شهيد محمدحسن نوروزي - وصیت نامه شهید محمدحسن نوروزی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید محمدحسن نوروزی - نسخه متنی

محمدحسن نوروزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد محمدحسن نوروزي

استان مازندران > شهرستان قائمشهر

وصيت نامه

«فليقاتل‌ في‌ سبيل‌ الله‌ الذين‌ يشرون‌ الحيوة‌ الدنيا بالاخرة‌ و من‌ يقاتل‌ في‌ سبيل‌ الله فيقتل ‌او يغلب‌ فسوف‌ نؤتيه‌ اجرا عظيما» (نساء/ 74) مؤمنان‌ بايد در راه‌ خدا با آنان‌ که‌ حيات‌ مادي‌ دنيا را براي‌ آخرت‌ برگزيدند جهاد کنند و هر کسي‌ در جهاد، در راه‌ خدا کشته‌ شده‌ يا وفات‌ گرديده باشد او را در بهشت‌ ابدي‌ اجري ‌عظيم‌ دهيم‌.

اين جانب‌ محمدحسن‌ نوروزي‌ فرزند حسينقلي‌ دارنده‌ شماره‌ شناسنامه‌ 4066، ساکن ‌قائم‌شهر در تاريخ‌ 26/12/60 در ساعت‌ 9 شب‌ وصيت‌نامه‌ خود را بدين‌ شرح‌ بر سطر کاغذ مي‌آورم‌: با درود به‌ ارواح‌ پاک‌ شهداي‌ تاريخ‌ تشيع‌ و با سلام‌ به‌ منجي‌ عالم‌ بشريت‌ حضرت ‌مهدي‌ -عجل‌الله‌تعالي‌فرجه- و نايب‌ بر حقش‌ در زمان‌ غيبت‌ کبراي‌ آن‌ حضرت‌، امام‌ خميني‌ و با سلام‌ به‌ امت‌ شهيدپرور ايران‌.

اما بعد؛ شکر خدا که‌ بر ما منت‌ نهاد و ما را در چنين‌ زماني‌ قرار داد.

زماني‌ که‌ در همه‌ جا زوزه‌ شغالان‌ و نعره‌ شيران‌ درنده‌ به‌ صدا در مي‌آيد و صداي‌ دل‌نواز و روح‌ بخش‌ «الله‌ اکبر و لا اله‌ الا الله».

[دل را جلا مي‌دهد.

] در همه‌ جا هدف‌، محو فساد و فحشاء و انحراف‌ جنسي‌ و روحي‌ مي‌باشد و مظلوم‌ در اين‌ هدف‌ ضربه‌ و شکنجه‌ مي‌بيند و ظالم‌ قوي‌ و قويتر مي‌شود.

اما درسرزمين‌ اسلامي‌ ايران‌ بر خلاف‌ همه‌ جا هدفش‌ رشد آزادگي‌، انسانيت‌، عدالت‌، نفي ‌فساد و بردگي‌ و از بين‌ بردن‌ انحرافات‌ جنسي‌ و روحي‌ است‌.

بدانيد اين‌ قدرتي‌ که‌ هم‌ اکنون‌ در ايران‌ سايه‌ افکنده‌ و سر به‌ رشد نهاده‌ و ان‌شاءالله ‌به‌ سوي‌ زمينه‌سازي‌ حکومت‌ مهدي‌ -عجل‌الله‌تعالي‌فرجه- مي‌شتابد، مديون‌ يک‌ فرد از سلاله‌ پاک‌ رسول‌الله‌ -صلي‌الله‌عليه‌وآله- نايب‌ - عام- بر حق‌ امام‌ زمان‌ -عجل‌الله‌تعالي‌فرجه- در عصر غيبت‌ کبراي‌ آن‌ حضرت‌، امام‌ خميني‌ -رحمه‌الله‌عليه- مي‌باشد.

