باغ های شاهی عهد صفوی و روابط آن ها با شهر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

باغ های شاهی عهد صفوی و روابط آن ها با شهر - نسخه متنی

مهوش عالمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

باغ‌هاي شاهي عهد صفوي و روابط آنها با شهر

اين مقاله خلاصة مقاله‌اي است كه به زبان انگليسي درAbbas Danishvari Survey Persian of Art, (ed)Vol, 19 در حال چاپ است.

اصفهان سومين پايتخت سلسلة صفوي (1134 -907‌ه) بارزترين نمونه براي مطالعة روابط بين باغ‌هاي شاهي و شهر است. توجه فزايندة كشورهاي اروپايي به ايران به مثابة متحدي عليه امپراتوري عثماني باعث شد كه اين شهر به محل مراودة سفيران تبديل شود، و در نتيجه اطلاعات و مدارك بصري فراواني توسط اين سياحان در مورد ايران آن زمان، بخصوص اصفهان تهيه گردد.

از جمله اين سياحان يكي انگلبرت كمپفر(پاورقي) (1716 م /1095‌ه 1651م/ 1030‌ه) بود كه به عنوان پزشك و منشي‌‌همراه با سفير كارل يازدهم، پادشاه سوئد، به دربار شاه سليمان (1063-1047ه) آمد. كمپفر در طول سفرهايش در ايران (1688 م/1067‌ه - 1684م /1063ه) نقشه‌هاي پيماش شده و طرح‌هايي از باغ‌هاي اصفهان و ديگر شهرهاي ايران تهيه كرد.

پس از بازگشت به اروپا وي خاطرات خود را چاپ كرد. (پاورقي) در اين كتاب دورنماي مشهوري به عنوان(Planographia sidiregia) دولتخانة اصفهان را به تصوير آورده است. اين دورنما توسط پژوهشگران(پاورقي) مورد بررسي قرار گرفته و ثابت شده است كه تا حد زيادي به واقعيت نزديك است. از جمله گالديري Gagdieri كه آن را به دقت مطالعه كرده است به اين نتيجه مي‌رسد كه كمپفر براي تهية اين دورنما بايد به يك نقشة رسمي دسترسي مي‌داشته است. برپاية بررسي‌هاي من اين دورنما براساس نقشه اي است كه كمپفر آنرا شخصاً پيمايش كرده و مي‌كشيده است و جزو نسخه‌هاي خطي (پاورقي) وي در كتابخانة بريتانيا(پاورقي) محفوظ است.

اين پيمايش تا به امروز قديمي‌ترين نقشه اي است كه از دولتخانة اصفهان به دست آمده است. (پاورقي) مطالعة اين پيمايش به سؤال‌‌هاي مختلفي پاسخ مي‌دهد و بر ما روشن مي‌كند كه كمپفر كدام قسمتهاي دولتخانه را ديده و اندازه گيري كرده است و اين امكان را مي‌دهد كه نقشة قابل استفاده اي از بخش شهري الحاقي توسط شاه عباس و جانشينانش را به اصفهان بازسازي كنيم.

در ضمن نسخه‌هاي خطي كمپفر طرح‌هاي چاپ شدة ديگري در مورد باغ‌هاي اصفهان و شهرهاي ديگر ايران‌‌هست كه ما را با باغچه‌هاي تك تك باغ‌هايي كه امروز كاملاً از بين رفته اند آشنا مي‌كند و مفهوم شهري مجموعة شاهي را آشكار مي‌سازد. در اين مقاله ابتدا دربارة نحوة بازسازي نقشة اصفهان دوره صفويه كه در آن كلية شواهد و مدارك نسخه‌هاي خطي كمپفر منعكس شده به بحث خواهم پرداخت و سپس به تحليل رابطة اين باغ‌ها و شهر آن چنان كه از اين نقشه بر مي‌آيد مي‌پردازم.

پس از آنكه شاه عباس پايتخت خود را به اصفهان انتقال داد (1007‌ه.) شكوفايي بناسازي چشمگيري در شهر پديد آمد كه شامل مساجد، مدارس، دارالشفا، كاروانسراها و حمام‌‌ها و بويژه محلات شاهي و باغ‌هاي درباري بود. نقشة جامع شاه عباس به دليل مقياس كلان و طراحي بديع آن با قدرت بر چهرة اصفهان اثر گذاشت و‌‌هنوز‌‌هم اين شهر به اندازة كافي از آن خصوصيات برخوردار است كه بتوان خطوط اصلي اين نقشة جامع را تشخيص داد.

بخش الحاقي شاهي (پاورقي) از دو قسمت تركيب شده است: ميدان شاه كه عمارت‌ها و باغ‌ها جنوب بازار را سازمان مي‌دهد. و خيابان چهارباغ كه باغ‌هاي درباري را به آن سوي رودخانه تا باغ حومه‌اي‌‌هزار جريب مي‌كشاند. شاه عباس دولتخانه‌اش را در زمين‌‌هايي در جنوب شهر سلجوقي در محل سابق باغ نقش جهان بنا كرد. (پاورقي)

پيمايش دولتخانه (پاورقي) قسمت غربي ميدان شاه (نقش جهان) خيابان بندي محلة شاهي را تا بخشي از خيابان چهارباغ نشان مي‌دهد. كمپفر اندازه‌ها را كه در امتداد خيابان‌ها گرفته است به گام (Passi) (پاورقي) در نقشه درج كرده است. عمارت‌‌هاي درگاه عالي قابو و حرم با حروف B و C مشخص و دروازه‌ها ذكر(پاورقي) شده مانند دروازة بستة شاهي و دروازة حرم و دروازة نواب با اسم‌‌هايشان در نقشه نشان داده شده اند و دروازه اي كه با حرف F در پيمايش مشخص شده در فهرستي از اندازه‌ها (پاورقي) با عنوان دروازة شكوهمند (magnifica) ناميده شده است. نام بعضي از قسمت‌‌هاي دولتخانه مانند دفترخانه، آشپزخانه شاهي باغ خرگاه، باغ‌‌هشت بهشت، باغ مثمن، باغ تخت و كاروانسراي آقا مسلمان نيز روي نقشه‌ها درج شده است. يك شكل‌‌هشت ضلعي محل باغ گلدسته را تعيين مي‌كند و مادي‌‌هاي منشعب از زاينده رود نيز در پيمايش نشان داده شده اند.

اين پيمايش‌‌همراه با طرحي از خيابان چهارباغ (پاورقي) (شكل3) تمامي قسمت الحاقي شاهي را بجز بازار و مساجد جديد به تصوير مي‌كشد . جهت درك روابط باغ‌ها و شهر لازم است اين دو طرح را در متن شهري قرار داد.

