوه منتشر کردید، کم و کاستی‏هایی وجود داشت؟

اجازه بدهید اول توضیح درباره ترجمه قرآن بدهم؛ گاهی ترجمه و آیات قرآن به صورت صفحه‏های مقابل است؛ یعنی یک صفحه متن قرآن است و صفحه مقابل آن ترجمه آیات که معمولا با یک شرح مختصر همراه می‏شود. گاهی هم ترجمه، خط به خط و زیر آیات چاپ می‏شود. ترجمه‏‏ای که من سال 80 با نشر اسوه منتشر کردم، از نوع  اول بود. یک صفحه قرآن است و مقابل آن یک صفحه  ترجمه که همراه با شرح و توضیح مختصر است. بعدها از من خواسته شد که ترجمه‏ای هم به صورت زیرنویس آیات ارائه  دهم. ترجمه جدیدم بدون شرح و توضیح است.

فکر می‏کنم ترجمه‏ای که انجام داده‏ام، در مقایسه با دیگر ترجمه‏ها دقیق‏تر و درست‏تر است ولی این‏طور نیست که ترجمه بی‏غلطی باشد.

- یعنی تفاوت این دو ترجمه در شکل چاپ است و شرح و توضیح آن حذف شده؟ اصل ترجمه فرقی نکرده؟

البته بعضی از مشکلاتی که در آن ترجمه وجود داشت، اینجا برطرف کرده‏ام و از نظر نگارش هم این یکی، قلم بهتری دارد. شاید بشود گفت زیباتر است. ضمن اینکه چاپ بهتر و شکیل‏تری هم دارد و برای هدیه دادن مناسب‏تر است ولی اگر کسی بخواهد قرآن را بیاموزد و از ترجمه درس بگیرد، نیاز به شرح و توضیح دارد و ترجمه تنها کافی نخواهد بود.

- پس خودتان هنوز هم کار اول را توصیه می‏کنید؟

برای درس گرفتن و آموختن قرآن، آن یکی بهتر است چون برای هر آیه شرح مختصری هم آمده ولی در کل بستگی به نیاز و سلیقه فرد دارد تا با چه هدفی بخواهد ترجمه قرآن را بخواند. مسلما از نظر نوع ترجمه و فهماندن مطلب به مخاطب، اولی بهتر است.

- گفتید این ترجمه جدید، شکل ظاهری بهتری دارد و برای هدیه دادن مناسب‏تر است. از چاپ ترجمه اول راضی نبودید؟

متاسفانه در چاپ آن کتاب، ناشر کمی کج سلیقگی به خرج داد و کار شکیلی از آب در نیامد. جالب آنکه حتی نام مترجم هم روی جلد کتاب نیامده است!

- این نظر شما بود یا نظر ناشر؟

البته نظر ناشر. من آن ترجمه را به ناشر فروخته بودم و حق چاپ واگذار شده بود. نمی‏توانستم اظهارنظری داشته باشم. اما این کار جدید که انتشارات دانش هوشیار و دارالثقلین روی هم 5 هزار جلد از آن چاپ کرده‏اند، کار مستقلی بود و با نظر خودم چاپ شد. کار قبلی چند غلط چاپی هم داشت که می‏خواستم در چاپ دوم بر طرف شود و یک سری تغییرات دیگر که مایل بودم در آن ایجاد کنم؛ مثلا می‏خواستم در چاپ مجدد، آیات را بیاورم سر سطر. گفته بودم برای چاپ دوم مرا در جریان بگذارند، ولی متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاد. چاپ دوم را خودم در نمایشگاه دیدم که تغییری نکرده بود. حتی در این چاپ هم اسم مترجم روی جلد نیامده به هر حال حق چاپ را به ناشر واگذار کرده‏ام وآنها تصمیم می‏گیرند.