او که‌ از اوان‌ حرکتش‌، هدفش‌ آشنايي‌ قلوب‌ تمامي‌ مسلمين‌ به‌ نور معرفت‌ و ايمان‌ به ‌خدا بود، در اين‌ راه‌ چه‌ سختي‌ها، زجرها، رنج‌ها، تبعيدها، تهديدها، تهمت‌ها و شکنجه‌ها را که‌ بر سر خود به‌ خاطر هدفش‌ تحميل‌ نفرمود و در اين‌ راه‌ از داغ‌ پسر خود حاج‌ آقا مصطفي‌ و ديگران‌ نيز در امان‌ نبوده‌.

ولي‌ همه‌ و همه‌ امام‌ [را] پابرجا، مستحکم‌ و استوار [ساخت‌ و] به‌ خاطر هدفش‌ که ‌روشنايي‌ قلوب‌ مسلمين‌ به‌ نور معرفت‌ ايمان‌ بود ذره‌اي‌ به‌ خود سستي‌ راه‌ نداد [که‌] امروز با خون‌ هزارا] شهيد هدف‌ اين‌ بزرگوار تجلي‌ بخشيد و قطعه‌اي‌ از دنيا را به‌ نور ايمان ‌روشن‌ فرموده‌ و [آن‌ را] به‌ سوي‌ [تمام] روشنايي‌ جهان‌ به‌ پيش‌ مي‌برد.

منحرفين‌ و جغدان‌ تاريکي‌ نمي‌توانند ببينند که‌ فضاي‌ تاريک‌ و دل‌ خواه‌ آنها کم‌کم‌ به‌ سوي‌ روشني‌ پيش‌ مي‌رود و آنان‌ نمي‌توانند ببينند که‌ ديگر عمرشان‌ به‌ ياري‌ خدا رو به ‌پايان‌ است‌ و با آمدن‌ روز ديگر آنها نمي‌توانند خون‌ مظلومان‌ را بمکند.

برادران! آنها با اين‌ برخورد تاريخي‌ امام‌ خميني‌ -رحمه‌الله‌عليه- خواه‌ ناخواه‌ به‌ مبارزه‌ برخاستند و خواهند خواست‌ و با حيله‌هاي‌ مختلف‌ بناي‌ از بين‌ بردن‌ امام‌ و طرز تفکر بزرگش‌ برآمدند.

اما اين‌ کوردلان‌ و روبه‌صفتان‌ و جغدمنصبان‌ نمي‌دانند که‌ نمي‌توانند نور خدا را با فوت‌ دهانشان‌ خاموش‌ کنند.

بله‌ برادر! من به‌ خاطر حمايت‌ از اسلام‌ و مکتب‌ نجات‌بخش‌ و قوانين‌ روح‌بخش‌ قرآن‌ وتابعيت‌ از امام‌ خميني‌ به‌ جبهه‌هاي‌ جنگ‌ شتافتم‌ و به‌ خداي‌ کعبه‌ سوگند و به‌ خون‌ پاک ‌شهدا سوگند و به‌ فرق‌ شکسته‌ علي‌ - عليه‌السلام- قسم‌ و به‌ شهامت‌ حمزه‌ و شهادت‌ حسين-‌ سيدالشهداء- -عليهما‌السلام- قسم‌ که‌ فقط‌ و فقط‌ مقصود من‌ تابعيت‌ از فرمان‌ ولي‌ امرمان،‌ خميني‌ کبير و دفاع‌ از سرزمين‌ اسلامي‌ و دفع‌ تجاوز بوده‌ است‌ و اميدوارم‌ که‌ در اين‌ راه‌ به‌ آرزوي‌ ديرينه‌ خود، شهادت بعد از کشتن‌ کفار نايل‌ آيم‌ و به‌ قول‌ شهيد بهشتي‌ «ما مثل‌ حسين‌ وارد جنگ ‌شديم‌ و مثل‌ حسين‌ - عليه‌السلام- نيز بايد کشته‌ شويم‌» جان‌ و خون‌ ناقابل‌ خود را فداي‌ مکتب‌ خون‌ بارتشيع‌ [



] کنم‌.

