شهيد علي نوري - وصیت نامه شهید علی نوری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید علی نوری - نسخه متنی

علی نوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد علي نوري

استان سمنان > شهرستان شاهرود

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم «طلبة شهيد: علي نوري» بسم‌الله رب‌المستضعفين «ربّنا انّنا سمعنا منادياً ينادي للايمان ان آمنوا بربّکم فامنّا ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفر عنا سيئاتنا و توفّنا مع الابرار.» (آل عمران/193) خدايا محتاج مطلقيم، پس اميد آن داريم که دستمان را بگيري و قدممان را در پيمودن راه راست استوار سازي. خدمت برادران عزيز سلام عرض مي کنم. اميدوارم با ياد خدا، قلبها و دلهايي مطمئن و در آرامش کامل با مسائل برخورد کنيد و با توسل به صبر مسائل و گرفتاري برادرانتان را در رابطه با مسائل و دردهاي مستضعفين بسنجيد. دردها و مسائلي که ما از اين عمل شما که گرفتاري خدمتگزاران کوچک آنان را در جامعه بعنوان يک مسلمان طرح کرديد، احساس شرم مي‌کنيم. دردها و داغ‌هايي که در کل تاريخ و در تمام جهان بر دل اين هميشه مظلومان نشسته و مي‌نشيند. در رابطه با اين مسئله بود که آگاهانه به خدمتشان شتافتيم و چند روزي از عمر که هيچ جانمان را ـ در راه خدا در کردستاني که کشته شدن انسان از هر کاري ساده‌تر است ـ به پايشان انداختيم و ـ‌‌في‌سبيل‌الله‌والمستضعفين‌ـ به جهاد سازندگي آمديم و بدون توقع حتي شکري از آنان، صادقانه و خالصانه شروع به کار کرديم ـ ‌‌‌و در اين مسير‌ـ در جاده قصريان با پيشمرگان حزب دمکرات برخورد کرديم و دستگير شديم. همان موقع مردم جمع شدند و حتي دنبالمان بالاي کوه آمدند و دسته جمعي خواستار آزاديمان شدند. خلاصه به علت مسائلي از جمله کشته شدن آن برادر کارگرمان و اينکه ما پاسداريم آزاد نشديم ولي برادران رانندة جهاد به درخواست خود ما و اينکه اينها کارگر جهادند و اگر گناهي هم هست از ماست آزاد شدند و تاکنون که ساعت 2 روز بيست و پنجم ارديبهشت هست (شايد باور نکنيد ولي اين را بايد بگويم و تحت هيچگونه فشار يا زور نيستم) هيچگونه بدرفتاري يا شکنجه يا چيز ديگري از پيشمرگهاي حزب دمکرات نديده‌ايم و هيچگونه ناراحتي نداريم چون کار ما در راه خدا بوده و چشم ما همه بسوي اوست. به برادر عزيزم يوسفي سلام گرم مرا برسانيد و بگوييد اگر خانواده‌ام با خبر شده‌اند با شاهرود تماس بگيرد و بگويد برادرم دلداريشان بدهد و بگويد علي گفت که طاقت نداشتم بر خلاف قول به روستا بروم و از اين مسئله ناراحت نيستم و آنها هم ناراحت نباشند و اگر در اين باره جهاد اصفران با خبر شده از قول برادر کدخدايي سلام برسانيد و بگوييد نگران ما نباشيد. مسئله‌اي نيست و ديگر عرضي نداريم و همة شما را به صبر و سورة والعصر وصيت مي‌کنيم. اميدواريم اگر صداقتي باشد وجود ما در اينجا موجب روشن شدن بعضي از مسائل شود. به تمام آشنايان سلام برسانيد. خدا يار و ياورتان باشد.

25/2/1360ـ‌علي نوري

/ 1