1- بازسازي نقشه صفوي (پاورقي) اصفهان و باغ‌هاي شاهي

طرح چاپ شده پاسكال كست(پاورقي) ( شكل 4) در سال 1867م / 1246‌ه كه بافت شهري اصفهان را‌‌همراه با باغ‌هاي شاهي نشان مي‌دهد، قديمي‌ترين نقشة قديمي شهر است اين نقشه‌‌هر چند اطلاعات بسيار دقيقي در بردارد ليكن از نظر توپوگرافي صحيح نيست . از اين رو من نشانه‌ها و اطلاعات كست را با نام مكان‌‌ها و شبكة اصلي گذرها روي نقشة دقيق تر شبكة خيابان‌‌هاي اصفهان در سال 1346‌ه ترسيم نموده ام. به‌‌همين ترتيب آنچه در نقشة سيدرضا خان، در سال (1302) (شكل 15)(پاورقي) بود نيز روي نقشة 1346 آورده ام. حصارهاي دورة صفوي (پاورقي) براساس كست ترسيم شده و حصارهاي دورة آل بويه در پي مطالعات گاويه (gaube) ويرت(پاورقي). اماكن ازروي نقشة سيد رضاخان نقل شده (شكل 6)(پاورقي) كه حاوي چهار لايه اطلاعات در يك مقياس مي‌باشد كه از سال 1346‌ه به 1302‌ه به 1867 م /1246‌ه (پاسكال) و بالاخره 1687/1066‌ه (كمپفر) به عقب باز مي‌گردد. به اين ترتيب چهرة شهري حاصل تا حدودي مي‌تواند قابل مقايسه با مشاهدات كمپفر باشد. در ضمن سند ديگري را كه از كتابخانة ملي پاريس به دست آورده ام نيز در اين نقشه منعكس كرده ام كه حاوي باغچه بندي باغ فرح آباد است (شكل 7)(پاورقي)

مقايسة نقشه‌هاي كمپفر و كست عدم انطباق‌‌هايي را بارز مي‌سازد. برخي از آنها ناشي از تحولاتي است كه در اين فاصلة صد و‌‌هشتاد ساله به وقوع پيوسته است ساختمان مجموعة‌ مادرشاه در جنوب باغ بلبل و الحاق باغ فرح آباد در دورة حكومت شاه سلطان حسين (1726م /1108‌ه - 1694م/ 1073‌ه) از زمرة اين تغييرات اساسي مي‌باشد. در رابطه با ساختمان اين باغ دورنمايي توسط‌ هوفتدون اسن (شكل 8)(پاورقي) تحت عنوان «كلنگ زدن احداث باغ جديد شاه ايران» نزديك جلفا شروع به كار در باغ فرح آباد را نشان مي‌دهد. از طرف ديگر نقشه‌هاي كمپفر تمامي باغ‌هاي شاهي را نشان نمي‌دهند بلكه تنها شامل آن بخش از باغ‌هايي ‌هستند كه در مجموعة دولتخانه و يا در امتداد خيابان چهار باغ قرار دارند. از اين رو باغ سعادت آباد كه در دورة شاه عباس دوم (1694 م/ 1073‌ه 1641م /1020‌ه) بنا شده در نقشة كمپفر ديده نمي‌شود، گرچه در زمان وي وجود داشته است و خود شرح دقيقي از اين باغ داده و عمارت آينه خانة آن را نيز در دورنمايي(پاورقي) ترسيم كرده است.‌همچنين آن گروه از باغ‌هايي كه در كنار رودخانة زاينده رود قرار داشته و شاردن از آنها نام مي‌برد در نقشة كمپفر آورده نشده‌اند.

نمي‌دهند بلكه تنها شمال آن بخش از باغ‌هايي‌‌هستند كه در مجموعة دولتخانه و يا در امتداد خيابان چهارباغ قرار دارند. از اين رو باغ سعادت آباد كه در دورة شاه عباس دوم (1694 م/ 1073‌ه 1641 م / 1020‌ه) بنا شده در نقشة كمپفر ديده نمي‌شود، گرچه در زمان وي وجود داشته است و خود شرح دقيقي از اين باغ داده و عمارت آينه خانة آن را نيز در دور نمايي (پاورقي) ترسيم كرده است .‌همچنين آن گروه از باغ‌هايي كه در كنار رودخانة زاينده رود قرار داشته و شاردن از آنها نام مي‌برد در نقشة كمپفر آورده نشده اند.

در ناحية دولتخانه، كست گدزي را كه كمپفر «راه بسته شاهي» مي‌نامد رسم نكرده است.

در محل باغ گلدسته باغي محصور و بدون عمارت كشيده شده است. لكن عكسي از‌‌هولتسر (پاورقي) (1890 م/ 1169‌ه - 1889 م/ 1969ه) عمارت گلدسته را با‌‌همان ويژگي‌‌هايي كه در دورنماي ترسيمي كمپفر به چشم مي‌خورد (شكل 9)(پاورقي) ، در ميان مزرعه اي نشان مي‌دهد.

بود درئن(پاورقي)، ويلبر(پاورقي) در بازسازي نقشه‌هاي مجموعة شاهي خود باغچه بندي باغ گلدسته را به صورت شعاعي آن چنان كه در دور نهايي كمپفر به وضوح مصور شده است ، رد كرده يا به آن توجه نكرده اند، و به مراجع ديگري استناد كرده اند . از آنجا كه در تحقيق اخير منظرة كمپفر را در كتاب‌‌هايشان چاپ كرده اند، گويا آنها اين باغچه بندي غيرمعمول را گونه اي اختراع و يا تطبيق با سليقة اروپايي تصور كرده اند و پنداشته اند كه كمپفر اين باغ را واقعاً نديده است.

در حالي كه وجود يك نقشة جزييات از باغ گلدسته (شكل 10) (پاورقي) در نسخه‌هاي خطي كمپفر دال بر آن است كه وي اين باغ را ديده است و طرح آن مطابق با دورنمايي است كه در كتابش آورده است. در ضمن لازم به توجه است كه اين‌‌هندسة خاص آن به نظر مي‌رسد به نحو احسن با موقعيت شهري و سازه‌هاي جوار حصار قديمي سازگار باشد.

براي اين كه مدارك يافته شده در نسخه‌هاي خطي كمپفر را در متن نقشة بازسازي شده قرار دهم از مقايسة اندازه‌هاي پيمايش دولتخانه با فواصل بين عناصر مشابهي كه در نقشة 1346 (پاورقي) ديده مي‌شد شروع كردم.‌هنگامي كه از اين راه اندازة گام‌‌هاي كمپفر برايم روشن شد باقي قسمت‌‌هاي از بين رفتة مجموعة دولتخانه را براساس شواهد و اندازه‌هاي وي به‌‌همان مقياس ترسيم كردم.

مكان يابي باغ گلدسته بحث انگيز بود. زيرا دورنماي كتاب كمپفر عمارتي كه در ديوار غربي گلدسته بود محاذي خيابان باغ بلبل آورده شده. در صورتي كه در پيمايش دولتخانه اين عمارت در محلي در شمال اين خيابان كشيده شده است. به گمان من پيمايش صحيح است. چون كه در ميان ساختمان‌‌هايي كه در سال 1974م/1353‌ه در حين كارهاي مرمت توسط گروه ايسمئو كشف شد، بازمانده‌هايي بود از عمارتي كوچك. اين عمارت را گالديري در پشت ديوار غربي باغ گلدسته و در شمال خيابان باغ بلبل كشيده است.(پاورقي) نقشه اين عمارت كه توسط گالديري پيماش شده است،‌‌همان است كه كمپفر در طرحي (شكل 11) (پاورقي) آورده است و آن را ورودي بين باغ بلبل و باغ گلدسته مي‌نامد. بنابراين محورهاي اين دو باغ در امتداد يكديگر قرار ندارند.

