شهيد عيسي نادري - وصیت نامه شهید عیسی نادری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید عیسی نادری - نسخه متنی

عیسی نادری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد عيسي نادري

استان مازندران > شهرستان ساري

وصيت نامه

عيسي نادري اينك وصيتم را با آيه‌اي از قرآن مجيد شروع مي‌كنم.

«فالذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا في سبيلي و قاتلوا و قتلوا لاكفرن سيئاتهم و لادخلنهم جنات تجري من تحتها الانهار ثواباً من عندالله و الله عنده حسن الثواب»(آل‌عمران/ 195) پس آنان كه هجرت كردند و برون رانده شدند از خانه‌هاي خويش و آزار و اذيت شدند در راه من و جنگ كردند و كشته شدند همانا بزدايم زشتي‌هاي ايشان را و در مي‌آورمشان در بهشت‌هايي كه مي‌رود از زير آن نهرها.

به نام آن كه جانم از اوست و به نام يگانه پروردگاري كه خالق هستي مي‌باشد كه به انسان تعقل و آگاهي داده تا بين او و ديگر موجودات تفاوتي باشد.

با درود و سلام بر منجي عالم بشريت حضرت مهدي(عجل‌الله‌تعالي‌فرجه) و نايب برحقش امام امت و امت شهيدپرور و درود بر مجروحين و معلولين و اسرا و سلام و درود بر شيران روز و زاهدان شب، اين پيكارگران حق عليه باطل و درود و سلام بر خانواده معظم شهدا، مفقودين، معلولين و اسرا كه ايشان به حق چشم و چراغ اين ملتند.

اين وصيت عرايضي است كه براي شما خانواده عزيز و امت شهيدپرور به يادگار مي‌گذارم.

اينجانب بر حسب وظيفه شرعي و الهي كه داشتم، قدم به سوي جبهه نهاده‌ام و با آگاهي و بصيرت كامل اين راه را انتخاب كرده‌ام و هيچ احدي و هيچ كسي به زور و اجبار اين راه را به من القا نكرده است.

برادران! ما كه سال‌ها افسوس مي‌خوريم كه چرا در زمان سرور و سالار شهيدان امام حسين(عليه‌السلام) نبوده‌ايم تا به ندايش لبيك گوييم، حال كه فرزند برومندش امام امت، «هل من ناصر ينصرني» را سر مي‌دهد چرا و چگونه به ياري‌اش نشتابيم! آيا مگر فرق مي‌كند ياري رساندن به امام حسين(عليه‌السلام) با ياري رساندن به حسين زمان، امام امت؟ در هر دو زمان اسلام در خطر بوده و مي‌باشد و اين را بدانيد خداوند منان در هر زمان و در هر لحظه انسان را به چيزي مورد آزمايش و امتحان خود قرار مي‌دهد و در قرآن كريم در اين باره فرموده‌اند: «و لنبلونكم بشي من الموت و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرين»(بقره/155) هر آينه مي‌آزماييم شما را به چيزي از ترس و گرسنگي و كاهش از مال و جان‌ها و ميوه‌ها و مژده باد بر صبركنندگان.

اين زمان، زمان امتحان ماست از جانب خداوند.

پس اي امت شهيدپرور! سعي كنيد از اين آزمايش و امتحان الهي خوب بيرون آييد و بنده كه يك طلبه حقيري بيش نيستم، مي‌روم تا از حيثيت و نواميس و از دين پاك و مقدسم دفاع كنم.

آري، عشق به اسلام است كه مرا به اين وادي كشانده و اين جملات حيات‌بخش قرآن و سخنان امام امت است و اين عشق خاموش نشدني در قلبم جاي گرفته تا بتوانم بزرگترين ماية زندگاني‌ام-كه جانم باشد- در راه اسلام هديه كنم و اين هديه كردن جان در راه خداوند تبارك و تعالي موجب افتخار و آرزوي ديرينة بنده مي‌باشد و در قرآن كريم خداي متعال مي‌فرمايد: «و لإن متم او قتلتم لالي الله تحشرون»(آل‌عمران/158).

اگر در راه خدا بميريد و يا كشته شويد غم مخوريد كه به رحمت ايزدي پيوسته و به سوي خدا محشور خواهيد شد.

و در آيه‌اي ديگر مي‌فرمايد: «و لاتقولوا لمن يقتل في سبيل الله أمواتٌ بل احيا و لكن لاتشعرون»(بقره/154).

و كساني كه در راه خدا كشته مي‌شوند مرده نگوييد بلكه آنها زنده‌اند و شما درك نمي‌كنيد.

برادران! اكنون كه پايان و آخرين لحظات زندگي‌ام را در اين دنيا مي‌گذرانم و قصد سفر به سوي ديار عاشقان و رهروان راه حسيني را دارم، جاي دارد كه جملات و عرايضي به عنوان يادگار در ميان خانواده عزيز و امت شهيدپرور بگذارم.

خانواده عزيز و امت شهيدپرور! حرفي كه مي‌خواهم بزنم، حرف تمام مسؤولين كشور و شهداي گرانقدرمان مي‌باشد.

عرضم به شما اين است كه هميشه در صحنه حضور داشته باشيد و اسلام و امام بزرگوارمان را ياري كنيد و هيچ وقت خود را از روحانيت جدا مسازيد.

