تبیان، دستیار زندگی
متاسفانه، امروز تعداد زیادی از رزمندگان بسیجی، ارتشی، جهاد سازندگی و بخصوص كادر پزشكی ، دكترها و پرستاران هستند كه در
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فیلتر ماسك ها قلابی بود

قلابی بود

متاسفانه، امروز تعداد زیادی از رزمندگان بسیجی، ارتشی، جهاد سازندگی و بخصوص كادر پزشكی ، دكترها و پرستاران هستند كه در ایام 8 ساله جنگ، دچار مسمومیت های شیمیائی گازهائی شدند كه عراق در برابر چشمان مجامع جهانی و بخصوص سازمان ملل، و به تشویق و مساعدت آمریكا، فرانسه، آلمان و اتریش، به صورت شدیدا گسترده برای مقابله با تهاجم نیروهای ایرانی استفاده می كرد.

تامین فیلترهای مقابله با گازهای شیمیائی، یكی از مشكلات دست اندركاران تهیه‌ی تجهیزات جنگ بود. ظاهرا امكانات مقابله با گازهای شیمیائی، همچون " لباس مخصوص "، "فیلتر ماسك "، آمپول های "امیل نیتریت " و "آتروپین " همه و همه از همان كشورهای تولید كننده‌ی گازهای سمی كه در طول جنگ به طور گسترده به عراق گاز صادر می كردند، تامین می شد. جالب تر این كه همین كشورها مثل آلمان و اتریش، جزو اولین كشورهایی بودند كه مصدومین شیمیائی ما را مثلا برای مداوا می پذیرفتند ولی به خوبی معلوم بود كه نیت سازندگان سلاح شیمیائی، از این كار به هیچ وجه خیر نبوده بلكه ادامه‌ی تحقیقات خود برای دریافتن تاثیرات گازهای خودساخته شان بر روی انسان ها بود و بس.

به راستی چند مصدوم شیمیائی ایرانی، كه برای مداوا به خارج از كشور اعزام شدند، كاملا درمان شدند و امروز در سلامت كامل بسر می برند؟ و چندین نفر نیز با وجود اعزام به آن كشورها، به شهادت رسیدند؟!

نكته‌ی مهم این جاست كه بسیاری از كسانی كه در مناطق جنگی شیمیائی شده اند - بخصوص آنان كه كمتر مورد مسمومیت قرار گرفته اند - امروز به دلیل نداشتن برگه‌ی اعزام مجروح و یا پرونده بالینی، دچار مشكل بزرگ اثبات مصدومیت خود هستند و از هر گونه امكانات درمانی محرومند و این در حالی است كه مسئولین امر، به خوبی واقفند كه تاثیر گازهای شیمیائی، نه فقط آنی و لحظه ای، كه ادامه دار است و حتی با گذشت ده ها سال نیز می تواند فرد مسموم را از پای در آورد.

به راستی چند مصدوم شیمیائی ایرانی، كه برای مداوا به خارج از كشور اعزام شدند، كاملا درمان شدند و امروز در سلامت كامل بسر می برند؟ و چندین نفر نیز با وجود اعزام به آن كشورها، به شهادت رسیدند؟!

ظاهرا بر همین اساس بود كه مسئولین بهداشت، طی نامه ای كه چند سال پیش به صورت محرمانه صادر گردید، اعلام كردند:

"هر فردی كه زمان جنگ، دست كم یك ماه در مناطق جنگی جنوب حضور داشته، مصدوم شیمیائی حساب می شود "

و این در حالی بود كه در عملیات مهمی همچون "والفجر8 "، "كربلای 5 " و "حلبچه "، عراق وحشیانه و دیوانه وار ساعت به ساعت منطقه را با انواع گاز شیمیائی و بخصوص تركیب گازهای مختلف برای ناكارا سازی پدافند مقابله با حملات شیمیائی، بمباران می كرد.