اسناد ديگري كه از آنها براي كامل كردن نقشة بازسازي استفاده كرده‌ام از اين قرارند: رابطة بين باغ‌هاي مجاور چهلستون، خلوت و انگورستان از طريق طرح كمپفر در (شكل 12)(پاورقي) معين شده و جزييات باغچه بندي باغ خلوت (شكل 13)(پاورقي) در آن آورده شده است: گذري كه از غرب عالي قاپو به طرف توحيد خانه (پاورقي) و حياط‌‌هاي كارخانه‌ها و كتابخانة مجاور مي‌رود در طرح (پاورقي) نشان داده شده بود؛ باغ طويله نقشة جزييات نداشت ‌هر چند كمپفر آن را به دقت شرح مي‌دهد و نمايي از عمارت تالار طويله (شكل 14)(پاورقي) ارايه مي‌كند. باغ مثمن را مطابق با اندازه‌هاي پيمايش كمپفر در (شكل 15) (پاورقي) ترسيم نمودم: محل باغ مهتر از طريق طرح(پاورقي) تاييد مي‌كند كه آنچه در دورنماي كتاب كمپفر آمده درست است و شكل‌‌هاي گالديري را در مورد چهرة اين عمارت ردمي‌كند؛ اساسي باغ‌هايي كه در طول خيابان چهارباغ(پاورقي) بودند با فهرستي كه وي در نسخة خطي خود آورده است، مقايسه كردم و در كنار نقشه آورده‌ام؛ محل باغ مير آخورباشي (شكل 17)(پاورقي) را نتوانستم به صورت مسلم تعيين كنم،‌‌هر چند كمپفر باغي شبيه به آن با دو عمارت سر در در قسمت شرقي چهارباغ بالا كشيده است ولي آن را به نام قورچي باشي (پاورقي) درج نموده است. پيمايش دقيق باغ‌‌هزار جريب (شكل 18) (پاورقي) انتهاي خيابان چهار باغ را كامل مي‌كند.

اصلي كه براساس آن اين نقشه بازسازي شده است، «فريضة بقا(پاورقي) ست . بنابراين فرضيه آثار و نشانه‌هايي از بعضي عناصر حتي زماني كه اين عناصر ديگر به شكل قبلي وجود ندارد در كالبد شهر باقي مي‌ماند. يك مورد آن خيابان جهانباني است، در نقشه 1346 كه موضع راه بستة شاهي در جوار حصار قديمي شهر را منعكس مي‌كند. چنانكه كمپفر نيز در توضيحات خود مي‌نويسد» راه بسته محل اسب دواني كنار حصار قديمي «ملاكي بر اين فرضيه است.»

همين طور قابل توجه است كه ردي از خيابان‌‌هاي شعاي باغ گلدسته را مي‌توان در خيابان‌‌هاي بهشت آيين و جهانباني در نقشة 1346 يافت. طرح باغ‌هايي كه در جوار خيابان چهارباغ بودند نيز‌‌هنوز در بافت شهري خواناست.‌هر چند كه اين باغ‌ها منهدم شده اند. از جمله عناصر مهم بقا در شهر مادي‌ها‌‌هستند. از اين رو پس از تعيين موقعيت باغ‌‌هزار جريب طول خيابان چهارباغ كه كمپفر تعيين كرده است و پياده كردن پيمايش صحيح وي در مقياس صحيح و انطباق آن بر روي نقشة اصفهان 1346 مشاهده شد كه مادي‌‌هاي نقشه كاملاً با مادي‌هاي پيمايش كمپفر قابل انطباق اند. اين موضوع تاييد مي‌كرد كه محل باغ‌‌هزار جريب در امتداد خيابان تخت جمشيد صحيح است. از اصل «بقا» براي جايگذاري باغ فرح آباد نيز استفاده كردم. يك بار كه نقشة باغ را از روي سند كتابخانه ملي پاريس به مقياس صحيح در آوردم و روي نقشة 1346 بنابر شواهد ديگر منطبق كردم ، مادي‌ها با جوي‌هاي سند مي‌خواند و دال بر آن بود كه محل آن صحيح است.

نقشة حاصل اصفهان و باغ‌هايش در عهد صفوي اين امكان را مي‌دهد كه روابط مابين شهر و باغ‌ها را به صورت عيني مشاهده كنيم و مورد بحث قرار دهيم. آنچه مشاهده مي‌شود اين است كه نه تنها باغ‌ها از موقعيت شهري تاثير پذيرفته‌اند، بلكه موقعيت شهري نيز متاثر از مجموعة باغ‌ها و فضاها شهري سازمان دهندة آنها يعني ميدان شاه و خيابان چهارباغ است.

2- باغچه بندي باغ‌ها و محل عمارت‌‌هاي آنها متاثر از موقعيت شهري است

مشاهده تغييراتي از موقعيت شهري در خيابان بندي و باغچه‌بندي باغ‌ها مستلزم آن است كه اول الگوي فرضي باغ را شرح دهيم. رسالة كشاورزي ارشاد الزارعه (پاورقي) كه در سال 921‌ه براي سلطان بايقرا نوشته شده، روضة ‌هشتم آن در بيان طرح چهارباغ است. نوشته‌هاي فاضل‌‌هروي را در (شكل 19)(پاورقي) تعبير و ترسيم كرده‌ام، الگوي حاصل باغي است محصور به شكل مربع مستطيل كه حاشيه اي ازدرخت بيد يا جوي آبي آراسته به گل‌‌ها و درختان ميوه در دور دارد. شاه جويي آراسته به گل‌‌ها محور تقارن آن را تشكيل مي‌دهد. اين شاه جوي در وسط خياباني است كه به طرف عمارت مي‌رود و به حوضي در رو به روي آن ختم مي‌شود، كه نظرگاه ايوان رفيع عمارت است. تختي كه به دور عمارت است با باغچه‌هاي گل و درختان ميوه آراسته شده و متن اصلي باغ را چهارچمن در دو طرف اين خيابان تشكيل مي‌دهند كه‌‌هر يك در مرتبة بالاتر قرار دارد و مشجر به درختان ميوة مختلف است. در مورد ورودي باغ اشاره اي نشده، شايد از اين جهت كه رسالة مذكور در مورد انواع گل و گياه است و به سوژة ما نمي‌پردازد. اين الگوي ذهني شباهت زيادي به باغ‌هايي دارد كه در سنت ايراني‌‌هر بار با موقعيت شهري و يا توپوگرافي وفق داده مي‌شود. نقشة بازسازي شدة اصفهان اين روند را روشن مي‌كنند.

تحولاتي كه در باغچه بندي باغ به سبب پيروي از موقعيت شهري پديدار مي‌شود به طرحي مي‌انجامد كه از الگوي ذهني بس پيچيده تر است. باغ گلدسته (شكل 9) بازرترين اين موارد است و احتياج به توجه خاصي دارد. اين باغ مركب از دو بخش است: يكي شكل‌‌هشت گوش در غرب و ديگري در حول عمارت اوچي مرتبه (شكل 20) (پاورقي) در طرح‌‌هندسة شعاعي باغ ناشي از عمارت گلدسته است. از‌‌هشت بر از شانزده ضلع اين عمارت خيابان‌‌هاي مشجر به چنار آغاز مي‌شوند و خياباني حلقه اي ـ خيابان‌‌هاي شعاي را در آن قطع مي‌كند. چهار حوض محل تقاطع با محورهاي اصلي شمالي ـ جنوبي و غربي ـ شرقي را مي‌آرايد. دورنماي اصلي باغ خيابان شرقي غربي است كه بين عمارت ورودي جنب ديوار باغ بلبل، عمارت گلدسته، اوچي مرتبه و حمام ارتباط برقرار مي‌كند و آراسته به جوي‌ها و آبشارهاست، به اين ترتيب رده بندي خيابان‌‌ها كه از طريق عناصر معماري و تزييني تاكيد مي‌شود به نحوي از قدرت شكل شعاي مي‌كاهد. آنچه در مرحلة اول به صورت مشكلي مركزي خوانده مي‌شد، شيوة الگوي طولي را باز مي‌يابد و صحنه‌هايي پي‌در پي در امتداد يك محور طولي به نمايش مي‌آورد. از طرفي بايد توجه كرد كه در اين بخش شهري تمامي محورهاي اصلي باغ‌ها در جهت شرقي غربي‌‌هستند و به نوعي‌‌همراه با حركت آب رودخانه و مادي‌‌ها و موازي با آنها مي‌باشند.

