محمد اعتضادي اثر گرانسنگ «القرآن الكريم و روايات المدرستين» نوشته علاّمه سيدمرتضي عسكري، نگرشهاي غلطي را كه از ناحيه پارهاي روايات و اخبارِ دو مكتب شيعه و سني به قرآن نسبت داده شده، شناسايي، بررسي و تصحيح كرده است.اين اثر مانند ديگر آثار علاّمه، با بررسيهاي علمي و بيطرفانه و به دور از تعصب فرقهاي راه فهم سيره، حديث و قرآن را هموار ساخته و موانع موجود را از ميان برداشته است.كتاب «القرآن الكريم و روايات المدرستين» در سه جلد سامان يافته كه مهمترين سرفصلهاي آن، به اين شرح است:
جلد اول
نخستين جلد اين كتاب، به مباحث مقدماتي پرداخته و فصلهاي گوناگوني را در برميگيرد كه از اين قرار است:1. ويژگيهاي جوامع عرب جاهلي در زمان نزول قرآن؛ مؤلف با بررسي دقيق ويژگيهاي جامعهشناختي عرب جاهلي، اين امكان رابه تحليل كنندگان و پژوهشگران امروزين ميدهد كه با نظام قبيلگي، اقتصادي، اجتماعي، طبقات مردم، وضعيت فرهنگي و جايگاه شعر و ادب در عرب جاهلي به خوبي آشنا گردد و با اين پشتوانه علمي بتواند راستي يا كجي احاديث، روايات و گزارشهاي تاريخي را به راحتي تشخيص داده، علّت آن را به دست آورد و سره را از ناسره جدا سازد.2. ارائه گوشههايي از تاريخ قرآن؛ چگونگي نزول قرآن در مكه و ويژگيهاي آن، دوران تبليغ پنهان و نقش قرآن در پيدايش، شكلگيري و انسجام جمعيتهاي پنهاني مسلمانان، روش پيامبر(ص) در آموزش قرآن به اين گروهها، چگونگي مبارزه قريش با اين كار، سياست پيامبر(ص) در امر «قرائت قرآن»، معناي واقعي اصطلاح «قرائت قرآن» و دگرگوني آن در روزگار خلفا از موضوعهاي مهمي است كه در اين فصل بررسي شده است.3. جامعه مكّه و مدينه پس از ظهور اسلام؛ بررسي جامعهشناسانه مكّه و مدينه پس از پيدايش اسلام و ارائه ويژگيهاي آن، معيار ديگري است كه علاّمه دراختيار محقق ميگذارد تا به وسيله آن، درستي يا نادرستي احاديث و گزارشهاي تاريخي را بتواند تشخيص دهد.4. آيههاي مدح و ذم در قرآن؛ علاّمه عسكري با بررسي آيات مدح و ذم در قرآن، اين نكته را به خوبي دريافته كه تأكيد پيامبر(ص) بر حفظ و كتابت قرآن و سخنان ايشان باعث گرديد در زمان حيات پيامبر(ص) وقايع مهم از جمله آيههايي كه در مدح و ذم افراد يا گروهها نازل شدند، ثبت و ضبط شوند و در ميان مسلمانان گسترش يابند. علاّمه با تكيه بر اين نكته، انحرافها و جعليات بسياري را كه پس از پيامبر(ص) ـ به ويژه در امر خلافت و امامت ـ پديدار گرديد، برملا ساخته است.5. بررسي اصطلاحات؛ بر اساس ديدگاه علاّمه عسكري، نفهميدن معناي اصطلاحات باعث گرديده فهم بسياري از منابع تغيير يافته، بر ميزان جعليات و تحريف بيفزايد. ايشان با درك اين مطلب، به بررسي دقيق و عميق اصطلاحاتي كه در اين موضوع به كار ميآيند، پرداخته و با تلاش محققانه خود معناي حقيقي اصطلاحات: وحي، قرآن، كتاب، مصحف، سوره، آيه، جزء، حزب، تلاوت، قرائت، قرائت در اصطلاح محدّثان، جامع، حافظ، تجويد، ترتيل و نَسخ را نمايان ساخته است.