"فیلتر ماسك ضد گاز " یكی از موارد مهمی بود كه در این جا، با ذكر خاطره ای شخصی، تنها یه گوشه ای از ظلم و جنایت كسانی اشاره خواهم كرد كه صدام را برای شكست انقلاب اسلامی اجیر كرده بودند:

اسفند ماه 1364

ادامه‌ی عملیات والفجر 8

گردان حمزه از لشكر 27 محمد رسول الله (ص)

شیمیایی

یكی از روزها فیلترهای نوی ماسك كه هر كدام در جعبه‌ای مخصوص بسته ‌بندی شده بود، برای‌مان آوردند. آن طور كه آموزش داده بودند، فیلترهایی كه داخل آن زرد رنگ بود، جنگی و آنهایی كه آبی رنگ بود، آموزشی بودند. داخل همه‌ی فیلترها زرد رنگ بود یعنی كه جنگی و آماده‌ی استفاده در مواقع اضطراری و بمباران شیمیائی هستند.

میثم (مسئول آموزش ش.م.ر) گفت كه برای آشنائی بیشتر با موقعیت، بهتر است به اتاق گاز برویم. ماسك ها را به صورت زدیم، بادگیرها را پوشیدیم و داخل اتاق یكی از خانه‌های روستایی جمع شدیم. میثم نارنجك اشك‌ آوری داخل اتاق انداخت. خوب گاز پخش شد. از این‌كه فیلترم سالم است، مطمئن بودم؛ نه من، كه همه با خیال راحت شاهد پرتاب گاز اشك آور بودیم. گاهی برای اذیت، آستین بادگیر را جلوی دهانه‌ی فیلتر نفر بغل دستی می‌بردم كه با دم و بازدم او، بادگیر كه پلاستیكی بود جلوی دهانه را می‌گرفت، نفسش بند می‌آمد و مجبور می‌شد ماسك را از صورت بردارد. خوبی اش آن بود كه ماسك به صورت داشتیم، اتاق تاریك بود و هیچ كس نمی‌توانست چهره‌ی بغل دستی را تشخیص دهد و بشناسد!

در آموزش به ما گفته می شد هر فیلتر ماسك ضد گاز، در برابر گاز خون و سیانور فقط یك بار، و در برابر گاز اعصاب فقط دو بار دوام دارد؛ یعنی اگر الان گاز خون زدند و ما از فیلتر نوی ماسك استفاده كردیم، ساعت بعد كه مجددا گاز می زنند، این فیلتر به هیچ وجه كارائی ندارد .

با اطمینان، نفس عمیقی كشیدم كه ناگهان گاز اشك آور همچون آب در گلویم جاری شد. حالم به هم خورد و به سرفه افتادم. همه حال مرا داشتند. خودم را به جلوی در رساندم. میثم دست هایش را به ستون های در تكیه داده بود و مانع خروج افراد می‌شد. با عصبانیت لگد محكمی به پشتش زدم و خارج شدم. ماسك ها را از صورت برداشتیم و بر زمین ولو شدیم. فرماندهان خیلی تعجب كردند. فیلترها را كه امتحان كردند، گفتند:

- ظاهر فیلترها نشان می داد جنگی هستند، ولی آنها قلابی بودند.

رزمنده

شانسی كه آوردیم این بود كه با آنها به خط نرفتیم.

روز بعد فیلترها را جمع كردند و فیلترهای جدید آوردند.

خدا می داند چند تا از آن فیلترها طی یك ماه و نیم عملیات، تحویل رزمنده ها شده و آنها استفاده كرده اند!؟

یكی از نكات بسیار مهم در مقابله با بمباران شیمیایی، این بود كه در آموزش به ما گفته می شد هر فیلتر ماسك ضد گاز، در برابر گاز خون و سیانور فقط یك بار، و در برابر گاز اعصاب فقط دو بار دوام دارد؛ یعنی اگر الان گاز خون زدند و ما از فیلتر نوی ماسك استفاده كردیم، ساعت بعد كه مجددا گاز می زنند، این فیلتر به هیچ وجه كارائی ندارد و فقط دل خوش كنك است و بس. جالب تر این بود كه روز اول ورود به منطقه، همراه با تجهیزات نظامی و اسلحه، ماسك و فیلتر تحویل داده می شد و در آخر ماموریت كه چه بسا یكی دو ماه طول می كشید و در عملیات نیز دشمن ساعت به ساعت از انواع گاز شیمیائی استفاده می كرد، باید از همان یك فیلتر تحویلی استفاده می كردیم و تازه، در آخر ماموریت نیز باید همان فیلتر را تحویل تداركات می دادیم!


منبع :

خبرگزاری فارس

تنظیم برای تبیان :

بخش هنر مردان خدا - سیفی