تركيب باغ‌ها در بافت تو در تو و پيوستة دولتخانه سبب مي‌شود كه عمارت‌‌ها اغلب در ديوار بين دو باغ مجاور قرار گيرند. نقشة باغ خلوت از اين جهت قابل توجه است: عمارت چهار صفه اي كه محاذي خيابان اصلي شرقي ـ غربي است به روي باغ انگورستان نيز باز مي‌شود. عمارت ديگري (شايه نگارستان) كه محاذي خيابان فرعي است نيز از طريق تالاري به سوي باغ خلوت و ايواني به سوي باغ چهلستون مي‌نگرد. در محل تقاطع اين دو خيابان تخت گردي است كه با جويي و يك حوض‌‌هشت گوش آراسته شده لكن عمارتي در وسط ندارد. به اين ترتيب مشاهده مي‌كنيم كه عمارت‌‌ها نقش عناصر گذر فضايي بين دو باغ مجاور را بازي مي‌كنند.

باغ‌ها بنا بر بافتي انعطاف پذير تركيب شده اند.‌هر چند كه شبكه اي ذهني در زير وجود دارد، ولي عناصر مختلف با نوعي بي نظمي ظاهر مي‌شوند. موضوع تقارن آن چنان نيست كه در يك تركيب با روك با آن رو به رو مي‌شويم. به اين معني كه خود تقارن در محل طرح ادامه ندارد. باغ‌ها براساس يك خيابان‌بندي متقارن طراحي نشده اند. ‌هرچند كه مفهوم تقارن به صورت موضعي در روابط اين عناصر مختلف قابل لمس‌اند. در باغ خلوت خيابان اصلي در وسط باغ نيست ‌هرچند كه محاذي ايوان شرقي عمارت است. حوض طرح كشكولي ايوان جنوبي عمارت تقارني موضعي را در اين بخش از باغ كامل مي‌كند و گوشه‌اي از باغ را آراسته است كه در آن برج مخصوص گذرشاه به حرم قرار دارد.

يكي از ويژگي‌‌هاي معماري ايراني در اين شيوة طراحي‌‌هويداست.‌هر چند طرح‌‌هميشه از الگويي ساده و اوليه آغاز مي‌شود لكن‌‌هربار قوانين تقارن يا تغييراتي جريي شكسته مي‌شوند. انواع مختلف و بديع عمارت‌‌هايي كه تمامي از يك‌‌هستة اوليه چهار طاق بر آمده‌اند بيان بارزي از اين شيوه طراحي‌اند.

3- مجتمع باغ‌هاي شاهي در بافت شهري تأثير مي‌گذارد

بررسي نقشة بازسازي شدة اصفهان بر ما آشكار مي‌كند چگونه محلات شاهي و باغ‌هاي امرايي تشكيل مجموعه‌اي را مي‌دهند كه علي رغم گسترش آن‌‌همسان با معماري يك بنا طراحي شده است: مسجد، مدرسه، كاروانسروا خانه‌‌همه برگرد يك فضاي‌‌هندسي باز يعني حياط سازمان مي‌گيرند. اين فضا‌‌هستة اصلي تركيب به شمار مي‌آيد از داخل حياط طرح ساختمان رشد مي‌كند و به سوي آن فضاها روي مي‌آورد. در مجموعة شاهي نيز در فضاي ميدان شاه و خيابان چهارباغ ‌همن گونه عناصر اصلي تركيب كلي را تشكيل مي‌دهند. اين دو فضاي باز كه از‌‌هندسه اي منظم برخوردارند، در بافت شهري به صورت بارزي قابل تمايز‌‌هستند. بافت شهري در عوض انعطاف پذير است و باغ‌ها و حياط‌‌هايي به اندازه و شكل‌‌هاي مختلف را در بر مي‌گيرد تا با عملكردهاي گوناگون و عناصر شهري و توپوگرافي موجود وفق داده شوند.

ميدان و خيابان چهار باغ نقش ساختاري در شكل گيري بافت شهري دارند. اين دو فضا را زاياي دو شبكة متمايزاند كه باغ‌ها و حياط‌‌ها را سازمان مي‌دهند. ميدان سازمان‌دهي بافت تو در توي دولتخانه را به عهده دارد در حالي كه خيابان چهارباغ تعيين كنندة جهت باغ‌هاي كنار آن زواياي شبكة خيابان‌‌هاي عمودي محله‌هاي شمس آباد، عباس آباد و چرخاب است.

تقاطع اين دو شبكه در امتداد حصار قديمي شهر است و شكل‌‌هشت گوش باغ گلدسته بهترين ابتكار طراحي است كه اين دو شبكه و زاوية بين خيابان چهارباغ و ميدان شاه را پيوند مي‌دهد. باغ‌ها به جهت شكل‌‌هندسي منظم و گسترش مالكيت عناصر تداوم و بقا در بافت شهري را تشكيل مي‌دهند و از اين روست كه‌‌هنوز شبكه‌هاي فوق در نقشه قابل رؤيت‌اند.

اهميت ميدان و خيابان به عنوان عناصر اصلي اين تركيب در ويژگي‌‌هاي معماري اين فضاها نيز ‌هويداست. اين دو فضاهايي‌‌هستند كه از نماي شهري برخوردارند. دورنماي جالبي از ميدان شاه (شكل 21)(پاورقي) كيفيت معماري اين فضا را نمايان مي‌كند. دو رديف طاق بازارگاه و بالاخانه‌ها را در بر مي‌گيرند و با بناهاي ممتاز كه‌‌هر يك از طريق راه حل‌‌هاي معمارانة خاص نمايانگر ورودي به مكان‌‌هاي مختلف اند قطع مي‌شوند. عالي قاپو، درگاه پنج مرتبه. كه از تالار رفيعش به ميدان مي‌نگرد ورودي اصلي مجموعة شاهي به شمار مي‌آيد. در مجاورت آن دروازة حرم با نماي سه چشمه‌اش و در سمت راست سردر بازار بانقاره خانه در بالاي آن و در سمت چپ عمارت سردر مسجد شاه قرار دارند. سمت شرقي ميدان كه در اين دورنما ديده نمي‌شود با سردر مسجد شيخ لطف‌الله و عمارت ساعت مكانيكي آراسته شده بود.

نماهاي ميدان سليقة خاص معماري ايراني كه توالي را به تقارن ترجيح مي‌دهد آشكار مي‌كند. ميدان مكاني است كه در آن مجموعة شاهي چهرة خود را از طريق معماري و تزيينات به شهر مي‌نماياند.‌همان گونه كه در خيابان چهارباغ نماي شهري منحصر به فردي به چشم مي‌خورد كه بارزترين عنصر آن تكرار موزون عمارت‌‌هاي سردر باغ‌ها است كه تا حد امكان تقارن خود را حفظ مي‌كنند. اين منظرة باشكوه با نهر آب و حوض‌‌ها و آبشارها و درختكاري‌‌ها را به بهترين وجه از بالاي عمارت جهان نما (شكل 22)(پاورقي) در انتهاي شمالي خيابان چهارباغ (پاورقي) و‌‌همين طور از بالاي عمارت‌‌هاي سردر باغ‌هاي كنار خيابان قابل تماشا بود. در طبقة‌‌همكف اين عمارت‌‌ها سر در ورودي باغ و در بالاخانة آنها ايوان‌‌هايي بود كه به سوي خيابان باز بودند. عمارت بديعي از اين رقم كه سردر باغ بلبل است در طراحي از كمپفر (شكل 23)(پاورقي) ديده مي‌شود. در باغ مثمن، در سمت غربي خيابان چهارباغ، عمارت سردر تنها بناي باغ بود و اين حاكي از اين است كه منظرة خيابان چهارباغ عنصر اصلي طراحي اين قسمت شهر بوده است.

