بسم الله الرحمن الرحيم «طلبة شهيد: مصطفي ميري» «شهر كرد» «كتب عليكم القتال و هو كره لكم و عسي ان تكرهوا شيئا و هو خير لكم و عسي ان تحبوا شيئا و هو شر لكم و الله يعلم و انتم لا تعلمون»(بقره/216) «خداوند براي شما جنگ پيش آورده و شما خيال ميكنيد اين جنگ بد است؛ ولي خوب و خير است و چه چيزهاي بسياري كه شما فكر ميكنيد بد است؛ اما خير و خوب است و چه بسا چيزهاي بسياري شما فكر ميكنيد خوب است؛ ولي شر و بد است و اين را خدا ميداند و شما نميدانيد.» سپاس خداوند قادر و منان را كه بندة حقير را توفيق آمدن به جبهه داد و مرا در كنار رزمندگان اسلام قرار داد و اكنون توفيق داده كه براي خودم وصيت نامه بنويسم.قبل از هر چيز به يگانگي معبودم و معشوق اصلي خودم شهادت ميدهم و بعد از اين شهادت به فرستاده پروردگارم پيامبر اكرم، حضرت ختمي مرتبت، محمد بن عبدالله(صلي الله عليه و آله) و دوازده امام معصوم(عليهم السلام) شهادت ميدهم.و خدا را شاهد ميگيرم كه من امروز دين و آيين او را با آگاهي قبول نمودم و در راه او با آگاهي و بصيرت حركت كردم.خودم را در مقابل او شرمسار ميبينم و به عنوان يك بنده ضعيف پروردگار، الان با او تكلم ميكنم كه خداوندا! اگر در راه خدمتگزاري به خلق تو كوتاهي كردم و اگر در اطاعت تو كوشا نبودم و تو را آن قدر كه شايسته و به مقدار توانمان بود، پرستش نكردم؛ از شماي معبودم و اي اذلي و ابدي! اي كسي كه جانم در يد قدرت توست، معذرت خواهي و طلب بخشش ميكنم.بارالها! اگر خدمتي كردم؛ وظيفة خودم را انجام دادهام.اگر عبادتي كردم و اگر جان خود را در راهت فدا كردم؛ همهاش وظيفه و تكليف بود و اصلاً سرمايهاي براي آخرت خود آماده نكردم و ترس از آن دارم كه فرداي قيامت .پيش خلق تو و پيش ائمه «صلوات الله عليهم» روسياه باشم.خداوندا! نميدانم اگر از كريمي خودت ذرهاي به من رحم نكني؛ چگونه مي توانم در عذاب اليم تو صبر كنم؟ پروردگارا! هم اكنون خودم را در اختيار تو ميگذارم و از تو ميخواهم كه هر چه ميخواهي بر سرم بياور؛ زيرا هر كار، بكني به مصلحت من است.خدايا! حال كه آخرين ساعات مانده به عمليات را ميگذرانم از تو ميخواهم كه گناهانم را ببخشي و مرا به عنوان يك بندة ضعيف مورد عنايت قرار دهي و مطمئن هستم كه تو بخشاينده و مهرباني و من غير از تو كسي را ندارم ، به اميد ديدارت در قيامت كما اين كه بندگان خاص، تو را در دنيا ميبينند و امام حسين(عليه السلام) مي فرمايد: كور باد چشمي كه تو را نبيند.اي خداوند! بزرگواري فقط براي توست و تو هستي كه عشق ديدارت ما را به اين وادي كشانده است.اما پيامي دارم براي مردم مسلمان كه همه آنها در عشق حسين ميسوزند و چون مردم عزيز را دوست دارم براي آنها چند نكته تذكر ذكر ميكنم، اميد است اين حقيررا شايسته بدانيد، مردم عزيز يك عمر براي حسين (عليه السلام) و اصحابش بر سر و سينه زديد؛ آيا ميدانيد ما هر چه داريم از شهادت حسين (عليه السلام) است؟ و اين كه دين را براي ما نگه داشته است.بدانيد كه دين اسلام احتياج به خون دارد، ما از حسين (عليه السلام) و اولاد حسين بهتر نيستيم و زن و بچههاي ما از اهل بيت امام حسين (عليه السلام) بهتر نيستند.بايد خوب فكر كنيد كه مبادا شما را فريب دهد و مبادا از مسير اصلي خارج شويد كه ديگر كسي براي ما هادي نشود و ما را هدايت نكند.مواظب باشيم كه دينمان را از روحانيت داريم.مردم عزيزم! خدا شاهد است كه صلاح شما را مي خواهم، بدانيد .خوشي دنيا، تلخي آخرت و تلخي دنيا، خوشي آخرت را [در بر دارد].دنيا 60 سال است؛ اما آخرت ابدي است.چه صفا دارد كه انسان پاك و شايسته از دنيا رود و در كنار پيامبر(صلاللهعليهوآله) در محضر خداوند بنشيند.چقدر گواراست از دست اميرالمؤمنين آب نوشيدن؛ پس مبادا غافل شويد و دنيا را به آخرت ترجيح دهيد كه بيچاره خواهيد شد و خدا نكند ما روزي به عذاب او دچار شويم.خداوند به شما توفيق عنايت فرمايد.اما جا دارد كه بگويم؛ خدا رحمت كند پدر بزرگوارم را و پيامي براي مادر زجر كشيده و يتيم نواز خودم دارم كه بايد با او اينگونه سخن بگويم.مادر بزرگوار! ميدانم كه زحمتهاي بسياري كشيدي شب و روز حدود 14 سال در غياب پدرم زحمت كشيدي و يتيمان خود را بزرگ كردي.اميدوارم خداوند اين قرباني را از شما قبول كند.انشاءالله، از كليه دوستان و آشنايان براي بنده طلب بخشش كنيد.شايد مورد رحمت خداوند قرار بگيرم.«والسلام عليكم»