وصيت‌ من‌ به‌ مادرم‌ و جگرگوشه‌ بدنم‌، آن‌ کسي‌ که‌ چه‌ سختي‌ها براي‌ به‌ دنيا آوردن‌ من‌ کشيده‌ و چه‌ سختي‌ها و نخوابيدن‌ها در بزرگ‌ کردنم‌ [تحمل] نموده‌، سپاس‌ و تشکر و قدرداني‌ مي‌کنم از مادرم‌ مي‌خواهم‌ که‌ مرا حلال‌ نمايد و در مرگ‌ من‌ گريه‌ نکند که‌ گريه‌ کردنش‌ مساوي‌ است‌ با ناراحتي‌ من‌.

[مادرم‌!] اگر روزي‌ خواستي‌ برايم‌ گريه‌ کني‌ چنان‌ گريه‌ کن‌ که‌ اشکت‌ سيلابي‌ خروشان‌ گردد که‌ ريشه‌ صدام‌ و تمامي‌ مخالفين‌ اسلام‌ و خميني‌ را از جاي‌ بر کند.

وصيت‌ من‌ به‌ پدرم‌ ـ که‌ عصاي‌ خوشبختي‌ من‌ در اين‌ دنياي‌ تنگ‌ و تاريک‌ و پر از نشيب‌ [و فراز] بوده‌ است‌ و هر جا که‌ لغزشي‌ از من‌ متوجه‌ مي‌گرديد، همچون‌ پدري غم‌خوار وآگاه‌ به‌ سوي‌ من‌ شتافت‌ و چنان‌ مرا نجات‌ داد [.

] که‌ اگر من‌ در سراسر زندگي‌ از لغزشگاه‌هاي دنيوي‌ و شيطاني‌ محفوظ‌ بودم‌ همه‌ را مديون‌ پدر مهربان‌ و بزرگوارم ‌مي‌باشم اين است‌ که اميدوارم‌ اگر ناراحتي‌ [از طرف من]در جلوگيري‌ از اين‌ لغزش‌ها متوجه‌ شما گرديد، شما را به‌ جان‌ مهدي‌ -عجل‌الله‌تعالي‌فرجه- مرا حلال‌ نماييد.

وصيت‌ من‌ به‌ خواهرم‌ و غم‌خوارم‌ در روزهاي‌ سخت‌، [ابتدا] تشکر و قدرداني‌ و [سپس‌] پيرو و ادامه‌ دهنده‌ راه‌ شهدا و پيرو راه‌ خميني‌ بودن‌ مي‌باشد.

وصيت‌ من‌ به‌ برادرانم‌؛ برادرم‌! امروز ديگر روز خاموشي‌ و سکوت‌ نيست‌.

امروز روز حرکت‌ و قيام‌ به‌ خاطر خداست‌.

امروز شما موظفيد که‌ از خون‌ ما و امثال‌ ما براي‌ احياي ‌اسلام‌ کمال‌ استفاده‌ را بنماييد.

انجمن‌هاي‌ اسلامي‌ را تقويت‌ نماييد.

سنگرهاي‌ مدارس‌ وحوزه‌هاي‌ علميه‌ را مستحکم‌ نماييد و در اين‌ رابطه‌ اگر پدرم‌ صلاح‌ مي‌داند بهتر [است‌] که‌ يکي‌ از برادرانم‌ جهت‌ تحصيل‌ علوم‌ دينيه‌ رهسپار مدارس‌ دينيه‌ گردد.

وصيت‌ من‌ به‌ تمامي‌ آشنايان‌ و فاميلان‌ اين‌ است‌ که‌؛ بدانيد که‌ در اين‌ زمان‌ راه‌ راست‌، پيرو خميني‌ و دستورات‌ [او] بودن‌ است‌.

يعني‌ به‌ سوي‌ کمال‌ مطلق‌ خداي‌ حرکت ‌کردن‌ مي‌باشد و در اين‌ زمان‌ بر همه،‌ مرد و زن‌ واجب‌ مي‌باشد که‌ اطاعت‌ از پيامبران‌، امامان‌، جانشينان‌ امامان‌ و ولايت‌ فقيه،‌ امام‌ خميني‌ که‌ لياقت‌ و شايستگي‌ جانشيني ‌امامان‌ را دارد [نمايند] و اين‌ [را] حتي‌ دشمن‌ اقرار مي‌کند و قبول‌ دارد.