اهميت خيابان چهارباغ وراي ايجاد يك شبكه‌‌هندسي براي سازمان دهي به بافت شهري است، زيرا خود داراي ويژگي‌‌هايي است كه به آن كيفيت فضايي منحصر به فردي مي‌دهند. شكل مستقيم و وسعت اين خيابان ممكن است امري عادي به نظر برسد لكن‌‌هرگاه منظرة اين خيابان را با گذرهاي شهر قديم مقايسه كنيم به قدرت طرح آن پي مي‌بريم. ارتباطات شهر قديمي گذرهاي باريك و پيچ داري‌‌هستند كه تنها ورودي‌‌هاي منازل و بناهاي سردر نماي شهري آن را تشكيل مي‌دهند كه باقي بنا رو به داخل حياط است. اصلي ترين گذر شهر بازار نيز به‌‌هرحال فضايي دروني بوده و قابل مقايسه با كيفيت خيابان چهارباغ نيست. اين خيابان برعكس به صورت يك فضاي شهري باز تصور شده است. منظرة اين گردشگاه توسط تمام سياحان تمجيد شده است. كرتليس دبرويين(پاورقي) سه منظرة مختلف از اين خيابان كشيده است. نقشه كمپفر تنها سندي تصويري است كه طول كامل آن را آن چنان كه در دورة صفوي تصور شده بود نمايان مي‌كند . فضاي شهري بديعي كه با عناصر معماري و تزييني خود قسمت الحاقي شهر جديد را سازمان مي‌دهد.

ويژگي‌‌هاي معمارانه و تزييني ميدان و خيابان نقش تفريحي اين دو فضا را منعكس مي‌كنند. ميدان شاه تنها‌‌هستة تركيبي قسمت الحاق جديد شهر نيست بلكه مركزي شاهانه براي كل شهر است. اين ميدان مانند پيشخوان مجموعة باغ‌ها، مسجدها و بازار شاهي عمل مي‌كند و از طريق بازار به ميدان كهنه ملحق مي‌شود. به علاوه تئاتر (پاورقي) بزرگي است كه در آن نمايش‌‌هاي متنوع به وقوع مي‌پيوندد. تالار عالي قاپور در واقع بهترين نظرگاه است كه از بالاي آن شاه و ميهمانانش مي‌توانستند نمايش‌‌ها را تماشا كنند و در عين حال چهارچوبي مناسب و با شكوه جهت ديدن شاه است.

رواق‌هاي دور ميدان مكاني سرپوشيده را براي تماشاچيان تشكيل مي‌دهند. نمايشهاي مختلف مانند چوگان بازي و قپق‌اندازي بودند كه گاه شاه نيز در آنها شركت مي‌كرد و يا چراغاني و آتش بازي كه در جشن‌ها به جلوة نمايش اين فضا مي‌افزود. وجود ميداني جهت چوگان بازي و قپق اندازي در داخل فضاي باغ حومه اي‌‌هزار جريب حاكي از رابطة فرح انگيز اين بازي‌ها و باغ‌ها است. منظره اي كه‌‌هوفتدون اسن در (شكل 24)(پاورقي) طرح انداخته آبا عنوان «ورزشهاي ايراني‌‌ها در نزديكي پل جلفا» به گمان من ميدان باغ‌هزار جريب را نمايان مي‌كند. نقش تفريحي خيابان چهارباغ نيز در خصوصيات معمارانة آن منعكس است. اين فضاها مانند باغي طويل طراحي شده است كه گاه به روي مردم شهر بسته مي‌شود و تنها به عنوان گردشگاه زنان حرم و مهمان‌‌هايشان استفاده مي‌شد. پيترو دلاواله به يكي از اين موارد اشاره مي‌كند كه خانم او نيز به گردش در خيابان چهارباغ دعوت شده بود. (پاورقي)

در اين رابطه پل الله‌وري خان قابل توجه است. اين پل تنها گردشگاه را به آن سوي رودخانه نمي‌كشاند بلكه خود يكي از مراحل اصلي و‌‌هيجان انگيز آن است. عملكرد آن به صورت يك عمارت فرح افزا و باشكوه كه بر آب مي‌نگرد، تاييد كنندة نقش خيابان چهارباغ به مانند گردشگاه و باغي طويل است. روايتي از پيترو دلاواله درمورد استفاده از اين پل در جشن آب پاشان (پاورقي) بر ما نقش تفريحي اين مكان را روشن مي‌كند. بخصوص كه وجود آب رابه مثابة منظره‌اي دلگشا تاييد مي‌نمايد.

در پل خواجو ايوان‌‌هايي كه به صورت يك‌‌هشت ضلعي(پاورقي) در وسط پل تعبيه شده‌اند به بارزترين وجهي آشكار مي‌كنند كه اين سازه تنها جهت ارتباط طرح نشده بلكه به مانند عمارتي فرح انگيز است كه بر آب مي‌نگرد و نقشه‌اي شبيه به عمارت‌‌هشت بهشت دارد. خيابان مشجر ديگري نيز به طرف پل خواجو مي‌رفت كه توسط شاه عباس دوم ساخته شده بود. بنابه روايت تاورنيه اين خيابان وسيع تر از خيابان چهارباغ را‌‌همان طور با درخت‌‌هاي زيبا آراسته بود. ولي جوي آب در وسط نداشت.(پاورقي) در واقع اين خيابان ‌هم دولتخانه را به باغ حومه اي ديگري يعني باغ سعادت آباد وصل مي‌كرد.‌هرچند بايد گفت كه خيابان خواجو با چهارباغ قديم از نظركيفيتي قابل مقايسه نيست. نه تنها فاقد جوي‌‌هاي آب مي‌بود بلكه عمارات سردر كه آن چنان، بر زيبايي خيابان قديم كمك مي‌كردند در اينجا وجود نداشته از اين‌رو مي‌توان گفت كه رقم خيابان به صورت گردشگاهي كه شهر را به باغي در حومه ملحق مي‌كرد شايد در خيابان چهارباغ اصفهان به كمال خود رسيده است.(پاورقي)

در بررسي مختصري كه از نقشة شهرسازي شهر اصفهان شد مي‌توان مشاهدات زير را خلاصه كرد: رابطة بين باغ‌هاي شاهي و شهر از طريق دو فضاي شهري خاص به وقوع مي‌پيوندد: يكي ميدان و ديگري خيابان چهارباغ، ميدان در رابطه با دولتخانه است در حالي كه خيابان چهارباغ ارتباط با باغي در حومه را سازمان مي‌دهد. اين دو تنها فضاهايي‌‌هستند كه باغ‌ها و عمارت‌‌هاي شاهي در آنها بناي شهري خود را نمايان مي‌كنند و خصوصيات معماري و نمادي خود را بارز مي‌نمايند. طرح باغ‌ها متاثر از محيط شهري است كه به پيچيدگي و تنوع آن مي‌افزايد.

در مورد زندگي و سفرهاي كمپفر رجوع كنيد به:

1- Karl Meier- Lemgo, Engelbert Kaemper. Leben. Reisen. Forschhungen nach der bilsher unveroffenthchten Handschriften Kaemfers in Britischen Museum bearbit (Suttgart, 1937); Engelbert Kaemper, The History of Jepan Toghether with adescription of the Kingdom of Sliam. JG. Scheuchzer, 2 vols. (London, 1727).

Egelbert Kaemper. Werk and Wirkund Vorilage der Symposien in Lemgo (19-22. 9.1990) und in Tokyo (15-18.12.1990), ed, Detlef Haeberland, (Suttgart: F.Steiner, (1993)

2-Engelbert Kaempfer. Amoenitatum Exorticatum Poloticophysico. Medicarum fasciculi V.quibus conternitur variae relationes. Lemgo, 1712 rpt, Tehran, 1976). P.179.