جلد دوم
علاّمه عسكري بر مبناي مباحث مقدماتي جلد نخست، جلد دوم را به نقد و بررسي روايتهاي مدرسه خلفا در زمينه قرآن كريم اختصاص داده است. مباحثي كه در اين جلد آمده، به اين شرح است:1. تحريف؛ برخي دانشمندان با استناد به حديثي از پيامبر(ص) كه: «هرگونه تحريفي در امتهاي پيشين در اين امت نيز رخ خواهد نمود.» گفتهاند: چون كتابهاي امتهاي پيشين تحريف گرديده، پس قرآن نيز تحريف شده است. آنان اين مطلب بياساس را به احاديثي از معصومان(ع) تقويت كرده و گفتههايي را نيز از صحابه ـ در وجود آيات و سور بلند و كوتاه ـ آوردهاند. علاّمه عسكري در اين فصل با بررسي اين روايتها، سستي و سخافت بسياري از آنها را روشن ساخته و دليل به جودآمدن چنين باورهاي غلطي را نفهميدن معناي روايت و منظور پيامبر(ص)، امام و صحابي ميداند.2. بررسي روايات «بسمله» و دلايل تاريخي به وجودآمدن آنها؛3. بررسي روايات «جمعآوري قرآن» و تناقضهاي موجود در آن؛4. بيان اصطلاح «تجريد قرآن»؛5. بررسي روايتهاي «اختلاف مصاحف»؛6. بررسي روايتهاي «سبعة احرف»؛7. بررسي و نقد چگونگي «قرائت قرّاء»؛ علاّمه در اين فصل، اشتباههاي قرّاء را در تغيير آيههاي قرآن برشمرده و كار آنها را عقلاً تقبيح كرده است.8. بررسي موضوع «نَسخ»؛ مؤلف در اين فصل با انكار نَسخِ آيهاي به آيهاي ديگر، نَسخْ در قرآن را به نسخ شريعتهاي ديگر و نسخ حكمي موقت كه داستانش در قرآن آمده، معنا كرده است.بخش پاياني اين جلد، سرگذشت قرآن را در روزگار خلفاي سهگانه، دوران حكومت حضرت علي(ع) و عصر حكومت امويان و عباسيان مفصلاً شرح داده و از نقش مخرب مستشرقان در ايجاد بينشهاي غلط نسبت به قرآن، پرده برداشته است.
جلد سوم
علاّمه سيدمرتضي عسكري در اين جلد، به بررسي روايتهاي مدرسه اهلبيت(ع) درباره قرآن پرداخته و در اين راه كتاب فصل الخطاب حاجي نوري را كه تمام اين روايات را جمعآوري كرده و دستاويزي براي ضربهزدن به مكتب اهلبيت(ع) از سوي مخالفان شده، به دقت ارزيابي كرده است. همچنين تهمتهايي را كه نويسنده كتاب الشيعة والقرآن به مكتب تشيّع روا داشته، موشكافانه بررسيده و به نقد كشانيده است. علاّمه در بررسي اين دو كتاب، نخست ويژگيهاي آن دو را برشمرده، سپس اشتباهاتي را كه در نُسخ مختلف منابع و مصادر اسلامي وجود دارد، بررسيده، آن گاه روش اصوليها و اخباريان را در مدرسه اهلبيت(ع) معرفي و تاريخ تحول احاديث را نزد ايشان بيان كرده و در پايان عملكرد و روش اهلبيت(ع)، پيروان و شاگردان ايشان را در شناسايي احاديث صحيح از سقيم شرح داده است.سخنان و ديدگاههاي دانشمندان مكتب اهلبيت(ع) پيرامون قرآن، در فصل ديگري از اين جلد آمده و ديدگاه و ادله حاجي نوري در كتاب فصل الخطاب همچنين كتابهايي كه اصل و ريشه درستي از آنها در دست نيست، همانند دبستان المذاهب به دقت بررسي و نقد گرديده است.علاّمه عسكري در تدوين اين كتاب، با بهرهگيري از تعاليم بلند مكتب اهلبيت(ع) و با دلايل قاطع، علمي، منطقي و به دور از تعصبهاي فرقهگرايانه و با طراحي و ساخت ابزاري دقيق ثابت نموده كه از نظر مكتب اهلبيت(ع) قرآن امروزي با آنچه بر پيامبر(ص) نازل شده، ذرهاي تفاوت ندارد.