و ]همچنين‌ واجب‌ است[ پاسداري‌ و نگهداري‌ از رموز پيروزي‌ انقلاب‌ و خونهاي ‌شهدا که‌ عبارتند از:

1- مکتب‌ اسلام‌ که‌ عصاره‌ انقلاب‌ و خونبهاي‌ شهداي‌ تشيع‌ مي‌باشد.

2- روحانيت‌؛ اين‌ وارثان‌ بلال‌، ابوذر، مالک‌ اشتر و در اين‌ زمان‌ [وارثان] آيت‌ الله‌ دستغيب‌ها، مدني‌ها، بهشتي‌ها و هاشمي‌نژادها.

3- رهبري‌؛ که‌ خدا در اين‌ زمان‌ رهبري‌ کامل‌ و نمونه‌ بعد از صدر اسلام‌ بر ما ارزاني‌ داشته‌ است‌ چون‌ امام‌ امت‌ اسلام‌، خميني‌ بت‌ شکن -رحمه‌الله‌عليه- ‌.

4- وحدت‌ مردم‌؛ مردمي‌ که‌ چه‌ در دوران‌ انقلاب‌ و چه‌ بعد از انقلاب‌ چنان‌ عمل‌کردند و ان‌شاءالله‌ عمل‌ خواهند کرد که‌ با وحدتشان‌ لياقت‌ داشته‌ باشند که‌ بتوانند زمينه‌ساز حکومت‌ مهدي‌ -عجل‌الله‌تعالي‌فرجه- باشند.

5- ارگان‌هاي‌ انقلابي‌؛ تداوم‌بخش‌ حرکت‌ انقلابي‌ ملت‌ مسلمان‌ به‌ رهبري‌ امام‌ خميني ‌و به‌ پيش‌ برنده‌ اين‌ انقلاب‌ و ادامه‌ دهندگان‌ خون‌ شهدا که‌ همان‌ اجراي‌ قوانين‌ اسلام‌ وفرامين‌ امام‌ خميني‌ مي‌باشند.

بدانيد که‌ رموز پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ [اينها هستند] و دشمن‌ براي‌ از بين‌ بردنش‌ کمر همت‌ نهاده‌ و بر شماست‌ که‌ آن‌ را همچون‌ خونبهاي‌ شهداي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ پاس‌ داريد و براي‌ نگهداري‌ و پاسداري‌اش‌ تا سر حد جان‌ دفاع‌ کنيد که‌ اين‌ از وظايف‌ و تکاليفي ‌است‌ که‌ شهدا برايتان‌ قرار داده‌اند و احترام‌ به‌ اين‌ رموز و حفظ‌ و حراست‌ از اين‌ رموز، احترام‌ و حفظ‌ حرمت‌ از خون‌ شهدا مي‌باشد.

در خاتمه‌ از پدرم‌ مي‌خواهم‌ هر جا که‌ صلاح‌ فرمودند مرا دفن‌ کنند و هر چه‌ خواستند انجام‌ دهند و کمتر خرج‌ برايم‌ نمايند و بقيه‌ را به‌ حساب‌هاي‌ دولت‌ جهت‌ کمک‌ به ‌مستضعفين‌ بريزند و اگر مي‌توانند برايم‌ مقداري‌ رد مظالم‌ بدهند.

نصرت‌ اسلام‌ و مسلمين‌ و طول‌ عمر براي‌ رهبر کبير انقلاب‌ اسلامي‌، خميني‌ بت‌ شکن ‌تا اتصال‌ قيام‌ مهدي‌ و پيروزي‌ براي‌ رزمندگان‌ اسلام‌ را خواهانم‌.

ان‌ الله‌ مع‌ الصابرين‌.

«والسلام‌ عليکم‌ و رحمة‌ الله‌ و برکاته»

محمد حسن‌ نوروزي‌بتاريخ‌ 26/12/60 ساعت‌15/10

/ 1