3- Eugenio Galdieri, Les Palais d'Isfahan, Irainan studies 7.3-4 (1974) : Heinz Luschey, Der Konigliche Marstall in Isfahan and Engelbert Kaempfers Plangographia des Palasibezirkes 1712 Iran Journal of Persion studies, 17, (1979), pp 71-81.

نسخه‌هاي خطي كمپفر كه در اين مقاله از آنها نام برده مي‌شود از اين قرارند:

4- Sloane 5232, Original Drawings of Dr, Engelbert Kaempfer Drawn by Himself and collected in his Travels through Moscovy, Persia and the East Indias;

- Add, 14758 (Sloane 5234), Miscellaneous drawings among which are many of the original views executed by G, Hofsted van Essen for Kaempfer and of Dr.Edward Browne MD )

يكي از طرح‌‌هايي كه در اين نسخه است تاريخ 1703 دارد و آن چنانكه از كتاب ‏Thieme بر مي‌آيد سفر‌‌هوفتدرون اسن در سال 1700 صورت گرفته است.

- Sloane 2910, Miscellanea de rebus asisaticis e mss. Kaempfer :

- Sloane 2912, Itineraaria Persica : Sloane 2920 ;

- Sloane 2923, E.Kaempfer Miscellaneous travels.

جزو نسخه‌هايي كه در مجموعة كمپفر در موزة بريتانيا محفوظند.

- Sloame 1826, Raphael Du Mans descriptio persis comunicara duoengelberto Kampfero Ispahana 1684, cum grammatic lingua turcica‌همينطور Relatione del clarissiomo vincentio Alessandri Ambasciatore al Re di Persia per Ia ser.ma Repubica di Venetia.

قابل توجه است كه كمپفر از پدر دوران كه در اصفهان پدر اعظم صومعة كاپوسن‌ها بود اطلاعات زيادي در مورد تشكيلات دولتي ايران كسب مي‌كرد. وي مدت سي سال مترجم دربار ايران بود و به زبان فارسي و رسوم ايراني بيش از‌‌هر اروپايي ديگر آشنايي داشت.

براي آشنايي به اين كه چگونه Sloane اين نسخه‌هاي كمپفر را به دست آورد رجوع كنيد به:

5- BritishMuseum Quarterly, 18,1 (March 1953)

اين سند و مدارك ديگري از كمپفر را براي اولين بار در مقالة زير بچاپ رساندم.

6- Mahvash Alemi, II giardino persiano tiple e modelli in: II giardino Islamico ed. Attilio Petruccioli, (Milano, 1994)

7- ملا جلال الدين منجم، تاريخ عباسي يا در نامة ملاجلال، تاليف س. وحيدنيا تهران 1366 : در مورد طرح ميدان، بازار و قيصرية اصفهان كه مربوط به سال 1000 است (صفحه 113) ساختمان خيابان چهارباغ وقايع سال 1005 آورده شده (صفحه 151) و در صفحه 161 جزو وقايع سا 1006 مي‌گويد كه اصفهان پايتخت شد و جزو وقايع 1020 ساختمان مسجد شاه در ميدان نو است. ص 412

8 - بنابر ميرزا حسن خان شيخ جابري انصاري در تاريخ اصفهان وري، تهران، 1293 ص 235، قسمت غربي اين ميدان در محل باغ نقش جهان ساخته شد و عالي قاپو حاصل از الحاق قسمتي جديد بنايي تيموري است كه در اين باغ قرار داشته است.

9- Sloane 5232, fol-38:

10- نقاطي كه از آنها اندازه گيري شده است با حروف مشخص شده و در امتداد نقشة اندازه‌ها درج و در بالاي نقشة نيز فهرستي از اين اندازه‌ها آورده است. فهرست ديگري نيز در fol-38V است كه كمپفر توضيح كوتاهي در مقدمة كتابش در مورد اندازة گام‌‌ها ذكر مي‌كند كه اينها اندازة گام‌‌هاي خودش‌‌هستند و تقريباً معادل دو پاي‌‌هندسي‌اند.

تعداد دروازه‌هاي دولتخانه كه توسط كرنليس دوبروئين ذكر شده اند 6 باب‌اند.

11- Cornelis de Bruin, Voyages de Corneille le Bruyn par la Moscovie, en perse et aux Indes Orientales, II (Amsterdam, 1718).p.113.

اول، دروازة اصلي عالي قاپور ؛ دوم ، حرم قاپي سي؛ سوم، مطبخ قاپي سي كه‌‌همان دروازة آشپزخانة شاهي است؛ چهارم، خندق قاپي سي؛‌‌همان است كمپفر آن را دروازة راه بسته مي‌نامد؛ پنجم، خياط خانه قاپي سي؛ شايد‌‌همان باشد كه كمپفر آن را دروازة باشكوه مي‌نامد از انجا كه بعد از چهلستون به طرف خلوت خانه مي‌رود و بالاخره ششم؛ خانه قاپي سي يا دروازة منشي‌‌ها كه‌‌همان دروازة دفتر خانه است. كمپفر دروازة نواب را نيز ذكر مي‌كند كه در نقشه‌هاي جديدتر به اسم شاهزادگان ناميده مي‌شود.

12- Sloane 5232, fol.38V

13- Sloane 5232,fol.42.

14- اسكندرييك تركمان (اسكندرمشي). تاريخ عالم آراي عباسي ، تهران 1364 ، در بين كارهاي شاه عباس مسجدي را در جنوب ميدان نقش جهان و يك مسجد ديگر در رو به روي درگاه دولتخانه، و مدرسة و ارالشفاء و حمامات و قيصريه و درگاه پنج طبقة دولتخانه و خلوتخانه‌هاي زرنگار به اسامي‌سروستان، نگارستان و گلدسته و عمارت پنج طبقه، حوض خانه‌ها و يك خيابان به اسم چهارباغ به طول يك فرسخ و باغات و بساتين در دو طرف آن و عمارات عالي در‌‌هر باغ و در وسط خيابان پلي با چهل چشمه روي رود زاينده آورده است.

15- Pascal Coste, Monuments modernes de la Peris, 1867) :

كست ميدان شاه و خيابان چهارباغ را اشتباهاً موازي كشيده است. كمپفر جهت جنوب غربي را براي خيابان چهارباغ روي نقشة نوشته است و آن را در منظره اش صحيح مي‌كشد.‌هرچند كه در پيمايش دولتخانه آن را موازي ميدان كشيده است.

16- نقشة دارالسلطنة اصفهان تهيه شده توسط سلطان سيد‌رضا خان در مقياس 0004/1 در سال 1302‌‌هجري مطابق با 1924 ميلادي به چاپ رسيده است.

17- Masahi Haneda, The Character of the Urbanization of Isfahan in the Later safavid period Charles Melville, ed, Safavid Persia, London. New York(1966)

اين محقق ديوارهاي كست را اشتباه مي‌داند و استدلال مي‌كند كه تنها حصار شهر‌‌همان حصار آل بويه بوده است.

18-Heizn Gaube and Eugen Wirth. Der Bazar von Isfahan. (Wlesbaden, 1978)

19- در نقشة بازسازي شده خطوط قرمز اسناد كيفر را نشان مي‌دهند، خطوط قهوه اي خيابان‌‌هاي نقشة سيدرضا خان را و حدود محلات كست با خطوط زرد آورده شده اند. نقشة متن‌‌همان نقشة 1346 است. تا آنجا كه در دسترس بوده بعضي بناها را به صورت نقشة‌‌همكف آورده ام كه روابط فضايي آنها خواناتر باشند.

20- Biliotheque National de France, Ms. 6180 Francais, fol.34 : منظره 74 در اين كتاب

ديواره‌هاي باغ فرح آباد راباد و حوض وسيع نشان مي‌دهد و در قسمت چپ با شمارة 2 مشخص كرده است : «باغ شاهي جديد كه من احداث آنرا ديدم.»

