«روحاني شهيد: محمد كاظم محمدقلي نياء» اين جانب محمد كاظم محمد قلي نياء فرزند رحمت الله يكي از بندگان خدا هستم و رهرو و مقلّد خميني روح الله. حال كه در اين جا يعني ميدان گاه رزم دليران هستم، هر يك از رزمندگان وصيت نامه اي براي خويش مينويسند و طبق دستورات رهبر بايد وصيت نامه داشت، بايد اذعان دارم كه من چه بنويسم؟ از كي و از چي بنويسم؟ اگر از خود بگويم من كيستم، شايد خدا را خوش نيايد و از خود رنجيده باشم چون كه تمام وجود من از خدا است و براي خدا است و من بي او هيچ هستم، ولي محض سنّت چند كلمهاي [براي] تذكر مرقوم ميدارم. پروردگارا! دنيايي كه در آن زندگي مي كنيم نشانه اي از وجود توست و تو آن را آفريدهاي و رسولاني براي هدايت خلق خود آوردي از آدم –عليه السلام- تا خاتم-صلي الله عليه و آله- هر كدام يك نواي دلنواز سر دادند و آن كلمه طيبه «لااله الا الله» بود و من نيز به نوبة خود ميگويم: «الله اكبر» كه خدا بزرگتر است. خدايا! تو حق هستي و من بر اين كلمه ايمان دارم و به آن مي نازم و همة كساني كه در مقابل تو ايستادهاند باطل هستند «و ان الباطل كان زهوقا» و باطل هم رفتني است و من طبق دستور تو با آنها مقابله خواهم كرد و از شعار «لااله الاالله» با خون خود پاسداري مينمايم و اميدوارم كه بپذيري. توقّع هيچ پاداشي نمي توانم داشته باشم چون من آفريده تو هستم و تو بر من منّت نهادي، آرزو ميكنم كه اين مرگ در راه تو باشد و مورد قبول و رضاي تو واقع شود. اي خداي هستي! مي بينم كه ابليسان زمان در مقابل فرمان تو قد علم كرده و مي خواهند نور پر فروغ تو را كه همان اسلام عزيز است خاموش كنند. من به فرمان نايب امام زمان-عجل الله تعالي فرجه- روح خدا همگام با هم كيشان خود بر اين ابليسيان خواهيم تاخت و به همه قابيليان زمان خواهيم گفت كه ما خلق هاي خون و شهادتيم، تمثيلي از حماسه ايثار و هدايتيم. ما از نبيرة آفتابيم كه اين گونه در مقابل ظلمتيم. ما در نبرد حق و باطل با درخشش حق بر قله هميشه رفيع شجاعتيم. در باور شما بي باوران خاك ما شعله ستاره صبح بشارتيم. و اما شما اي پدر و مادر عزيز! براي من بسيار زحمت كشيدهايد و من نتوانستم زحمات شما را جبران نمايم، از شما جدا ميخواهم براي من استغفار و طلب آمرزش نماييد. اي كساني كه صدايم به گوشتان مي رسد! انسان تنها در مقابل مرگ تسليم است و هيچ كاري از او بر نميآيد. پس چه بهتر كه اين مرگ در راه عشق، در راه آن كس باشد كه انسان او را مي پرستد و به صورت شهادت از اين دنيا برود. به شما برادران سفارش ميكنم كه هميشه در صحنه انقلاب باشيد. به شما خواهرانم [توصيه ميكنم] حجاب را رعايت كنيد كه ميكنيد و شما دوستانم! پيرو راهم باشيد و شما اي امّت اسلام! از تفرقه بپرهيزيد زيرا استعمارگران گفتهاند: تفرقه بينداز و حكومت كن. در آخر لازم ميدانم اين نكته را بگويم: اي كساني كه بر گردن من حق داريد و من مديون شما هستم! حلاليت ميطلبم و در صورت عدم رضايت ذوي الحقوق خواهشمندم كه به ولي من مراجعه كنند و حقّشان را بگيرند، زيرا حق الناس بخشودني نيست مگر با رضايت صاحبان حق. از همه شما تشكر ميكنم. والسلام- محمد كاظم محمد قلي نياء.