البته در ذهنتان خطور نكند بنده به عنوان يك طلبه دارم از روحانيت تعريف و تمجيد مي‌كنم بلكه چون آن عشق و علاقه‌اي كه به روحانيت دارم، اين حرف را مي‌زنم.

چون اين روحانيت عزيز بودند كه اسلام را از امواج حملات انسان‌هاي منحرف و ملحد نجات دادند و اين روحانيت بوده است كه اسلام را تا اينجا رسانده و بعد هم به حضرت مهدي امام زمان(عجل‌الله‌تعالي‌فرجه) مي‌سپارد و اگر يك لحظه خود را از روحانيت مخصوصاً از امام عزيزمان جدا سازيد، خيانت به نفستان و خيانت به دين مبين اسلام و خيانت به خون شهدا كرديد و از گوشه‌نشيني و بي‌توجهي به مسايل اجتماعي و سياسي اجتناب كنيد و بدون تعقل و عدم آگاهي در رابطه با جنگ فكر نكنيد و هميشه در جريان مسايل جنگ قرار بگيريد و به عنوان يك مسلمان مسؤول و متعهد در خانه، بازار، محله، كارخانه و هر كجا كه هستيد به فكر تغذيه جبهه‌ها باشيد، جبهه دانشگاه است.

برادران! در آينده تنها چيزي كه مي‌تواند انقلاب اسلامي را تهديد كند، تفرقه مي‌باشد.

چرا؟ چون دشمنان اين انقلاب از نظر مسايل سياسي، اجتماعي و اقتصادي نتوانسته‌اند كاري از پيش ببرند لذا از راه تفرقه وارد مي‌شوند تا از عزم استوارتان كاسته و بين شما جدايي افكنند.

لذا از شما مي‌خواهم كه وحدت خود را حفظ كرده و همگي به ريسمان خداي منان چنگ زنيد تا دشمن نتواند ضربه‌اي به اين انقلاب وارد كند.

پدر و مادر عزيزم! بنده خودم اعتراف مي‌كنم كه در دوران زندگي فرزند خوبي براي شما نبودم.

لذا از شما مي‌خواهم بدي‌هاي ما را به بزرگواريتان ببخشيد و مرا حلال كنيد .

عزيزانم! هيچ وقت خداي نكرده در ذهنتان خطور نكند كه فرزندتان را از دست داديد.

نه، اينطور نيست، بلكه بدانيد فرزند شما امانتي بود از جانب خداوند نزد شما و خداي متعال در هر زمان كه بخواهد اين امانت را از شما مي‌خواهد و لذا اين مايه افتخار شما باشد كه اين امانت را به صاحب اصلي‌اش تحويل داديد و خوب هم از عهده اين امتحان برآمديد و امت حزب الله هم بدانند كه فرزندشان به عنوان امانت است از جانب خداي متعال، پس سعي كنيد فرزندتان را خوب تربيت كنيد و خوب هم به صاحب اصلي‌اش تحويل دهيد.

برادران و خواهران! تقوا را –كه كليد رستگاري است و شما را به اوج ملكوتي مي‌رساند- پيشه خود كنيد تا به سعادت ابدي نايل آييد.

زيرا انساني كه بدون تقوا باشد، هميشه و در همه حال در جامعه ذليل و خوار شمرده مي‌شود.

پس چه خوب است كه انسان سخنان گهربار پيامبر اسلام حضرت محمد(صلي الله عليه و آله) و ائمه اطهار(عليه‌السلام) را گوش فرا دهد و [فرمودة آنها] كه: «اوصيكم به بتقوي الله و نظم امركم»(نهج‌البلاغه خطبه/83) است را جامه عمل پوشيم.

و در آخر از برادر عزيزم (آقا موسي) انتظار دارم كه بعد از شهادتم راهم را ادامه دهد و به حوزه علميه رفته و در آنجا مشغول به تحصيل شود تا اين افراد از خدا بي‌خبر و منافقين كوردل بدانند كه هيچ وقت شما نمي‌گذاريد سنگر برادرتان خالي بماند و حرفي دارم با برادران طلاب علوم ديني كه حرفم اين است كه هيچ وقت سنگر علم را به بهانه‌اي خالي نكنيد.

چرا؟ چون دشمن هر لحظه در كمين است كه از اين مسئله سوء استفاده كند.

اگر خوب به سوي علم با عمل پيش برويد، به خدا روحم شاد مي‌شود و در نمازهاي جماعت و در دعاهايتان ما را فراموش نكنيد و ديگر عرضي ندارم و با چند دعا شما را به خداي بزرگ مي‌سپارم.

در ضمن برادر عزيزم (احمدآقا) بعد از شهادتم وصي من مي‌باشد.

الها! معبودا! يك جان داشتم كه در راه تو فدا كردم.

خدايا! اين هديه را قبول بفرما.

خدايا! پروردگارا! امام عزيزمان را با ظهور حضرت مهدي(عجل‌الله‌تعالي‌فرجه) صحيح و سالم نگهدار و دشمنان را اگر قابل هدايت نيستند، ذليل و نابود بفرما.

رزمندگان اسلام را فتح و پيروزي نصيبشان بگردان.

علماي اسلام و تمام كساني كه براي اسلام خدمت مي‌كند را محافظت بفرما.

خانواده محترم شهدا، اسرا، مفقودين و معلولين را صبر جميل و اجر جزيل عطا بفرما.

استان: مازندران

شهرستان: ساري

تولد: 1/6/1346

شهادت: 26/3/65- حاج‌عمران

/ 1