خرابه‌هاي قصر فرح آباد در اصفهان در كتاب زير در لوحه 65 آمده است:

21- Eugene Flandin, Monumets modernes de la Perse, (Paris,1867).Pl.LXV

نقشة بازسازي و يك پرسپكتيو از اين باغ توسط بودوئن كشيده شده‌اند.

ُEugene E.Beaudouin, Ispahan sous leg grands Chahs XVII siecle, Urbanisme 10 (1933), P32-33

22- Add 14758, fol.15

23- آينه خانه باشماره 38 در نقشه كست آورده شده اين بنا در سال 1056‌هجري ساخته شده بعد در دورة قاجار بازسازي شده است. منظره‌هاي مختلفي از اين عمارت توسط پروئين، شاردن، كست، فلاندن و كمپفر (P.217 Amoenitatum Exoticarum) اين كتاب آمده است.

Pascal Coste, Monument Modernes de la Perse

در صفحة 29 اين كتاب كست قصر شاه را تشريح مي‌كند و در نقشه‌اش آن باغ را با شمارة 39 مشخص مي‌كند. شرحي از شاردن در مورد باغ سعادت‌آباد در اين كتاب آمده است.

Jean Chardin,Voyages de Chevalier Chardin en Perse et autres lienux de 1 orient, (Amsterdam 1711), vlll, pp.227-8

وي توضيح مي‌دهد كه تابلوي شماره 49 در‌‌همين كتاب كه در آن باغ سعادت آباد (توسط نقاشي ايراني به تصوير آورده شده است و به‌‌همين دليل وي مي‌گويد پرسپكتيو آن صحيح نيست. در اين تابلو عمارت آينه خانه، نمكدان و‌‌هفت دست يا حرم ديده نمي‌شوند.

George Nathaniel curzon, curzon's persia, ed Peter King, (London, 1986), p.Hs.

24- رنت‌‌هولتسر، اصفهان در 113 سال قبل؛ تاليف محمد عاصمي، تهران 1355.

25- Sloane 2910, fol.96

26- Eugene E. Beaudouin Ispahan sous les grands Chahs XVLII siecle, Urbanisme 10 (1933).

بودوئن در اينجا نقشه اي در صفحه 18 از اصفهان مي‌كشد و نقشة جزيي‌تري از ميدان و بناهاي اطراف آن در صفحه 25 مي‌آورد. مدارك او نقشة سيدرضا خان، تشريح شاردن و پيمايش‌‌هاي مشخص وي در سال 1311 مي‌باشند. وي كست و فلاندن ، سار، مرگان و ديولانوا را نام مي‌برد.

27- Donald Wilbert, Aspects of the Safavid Ensemble At Isfahan, Iranian studies 7,3-4 pp. 406-411

در اينجا ويلبر به وضوح مي‌نويسد كه نقشة بازسازي شدة وي با استفاده از توضيحات شاردن رسم شده است.

28- Nader Ardalan and laleh Bakhtiar, The Sense of Unity, (Chicago, 1973)

به نظر مي‌رسد كه در اينجا به نقشة ويلبر رجوع شده است.

29- Slonae 2910, fol.92

اولين نقشه‌اي است كه براساس منظرة كمپفر رسم شده است.

وي نيز به منظره كمپفر رجوع كرده است. سيروس شفقي در جغرافياي اصفهان 1974 نقشة سيدرضا خان، كشت و منظرة كمپفر را چاپ كرده است وي نقشة‌اي از محلات و باغ‌ها مي‌كشد ولي به جزييات نمي‌رسد.

31- نقشة اصفهان تهية سازمان نقشة برداري كشور در 32 ورق مقياس 2500/1 چاپ 1346 برابر 1967 ميلادي

32- Eugenio Galdieri, Relecture d'une gravure allemande du Xvlleme siecle comme Introduction a une recherche archeologique Archologische Miteilungen aus Iran, 6, Akten des Vll Introductional Kongresses fur Iranische Kunst und Archaologle Munchen 7-10 September 1976, (Berlin, Dietrich Reimer Verlag, 1970), pp.560-70.

33- Sloane 2912, fol.93

34- Sloane 2912, fol.86V

35- Sloane 2912, fol.91

36- Jean Chardin,Voyages de Chevalier Chardin en Perse et autres lienux de 1 orient, (Amsterdam 1711), vlll, pp.70

در اين قسمت شاردن، در مورد اين بنا بحثمي‌كند ولي آن را درج مي‌نمايد ولي در ترجمه نام آن را به فرانسه محل عبادت مي‌خواند و‌‌همان توحيدخانه منظور است.

37- كمپفر توحيد خانه را با نقشة‌‌هشت ضلعي كشيده بود و در منظرة گراور شده شش ضلعي به نظر مي‌رسد. در حالي كه در عكسي كه در كتاب بودوئن‌‌هست 12 ضلع دارد‌‌همان طور كه امروز ديده مي‌شود.

38- Sloane 2910, fol.87

39- Sloane 2923, fol.96v and 97

40- Sloane 2910, fol.102

41- Sloane 2920, fol.115

42- Sloane 2910, fol.104v

شاردن شرحي از اين گردشگاه در كتابش‌ آورده است.

43- Voyages de Chevalier Chardin en Perse et autres lienux de 1 orient, (Amsterdam 1711), vlll, p.171-4

در اينجا خلاصه‌اي از متن را كه مربوط به اسامي باغ‌ها است برگردان مي‌كنيم: شاردن تعريف خيابان چهارباغ را از جلو عمارت جهان نما آغاز مي‌كند و مي‌گويد كه حوض‌‌هاي آنجا كه خيابان را آراسته اند‌‌هفت عددند. «اولي مربع است دومي كه مربع است» در دو طرف باغ‌هايي‌‌هستند. باغ‌‌هشت گوش و باغ خر » اين دو باغ ‌همان باغ مثمن و باغ خرگاه مي‌باشند و و اين اشتباه در ترجمه شاردن باعث مي‌شود كه ويلبر نيز اين باغ را باغ خر بنامد. سومين حوض كه‌‌هشت گوش است در دو طرف باغ‌هاي تخت و بلبل را دارد، در نقشة كمپفر‌‌هم‌‌همين اسامي آمده‌اند. چهارمين حوضي كه آبشاري دارد. در طرف آن دروازه‌اي بزرگ كه نقاشي زرنگاري شده به طرف حومه مي‌رود و رو دو دستراست دروازة ديگري است كه به طرف قصر شاه مي‌رود». اين دو سه مورد نيز در نقشة كمپفر منعكس شده‌اند، پنجمين حوض كه باغ‌هاي تاكستان در توتستان در كنار آن‌‌هستند ششمين حوض مربع است و باغ‌هاي دو طرف به ااساسي تكية درويشان حيدري و درويشان نعمت الهي مي‌باشند كمپفر نيز اين دو باغ را تكيه حيدر و تكيه نعمت الله آورده است و پس از اين دو باغ كه در كنار مادي رودخانه ‌هستند به اسامي تاكستان آروده است لكن محل آنها با آنچه شاردن مي‌نويسد جا به جا شده است. هفتمين حوض محل گذار آب مادي است كه دركوچه‌هاي مجاور جاري‌‌هستند. بين اين دو حوض آخر آبشار سومي وجود دارد در محلي كه پلي به طرف باغ ميرزا ابراهيم مي‌رود. پل بعد از حوض ‌هفتم قرار گرفته و باغ‌هايي كه طول خيابان را تمام مي‌كنند طاووس خانه و در كنج ديگر شيرخانه است. كمپفر نيز طاووس‌خانه را آورده است. شاردن دراينجا اسامي برخي باغ‌ها را در كنار رودخانه مي‌آورد كه ‌همان ميرشكار باشي و تفنگچي مي‌باشند كه كمپفر نيز از آنها نام برده لكن باغ‌‌هايشان را در طرف ديگر، در چهارباغ بالا آورده است. شاردن در عوض اسامي باغ‌هاي آن سوي رودخانه را نمي‌برد و فقط اكتفا مي‌كند به اينكه بگويد كه 14 باغ در آنجا وجود دارند. در‌‌هر طرف‌‌هفت باغ اين شماره‌ها نيز با تعداد باغ‌هاي كمپفر تفاوت دارد.