- تا اینجا در باره تفاوت ترجمه جدید‏تان با ترجمه قبلی صحبت کردیم. اجازه بدهید کمی به عقب برگردیم. اصلا چرا سراغ ترجمه قرآن رفتید؟ چه نیازی در این حوزه احساس کردید که پس از سال‏ها تحقیق و تالیف در حوزه‏های دینی به فکر ترجمه قرآن افتادید؟ به هر حال در همان زمان، ترجمه‏های متعددی از قرآن موجود بود.

رشته من در حوزه قرآن و حدیث بود و در همین زمینه هم فعالیت داشته‏ام. سال 71 ترجمه مرحوم دکتر مجتبوی را ویرایش می‏کردم و به همین دلیل به ترجمه‏های دیگر هم مراجعه داشتم. در این مسیر به نقص‏هایی در ترجمه قرآن پی بردم. همزمان مقالاتی را با عنوان «لغزش گاه‏های ترجمه قرآن کریم» می‏نوشتم که در مجله بینات چاپ می‏شد. برای نوشتن همین مقالات هم به ترجمه‏های مختلف مراجعه می‏کردم و بیشتر متوجه اشکالات ترجمه‏ها شدم. بعداز چاپ این سری مقالات، از طرف مرکز ترجمه قرآن در قم در خواست شد که ترجمه‏ای انجام دهم و من هم کار ترجمه را آغاز کردم.

- بنابراین پیش از آنکه ترجمه را آغاز کنید اشکالات ترجمه‏های موجود را استخراج می‏کردید با این حساب ترجمه شما باید ترجمه کم اشکال؛ کم غلطی باشد؟

سعی کردم اشتباه‏های دیگران را تکرار نکنم. شاید بپرسید از نظر من کدام ترجمه بهتر است؛ مسلما می‏گویم ترجمه خودم. مثل این می‏ماند که از مرجعی بپرسید تقلید از چه کسی را توصیه می‏کند؟ طبیعی است که می‏گوید خودم. از نظر هر کسی کار خودش کم اشکال‏تر از دیگران است. من هم فکر می‏کنم ترجمه‏ای که انجام داده‏ام، در مقایسه با دیگر ترجمه‏ها دقیق‏تر و درست‏تر است ولی این‏طور نیست که ترجمه بی‏غلطی باشد. به هر حال یک چیزهایی از دست انسان در می‏رود.

- فکر می‏کنید ترجمه شما چه تفاوتی با ترجمه‏های دیگر دارد؟ بهتر است بگویم به نظر خودتان چه برتری‏هایی در ترجمه شما دیده می‏شود؟

دقت آن نسبت به ترجمه‏های دیگر بیشتر است و تفاوت دیگر اینکه توضیحات دارد. توضیحاتی که همه ضروری هستند و برای پر کردن صفحه نیامده‏اند. جاهایی بود، که درک آیه مشکل داشته و نیاز به توضیح بوده؛ مثلا در آیه‏ای از سوره مائده که آمده: «طعام اهل کتاب برای شما حلال است و طعام شما برای اهل کتاب» باید اشاره شود که منظور آیه از طعام چه طعامی است. نباید برای خواننده شبهه‏ای به وجود بیاید. از ویژگی‏های دیگر ترجمه من این است که برای ترجمه هر آیه‏ای به تفسیر مراجعه کرده‏ام. این طور نبوده که فقط هر جا به اشکالی برخورد کردم، سراغ تفسیرها بروم. هر آیه‏ای را که ترجمه کرده‏ام براساس یکی از تفاسیر بوده.

- از میان تفسیرهای موجود بیشتر به چه تفسیری مراجعه می‏کردید؟

تسلیم یک تفسیر خاص نبودم. به همه تفاسیر مراجعه می‏کردم ولی می‏توانم بگویم تفسیر نمونه بیش از دیگر تفسیرها مرجع من بوده.

ادامه دارد...


مجله همشهری آیه

تنظیم: الف_شکوری