وصیت نامه شهید غلامرضا محمدی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید غلامرضا محمدی - نسخه متنی

غلامرضا محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
شهيد غلامرضا محمدي
استان سمنان > شهرستان شاهرود
وصيت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم طلبه شهيد غلامرضا محمدي» « ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون في سبيل الله فيقتلون و يقتلون » ( توبه آيه 11) خداوند جان و مال اهل ايمان و کسانيکه در راه خدا جهاد مي کنند و مي کشند و کشته مي‌شوند را به بهاي بهشت مي خرد. در اين آيه ثواب مجاهد را بهشت قرار داده است، با رفتن به جبهه است که انسان بالاترين مقام را پيدا مي‌کند. حمد و سپاس مر خداي عز و جل که آثار قدرتش بر چهره روز روشن تابناکست و انوار حکمتش در دل شب چون تاري روشن، جبّاري که نيش تيز شمشير را قهر دشمنان گردانيد. بخشاينده‌اي که تار عنکبوت را سد عصمت دوستان کرد. در فطرت کائنات به وزير و مشير و معاونت و مظاهرت محتاج نگشت و آدميان را به فضيلت عقل بر ساير جانداران برتري بخشيد و براي هدايت ايشان پيامبراني فرستاد. صلوات و سلام بر سيد کائنات مقعر موجودات، خواجة کل حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي (صلي‌ الله ‌عليه ‌و ‌آله) و بر آل پاک و اهل بيت اطهر او و سلام بر وصي بر حق آن حضرت امام مظلومان سرباز گمنام اسلام، علي گوهر آفرينش. سلام بر دختر گرانقدر آن حضرت سيده زنان حضرت فاطمه( سلام الله عليها). سلام بر امام قلب عالم امکان خليفه رحمان خاتم الاوصياء حجت ابن الحسن العسکري. سلام بر نائب بزرگوار و پُرافتخار او، امام جماران جلو دار کاروان، مرجع شيعيان، اميد مستضعفان، پرچمدار قافله نور امام خميني. يعني به حسين اقتدا بايدکرد در معبد عشق جان فدا بايد کرد ديني است که اين گونه اداء بايد کرد. بي سر به لقاي يار بايد رفتن غصه دارد که انسان در زمان شهادت با مرگي غير از شهادت از دنيا برود . چه خوش است وصيت نوشتن براي يک جوان، وصيتي که براي شهادت باشد چه ذلت بخش است. وصيت پيمان‌نامه اي است که بايد با خدا بست که اي خدا! من از جانم، از خانه‌ام، پدر و مادر چشم پوشيدم و آمدم تا براي تو جان بدهم. خدا يا قبول کن وقتي اين وصيت نامه را مي‌نويسم خوشحالم. براي من شهادت از عسل شيرين تر است چون بايد به معشوق پيوست. بايد از دنياي فاني دست برداشت. بايد در ملکوت پرواز کرد. بايد با خدا معامله کرد. چه صفا دارد معامله با خدا، جان دادن و به معشوق رسيدن. خدايا! چنان کن که ما از ترس جهنم و براي بهشت جان ندهيم. خدايا! چنان کن که براي تو، براي عشق تو جان بدهيم. خدايا! اي کاش که ما هزار جان داشتيم تا براي تو مي‌داديم واينک راهي است که خود آگاهانه انتخاب کردم. راه، راه حسين(عليه‌السلام) است. حسين جان! ما در آن موقع نبوديم که تو را ياري کنيم. هم اکنون صداي تو را که از گلوي پاک فرزندت حسين زمان بلند شده است، لبيک مي‌گويم. مردم راه حق است. هر کس در اين راه شک داشته باشد مورد غضب خداوند قرار مي‌گيرد. مردم کمي بياييم به فکر آخرت باشيم دنيا جاي قرار نيست. مسافري هستيم که چند روزي مهمان هستيم و بايد برويم. بياييم به آخرتمان فکر کنيم. زر و زيورهاي دنيا ما را فريب ندهد. هم اکنون که موقع فداکاري و موقع کمک رسيده است خدا شما را آزمايش مي‌کند. از آزمايش خدا خوب در برويم. ما که شعار مي‌داديم که اي کاش کربلا بوديم وقت کربلا رفتن رسيده است. وقت ياري حسين رسيده است. کمي بياييم از شعارمان بکاهيم و عمل کنيم. مردم سفارشي که به شما دارم در مورد جنگ است که امروز به قول امام در راس همه کارها جنگ است و بايد توجه بيشتري به جنگ کنيم، چون امروز جنگ به نيرو و کمک احتياج دارد. مردم از آمدن بچه‌هايتان به جبهه جلوگيري نکنيد. مگر بچه هاي شما از علي اکبر ، عون و جعفر ها بالاتر هستند؟ مگر پدران ما از امام حسين(عليه‌السلام) بالاتر هستند؟ اگر ما بچه هايمان را جبهه نفرستيم فردا جواب شهدا را چه بدهيم؟ اگر شهيدان آمدند و گفتند چرا جبهه نرفتيد، چه جوابي داريم؟ اگر مادري که هفت شهيد داده است جلوي ما را بگيرد چه جوابي داريم بدهيم؟ مردم به جبهه جنگ بيشتر توجه کنيد. به قول امام ما بايد زندگي‌مان را با جنگ هماهنگ کنيم نه جنگ را با زندگي‌مان، پيامبر مي‌فرمايد:« من مات و لم يغزو لم يخدث به نفسه مات علي شعبه من نفاق» کسيکه بميرد جنگ در راه خدا نکرده باشد و آمادگي شرکت در جنگ هم نداشته باشد، به قسمتي از نفاق مرده است. مسأله ديگر درباره رهبري است. مسألة رهبري و مرجع، مسئله مهمي است که بايد توجه بيشتري شود و الان مرجع ايران و مرجع جهان و آن شرايط‌هايي که مرجع‌ها در اول رساله ها ذکر کردند، همه در وجود مقدس اماممان امام خميني است. گول بعضي ها را نخوريد. اين پيام رزمندگان است و پيام شهيدان است که هم مرجعي و هم رهبري خميني. بياييم مرجع خودمان را بشناسيم، مرجع بيدارمان، مرجع مبارزمان، مرجعي که مسلمانان مظلوم جهان چشم به او دوختند که وقتي اسم امام را مي‌شنوند اشک‌‌هايشان جاري مي‌شود چون آنها امام را شناختند ولي ما هنوز امام را نشناختيم. مواظب باشيد بعضي مي‌خواهند انقلاب را لکه‌دار کنند. بعضي‌ها حرف‌هاي بيخودي مي‌زنند، بايد قاطعانه با آنها برخورد کرد مسئله ديگر درباره ارگان‌هاي انقلابي است که نيتشان را براي رضاي خدا کنند. نيتشان را خالص کنند. دست به دست يکديگر بدهند و در راه خدا کار کنند. و اما سلام عليکم مادرم، مادر غم پرورم! خجالت مي‌کشم برايت چيزي بنويسم، چون براي تو فرزند بدي بودم. براي من شب‌ها نخوابيدي تا صبح رنج کشيدي اما من نتوانستم جبران کنم چون فعلاً جبهه ها مهم تراست. مادر ! تو بايد مانند شير زنان کربلا باشيد. مانند حضرت زينب و ليلا باشيد. تو بايد مانند زينب باشيد. زينب غم بابايش را ديد و صبر کرد ، پهلوي شکسته مادرش را ديد که از همه برايش سخت تر بود و صبر کرد. فرق شکافته پدر را ديد و صبر کرد . جگر پاره پاره امام حسين را ديد و صبر کرد و شما بايد مثل زينب باشيد صبر کنيد. مادرم! اگر جنازه من به دست رسيد يا نرسيد ناراحت مباش و به خاطر بياور که جنازه حضرت عباس به ام البنين نرسيد و اما پدرم سخني دارم با تو که عاجزانه از تو خواهش مي کنم مرا حلال کنيد چون نتوانستم جبران زحمت هايت را بکنم و پدر جان! تو بايد مثل امام حسين(عليه‌السلام) باشيد که فرزند 18 سالة خود را با دست خود روانه ميدان کرد و در موقع شهادت هم سر پر خون علي اکبر در دامن امام حسين(عليه‌السلام) بود ولي صبر کرد و گفت خدايا! اين قرباني را از من پذيرا باش. پدرم تو بايد صبر زينبي کني. مردن که حتماً است، چه خوب است مرگ با عزت باشد و بايد در مرگم خوشحال باشيد تا چشم ضد انقلاب ها و منافقين کور شود . و اما سفارش به برادرانم ! از شما مي خواهم که مانند کوه استوار باشيد و سلاح افتاده ما را برداريد و به ميدان آييد و ما را حلال کنيد و اما خواهرم! تو بايد مانند زينب و ام‌کلثوم باشي. در برابر مشکلات صبر کنيد و افتخار کنيد که برادرت شهيد شده است و اما مادرم و خواهر! به شما سفارش مي کنم که حجاب شما کوبنده تر از خون من است و از ملت شهيد پرور مي خواهم که پشتيبان امام باشيد. پشتيبان ولايت فقيه باشيد. جبهه ها را خالي نگذاريد. حب دنيا را از سر خود بيرون کنيد و تقوا پيشه کنيد که خداوند متقين را دوست دارد و از دوستانم و خويشانم مي خواهم که مرا حلال کنند و در ضمن من 5 روز بعلت جبهه رفتن نتوانستم روزه بگيرم ..... آندم که زخون خود وضو مي‌کرديم داني زخدا چه آرزو مي‌کرديم اي کاش هـزار جـان بـود بـه تـن تا آن همه را فداي او مي‌کرديم خدايا! عمر پير جماران را به اندازة عمر خورشيد بگردان. خدايا! ما را بيامرز، خدايا! حب دنيا را از دل ما بيرون ببر . خدايا! اسلام مبين را پيروز بگردان. و السلام عليکم و رحمه الله و برکاته به آرزوي شهادت شهادت حقير فقير غلامرضا محمدي
/ 1