صورت ديگري در Sloane 2920, fol.71است كه در آن باغ‌هاي امرايي ناميده شده اند و صورت ديگر نيز Sloane 2920, fol.73 موجود است.

46- Sloane 2910, fol.89

46- باغ قورچي باشي در نقشة بازسازي شدة اصفهان شماره 88 را دارد.

47-Sloane 5232, fol.45v

و قسمت‌‌هاي مختلف خيابان اصلي باغ در اوراق زير بر نسخة خطي ترسيم شده اند.

طرح دست چپ سر درهزار جريب را به سوي تخت صفحه نشان مي‌دهد.

fol.45

fol.43

همين طرح حوض بزرگ‌‌هشت گوش را با دو عمارت كوچك در دو طرف آن نشان مي‌دهد.

fol.45

fol.40

طرح دست راست باقي اين قسمت خيابان است.

عمارت اصلي با تالار است كه در وسط ديواري است كه باغ قديم و جديد‌‌هزار جريب را جدا مي‌كند.

از اين محل تا نصفة حوض‌‌هشت گوش ديگر را نشان مي‌دهد.

fol.42

باقي حوض‌‌هشت گوش را تا آخر خيابان نشان مي‌دهد

fol.42v

براي نقشة بازسازي شده باغ‌‌هزار جريب رجوع كنيد به:

fol.99

48- Marcel poete, Introduction a I'urbanisme, I'evolution des villes, Ia lecon de I'antiquite, (Paris 1929, ed. Ital. Torino, 1958)

49- قاسم بن يوسف ابونصرهروي، ارشادالزراعه، تأليف محمد مشيري تهران، 1347.

50- Mahvash Alemi. Chaharbagh Environmental Design, journal of the Envlironmental Design Research Center, 1 (1986)

51- Sloane 2910, fol.95

دورنماي عمارت اوچي مرتبه سه رديف ايوان روي‌‌هم مشاهده مي‌شوند.

52- Mahvash Alemi. Chaharbagh Environmental Design, journal of the Envlironmental Design Research Center, 1 (1986)

53- نمونه بارزي از اين روش را در مسجد جامع مي‌توان مشاهده كرد كه در آن حياط بيان كنندة نظم است در حالي كه ديوارهاي خارجي شكل‌‌هندسي خاص را دنبال نمي‌كنند و به صورت انعطاف‌پذيري در زمان‌‌هاي مختلف به صورت عناصر فضايي به آن اضافه شده اند. سردر ورودي آن تنها عنصري است كه نماي بيرون گرا دارد.

55- Sloane 5232, fol.36

فواصل بين عمارت سردر با گام در نقشة ساده‌اي آورده شده است . تعداد طاق‌هاي بين سردرها بالاي‌‌هر قسمت نوشته شده. در منظره عناصر و افراد و حيوانات بازي‌‌هاي مختلفي را كه در ميدان مي‌شد، نشان مي‌دهند.

56- عكسي از اين عمارت در اين كتاب است:

Fredrick Sarre, Denkmaler Persischer Baukunst Berlin, 1910, Taf.70

بنابه نوشتة شيخ جابري در تاريخ اصفهان وري صفحه 353 اين عمارت را بانوي عظمي خواهر ظلل‌السطان منهدم كرد.

57- Sloane 5232, fol.39

در طرح كمپفر از اين گردشتگاه به طرف شمال و جنوب.

58- Sloane 2910, fol.103v

59- Bruin, Cornelis de, Voyage de Corneille le Brun par la Moscovie en Perse et aux Indes Orientals, Amsterdam, 1718

60- Mahvash Alemi. I teatri di Shah Abbas Storia della Citta. (1988)

61- Mahvash Alemi. Urban Spaces as the Scene for the Ceremonies and and pastimer of the Safavid Court, Environmental Design, 1-2. (1991)

62- Add 14758, fol.15

63- Bibilloteca Apostolica Vaticana, Ottob. Lat. 3382, fol. 12864).

64- ibid.

65- Heina Luschey, The pul-I Khwaju: A Combination of Bridge, Dam and Water Art Iran, Journal of persian Studies, 23, (1984)

66- Jean Baptiste Tavernier, Les six voyages en Turquie& en Perse, (Paris, 1681, reprint with notes by S,Yerasimos, Paris, 1981)ll,p.141.

67- جلال متيني، (خيابان)، ايران نامه، شمارة 1 سال 1982 در اين مقاله مفهوم لغت خيابان و تحول آن در طول زمان بررسي شده و معلوم مي‌شود كه در آغاز آن را به گردشگاهي با جوب‌‌هاي آب در ميان باغ و گلزار مي‌گفته‌اند.

فهرست تصويرها

(شكل 1) دورنماي دولتخانة اصفهان در كتاب كمپفر

(شكل 2) پيمايش دولتخانة اصفهان با اجازة كتابخانة بريتانيا

(شكل 3) نقشة خيابان چهارباغ اصفهان با اسامي باغ‌هاي دو طرف آن

(شكل 4) نقشة پاسكال كست از شهر اصفهان

(شكل 5) نقشة دارالسلطنة اصفهان ـ از سيد رضاخان

(شكل 6) نقشة اصفهان در دورة صفوي، بازسازي از مهوش عالمي، شام استاد كمپفر، نقشة كست، سيدرضاخان در متن نقشة 1346 اصفهان

(شكل 7) باغ فرح آباد اصفهان، كتابخانه ملي پاريس

(شكل 8) اولين كلنگ باغ فر‍ح آباد اصفهان منظره از‌‌هوفتدون اسن

(شكل 9) منظرة عمارت گلدسته از انگلبرت كمپفر.

(شكل 10) نقشة باغ گلدسته از انگلبرت كمپفر.

(شكل 11) نقشة عمارت ورودي بين باغ گلدسته و باغ بلبل از انگلبرت كمپفر.

(شكل 12) باغ چهل ستون ، باغ خلوت و انگورستان از انگلبرت كمپفر

(شكل 13) پيمايش باغ خلوت از انگلبرت كمپفر

(شكل 14) تالار طويله از انگلبرت كمپفر

(شكل 15) پيمايش باغ مثمن از انگلبرت كمپفر

(شكل 16) طرحي از عمارت خرگاه از انگلبرت كمپفر

(شكل 17) پيمايش باغ مير آخور باشي از انگلبرت كمپفر

(شكل 18) پيمايش باغ‌‌هزار جريب از انگلبرت كمپفر

(شكل 19) تعبيري از طرح چهارباغ بنابر «ارشادالزراعه» از مهوش عالمي

(شكل 20) عمارت اوچي مرتبه توسط انگلبرت كمپفر

(شكل 21) منظرة خيابان چهارباغ به طرف جنوب و شمال كه در آن عمارت جهان نما ديده مي‌شود. از انگلبرت كمپفر

(شكل 22) عمارت سردر باغ بلبل از انگلبرت كمپفر

(شكل 23) عمارت سردر باغ بلبل از انگلبرت كمپفر

(شكل 24) ميدان ورزش در باغ‌‌هزار جريب از‌‌هوفتدون اسن

مجله معماري و شهرسازي ، شماره 42 و 43، 1377.

نويسنده متن :مهوش عالمي

/ 1